انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سلسله یادداشت های روش تحقیق کیفی/ بخش سوم

محمد رسولی/ دیوید سیلورمن

زمانی که علوم اجتماعی به عنوان یک رشته دانشگاهی پا به عرصه وجود گذاشت هنوز مرز های آن با علوم طبیعت به روشنی معین نشده بود. علوم طبیعی طی قرن ها فایده کاربردی خود را به جوامع بشری نشان داد و پژوهشگران علوم رفتاری نیز با تاسی و الگو برداری از آن برای گرداوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات روش های قیاسی و عددی را به کار می بردند.

سلسله یادداشت های روش تحقیق کیفی/ بخش سوم

محمد رسولی[۱]

به همراه مطلبی کاربردی از دیوید سیلورمن[۲] در حیطه روش تحقیق کیفی

پیش گفتار:

زمانی که علوم اجتماعی به عنوان یک رشته دانشگاهی پا به عرصه وجود گذاشت هنوز مرز های آن با علوم طبیعت به روشنی معین نشده بود. علوم طبیعی طی قرن ها فایده کاربردی خود را به جوامع بشری نشان داد و پژوهشگران علوم رفتاری نیز با تاسی و الگو برداری از آن برای گرداوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات روش های قیاسی و عددی را به کار می بردند.

مسئله فوق البته با تکامل علوم اجتماعی نقایص جدی خود را نشان داد. اول از هم همه اینکه انسان ها به دلیل تنوعات نگرشی و رفتاری نمی توانند به نحو یکسانی با داده های علوم دقیقه مورد بررسی قرار بگیرند. این گونه مطالعات به شدت «تقلیل گرایانه» و در مواردی خطا از آب در می آمد. مسئله ای کهبیش از هر چیز از این مطلب پرده بر می داشت که با اتکای صرف بر ارقام و عدد قادر به تحلیل و تبیین پدیده های اجتماعی نخواهیم بود، چه برسد به فهم آن. از طرف دیگر استفاده از روش های قیاسی جایی اندکی برای انعکاس صدای افراد مورد مطالعه در میدان تحقیق باقی می گذارد و در نهایت آنچه به عنوان نتیجه بیرون می آید احتمالاً تمایلات نگرشی خود محقق و نوعی «سوگیری علمی» است و از این نظر اعتبار داده ها مخدوش می شود.

لذا می بینیم که علوم اجتماعی هم در سطح نظری و بینشی و هم در بعد روشی دستخوش تغییرات فراوانی شده است. در بعد نظری توجه ویژه ای به نظریات سطح خرد و میانه و ظهور مکاتب جدید نظیری شده است. پدیدار شناسی و کنش متقابل نمادین از این دسته اند. در بعد روشی نیز شاهد اهمیت یافتن روز افزون روش های کیفی از جملع تحلیل متن و گفتگو، روش شناسی مردم نگر، تئوری داده بنیاد، مظالعه موردی، مردم نگاری و… هستیم.

البته مطلب فوق هرگز به این معنا نیست که روش های کمّی در علوم اجتماعی به تدریج از عیار می افتند، بلکه منظور نگارنده آن است که با تکامل علوم اجتماعی و روشن شدن مرزهای آن با دیگر علوم این امر خود را در بعد روشی نیز به نمایش می گذارد و بنابراین در این حوزه نیز باید شاهد ظهور تحول اساسی باشیم.

در نتیجه تحول روشی و کشف اهمیت روش های کیفی در بررسی و شناخت سوژه های انسانی از دهه ۱۹۹۰ به این سو شاهد انتشار انفجار آمیز منابعی هستیم که در محافل دانشگاهی غرب در این حوزه نوشته می شدند. امری که با اندکی تاخیر تاثیر خود را بر علوم اجتماعی در دانشگاه های ایران نیز نشان داد. البته با این ملاحظه که خواننده با تورق سطحی در منابع فارسی متوجه این قضیه می شود که هنوز اندک اند منابعی که از مبانی نظری روش های کیفی فراتر بروند و محقق را با چند و چون و شیوه کار محققان کیفی کار در مقام عمل و میدان تحقیق آشنا کنند! بسیاری از منابع دیگر هم بحث از چگونگی را در حد مورد انتظار پوشش نداده اند[۳] و به راه روشنی را در برابر یک محقق تازه کار قرار نمی دهند. برای مثال، در کتاب درامدی بر روش تحقیق کیفی اثر اَوه فلیک که به فارسی ترجمه شده است، نویسنده اطلاعات دائره المعارفی و جامعی را در ارتباط با روش های کیفی عرضه می کند و از این لحاظ اثر ارزشمندی است اما پرداخت کلی و سطحی مطالب، کتاب را بی روح و خلسه آور کرده است.

لذا مسئله مهم برای پژوهشگر کیفی ایرانی به جای خود باقی است و آن اینکه «چه طور روش های کیفی را در رساله ها و پژوهش هایمان به کار بیریم؟». .

انسان شناسان به دلیل استفاده تاریخی این رشته از روش های تحقیق کیفی و ژرفانگر بیش از سایر رشته ها با این مباحث آشنایی دارند و لذا به عنوان دانشجوی انسان شناسی وظیفه خود دیدم که سلسله یاداشت هایی تنظیم کنم و مطالبی را که در این رابطه مفید می یابم و نیز چالش های روش شناختیی و روال کار تز دکتری ام که هم اکنون در حال کار بر آن هستم را با دیگر پژوهشگران به اشتراک بگذارم. مزیت اصلی نوشته حاضر نسبت به مطالب مشابه این است که ضمن ارائه یک پژوهش کیفی خواننده را با پیچ و خم روش شناختی آن آشنا می سازد. در این مجموعه تلخی ها و شیرینی های موجود میدان تحقیق را به نحو ملموسی و کاربردی در برابر دیدگان مخاطب قرار می گیرد تا پژوهشگران تازه کار بیاموزند چگونه با بلاتکلیفی های میدان تحقیق دسته پنجه نرم کنند و کار خود را جلو ببرند.

با مطالعه این مجموعه خواننده متوجه خواهد شد که:

پرداختن جداگانه به روش تحقیق کمی و کیفی هر چند که به لحاظ نظری و تحلیلی امکان پذیر است ولی در عمل مرز ها می شکند و محقق ناچار است هر جا که صلاح می داند و کیفیت تحقیق را ارتقا می یابد به تکینیک های یکی از این دو روش متوسل شود.
روش های کیفی ضمن پیروی از یک منطق مشخص هرگز به صورت مرحله به مرحله انجام نمی گیرند و نحوه انجام آن به شکل فرایندی و زمینه بنیاد است. لذا در این روش دست محقق باز است تا از بدو شروع کار، یعنی طرح مسئله، تا مرحله آخر که نگارش تحقیق را در بر می گیرد بنا به مقتضیات تحقیق مداوم در کار خود تجدید نظر کرده و آن را تعدیل کند.
خصلت فرایندی کارِ کیفی خلاقیت را برای محقق به ارمغان می آورد. در این معنا، تحقیق، علاوه بر ارزش علمی که بر آن مترتب است، به اثری هنرمندانه نزدیک شده و برای انجام دهنده آن مهیج می گردد.
و در نهایت این مطلب که روش های کیفی در رشته های مختلف و زمینه گسترده ای از مطالعات دانشگاهی قابل استفاده و پیاده کردن است. به ویژه انجا که موضوع مرود بررسی نظارم ارزش ها و باور ها و فرایند ایجاد جهاناجتماعی از طرف سوژه های درگیر انسانی است.

