انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سقوط و محدودسازی حوزه‌های عمومی سنتی در دوران پهلوی

گزارش توصیفی از اخبار مرتبط با سقوط و محدودسازی حوزه‌های عمومی سنتی در دوران پهلوی با بررسی اخبار روزنامه اطلاعات

حکومت پهلوی، در ابتدای سده چهاردهم هجری شمسی، در جامعه‌ای به قدرت رسید که تا آن لحظه، زیستی کاملا سنتی را تجربه می‌کرد. بااین‌حال، حکومت پهلوی، خبر از تلاش نیروهای قدرت برای پایین کشیدن ارکان سنتی و جایگزینی آن با ارکان مدرن و الگوهای غربی داشت. در این گزارش، تلاش می‌شود که با پیگیری اخبار روزنامه اطلاعات، نقاط آغاز فرایند نابودی یا محدودسازی از طریق اعمال قوانین بر حوزه‌های عمومی سنتی در شهر تهران شناسایی و فرایند بازنمایی شده از آن در اخبار روزنامه اطلاعات توصیف شود.

قبل از آغاز بحث لازم است مفهوم حوزه‌عمومی به کار گرفته شده در این گزارش تعریف گردد. در اینجا آنچه از حوزه‌عمومی مدنظر است، نزدیک به محتوای هابرماس از حوزه عمومی است. حوزه عمومی هابرماس اینگونه تعریف شده: ” امروزه حوزه عمومی مدرن از فضاهایی تشکیل می‌شود که در آن از طریق تالیفات در زمینه مسائل فرهنگی، اطلاعات و تفریحات کمابیش به شیوه استدلالی درمورد تعارض افکار عمومی مجادله در می‌گیرد. این تضارب آرا صرفا شامل رقابت میان طرف‌های مختلفی که با افراد خصوصی مرتبط هستند نمی‌شود، بلکه از ابتدا شاهد برخورد یک عموم بورژوایی با یک حوزه عمومی فرودست هستیم.” (رابرتز، ۱۳۹۰ ).

هر جامعه‌ای (اعم از سنتی و مدرن) دارای حوزه‌عمومی متناسب با خود است. در راستای تحول یک جامعه و گذار از سنت به مدرنیته، حوزه‌عمومی نیز که دارای نقش پررنگی در گذار است، دچار تحول و تغییر شکل می‌شود. یکی از مهم‌ترین وجوه هر بررسی از حوزه عمومی در راستای تاریخی آن، مستلزم توجه به تغییرات حوزه عمومی در یک جامعه و جوامع گوناگون می‌باشد. به طور خاص در جوامعی که، زمان زیادی از ورود آن‌ها به مدرنیته نگذشته، بررسی نابودی اشکال سنتی حوزه عمومی یا تغییر شکل سنتی‌آن به شکلی مدرن، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این گزارش، توصیفی از محدودسازی حوزه‌های عمومی سنتی ارائه می‌گردد. محدودسازی نیز به معنای هرگونه ایجاد محدودیت از طریق اعمال قوانین  در حوزه‌های عمومی یا دستور نابودی و تخریب کامل آن‌ها، مورد بررسی قرار گرفته است.

نخستین اخبار مرتبط با اشکال محدودسازی حوزه‌های عمومی سنتی، در سال ۱۳۱۲ و مرتبط با بازار سنتی تهران نمایان می‌گردد. بازار سنتی، یکی از اصلی‌ترین دشمنان حکومت پهلوی بوده و این دشمنی تا  انقلاب ۱۳۵۷ نیز ادامه می‌یابد. درگیری بازار سنتی با نیروهای حکومتی، در تمام دوران پهلوی در روزنامه نمود داشته، به خصوص در دهه ۱۳۳۰، ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شدت می‌یابد. نخستین نمود این درگیری و محدودسازی در سال ۱۳۱۲ در اخبار روزنامه اطلاعات مبنی بر آغاز به کار بازار دولتی و جمع آوری برخی از اجناس از بازار سنتی و انتقال به بازار رسمی دولتی است.

