روز چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، به دعوت مرکژ پژوهش های صدا و سیما، ناصر فکوهی، مدیر انسان شناسی و فرهنگ سخنرانی خود را با عنوان « تنوعی محلی – قومی: تهدید یا فرصت» در این مرکز ارائه داد. در این گفتار که خلاصه ای از آن و پاور پوینت آن در زیر در اختیار خوانندگان قرار می گیرد. بر این نکته تاکید شد که هویت ها و تنوع قومی و محلی در ایران در سطح بسیار بالایی قرار دارد و رسانه ها به طور خاص و رسانه های دیاداری شنیداری به طور خاص باید در سیاست های خود این مسئله را در نطر بگیرند که ایران به مثابه دولت ملی نمی توان سیاستی جز سیاست چند فرهنگی و مدیریت تفاوت را به پیش بگیرد که در آن بر محوریت زبان میانجی (فارسی) که نه زبان یک قومیت بلکه زبانی است همه هویت ها و اقوام ایرانی در طول بیش از صد سال آن را به مثابه یک زبان مدرن ساخته اند، و بر پایه گروه بزرگی از مشترکات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، تاکید می شود. مدیریت تفاوت در اینجا دقیقا به معنای آن است که باید در برابر شووینیسم های ملی گرایانه باستان گرا که قصد نفی حاشیه ها را به سود یک مرکز خیالی دارند و همچنین با شویبنیسم های ملی گرای قوم گرایانه و خیال بافانه که دو روی یک سکه اند در ایران مبارزه کرد. و از «تفاوت» در زبان، در سبک زندگی، در سلایق و اندیشه و رفتارهای اجتماعی تا جایی که تعرضی به دیگری به حساب نیاید و در مرزهای قانون، اخلاق و عرف و دین باقی بماند دفاع کرد و میزان ظرفیت تحمل را نیز به تدریج اما دائم بالا برد. در این سخنرانی در مورد سیاست های صدا و سیما تاکید شد که استفاده از اسامی ایرانی برای شخصیت های منفی و ارائه تصاویر منفی از این یا آن گروه اجتماعی که شیوه زندگی و عقایدشان لزوما با سلایق غالب هماهنگی ندارند، کاری به شدت نادرست است که اثرات واکنشی بسیار معکوس به جای خواهد گذاشت. میراث ملی ما همواره در طول تاریخ کشورمان در هماهنگی با میراث ملی دینی قرار داشته است، و خصوصیت اصلی ایران در انعطاف پذیر بودن و سازش و همسازی سلایق و سبک های زندگی و عقیدتی و صوری وعیره با یکدیگر بوده است، اما سیاست استفاده از نام های ایرانی به صورت منفی در سریال ها و فیلم ها و یا ایجاد شکل و شمایل های منفی بر اساس شکل و شمایل گروهی از افرادی که هر روز با آنها سروکار داریم و گاه جزو مهم ترین و خدمت گزارترین افراد جامعه هستند، سیاستی غلط، مخرب و غیر قابل دفاع است. همین طور که استفاده از لهجه ها و حضور قومیت ها در جهت منفی و برای ایجاد خنده و تفریح کاری نادرست است. با وجود این حضور پر رنگ قومیت ها، زبان ها و فرهنگ ها و سلیقه ها در سطح محلی اما همچنین در سطح ملی بسیار مهم و دارای اثرات مثبت در افزایش همبستگی و وحدت ملی است. پیشنهاد مطرح شده در این جلسه از سوی سخنران آن بود که صدا و سیما، شبکه های رادیویی و حتی تلویزیونی کاملا به زبان های محلی ایجاد کند تا اقوام و زبان های ایرانی کاملا به رسمیت شناخته شده و خود را در ایران کاملا در امنیت احساس کنند و نه در معرض نابود شدن از سوی یک زبان مرکزی. البته پیشنهاد آن بود که این کار به صورت آزمایشی و بسیار به تدریج انجام گیرد و در عین حال همراه با تقویت هر چه بیشتر زبان فارسی و به نمایش گذاشتن اهمیت و ارزش جهانی آن و میراث قدرتمند و چند هزار ساله ای که ما در این زبان داریم همراه باشد. زبان فارسی و میراث ما به این زبان حاصل کار تمام ایرانین و متعلق به تمام ایرانیان است. همانگونه زبان های محلی و قومی به همه ایرانیان تعلق دارند و می توانند برای ما فرصتی بزرگی برای افزایش نفوذ فرهنگی مان در منطقه و در جهان باشند.
در زیر خلاصه و پاور پوینت جلسه را مشاهده کنید.
نوشتههای مرتبط
ایران کشوری است با پیشینه ای تاریخی و چند هزار ساله و این امری است که هر ایرانی که امروز در مرزهای دولت مدرن ایران زندگی می کند باید در نظر داشته باشد. کشور ما به مثابه دولت ملی پیشینه ای تقریبا صد ساله دارد اما به مثابه یک تمدن چند هزار سال و سرزمینی به مرتب پهناور تر از ایران کنونی را شامل می شود. ایران دارای پنجاه زبان، صدها گویش و ده ها قومیت است که هر یک از آنها دارای پیشینه تاریخی خود هستند، آداب و رسومی دارند و آیین هایی خاص خود را که بسیار با ارزش هستند در دل خود حفظ کرده اند. با وجود این، این تنوع فرهنگی و قومی بسیار گسترده ما را در وضعیتی متناقض قرار می دهد: از یک سو ایران مدرن به مثابه یک دولت ملی نیاز به وحدت و یکپارچگی زبانی و فرهنگی و اجتماعی دارد و از طرف دیگر این یکپارچگی اگر بخواهیم مدل خود را از سایر دولت های ملی به ویژه دولت های ملی اروپایی که در قرن نوزدهم تشکیل شدند، بگیریم، نه تنها امکان پذیر نیست، بلکه برای ما یک خطر هم محسوب می شود. منظور ما از یکپارچگی مطلق این است که یک زبان، یک فرهنگ و یک شیوه زندگی و … به زور و یا با تشویق به همه احمیل شود. چنین کاری ایجاد وحدت ملی نمی کند و برعکس ایجاد شکاف ملی می کند. این همان برنامه ای است که در دوره پهلوی اول پیش گرفته شدو نتایج آن معکوس بودند. از این رو در این سخنرانی ما بر آن است که نشان دهد، مدیریت مرکزی دولت ایران به صورت تاریخی با این موقعیت چه می کرده است و ما چه نتایجی باید از این سیاست بگبریم و چگونه هویت و مدیریت تفاوت را در بستر اسلامی و ایرانی کشور خود پیاده کنیم. و البته در این سحنرانی نگاه خاصی به موقعیت رسانه ها و در میان آنها به ویژه به رسانه تلویزیون خواهد شد که در همه کشورها از موثر ترین رسانه ها در برقراری ارتباط با مردم است. استدلال ما آن است که برای پرهیز از خطرات ناشی از تنوع قومی و فرهنگی در ایران باید بتوانیم این تنوع را به خوبی مدیریت کنیم و نه آنکه با آن به صورت تصنعی و بدون کارایی مبارزه داشته باشیم.