انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جامعه شناسی جهانگردی و مسافرت

لانکوار، روبر (۱۳۸۱)، جامعه شناسی جهانگردی و مسافرت، ترجمه صلاح الدین محلاتی، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.

جهانگردی یکی از اشکال زندگی اجتماعی ماست و جامعه شناسی جهانگردی طیف گسترده از موضوعات اجتماعی یک انسان را در بر می گیرد: رفاه و چهارچوب زندگی، فرهنگ، ارتباطات، گروه های اجتماعی، روان شناسی افراد، برخورد جوامع گوناگون، آیش زمان کار و … . در این میان توجه به این موضوع هم حائز اهمیت است که جامعه شناسی جهانگردی، تاریخ گذشته را هم در بر می گیرد و پیشینه ی مسافرت و اوقات فراغت را هم مورد بررسی قرار می دهد. این کتاب در ۱۳۰ صفحه منتشر شده است.

در فصل اول با عنوان تعطیلات، زمان جهانگردی؛ پیشینه ی مسافرت و اندیشه های نوین جهانگردی مطرح شده است و نویسنده سعی بر این داشته تا روند تکامل سفر کردن و جهانگردی را برای مخاطب روشن سازد. «جهانگردی تا نیمه ی سده ی بیستم ویژه برگزیدگانی بود که از آمادگی و نیروی خرید مضاعف، یعنی سرگرمی های مهم برخوردار بودند که نمادی از قانون و عرف اجتماعی ویژه طبقات مرفه بود. به علاوه، جهانگردی زمینه ی تفاخر این برگزیدگان تلقی می شد و شکوه و تجمل شگفت انگیز مهمانسراها و جایگاه های حمام آفتاب گرم، در پایان سده ی نوزدهم دلیل این مدعاست» (ص: ۱۰). رفته رفته اکثر کارکنان کشورهای توسعه یافته توانستند از مسافرت و تعطیلات بهره مند شوند و از مرخصی با حقوق استفاده کنند. بنابراین جهانگردی به گونه ی شگفت آوری گسترش پیدا کرد. پس از مطرح شدن چنین مسائلی در آغاز فصل، مفاهیمی از وقت آزاد و ارتباط اوقات کار و آزاد و پیشینه ی آنها ارائه شده است. در تمدن های باستانی چرخه ی زمانی به دو بعد تقسیم می شد. «زمان مقدس و زمان نامقدس که زمان اخیر، بهترین فرصت برای کار کردن است. بر عکس، زمان مقدس به وقت آزاد یا وقت کیهانی اختصاص دارد که در آن، انسان ضمن ادغام کار در آیین ها و جشن هایی که آن را تقدیس می کنند، یا اسطوره هایی که از اتحاد بشر با خدایان حکایت دارد، مشارکت می جوید» (ص: ۱۶). اما پیشرفت صنعتی به گونه ای مسبب ایجاد تنگناهایی برای کسب وقت آزاد شد. «با پیشرفت صنعت، ناگهان زمان کار به پانزده و حتی هفده ساعت در روز بدون تعطیلی رسید. برای نخستین بار در تاریخ بشر، زمان در پیوستگی با از میان رفتن همه ی اوقات آزاد و همه ی زمان های مقدس، مهنایی به غیر از زمان نحس کار نداشت» (ص: ۱۷). با گذشت زمان صاحبان کارخانه ها دریافتند که اگر کارگران وقفه های بدنی داشته باشند بازده کار افزایش می یابد. بدین ترتیب مرخصی با بهرمند شدن از حقوق به وجود آمد و مردم تمایل پیدا کردند تا تعطیلات خود را به گونه ای جدید بگذرانند و از اوغات فراقت، سرگرمی، تفریحات و سفر بهرمند شوند.