 

این سلسه یادداشت ها که من بعد به تدریج در این وب سایت منتشر خواهد شد به خصوص برای دانشجویان علوم اجتماعی و دانش پژوهانی که می خواهند با تکنیک ها و موقعیت های مبهم و پپیچیده پژوهشهای کیفی در عمل آشنا شوند و از آن به عنوان راهنمای کار و الگویی که بتواند راه حل های مشابه ای برای رفع گره ها و سردرگمی تحقیق بر سر راه شان قرار دهد، منبع مفیدی فراهم می آورد.

برای دسترسی به مطالب قبلی این مجموعه در انسان شناسی و فرهنگ می توانید بر روی پیوند های زیر کلیک کنید:

http://anthropology.ir/node/9211

http://anthropology.ir/node/11776

 

داستان موآرا:

شروع به کار:

فرایند انجام این رساله زمانی شروع شد که در پروژه مراقبت های پژشکی بیماران مبتلا به سرطان های لاعلاج، که به طور همزمان بر بیمارستان ها و آسایشگاه ها انجام می شد، به عنوان دستیار تحقیقاتی همکاری داشتم. هدف از انجام این پروژه این بود که بین مراقبت هایی که همسران مبتلایان انجام می دهند با خدماتی که این مراکز درمانی ارائه می دهند، مقایسه ای صورت گیرد. این پروژه بین سال های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۵ در دست انجام بود و مدیریت آن را کلیو سیل[۴] از دانشگاه گلد اسمیت بر عهده داشت. بخش اصلی این پروژه شامل گرداوری داده ها بود که از مصاحبه های کمی و کیفی بدست می آمد. قبل از انجام این پروژه به مدت چهار سال به عنوان پرستار تحقیقی در آسایشگاه سنت کریستوفر(که حمایت مالی پروژه ام را متقبل شد) فعالیت می کردم. به شدت علاقه داشتم تا داده های کیفی را که به این صورت گرداوری شد و بلا استفاده مانده بود را با رویکرد تئوریکی که در دوره دکتری فراگرفتم پیوند زنم و به عنوان یک تز در بیاروم.

من خودم را در مسیری یافتم که روش شناسی مردم نگار[۵] از آن برای فهم مهارت ها و شگرد هایی استفاده می کند که مردم برای خلق کنش اجتماعی روزمره به کار می برند. تحلیل سطحِ خرد تعاملات اجتماعی برای من منبع با ارزشی بود که از طریق آن می توانستم پاره ای از مسائل و مشکلاتی بهداشتی را که به عنوان پرستار ِروان پزشکی و نیز پرستار تحقیقاتی در محیط های کلنیکی و درمانی با آن مواجه می شدم، در یابم. به تدریج یان ایده در ذهنم شکل گرفت که بسیاری از این مشکلات به رفتارها و مهارت های تعاملیِ طرف های درگیر(کارکنان و مراجعان) با هم بر می گردد.

در مدتی که در سمت پرستارِ تحقیقاتی آسایشگاه بودم بر روی موضوعات پردامنه ای کار کردم. در یکی از مطالعاتم تعدادی بیمار در حال احتضار را که با روش آزمون تصادفی کنترل شده[۶] دستچین کردم، به استخدام در آوردم. و همین اتفاق بود که مرا به روابط ناهماهنگِ میان روش های سنجش تحقیقات و اعمال واقعی که افراد مورد مطالعه انجام می دهند، علاقه مند کرد.

در آزمون تحقیقاتی، احتضار به عنوان یک نشانه ذهنی در نظر گرفته می شد. و این در حالی است که در عمل دریافتم که هم دکترها و هم پرستاران ارزیابی خودشان را از احتضار بیماران ارائه می دهند که در بسیاری موارد نه با ارزیابی های خودشان همخوان است و نه با ارزیابی هایی که بیماران از وضعیت خود ارائه می دهند. این مسئله مقدمه ای شد که بر اساس آن تز ارشدم را نوشتم و در آن از نظریه تحلیل چهارچوب[۷] گافمن برای یادداشت های هر بیمار استفاده کردم. این مطالعه بیشتر از آنکه نشان دهنده اظهارات مردم از آنچه انجام می دهند باشد به اهمیت این قضیه می پرداخت که افراد چگونه امور را انجام می دهند. در هر صورت، این تحقیق بیشتر در راستای آزمون اعمال و رفتار های اعضا پیش رفت.

جهت گیری نظری

تجربه انجام رساله کارشناسی ارشدم به همراه تجربیاتی که به عنوان یک پزشک، سیاست گذار و جامعه شناس کسب کرده بودم در من این تصور را به وجود آورد که آن تحقیق اجتماعی که از پشتوانه تئوریک برخوردار باشد (به جای آنکه صرفاً از یک مسئله اجتماعی مشخصی نشئت گرفته باشد) می تواند هم در سیاست و هم در عمل کارامد واقع شود. و این مسئله زمانی اتفاق می افتد که دانش تان را در زمینه مسائل اجتماعی، مانند آنچه خودم از تجربیات پرستار درمانی در چنته داشتم، تقویت کنید و از ارائه تعریف دقیق مسئله در بدو امر بپرهیزید. در تمام مدتی که به عنوان محقق بهداشت و پزشک کسب ترجبه می کردم این برداشت در ذهنم بود. اما هنگامی که می خواستم برای سنجش وضعیت سلامت و بیماری تعاریف و دسته بندی هایی ایجاد کنم با مشکلات عدیده ای مواجه شدم.

به این نتیجه رسیدم که شاید بهتر باشد یک قدم به عقب برگردم تا بتوانم از فاصله نزدیک تری به پدیده نگاه کنم. احساس می کردم که اگر گزاره های تحقیقم را به سمتی ببرم که الهام بخش رویکرد های جدید در رابطه با مسائل اجتماعی باشند، نتیجه بهتری خواهم گرفت. دغدغه های تئوریک باید برداشت های تحلیلی مسئله تحقیق را هدایت کند؛ در غیر این صورت، همواره این خطر وجود دارد که با مسئله تحقیق به صورت سطحی و سوگیرانه برخورد شود و برای سیاست گذاران و پزشکان پاسخ هایی فراهم شود که به دنبالان هستند؛ تازه با ادبیات و لحن خودشان.