۱۳۱۲:

 

علاوه بر این شکل از بازنمایی، در همین سال، ۲ خبر نیز مرتبط با نظام‌نامه و دستور قوانین حوزه‌های عمومی چون مهمان‌خانه‌ها، هتل‌ها، کازینو‌ها و امثال آن است که تغییر شکل سنتی آن به شکل مدرن مورد نظر رضاخان را نشان می‌دهد. قوانین این اماکن شامل مسائل بهداشتی اتاق‌ها، مسائل امنیتی مسافران، لزوم استفاده از اسامی فارسی برای این اماکن و امثال آن می‌باشد که در تصاویر آمده است.

۱۳۱۲:

پس از آن در سال ۱۳۱۴ نیز، برای نخستین بار دستورالعمل‌ها و قوانینی برای برگزاری مراسمات عزاداری و تعذیه در مساجد بازنمایی می‌شود که شکل تعذیه سنتی را دچار تغییر می‌کند. در این سال صرف قلیان در مراسمات سوگواری که پیشینه تاریخی داشته، ممنوع می‌شود و مدعوین میبایست به جای زمین، روی میز و صندلی بنشینند. این شکل از قوانین در کنار سایر قوانین، به مدرن‌سازی اشکال سنتی مجالس سوگواری یاری می‌رساند.

سال ۱۳۱۷ نیز آغاز محدودسازی گرمابه‌های سنتی، به عنوان حوزه‌های عمومی غیررسمی، است. تغییر خزینه گرمابه‌ها، به حمام‌های مدرن دارای دوش و نمره‌های مجزا به صورت قانون اجباری پیاده می‌شود. این خبر اگرچه در این سال مطرح می‌شود اما آغاز اصلی این فرایند را باید در ابتدای دهه ۲۰ مورد توجه قرار داد.

۱۳۱۷:

روند محدودسازی حوزه‌های عمومی سنتی که از دهه دوم (۱۳۱۰-۱۳۱۹) با بازار آغاز شده بود و در انتهای همین دهه به بستن خزینه گرمابه‌ها رسیده بود، در دهه سوم (۱۳۲۰-۱۳۲۹) اوج گرفته و اوایل دهه نیز خود را با محدودسازی و نابودی خزینه گرمابه‌ها نشان می‌دهد. تخلیه خزینه‌گرمابه‌ها و جایگزینی آن با  حمام‌های مدرن دارای دوش و نمره‌های مجزا بصورت قانونی رسمی اعمال می‌گردد. با این حال واکنش‌های رادیکال بسیاری نیز در مقابل این قوانین، از سوی گرمابه‌داران، در روزنامه بازنمایی شده است که حاصل تلاش جامعه سنتی برای مقاومت دربرابر این شکل از اعمال تغییرات در عناصر مختلف زیست سنتی است. بطور مثال، خبری حاکی از کشف خزینه گرمابه‌ای که مشتریان را از طریق در مخفی راه میداده، عدم پذیرش حمام‌های مدرن در جامعه سنتی را نشان می‌دهد.

۱۳۲۱:

در پایان دهه سوم (۱۳۲۰-۱۳۲۹) که اخبار مرتبط با محدودسازی گرمابه‌ها به مرور از صفحات روزنامه رخت برمی‌بندند، اماکن سنتی جدیدی مطرح می‌شوند که مورد محدودسازی شدید برای نابودی کامل قرار می‌گیرند. پیش از این، شیره‌کش‌خانه‌ها حوزه‌های عمومی سنتی قانونی و موردقبولی بودند که آزادانه فعالیت می‌کردند و مکان تجمع بسیاری از طبقات بودند. تا جایی که گاه خبر دستگیری روزنامه‌نگاران نیز در این شیره‌کش‌خانه ها در روزنامه بازنمایی شده است. نخستین خبر در این ارتباط سال‌های پایانی دهه بازنمایی شده و طبق قانون از تاسیس شیره‌کش‌خانه‌ها جلوگیری بعمل می‌اید.

۱۳۲۸:

۱۳۲۹:

این روند در ابتدای دهه ۱۳۳۰-۱۳۳۹ نیز ادامه میابد.