انگیزه ها و ارزش های جهانگردی و مسافرت، عنوان فصل دوم است؛ که نویسنده در این فصل با دیدگاه جامعه شناسی به صورت ژرف تر به مسائل مرتبط با سفر می پردازد. در آغاز فصل این سوال مطرح می شود که آیا نیازی به جهانگردی وجود دارد؟ و بدین ترتیب دلایل و انگیزه های سفر مورد بررسی قرار می گیرد. برای روشن تر شدن این موضوع، رهیافت مازلو در زمینه ی نیازها و انگیزه ها عنوان شده است. «از دید مازلو، نیازها یکسان نیست و بر حسب زمان و لحظات قابل تغییر است. نیازهایی وجود دارند که اساسی اند و بر اثر غریزه ی انسان و اراده ی آگاهانه ی او برای بقای مادی و امنیت جسمی به وجود می آیند. برخی نیازها کمتر محسوس اند و ماهیتی جامعه شناختی و فرهنگی دارند. مسلما می توان پنج درجه ی سلسله مراتبی را در زمینه ی رشد انسان بر شمرد که همزمان، معرف نیازها، انگیزه ها و رفتار افراد و گروه هایی اند که در نهایت، خطوط تحول و ویژگی اساسی جوامع ما را، از ابتدایی ترین تا پیشرفته ترین مشخص می کنند: ۱.بقا و گذراندن مادی. ۲.امنیت جسمی و دارایی فردی. ۳.تعلق به یک دسته یا یک جمع. ۴.موفقیت و ارزش فردی که از طریق جامعه شناخته می شود. ۵.خودشکوفایی و تحقق شخصیت: رشد شخصی» (ص: ۲۶-۲۷). در ادامه رهیافت علمی و عینی را برای تحلیل انگیزه ها بیان کرده است که رهیافت علمی؛ از جنبه ی علمی به تحلیل نیازها می پردازد و رهیافت عینی، تحلیل ملموس تر عوامل انگیزشی را بر گرایش های جهانگردی نشان می دهد. به دنبال آن، نویسنده برای درک بهتر انگیره های سفر موارد دیگری را عنوان می کند. روش اجتماعی و رفتار تعطیلاتی و مسافرتی که جهانگردان و استفاده کنندگان از تعطیلات را بر اساس علائق تقسیم بندی کرده اند. ماجراجویان، ییلاق روندگان، گردشگران فرهنگی، شرکت در همایش و … از جمله این تقسیم بندی ها است. پس از بررسی انگیزه های سفر، نویسنده سوال دیگری را مطرح می سازد؛ ارزش های جهانگردی چیست؟ «به برکت جهانگردی و تعطیلات، نظام های ارزشی جوامع ما در گروه های متفاوت کاری دگرگون شده است و در مجموع، این دگرگونی نظام تازه ایجاد کرده است که شخصیت و اعتبار آن تمام بخش های فعالیت انسانی و به ویژه فرهنگ را تحت تاثیر قرار می دهد» (ص: ۴۶). به طور کلی در صفحات پایانی این فصل، نویسنده در ارتباط با دگرگونی ارزش های مادی و معنوی در جهانگردی توضیح می دهد.

موضوع مورد بررسی در فصل سوم، آثار فرهنگی-اجتماعی جهانگردی است. وقتی پای اثرات جهانگردی در میان باشد جای بحث بسیار است. اما در ارتباط با اثرات فرهنگی-اجتماعی؛ جوامع جهانگردفرست و جهانگردپذیر اهمیت بسیاری دارند که نویسنده هر دو جامعه را در این فصل تحلیل کرده است. «جهانگردی موجب ایجاد تحول فکری در کشورهای جهانگردفرست نیز می شود. این تحول با ظهور آگاهی در مورد چکونگی زندگی، از راه قائل شدن موقعیتی گسترده برای روابط انسانی و فعالیت های خانوادگی و شخصی مانند انجام خرده کاری، کارهای دستی یا هنری، ارزش نهادن به کارهای جهانگردی مانند پژوهش در مورد زندگی و اقامت در محیط روستایی یا از راه مشارکت گسترده در نمایش ها یا در یک جهانگردی فرهنگی، بروز می کند» (ص: ۷۰-۷۱). به طور کلی می توان گفت جهانگردی در فرایند شکل گیری شخصیت جهانگرد، به ویژه جهانگردان جوان نقش به سزایی دارد. به دنبال آن نویسنده به بررسی آثار جهانگردی در منطقه ی پذیرا پرداخته و اشاره به این نکته دارد که «هرچه جهانگرد به جهانگردی توده ها نزدیک تر می شود، تاثیر بیشتر و ژرف تری در فرهنگ محلی می گذارد و سازش پذیری هر جهانگرد با مردم محلی ضعیف تر می گردد. زیرا به همان شدتی که جریان جهانگردی افزایش می یابد، تعداد عوامل مربوط به آن نیز بیشتر می شود» (ص: ۷۵). پس از بررسی این دو منطقه، نویسنده در پایان فصل، چشم اندازهای مثبت اثرات فرهنگی-اجتماعی جهانگردی را تشریح می کند.

فصل چهارم با عنوان روش های جامعه شناختی جهانگردی، به مفاهیم جامعه شناسی می پردازد. در آغاز فصل، شاخص های اصلی به کار رفته در جامعه شناسی جهانگردی و تعطیلات مطرح شده است. نویسنده اشاره به این موضوع دارد که گروه های اجتماعی بر اساس شیوه ی زندگی خود و شاخص های روان شناختی، نوع تعطیلات خود را انتخاب می کنند. در ادامه برای درک تغییرات اجتماعی برخاسته از جهانگردی، شیوه هایی را پیشنهاد می کند. جستجوی تناظر ها، تحلیل کیفی، تحلیل از راه پرسش و دلیل بررسی انگیزه ها از جمله شیوه های پیشنهادی است. در پایان فصل ارزشیابی اجتماعی طرح های جهانگردی بررسی شده و به طور کلی می توان گفت: «ارزشیابی اجتماعی به منظور نشان دادن روابط اساسی میان یک طرح جهانگردی و نتایج آن بر طرح فرهنگی-اجتماعی صورت می پذیرد. بدون شک، یافتن یک چهارچوب روش شناختی نسبتا وسیع و مناسب برای تمام موقعیت های ممکن، آسان نیست. به علاوه، ارزشیابی اجتماعی مستلزم مشورت های زیاد با مردم و مسئولان محلی جهانگردی، به منظور تعیین اهداف اجتماعی توسعه ی جهانگردی است و این مشورت ها باید پیش از اتخاذ هر تصمیمی صورت پذیرد» (ص: ۱۲۳).