داده های پژوهش:

در مطالعه کلیو سیل حدود ۷۰ مصاحبه با همسران داغ دیده در جنوب لندن انجام گرفت. از این ها حدود ۵۵ مورد مصاحبه از کسانی انجام شد که همسرانشان را در آسایشگاه از دست دادند و ۳۷ مورد مصاحبه از همسرانی انجام گرفت که همسر خود را در محیط بیمارستان از دست دادند(این دسته از مصاحبه شوندگان به لحاظ سنی و جنسی جور شده بودند). چنین نمونه ای از بین مدارکِ مرگ و میری انجام گرفت که در دست بود و ترجیحاً از میان همه ان هایی انتخاب شدند که بین شش تا نه ماه پیش در اثر بیماری سرطان جان باخته بودند. مدارک در دپارتمان سلامت عمومی(DPH) نگه داری شد و برای اطمینان از پیشرفت کار کمیته تایید اخلاقی سه مجوز مختلف از نهاد های بهداشتی ذی ربط دریافت کرد.

از هر مصاحبه شونده به صورت کتبی دعوت به عمل آمد تا در این پژوهش شرکت داشته باشد. بعد از چند روز به منزل هر کدام از آن ها تماس گرفتم و از آن ها خواستم در این مصاحبه شرکت کنند. قبل از اینکه مصاحبه را شروع کنم از همه مصاحبه شوندگان رضایت کتبی گرفتم. اطلاعاتی که بدین طریق بدست آمد با همکاری کلیو سیل برای نوشتن کتاب پزشکی آرام بخش[۸] به کار رفت که در نهایت در سال ۱۹۹۷ به دست انتشار رسید.

شست و پنج مورد از مصاحبه ها با رضایت کتبی مصاحبه شوندگان در نوار های صوتی ضبط گردید. مصاحبه ها با سوالات باز شروع می شد: «بگو ببینم چه اتفاقی برات افتاد؟» هدف این بود که در این مقطع مصاحبه شونده تا جایی که می تواند دخالت خود را به حداقل برساند بلکه مصاحبه شوندگان بتوانند جملات خود را در قالب و ساختار مشخصی ارائه دهند. جواب هایی که به این پرسش ها داده می شد مواد اولیه ای بود که تز دکتری خودم را بر اساس آن نوشتم. مابقی مصاحبه از فرم خاصی پیروی می کرد که شامل مجموعه سوالات ریز تری می شد.

بسیاری از تحقیقات کیفی از همان ابتدا با اهداف واضح و معلومی کار را شروع می کنند وبنابراین گرداوری داده ها در رابطه با موضوع خاصی در بر می گیرد. برای نمونه، این دسته از تحقیقات ممکن است در صدد بررسی این مسئله باشند که دیدگاه خود بیماران از نوع خاصی از مرضی که به آن مبتلایند چگونه است. هدف مطالعات روش شناسی مردم نگار مانند موردی که من انجام داده ام بسیار کلی است و بر آزمایش حجم محدودی از داده ها تمرکز دارد. زمانی که شروع به تحلیل می کنیم می بینیم که این نوع تحلیل ها مشکلاتی می آفرینند که می توانند به صورت مشروح مورد ارزیابی قرار بگیرند. بنابراین، شرط احتیاط این است که در ارتباط با اهداف هر مرحله از تحلیل تدابیری اندیشیده شود. ممکن است اهداف غایی بسیار جزیی باشند اما این ها در پی تحلیل عمومی تری خواهد آمد که در صدد بررسی این مسئله است که اعضا به هنگام تکلم چه اعمالی(مثلاً قضاوت و ارزیابی) انجام می دهنند. لذا مقصود این است که اهداف در سراسر تحقیق ساخته می شوند.

اینکه می گویم تعیینِ ارتجالی اهداف تحقیق را محدود می کند و دست و پای محقق را می بندد از این جهت است که زمانی که خودم تز دکتری ام را انجام می دادم متوجه شدم آن مفاهیم و موضوعاتی را که من روی شان تاکید داشتم، یعنی، «سرطان» و «فوت»، اصلاً برای بیماران و همسران شان اهمیتی نداشت. من واقعاً از ابتدای این کار چه در سخنرانی ها و چه در توصیفاتی که می کردم این دو مفهوم را کلیدی می دانستم. هر چند که تمام مکتوبات من در مورد سرطان بود، چون که اصلاً داستان مرگی که در نظر داشتم در مورد مرگ ها یی بود که سرطان ایجاد کرده بود ولی مصاحبه شوندگان برای سرطان موضوعیتی قائل نبودند. من به عنوان یک محقق زمانی که به داده ها ارجاع می دادم از مفهوم داغ دیدن استفاده می کردم. البته من می خواستم به این طریق ضمن توصیف وضعیت افراد مورد مطالعه در مخاطبانم احساس تاثر کنم و به تحقیقم وجه جدی تری بدهم. مصاحبه شوندگان در توضیحاتی که ارائه می دادند از داغ دیدنِ خودشان، آن طور که من فکر می کردم ناراحت نبودند. منظورم این است که آن ها از تجربه شخصی از دست دادن عزیزانشان سخنی بر زبان نمی آوردند. این مثال گویای آن است که ما باید در خلق معناهای تحقیقات مان به شرایط محلی توجه نشان بدهیم.

نیت اولیه من این بود که اقداماتی را که اعضا برای تسکین عزای همسران شان انجام می دهند، توصیف کنم. این نوع برخورد با اطلاعات مصاحبه شوندگان به مسئله تحقیق از آن دسته از بررسی هایی که در برخی از تحقیقات رایج است و در آن داده های تحقیقی صرفاً به مثابه اطلاعاتی درباره حوادث و تجربه های روزمره در نظر گرفته می شوند، تفاوت دارد.

روش شناسان مردم نگار در حقیقت این نوع برخورد را مسئله دار می دانند و اطلاعاتی که تنها از طرق مصاحبه ها گرداوری می شود را برای توصیف آنجا واقعاً در میدان تحقیق در جریان است، موثق نمی دانند. توصیفی که در مصاحبه از یک مراقبت پزشکی ارائه داده می شود نمی تواند به عنوان گزارشی قابل اتکا در باره آن نوع مراقبت در نظر گرفته شود. حتی زمانی که محقق این گونه انحرافات غیر منتظره را به عنوان خطا تلقی می کند و یا از آن به عنوان یک سوگیری یاد می کند باز هم مسئله به قوت خود باقی است و تکیه بیش از حد به داده های مصاحبه ای می تواند کژفهمی های جدی ایجاد کند.

بنابراین، در درجه اول این مسئله برایم اهمیت داشت که مصاحبه شوندگان چگونه آنچه را که انجام می دهند بیان می کنند(مثلاً دسته و پنجه نرم کردن همسرانشان با مرگ) و در درجه دوم به این موضوع بپردازم که به عنوان کنشگران جهان اجتماعی چه می گویند(مثلاً آنچه درباره داغدار شدن به زبان می آورند). لذا این رساله، آن طور که انتظار داشتم، داستان زوج های جان باخته از آب در نیامد بلکه بیشتر به سمت بررسی نوعی تعامل اجتماعی پیش رفت. با تاسی از جهت گیری نظری بیکر(۲۰۰۲)، در تحلیل هایم به این مسئله پرداختم که اولاً کنشگران مورد مطالعه جهان اجتماعی را در کلام شان چگونه می سازند و در ثانی این کنشگران چگونه جهانی را تصور می کنند که به این شیوه سخن می گویند.