۱۳۳۴:

در همین دهه ( ۱۳۳۰-۱۳۳۹) ، مجددا الگوی واکنش رادیکالی که برای گرمابه‌ها ذکر شد، دربرابر محدودسازی شیره‌کش‌خانه ها نیز دیده می‌شود. جالب‌ترین نمود آن در خبر زیر مشاهده می‌شود که مربوط به کشف یک شیره‌کش‌خانه مخفی پشت دیواری متحرک است:

در تمام این سال‌ها، درگیری بازار با نیروهای دولتی ادامه یافته و موجب اعمال برخی محدودسازی ها در بازار سنتی بوده است. یکی از اصلی‌ترین این محدودسازی‌ها در سال‌ ۱۳۳۲ در روزنامه اطلاعات بازنمایی شده است. در این سال بازاریان تهران به جهت پشتیبانی از دولت مصدق بازار را بسته و اعتصاب می‌کنند. نیروهای حکومتی نیز به بازاریان هشدار می‌دهند که اگر مغازه‌ی خود را در روز مشخص باز نکنند، پس از آن نیز از باز کردن مغازه‌ها توسط نیروهای دولتی ممانعت بعمل می‌اید. درگیری بازار با نیروهای دولتی به جایی می‌رسد که خشم محمدرضاشاه نسبت به بازار را می‌توان در خبر مربوط به خراب کردن سقف بازار به عنوان تهدیدی علیه بازاریان توسط نیروهای حاکمیت، مشاهده کرد.

۱۳۳۲:

با این حال، بازار همچنان با قدرت بسیاری که دارد، در میدان باقی می‌ماند. حاکمیت این بار اما تلاش می‌کند تا با افتتاح فروشگاه‌های مدرن و ادغام بازارها در یکدیگر، بازار سنتی را ضعیف ساخته و آن را از قدرت پیشین خود تهی سازد. مهم‌ترین فروشگاه مدرن که در سال ۱۳۳۵ نخستین زمزمه‌های افتتاح آن در روزنامه بازنمایی می‌شود، فروشگاه مدرن فردوسی است و خبر اعتراض اصناف و بازاریان تهران به افتتاح این فروشگاه نیز در همین سال‌ها بازنمایی شده. اعتراض اصناف تهران به افتتاح این فروشگاه، به خوبی نشان می‌دهد که فروشگاه فردوسی یکی از اصلی‌ترین راه‌های پهلوی دوم برای کاهش قدرت بازار تهران بوده است. با این حال در دهه ۱۳۴۰-۱۳۴۹ نیز همچنان درگیری نیروهای حاکمیت با بازار ادامه می‌یابد. دهه ۱۳۴۰، برای بازار آغاز کارزاری سهمگین است. ابتدا طرح ادغام بازار و ایجاد فروشگاه‌های بزرگ در سال ۱۳۴۳ و سپس آغاز کارزار ضدگرانفروشی است.

۱۳۴۳:

کارزار ضدگرانفروشی که در میانه‌ی دهه ۱۳۴۰ آغاز می‌شود، درظاهر کارزاری مردمی است که علیه گرانفروشان به راه افتاده تا منفعت عمومی را تامین کند. با این حال، کارزار ضدگرانفروشی همانگونه که کشاورزیان(۱۳۹۹) نیز اشاره می‌کند، چیزی بیش از یک کارزار ساده و عمومی است و اساسا به جهت کاهش قدرت بازار پیاده می‌شود. کارزار ضدگرانفروشی، در نهایت چنان خشم بازاریان را برمی‌انگیزد که آنان را به یکی از نخستین جبهه‌های انقلابی علیه حکومت پهلوی و قدرتمند ترین نیروی انقلابی، تبدیل می‌کند.

 

 

۱۳۴۳:

۱۳۴۶:

:

 

 

منابع:

– رابرتز، جان مایکل(۱۳۹۴). هابرماس باختین، بوردیو: تاملاتی  درباره حوزه عمومی، ویراستار نیک کراسلی ، ترجمه محمود مقدس. تهران: نشر روزنه.

_ کشاورزیان، آرنگ(۱۳۹۹). بازار و دولت در ایران: سیاست مکان بازار تهران. ترجمه ابراهیم اسکافی. تهران: نشر شیرازه.