سبک زندگی در پزشکی، امیلی هنسن، گری استوف، لندن، نیویورک: راتلج، ۲۰۰۷
به طور کلی بحث های پیرامون نقش عوامل اجتماعی که از دیدگاه مراقبت از بیماران به پیشگیری از بیماری تغییر یافته، توسط گروه کثیر و مشتاقی از محققان پزشکی، پزشکان، سیاست گذاران، و دولت ها که به آن به عنوان راه حلی برای هزینه های گران و سنگین بیمارستان می نگرند، پیشنهاد و ارائه شده است. تحقیقات همه گیر شناسی نیز در رابطه با پایه ها و بنیان های رفتاری و اجتماعی بسیاری از بیماری ها، شواهد علمی و قابل قبول پزشکی ارائه کرده است که بحث های سابقه دار اجتماعی را تایید می کند که بر اساس آن ها بهترین راه شناخت بیماری این است که آن را پدیده ای بدانیم که در بافت اجتماعی تولید، می شود و گسترش می یابد و تحت تاثیر عواملی نظیر جنسیت، نژاد، الگوی کاری و نابرابری های اجتماعی- اقتصادی قرار دارد. اما علی رغم وجود تحقیقات فراوان در این رابطه و در زمینه بررسی روابط آماری میان فاکتورهای سبک زندگی و بیماری، اطلاعات بسیار کمی در مورد روش بحث در رابطه با سبک زندگی در پزشکی به طور عام و توسط پزشکان به طور خاص و نیز کاربرد مفاهیم آن در حین بررسی سلامتی و بیماری وجود دارد.
نوشتههای مرتبط
از جمله کتاب هایی که به برداشت های معاصر پزشکی از سبک زندگی پرداخته است، کتاب “سبک زندگی در پزشکی” (LIFESTYLE IN MEDICINE) نوشته امیلی هنسن(Emily Hansen) و گری استوف (Gary Easthope) است. این کتاب به طور خلاصه روش شناخت سبک زندگی و کاربرد آن را در پزشکی مشخص می سازد و به تعدادی از پرسش های پاسخ داده نشده در این زمینه می پردازد.
کتاب “سبک زندگی در پزشکی” انعکاسی از مفهوم سبک زندگی است که در پزشکی و جامعه شناسی کاربرد دارد. این انعکاس طی چندین سال در گفتگوهای میان دو نویسنده این کتاب به وجود آمده است. این کتاب عمدتا بر اساس پایان نامه دکترای Emily Hansen و کارهای تجربی می باشد که وی با هدف بررسی شناخت دانش پزشکی در زمینه سبک زندگی انجام داده و Gary Easthope بر آن نظارت داشته است. البته لازم به ذکر است که مباحث این کتاب پس از تکمیل پایان نامه، پایان نپذیرفت و هر دو مولف کار را با همراهان خود در این زمینه ادامه دادند.
کتاب “سبک زندگی در پزشکی” در مجموع شامل شش فصل است که به ترتیب عبارتند از:
۱- سبک زندگی به عنوان یک مدل توضیحی پزشکی
۲- برداشت جامعه شناختی و پزشکی از سبک زندگی
۳- فرضیات اساسی رویکرد پزشکی به سبک زندگی
۴- سبک زندگی در متون پزشکی و غیر تخصصی
۵- درک پزشکان از سبک زندگی
۶- بازتاب های سبک زندگی در پزشکی
اولین فصل این کتاب به پیچیدگی های دانش پزشکی در رابطه با بیماری اختصاص دارد. در این فصل چارچوب های تشریحی پزشکی مبتنی بر سبک زندگی توضیح داده می شود و در رابطه با دیگر چارچوب های پزشکی به کار رفته توسط پزشکان برای شرح بیماری، مطرح می شوند. همچنین در رابطه با پروسه های گسترده اجتماعی در مورد مدرنیته اخیر و تغییرات آماری مربوط به جوامع سرمایه داری پیشرفته و سیستم های دولتی در مورد سلامت عمومی بحث می کند. در این فصل شناخت عمومی و غیر تخصصی با شناخت پزشکی از سبک زندگی مقایسه می شود.
در فصل دوم اولین ویژگی انتقاد جامعه شناسی از سبک زندگی به صورت یک چارچوب تشریحی پزشکی عنوان می شود. در این فصل در این مورد بحث می شود که چگونه جامعه شناسان علائمی را که پزشکان از آن ها برای مدل اجتماعی یک بیماری استفاده می کردند، مورد پرسش قرار قرار می دهند. تفاوت های میان جامعه شناسی و اپیدمیولوژیکی و سلامت عمومی راجع به معنای سبک زندگی و رابطه میان سبک زندگی افراد و بیماری منجر به درک محدود از بیماری شده است که تنها کارایی را برای پیشگیری از بیماری و یا ارتقاء سلامتی محدود می سازد. برای اثبات این ادعا، نویسندگان شواهدی را از سلامت عمومی و اپیدمیولوژیکی ارائه داده اند که برنامه هایی را با هدف پیشگیری از بیماری از طریق اصلاح سبک زندگی مردم نشان می دهد که در برخی کشورهای مختلف به شکست همراه بوده است.