حرکت به سمت داده ها: عقلانی بودن

برای تحلیل ابتدا به سراغ خواندن و بازخواندن پنج مصاحبه ای رفتم که در مراحل اولیه کار انجام داده بودم و دغدغه ام این بود که بالاخره از یک جایی تحلیلم را شروع کنم. در این مقطع، به دلیل اینکه مصاحبه شوندگان زیاد صحبت کرده بودند علاقه داشتم که آنچه را بیان کرده بودند مورد بررسی قرار دهم. با به خاطر آوردن این جمله ساک[۹] که “باید دید چگونه کلمات پشت سر هم می آیند و جمله ها را می سازند” اطلاعات مصاحبه ها را واکاوی کردم. اما این نکته هم برایم اهمیت داشت که همانطور که حرف ها زده می شود و پیش می رود باید در مورد «محتوی» و اینکه چه ماهیتی دارد نیز تصمیم گرفته شود. مسائل متعدد دیگری نظیر حرکاتی که مصاحبه شوندگان در خلال مصاحبه انجام می دادند نیاز به جمع آوری اطلاعات مضاعف را بیشتر کرد. این ها موارد گوناگونی را در بر می گرفت: از جمله ادای یک گفتار «معقول»، استفاده از زمان برای بیان چیزها، انتقاد، جنسیت، احساسات، لاف زنی و دروغ پردازی در ارتباط با توانایی های پزشکی و غیره.

با فرض اینکه راه های گوناگونی برای تحلیل اطلاعات وجود دارد باید با این مطلب کنار می آمدم که بالاخره می خواهم با چه شیوه ای شروع به تحلیل داده ها بکنم. در راستای این اصل مردم روشِ برانچ که می گوید نقطه عطف تمام اطلاعاتی که جمع آوری می شود توجیه اخلاقی آن ها است، هدف این بود تا به این مسئله پی ببرم که چگونه مصاحبه شوندگان گفتار و اعمال خود و یا دیگران را معقول یا نامعقول ارزیابی می کنند. همین قضیه به گمانم نقطه شروع مناسبی بود. بنابراین دوباره نشستم و متن مصاحبه ها را بارها و بارها خواندم تا ببینم در کجا می توانم از ارزیابی معقولانه یا نامعقولانه بودن رفتارها در گفتار مصاحبه شوندگان سرنخی پیدا کنم. لازمه این کار به نظرم این بود که در میان قطعه های اطلاعاتی، به صورت منظم به دنبال مقوله های دوتایی مانند زن و شوهر باشم و در صورت فقدان ببینم که مقوله های فعالیت های منفرد با چه مشخصاتی شکل می گیرند.

 

فرایند تحقیق: نقد، ارزیابی و مصاحبه های گاه و بیگاه

دوباره یادداشت هایی را که از پنج مصاحبه نوشته بودم مرور کردم تا ببینیم می توانم مطالبی را در نقد کارکنان بهداشت پیدا کنم یا نه. از میان این کارکنان مصاحبه شوندگان در سخنان خود بیشتر به دکتر ها و پرستاران اشاره می کردند. زبان انتقادات نیز تند نبود. تلاش بسیاری کردم که ببینم این انتقادات چه نکاتی را افشا می کنند. در این رابطه، چند «سنخ» انتقادات را شناسایی کردم که از نقد احتیاط آمیز گرفته تا انتقادات تند و مستقیم در نوسان بود. کار سختی بود. مصاحبه شوندگان در پاره موارد با ابهام صحبت می کردند. من هم در این موارد سعی کردم که سخنان شان ها را به مثابه انتقاد در نظر بگیرم. حتی زمانی که خود مصاحبه شوندگان از سخنان خود به عنوان انتقاد یاد می کنند در ارتباط با نقش ها و مسئولیت ها کسانی که در این قضیه درگیر هستند، یعنی مصاحبه گر و مصاحبه شونده، ملاحظات اخلاقی زیادی پیش می آید.

در مدت انجام مصاحبه ها تلاش کردم تا ببینم که مصاحبه شوندگان چه انتقاداتی را از خودشان و به همسران از دست رفته شان به صورت جداگانه مطرح می کنند. با تکبه بر سخنان انتقاد آمیز مصاحبه شوندگان از کارکنان بهداشت و نیز اصولی که مردم روش در اختیارم گذاشته بود تصمیم گرفتم راه مفیدتری را برای تحلیل عمیق تر اعمال و کردار اعضا در خلق مکتوبات خودم پیدا کنم.

در مجموع، من آن سخنانی را به عنوان انتقاد دسته بندی کردم که به صورت سنتی از جانب روش شناسی کیفی به منزله انتقاد به حساب می آمدند و در این راستا تلاش مصاحبه شوندگان را برای مقوله بندی سخنان شان نشان دادم. الان به صورت عمیق تری قادر بودم تا نشان دهم رفتار هایی مانند نقد چگونه در متن سخنان مصاحبه شوندگان جا باز می کند. لذا بر خود دیدم تا دوباره بر تحلیل هایم تمرکز کنم بلکه بتوانم چگونگی کار ارزیابی را هم از طرف مصاحبه گر و هم از طرف مصاحبه شونده ارائه کنم و نشان دهم که چگونه فرایند خلق داستان با همراهی طرفین درگیر خلق می شود.

نمونه برداری از داده ها:

هر جا که به منظور تحلیل از داده ها حرف می زنم منظورم مصاحبه ها هستند. اگر چه تحلیل هایم همه حجم مصاحبه ها را پوشش نمی دهد و از ابندای کار تا پایان فرایند تحلیل تنها بخش اول آن ها را در بر می گیرد. همین داستان ها هستند که داده های مرا می سازند.

تحلیل مشروح کنش های شرکت کنندگان در مصاحبه این پیام را می رساند که من برای تحلیل تجربی انتقادهایی که به کارکنان بهداشت می شد و ارزیابی که از کار آن ها صورت می گرفت تنها به چنج مصاحبه اولیه بسنده کردم. در تحلیل های بعدی با استفاده از روش تحلیل گفت و گو(CA) بیست و پنج مصاحبه را مورد بررسی قرار دادم. که این علاوه بر پنج مصاحبه پیشین بود. علت انتخاب هر یک از آن ها به این بستگی داشت که من در خلال پیشرفت کارم به چه تئوری ای نزدیک می شوم.

انتخاب نمونه ها نیز در تحقیق من چیزی از پیش تعیین شده نبود و از چهارچوب تئوریکی اقتباس شده بود که بنیاد این تحقیق را از همان ابتدا می ساختند. به منظور تحلیل صحیح و مرحله به مرحله تئوری تحقیق بر اساس پیشنهادات میشل[۱۰] (۱۹۸۳) عمل کردم، به این صورت که هرگونه نمونه برداری باید در روند تحقیق اتفاق بیفتد. این مسئله به طور خاص متاثر از دو روش تحقیق مردم شناسانه متفاوتی بود که در داده های حاصل از مصاحبه به کار رفته بود. تنها در صورتی می توانستم اعمال ارتباطی(در یادداشت های مصاحبه) را تحلیل کنم که در بستر تعامل رو در روی واقعی اتفاق می افتادند. سپس بر آن شدم تا آن ها را آن طور که دروو[۱۱] توصیه می کند مورد تحلیل همه جانبه و ژرف قرار دهم و مورد ها را با هم در مقایسه قرار بدهم و هر جا که لازم بود از تحلیل ژرفانگر[۱۲] و یا گسترده[۱۳] در رساله ام بهره ببرم.

