انجمن علمی دانشجویان انسان شناسی با همکاری موسسه انسان شناسی و فرهنگ جلسه سخنرانی ای را برای روز دوشنبه اول آذر ساعت ۱۲ تا ۱۳ و ۳۰ تدارک دیده اند. این سخنرانی به وسیله دکتر ناصر فکوهی، استاد انسان شناسی دانشگاه تهران و مدیر موسسه انسان شناسی وفرهنگ ارائه خواهد شد. در زیر خلاصه ای از این سخنرانی را می خوانید و متن کامل آن به صورت فایل صوتی و گزارش بزودی منتشر می شود.
ایران را به درستی بهشت انسان شناسان خوانده اند. در حقیقت کمتر پهنه ای را می توان در جهان کنونی یافت که هر چهار شاخه اصلی انسان شناسی، یعنی زیست شناسی، باستان شناسی، زبان شناسی و فرهنگ، دارای چنین پیشینه ای غنی و چنین گوناگونی باشند: دو عاملی که سبب شده بسیاری از انسان شناسان سراسر جهان سال های سال است در انتظار یافتن فرصتی برای انجام مطالعات علمی در کشور ما هستند. و این امر به نظر ما باید هر چه زودتر و هر چه بیشتر در چارچوب برنامه های مطالعاتی مشترک که به سود کشور ما نیز باشد و بتوان آنها در تعامل و مبادله استاد و دانشجو انجام داد، آغاز گردد.
نوشتههای مرتبط
در در طول سی سال گذشته دانشگاه های ایران، صدها انسان شناس تربیت کرده اند، اما متاسفانه این تربیت بیشتر شکل کمی داشته است و امروز نیروهای لازم برای انجام برنامه های پژوهشی و عمیق در تقریبا هیچ زمینه ای برای ما آماده نیست. دلایل این امر به مسائل مختلفی بر می گردد: نظام جامع قدیمی و کهنه دانشگاهی ما که غیر استاد و غیر پروژه محور است؛ شیوه های قدیمی تدریس بدون کار میدانی و بدون کار نوشتاری برای دانشجویان؛ عدم شناخت مسائل جدید و کاربردها و پیشرفت های علمی در زمینه های مختلف و شاخه های جدید انسان شناسی، برخی از این مسائل هستند. نتیجه آنکه تصور و توهمات باطلی به وجود آمده است. از جمله اینکه: این رشته دارای ارزش علمی نیست و یا کاری برای آن وجود ندارد و یا برای کشور ما ارزش ندارد. و از همه بدتر رویکردها و پیش داوری هایی بسیار سطحی نگرانه نسبت به شاخه های مختلف این رشته که تصور می شود چندان در جهان امروز فایده ای در بر ندارند، نظیر شاخه های بیولوژیک، پیشا تاریخی و اسطوره شاختی و … این تصورات غلط به دلیل آن شکل گرفته اند که ما در نظام دانشگاهی خود به اندازه کافی بر کاربردی بودن شاخه های انسان شناسی تاکید نکرده و از پیشرفت هایی که در سطح جهانی در شاخه های مختلف رخ داده اند عملا بی خبریم، بنابراین قضاوت های خود را بر پایه آنچه می دانیم و بسیار اندک و نادرست است، استوار کرده ایم.
در این سخنرانی، تلاش می شود به صورت موجزی به این پیشرفت ها و به کاربردهای آنها در ایران در چهار شاخه انسان شناسی یعنی زیست شناسی، تاریخ، زبان شناسی و فرهنگ اشاره شود و نشان بدهیم چرا ایران نه تنها به همه این شاخه ها نیاز دارد، بلکه با کمبود شدید نیروی علمی سروکار دارد که البته باید به آن، کمبود شدید در ساختارهای نهادینه برای انجام پژوهش ها و فعالیت های میان رشته ای و ایجاد پل میان انسان شناسی و سایر شاخه های علمی و اجرایی را نیز افزود. انسان شناسی کاربردی در این رویکرد، چارچوب هایی را به ما عرضه می کند که بتوانند به فارغ التحصیلان و کنشگران علمی این رشته امکان دهند قدم های عملی و بسیار مهم برای بهبود وضعیت مردم این سرزمین برداند و به پروژه های مهم در همه زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کمک کنند تا این پهنه رو به آبادی بیشتر رفته و مردم آن زندگی بهتری داشته باشند.
در این سخنرانی ما تلاش می کنیم که نشان دهیم چگونه داشتن روش های مناسب در استفاده از منابع مناسب و به روز بودن از لحاظ علمی می تواند همه شاخه های انسان شناسی را به شدت برای دانشجویان جذاب کند و چطور دانسته های علمی دانشجویان و فارغ التحصیلان اگر درست و مناسب تربیت شده باشند، بلافاصله می تواند وارد حوزه هایی عملی و کاربردی شوند و برنامه های مختلف کشور در زمینه های توسعه را با کمک خود تقویت کنند.