فلسفه انجام تحقیق:

این تحقیق برای آن انجام گرفت تا بتواند خلایی را که در ارتباط با دانش نهادینه در رشته جامعه شناسی بهداشت و درمان وجود دارد، پر کند. آزمودن این مطلب که چگونه مصاحبه ها انجام گرفتند نکات تحلیل مفیدی را در ارتباط با نت برداری ها آشکار می سازد. آن ها همه حول مفهوم “ارزیابی تجربه های مراقبت های درمانی” شکل گرفته بودند. بررسی داده ها به این شکل دلالت های فراوانی برای حوزه های مختلف جامعه شناسی بهداشت و درمان و سیاست گذاری های نظام پزشکی بر جای می گذارد، به ویژه این امر که چگونه قضاوت مراجعان درباره مراقب های پزشکی شکل می گیرد.

تاکید روزافزونی که در سیاست گذاری های دولت انگلستان روی مصرف کنندگان بخش خدمات می شود سبب شده تحقیقات زیادی روی این قضیه انجام شود که واقعا مراجعان چه خدماتی از مراکز درمانی دریافت می کنند و تا چه اندازه امکانات خدمت رسانی موجود انتظارات آنها را بر آورده می کند. بخش اعظمی از تحقیق حاضر به شیوه کمّی انجام شده است اما ابزارهای این تحقیق، پرسشنامه ها و مقیاس ها، رضایت نسبتاً بالای مشتریان را نشان می دهند که این امر بی دقتی آن ها را نشان می دهد. مدت های مدیدی است که در ارتباط با رضایت سنجی امکانات پزشکی تحقیقات و بحث های بی شماری در گرفته است و گرایش کلی به سمت انجام روش های تحقیق کیفی در این زمینه دیده می شود. به نظر بنده اهمیت روش های کیفی در این مورد از آنجا ناشی می شود که این روش ها با تاکید بر سوژه های خودمختار صدای اطلاع رسان ها را به نحو موثر تری بازتاب می دهند و در نتیجه می توانند تلقی شان را نسبت به تسهیلات درمانی به نحو بازتری در نظر بگیرند. رساله من مسائل فوق را با کمک روشِ تحلیل روش شناسی مردم نگر از داده هایی که در درجه اول از میدان تحقیق جمع آوری شده بود، مورد بررسی قرار داد.

بهره سخن:

من به مدت چند سال به عنوان یک دستیار در محیط های درمانی مشغول به کار بودم و این اولین مطالعه ای بود که در آن خودم را با ابهامات فراوان در ارتباط با مسئله در دست بررسی یافتم. به عقیده من این خصلت بسیاری از مطالعات کیفی است که بیشتر در ارتباط با موضوعاتی انجام می گیرند که در بدو امر شناخت کامل و رهگشایی در ارتباط با آن در دسترس نیست. حتی در این گونه کارها باز هم شما می دانید که چه چیزی را می خواهید توصیف کنید که من از این اطلاعات پایه ای هم محروم بودم و اصلاً نمی دانستم که دقیقاً می خواستم چه چیزی را بررسی کنم. به موازاتی که به اطلاعات وسیع تری دست می یافتم و ابعاد تحقیق برایم روشن می شد بهترمی توانستم آنچه را که قصد بررسی اش را داشتم، لحاظ کنم.

این را هم باید بگویم که عدم ایجاد مقوله بندی ها قبل از توصیف رفتارها و پاسخ های اعضا هر چند که ضروری بود، بسیار دشوار بود. به ویژه اینکه مقوله بندی های شخصی می توانست این خطر را ایجاد کند که نظم ذهنی من بر نتایج تحقیق چیره شود. با این وجود، اعتراف می کنم که تحلیل عمیق من از کردارهای شرکت کنندگان تحقیق به من یاری رساند تا در ادبیات حوزه جامعه شناسی بهداشت و درمان نقش مهمی بازی کنم و حرفی بزنم. چیزی که از ابتدای کارم امیدوار بودم که به آن دست بیابم. در این تحقیق به روش شناسی مردم نگر متوسل شدم و این امر، بیش از همه، از آنجا ناشی می شد که به افراد در دست بررسی توانایی ابراز وجود می داد و آن ها را توانا می کرد. لذا جذبه این روش در این مطلب بود که با اپوخه کردن منافع، هم در قالب ساختاری و هم در قالب گفته سوژه های تحقیقی، به طرز مطلوبی می توانست نشان دهد که چگونه و با چه شگردهایی شرکت کنندگان از خلال گفتار هایشان دست به کنش اجتماعی می زنند. از آن جا که روش شناسی مردم نگر توجه ویژه ای بر نظر گاه ها و تعاریف اعضای توصیف گر دارد و این امر را به حساب عقلانیت کنش گران و دخالت آن ها در زندگی اجتماعی می گذارد، از این نظر پتانسیل بالایی برای بررسی رساله ام داشت؛ که خوشبختانه انتظاراتم را نیز بر آورده کرد.

داستان موآرا چه درس هایی به ما می آموزد؟

اُس و اساس رساله دکتری موآرا حوزه ارزشمندی است که بسیاری با آن آشنایی دارند. هم حرف ایشان و هم رساله کارشناسی ارشد ایشان در حوزه مربوط به هم بود و ادامه این طرح در دوره دکتری با توجه به تجربه و آشنایی ایشان می توانست رساله مفیدی را فراهم آورد. این اولین نکته.

در رساله ارشد خود، موآرا توانست مقدورات و محذورات یک نوع روش برای مفهوم پردازی در حوزه بهداشت و پزشکی به خوبی در یابد و اکنون در مقطع دکتری می خواست یک چرخش آرامی در مرکز تحلیلش به وجود آورد. با این وجود، وی هرگز از ضرورت داشتن پرداخت ویژه جهت معنا بخشی داده ها تردید نکرد. تئوری از منظر موآرا ابزار زینتی نبود که با آن بخواهد رساله خود را جدی تر و سنگین تر نشان دهد. در عوض تئوری به عنوان ابزاری تلقی شد که عملاً می توانست، کاربرد آن را برای معنا دهی به داده هایش اثبات کند.

دیدیم که موآرا داده هایش را برای مطالعه ای با اهداف متفاوتی گرداوری کرده بود. خوشبختانه به این دلیل که موآرا تمام مصاحبه ها را به شکل صوتی در آورده بود اکنون قادر بود دوباره از همین اطلاعات در تحقیق دیگری بهره جوید. این البته بدان معنا نیست که یادداشت های قبلی به “غلط” بودند. مانند دیگر روش های ضبط داده ها (مثلاً یادداست های میدانی، روز نوشت ها، نامه ها) این ها می توانست در تحقیق دیگری با پرسش های تحقیقی متفاوت و جهت گیری نظری متفاوت به کار گرفته شود.

در دست بودن داده های او بدان معنی است که موآرا برخلاف بسیاری دیگر از دانشجویان دکتری می تواند در همان روز اول تحلیل داده هایش را آغاز کند! این امر به شما کمک می کند تا خیلی زود تر و با میان بر زمانی و بدون اینکه نیاز به جمع آوری داده ها داشته باشید، تز دکتری تان را به سر انجام برسانید. البته به شرطی که به دنبال وقت تلف کردن نباشید!!

موآرا به شیوه استقرایی کارش را پیش برد و زمانی که یادداشت هایش را مرور می کرد از مقوله پردازی های شتاب زدۀ دادها، پرسش ها و اهداف پژوهش به درستی اجتناب کرد. همانطور که خودش عنوان کرد در مواجهه با یادداشت هایش تلاش کرد یک قدم به عقب برود تا بتواند نگاه عمیقتری به مسئله مورد بررسی بیندازد. لذا برای مثال با فرض جهت گیری نظری اش کافی نبود که انتقاداتی را که در باره شیوه های درمانی حاضر وجود داشت پشت سر هم ردیف کند. بلکه او می خواست بداند که اظهارات انتقادی چگونه در خلق مشترک قضاوت ها و داستان ها اتفاق می افتد.

پر واضح است که موآرا وقت و دقت قابل توجهی را در گوش فرا دادن به جزئیات تعامل شفاهی مصاحبه شوندگان انجام داده است. با این وجود، این بدان معنا نیست که مصاحبه های دیگرش به کلی نادیده گرفته شدند. تعداد کثیری از مصاحبه ها در فصولی که در ارتباط با روش تحلیل گفتگو(CA) نوشته شده بود به کار رفتند.

تحقیق موآرا به درستی بر این تصور خط بطلان کشید که تحقیقات تئوری محور لزوماً با کاربرد عملی در ارتباط نیستند. این تحقیق کاملاً در برابر این تصور با موفقیت انجام گرفت. حقیقت این است که اگر تحقیقی تئوریک نمی تواند پل ارتباطی به عرصه عمل بزند ضعف آن در ناتوانی تحلیل گر و یا بی توجهی نویسندگان به کاربرد داده هایشان است. همانطور که خود موارا اظهار می کند تحقیق او خدمت بزرگی به ادبیات مربوط به طرز تلقی بیماران نسبت به خدمات پزشکی داشت. علاوه بر این تحقیق او به برکت مشارکت بیماران و ایجاد تعاملات اجتماعی در محیط های درمانی رویکردهای “ساختاری و ریشه ای تر”ی را به ادبیات این حوزه وارد کرد.

این یادداشت برگرفته شده از فصل اول کتاب زیر است:

-Silverman, David(2010), Doing Qualitative Research: A Practical Handbook: London, Sage publication.

ماخذ شناسی:

برخی از منابعی که در سال های اخیر در حوزه روش های کیفی در ایران منتشر شده اند:

استراوس، آنسلم و کوربین(۱۳۸۷)، ژولیت، اصول روش تحقیق کیفی: نظریۀ مبنایی، رویه ها و شیوه ها، ترجمۀ بیوک محمدی، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
اسپردلی، پ. جیمز و کوردی مک، و. دیوید(۱۳۸۶)، پژوهش فرهنگی: مردم نگاری در جوامع پیچیده، ترجمه بیوک محمدی، انتشارات پژوهشگاه، تهران
بازرگان، عباس(۱۳۸۷)، مقدمه ای بر روش های تحقیق کیفی و آمیخته: رویکردهای متداول در علوم رفتاری، تهران، نشر دیدار.
پرویزی، سرور، صلصالی، مهوش و ادیب حاج باقری، محسن(۱۳۸۶)، روش های تحقیق کیفی، تهران، نشر و تبلیغ بشری.

جی استرلینگ، کریستین(۱۳۸۵)، روش های تحقیق کیفی در علوم اجتماعی، ترجمۀ احمد پور داوود و علی شماعی، یزد، انتشارات دانشگاه یزد.

راسمن، گرچن و مارشال، کاترین(۱۳۸۷)، روش تحقیق کیفی، ترجمۀ اعرابی، سید محمد و پارساییان، علی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی.

ساعی ارسی، ایرج(۱۳۸۷)، روش های پژوهش در علوم اجتماعی: روش های پژوهش کمی و کیفی، تهران، راه ابریشم.

سفیری، خدیجه(۱۳۸۸)، روش های پژوهش کیفی در علوم اجتماعی، تهران، پیام پویا.

سیلورمن، دیوید(۱۳۸۱)، روش تحقیق کیفی در جامعه شناسی، ترجمۀ ثلاثی، محسن، تهران، نشر تیبان.

صلصالی، مهوش(۱۳۸۲)، روش های تحقیق کیفی، ترجمۀ سرور پرویزی و محسن ادیب حاج باقری، تهران، نشر و تبلیغ بشری
فلیک، اووه(۱۳۸۸)، در آمدی بر تحقیق کیفی، ترجمۀ هادی جلیلی، تهران نشر نی.

برخی از منابع پرفروشی که طی سال های اخیر در حوزه روش های تحقیق کیفی به ادبیات انگلیسی منتشر شده اند در این بخش معرفی اجمالی می شوند. کتاب ها برحسب سال انتشار مرتب شده اند و تازه تر ها جلو تر آورده شده اند:

-Marshall, Catherine, Rossman & B, Gretchen(2011) Designing Qualitative Research, London, Sage Publication.

این مجلد برای دانشجویان رشته های علوم اجتماعی و رفتاری راهنمای مفیدی است. از این نظر که ان ها را به تعریف طرح های تحقیقاتی موفق و رو به رشد رهنمون می شود. در چاپ پنجم این اثر پرفروش حیطه وسیعی از اخلاق در تحقیق گرفته تا تحلیل اطلاعات و فنون طراحی پژوهش پوشش داده شده است. نویسندگان، مارشال کاترین و گرشِن راسمن در ارتباط با موضوعات مختلفی بحث می کنند که مهمترین محورهای آن تحقیقات از راه دور(مانند مصاحبه های ایمیلی)، تاثیرات چرخش پست مدرن، یکپارجه کردن مکتوبات آرشیوی و راه های خلاق ارائه تحقیق می باشد. از مزایای کتاب یکی این است که نویسندگان مباحث را با جدید ترین نسخه پی می گیرند. طرح مفصل نگاره ها[۱۴] که مهمترین چالش محققان کیفی کار است در این راستا صورت می گیرد.

-Silverman, David(2010), Doing Qualitative Research: A Practical Handbook: London, Sage publication.

در این یادداشت قسمت هایی از آن را خواندیم.

-Creswell, John, W.(2013), Research Design, Qualitative, Quantitative and Mixed Method Approaches, London, Sage Publication.

آنچه از عنوان پاپ چهارم این کتاب بر می آید، یعنی مقایسه طرح های تحقیقاتی کمی و کیفی و در هم امیخته، به نمایش در می آید. نویسنده، اقای کریسول برای هر سه رویکرد مورد بررسی در کتاب مشروحاً بحث می کند. در رابطه با هر یک از رویکرد ها استدلال های بینشی و ریشه های فلسفی شان را لحاظ می کند، مرروری بر ادبیات پیشین دارد، چگونگی کاربست تئوری در تحقیقات را بررسی می کند و در نهایت فصلی را به اهمیت نوشتار و اخلاق در کاوش های های علمی اختصاص می دهد. یکی از مباحث اصلی این کتاب نقاط عطف فرایند تحقیق می باشد و در این راه به هر یک از رویکردهای سه گانه فوق توجه جدی نشان می دهد. در این چاپ، درباب روش های تلفیقی اصلاح شده، اهمیت روز افزون اخلاق در روش بحث های گشتره ای در بر می گیرد و تاکیدی زیادی بر رویکردهای جهان گستر می شود.

-Denzin K. Norman, Linciln S. Yvonna(2011), The Sage Handbook of Qualitative Research, London, Sage Publication.

دستنامه تحقیق کیفی انتشارات سیج جدیدترین تئوری ها و شیوه های کندوکاو های کیفی را به نمایش می گذارد. با الگو برداری از نقاط قوت چاپ های اول و دوم (۱۹۹۴ و ۲۰۰۰ م.) در چاپ سوم تحقیق کیفی را به سمت قرن بیست و یکم می کشاند. نویسندگان و ویراستاران این اثر در صدد پاسخ گویی به این پرسش هستند که چگونه تحقیقات کیفی می توانند مفهوم عدالت اجتماعی را در قرن حاضر مورد خطاب قرار بدهد.

-Tracy, J. Sarah(2013), Qualitative Research method, collecting evidence, crafting analysis, communicating impact, UK, Willy-Blackwell Publication.

این کتاب منبع تئوریک جامعی درباره تئوری و عمل روش تحقیق کیفی و مردم نگارانه است. و راهنمایی است برای تحقیقات کیفی و اتنوگرافیک که:
به صورت جز به جز در ارتباط با طراحی تحقیق، انجام مصاحبه ها، روش گروه های متمرکز، تفسیر و تحلیل داده ها توضیحاتی بیان می دارد.
قابلیت روش های تحقیق کیفی را در فرونشاندن سیستماتیک مشکلات شخصی، سازمانی و اجتماعی به نمایش می گذارد.
قابل فهم نوشته شده است و محقق در آن با مثال های فراوانی از تجربه خود نویسنده مواجه می شود.

-Berg, L. Bruce Et al(2009), Qualitative Research Method for the Social Sciences, USA, Pearson Publication.

این منبع به محققان تازه وارد نشان می دهد که چگونه اطلاعات را گرداوری و تحلیل کنند و نتیجه را به قشر های دانشگاهی و تحصیل کرده ارائه دهند. این کتاب بر اهمیت اخلاق در تحقیق تاکید زیادی دارد و به صورت مشروح در ارتباط با طراحی تحقیق و مشکلات میدان تحقیق توضیح می دهد.

-Lapan, D. Stephen(2011), Qualitative Research: An Introduction to Methods and Designs, USA , John Wiley & Sons.

نویسندگان این کتاب محققان و متخصصان برجسته ای هستند منبع به روزی در زمینه تحقیقات کیفی نوشته اند و در آن در رابطه با موضوعات مختلفی از جمله طراحی، گرداوری اطلاعات، تحلیل، و گزارش نویسی بحث کرده اند. خواننده با مطالعه این اثر متوجه می گردد که گسترۀ وسیعی از روش شناسی ها و روش ها برای انجام تحقیقات کیفی وجود دارد و هر کدام از آن ها به نحو خاصی در جریان تحقیق به کار می روند. گرداوری اطلاعات، رویکرد های ویژه به تحقیقات کیفی و مسائل کنونی در این حوزه محور هایی هستند که در این کتاب به بحث گذاشته شده اند. این کتاب جامع نوشته شده و فصولی را به روش ها، طرح ها، تحلیل های تاریخی، ارزیابی برنامه ها، اتنوگرافی، روایت، سرگذشت نویسی، رویکرد های فمنیستی، کنددوکاو های امریکایی افریقایی، مطالعات بومی، تحقیقات کیفی پزشکی اختصاص داده است.

-Hennrink, Monique, Et al. (2011), Qualitative Research Method, London, Sage Publication.

این اثرمنبع جامعی است که در ارتباط با اینکه دانشجویان چه مسیری را برای انجام تحقیقات خود می پیمایند، نوشته شده است. این کتاب که حاصل تجربه های نوسنده آن در کلاس های ده ساله ورک شاپ است یک چرخه تحقات کیفی را پیشنهاد می کند که دانشجوییان را به سمت انتخاب روش های مناسب، گرداوری درست اطلاعات و تبدیل داده ها در یک پروژه انجام شده رهنمون می شود.

-Silverman, David( 2011), Qualitative Research, London, Sage Publication.

این کتاب جمعی از نویسندگان بین المللی را که همه بر اصول تحقیق کیفی و برساختن جهان اجتماعی حساس اند، گرد هم آورده است. نویسندگان این اثر از خلال مطالعات موردی در ارتباط با انواع تحقیقات و تکنیک های کیفی- مشاهدات، مصاحبه ها، گروه های متمرکز، استاد، گفتگو ها، داده های بصری و اینترنت- باز اندیشی های ارزنده ای ارائه می دهند- باز اندیشی های ارزنده ای ارائه می دهند.

Ghemaz, Kathy(2006), Constructing Grounded Theory, London, Sage Publication.

این وایراست کتاب کتی چارمز به همان اندازه چاپ اول آن پرفروش و بکر بوده و الگویی از انجام تحقیق داده بنیاد ارائه می دهد که با نگاه برساخت گرا ارائه شده است. در این چاپ نویسنده:

نویسنده در رابطه با گرداوری اطلاعات و چگونگی بازاندیشیدن در ان ها به منظور تئوری پردازی نکاتی را عرضه می دارد.

دو فصل جدید به آن افزوده است محقق را با انجام و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها در مطالعاتی که با روش تئوری داده بنیاد انجام می گیرند، آشنا می سازد.

فصل جدیدی را به کتاب افزوده است که در ان به ارتباط مابین تعاملگرایی نمادین و ئوری داده بنیاد می پردازد.

-Bernard, H. Russell(2006), Research Method in Anthropology, London, Altamira Publication.

این کتاب منبعی قابل اتکا و استاندارد برای کلاس های انسان شناسی است. در سالیان اخیر همین اثر، به دلیل رویکرد ادغامی به روش های جدا از هم، پیشنهاد های عامیانه، زبان ساده و روان و مثال های واقعی از میدان تحقیق، هزاران دانشجو را به سمت این رشته هدایت کرده است. اکنون چاپ چهارم این اثر روانه بازار شده است و نویسنده، برنارد راسل در آن همان سبک ساده و لی دقیق را رعایت کرده است. در این نسخه تمام پیشنهادات موجود در چاپ های گذشته و حتی فراتر از آن را می بینیم:

در این چاپ بخش تحلیلی اثر افزوده شده است، بخشی در ارتباط با نمونه گیری در محیط های میدانی اضافه شده است، بر اهمیت کاربرد کامپیوتر در میدان تحقیق و روند تحلیل تاکید زیادی شده است، در ارتباط با مزایا و معایب تکنیک های ارزیابی سریع در انسان شناسی توضیحاتی ارائه شده است، مثال ها بیشتر شده اند وکتاب شناسی اثر گسترش یافته است. ترجیع بند کتاب این است که “روش ها متعلق به همه ما است”. از هر سنت روش شناختی، تفسیری و علمی انسان شناختی که باشید دانشجویان تان این حق را دارند که روش این رشته را با کمک بهترین منبع یاد بگیرند.

-Neuman, W. Lawrence(2005), Social Research Methods: Qualitative and Quantitative, USA, Pearson.

این کتاب به صورت عمیق نوشته شده است و یک معارفه متعادل ولی جامعی در ارتباط با هر دو روکزد کمی و کیفی به پژوهش های اجتماعی ارائه شده است و تاکید دارد که مصلحت این است تا از نکات همه رویکرد ها استفاده شود. مثال های فراوانی در این کتاب می یابید که کمک تان می کند تا مفاهیم و روش ها را به تصویر در بیاورید.

-Liamputtong, Pranee(2009) Qualitative Research Methods, Australia and New Zealand, OUP Australia and New Zealand.

این کتاب راهنمای مفیدی برای انجام و تحلیل تحقیق های کمی ارائه می دهد. اکنون در چاپ سوم آن نویسنده فرایند انجام تحقیق را همراه با چالش های نظری و فلسفی که دامن گیر این تحقیقات است ارائه می کند. در این چاپ نویسنده: مسائل روش شناختی را بیان می دارد، راهنمای مرحله به مرحله از کاربرد فنون تحقیق کیفی ارائه می دهد، به روش های جا افتاده و نوین و پیچیده، هر دو، می پردازد، دو فصل جدید اضافه کرده است که یکی از آن ها در رابطه با تحقیقات کیفی موردی است و دیگری در باره تئوری داده بنیاد، فصل هایی به کتاب افزوده است که به تحقیقات سایبر و گروه های اسیب پذیر و حساس می چردازد، و فصل مربوط به اخلاق را بسط داده است.

-Maxwell, Josph A.(2013), Qualitative Research Design: An Interactive Approach, , London, Sage Publication.

این کتاب، هم برای اساتید و هم برای دانشجویان، منبعی دوست داشتنی و راهنمایی عملی جهت طراحی تحقیقات کیفی فراهم می آورد. نویسنده در این کتاب می کوشد نشان دهد که چگونه عناصر طراحی با هم تعامل دارند و ارتباط منسجم و کارامدی را برای ارتباط این عناصر طرح فراهم می کنند. نویسنده بدین طریق مسائل اصلی طراحی تحقیق را ارائه می کند. این کتاب که ساده نوشته شده است و مخاطبان از هر طیفی می توانند از آن استفاده کنند مثال ها و تمرین های انفرادی را در اختیار شما می گذارد.

-Yin, Robert, K.(2013), Case Study Research: Design and Methods (Applied Social Research Methods), London, Sage Publication.

چاپ چهارم این کتاب راهنمای مفیدی را به دنیای تحقیقات مبتنی بر مطالعات موردی می گشاید. این کتاب درحول طراحی و استفاده از مطالعات موردی به عنوان ابزاری قوی در تحلیل های کیفی می چرخد. این متن که این بار به طور کامل مورد بازبینی قرار گرفته است شامل بیش از چنجاه نمونه مطالعه موردی می شود و بینش ها روش شناختی مفیدی را عرضه می دارد. دامنه تحقیقات موردی که در این کتاب عرضه شده اند در کنار استفاده عملی از آن نمونه های فراوانی را در اختیار مخاطب قرار می دهد که هر کدام از رشته های کابردی و دانشگاهی مختلفی بر گزیده شده اند.
-Warren, Carol, A.B.(2005), Discovering Qualitative Methods: Field Research, Interviews, and Analysis, USA, Ruxby Publication. در این کتاب که به چاپ دوم رسیده است وارن و کرنر بر فرایند انجام تحقیق انگشت می گذارند- که از انتخاب یک ایده شروع می شود و تا طراحی برون داد که احتمالاً مقاله ای برای یک مجله است و یا تک نگاری تخصصی پیش می رود. این کتابِ خواندنی، بنیاد های نظری و کاربرد های روش های کیفی را بیان می کند. این کتاب که ساده و سلیس به نگارش در آمده است انواع اصلی تحلیل های کیفی را در بر می گیرد. این کتاب در ازتباط با پیشینه و روند تکامل اقدامات تحقیقی نیز مباحثی را ارائه می دهد که به نوبه خود به دانشجویان کمک می کند تا روش های خودشان را ایجاد کرده و توسعه دهند. اکنون در چاپ دوم این اثر که به هنگام گردیده است محور هایی نظیر فناوری و نیز مطالعات تحقیقی مکتوبات تخصصی متاخر در این حوزه عرضه می گردد. در این چاپ بخش دیگری نیز اضافه شده است که پیشرفت های اخیر در حیطه مورد بررسی را نشان می دهد و به مسائلی نظیر قومیت، طبقه و جنسیت توجه بیشتری شده است. -Heath, Christian Et al.(2007), Video in Qualitative Research, USA, Blackwell Publication. این کتاب برای پژوهندگان علوم اجتماعی فرصت بی نظیری می آفریند و در آن مفصلاً سازمان های اجتماعی، فرهنگ و ارتباطات تحلیل می شوند. این اولین بار است که اثری منبعی عملی برای دانشجویان و اساتید فراهم می آید که می توانند از ویدئو در مطالعات کیفی استفاده کنند، چگونه با مشکلاتی که با مطالعات این چنین به وجود می اید برخورد کنند و چگونه از ویدئو برای تحلیل و نمایش ریز داده ها استفاده کنند. نویسندگان این اثر به ملاحظات اخلاقی و عملی که در ضبط و گرداوری اطلاعات پیش می آید توجه دارند و اساساً به این مطلب می پردازند که ویدئو چه قابلیت هایی برای ارائه بینش ها، مشاهدات و یافته ها چه برای دانشگاهیان و چه برای حرفه ای ها در چنته دارد. این کتاب دامنه گسترده ای از طرح های تحقیقاتی را که با ویدئو انجام گرفته اند به رخ می گذارد- مطالعه مراکز قهریه ای، تئاتر های عملیاتی، مشاروه های پزشکی، خانه های مزایده و موزه ها و گالری ها از این قبیل اند.

یارانامۀ نگارنده:
Mohammadrasouli8@gmail.com