در فصل سوم، یک انتقاد جامعه شناسی از “سبک گرایی زندگی” (lifestylism)، مولفه خطرپذیری، اپیدمیولوژی و ارتقاء سلامت مبتنی بر سبک زندگی مطرح شده است. در این فصل، فرضیات مربوط به شیوه سبک زندگی را برای بیماری شرح می دهد و از برخی از نویسندگان جامعه شناسی برای بیان نتایج حاصل از این فرضیات استفاده کرده است. . سبک زندگی به صورت یک چارچوب تشریحی پزشکی تا حد زیادی از بار فرهنگی تهی شده است لذا درک پزشکی معاصر از سبک زندگی، سلامتی و بیماری علاقه جامعه شناسان و نیز انتقاد آنان را برانگیخته است. بیشترین بار فرهنگی که اغلب به این شکل توصیف می شود، شناخت سبک زندگی است که اخلاق گرا و تبعیض آمیز می باشد و پتانسیل پزشکی سازی و کنترل و نظارت پزشکی را افزایش می دهدکه منعکس کننده آن است و مسائل معاصر مربوط به مدیریت خطرات و توجه به آن ها را مطرح و تقویت می کند که با تبدیل جسم و سلامتی به کالا و تجاری سازی آن ها در ارتباط است و بر اساس علم و مدرن گرایی است. این فصل با سه پرسش مطرح شده در تحقیق به پایان می رسد که مبنای تحقیق تجربی معرفی شده در فصل های بعدی کتاب است.
در فصل چهارم، نتایج یک مرور اجمالی از متون پزشکی و همچنین غیر تخصصی ارائه می شود. این مرور اجمالی آغاز کننده یک سری بررسی ها از درک پزشکی مفهوم سبک زندگی است که با این سوال تحقیقاتی هدایت می شود: چگونه درک پزشکی از سبک زندگی در رشته های مختلف پزشکی کاربرد دارد؟
در پاسخ به این سوال در این بخش نشان داده شده است که رشته های پزشکی متفاوت، برداشت های متفاوتی از سبک زندگی دارند و هیچ برداشت یکسانی از این که سبک زندگی چیست و چگونه می تواند به بیماری و سلامتی مربوط گردد، وجود ندارد. به منظور تشریح این برداشت های پزشکی متفاوت از سبک زندگی، یک گونه شناسی در این رابطه معرفی شده است.
در این فصل علاوه بر متون پزشکی یک سری از انتشارات غیر تخصصی نظیر مجله های زنان و کتاب های راهنما، که به مسائلی نظیر سبک زندگی، سلامت و بیماری می پردازند مورد بررسی قرار گرفته اند. مرور این متون گامی است در راستای پاسخ به این سوال که برداشت پزشکی (تخصصی) و غیر تخصصی چه ارتباطی با هم دارند.
فصل پنجم مدارکی را از نتایج ۲۰ مصاحبه عمیق با پزشکان ارائه می دهد و مشاهدات ۵۲ مشاوره بین پزشکان و بیماران و ۸ مشاهده مشارکت کننده در مشاوره های پزشک و بیمار را مطرح می کند تا شش راه مختلف برای توضیح سلامتی، بیماری و بیماری به صورت سبک زندگی توسط پزشک شرح داده می شود.
نتایجی که در این بخش ارائه شده موید این مطلب است که پزشکان در هنگام تشریح موضوعات مختلف، برداشت ها و منظورهای متفاوتی دارند و آن موضوعات عبارتند از: خطرها و عوامل بیماری، پیشگیری از بیماری، ماهیت اجتماعی سلامت و بیماری، بافت اجتماعی بیماران،مدیریت و نحوه برخورد با بیماری، حفظ سلامتی و به تاخیر انداختن کهن سالی.
همچنین نشان داده شده است که سبک زندگی به عنوان یک مفهوم توضیحی هم محدودیت ها و هم فوایدی برای پزشکان دارد. سبک زندگی به لحاظ فردگرا بودن برداشت های پزشکی از جامعه محدود کننده اند و همچنین قادر نیستند توضیحی در این رابطه ارائه کنند که چرا برخی از افراد بیماری را گسترش می دهند. اما از سوی دیگر این مفهوم فوایدی را هم برای پزشکان دارد زیرا این مفهوم ابهام آمیز می تواند برای موارد و موقعیت های مختلف به کار رود؛ سبک زندگی این امکان را به پزشک می دهد که بتواند برای یک بیماری، علت هایی چند جانبه کشف کند؛ سبک زندگی برای پزشکان چارچوبی فراهم می آورد تا بتوانند اجتماع را مخاطب قرار دهند، این مفهوم این امکان را به پزشکان می دهد تا روایتی توضیحی با استفاده از زبان محاوره در تشریح امر روزمره ارائه دهد؛ و هرگاه از ریسک در سبک زندگی صحبت شود، پزشکان قادرند تا خطر بیماری را قابل کنترل و مدیریت نشان دهند.
درنهایت فصل ششم، علاوه بر مروری کلی بر مباحث کتاب، در رابطه با انتقاد جامعه شناسی از سبک زندگی به صورت یک چارچوب تشریحی پزشکی و مسائل نظری بیشتر برای جامعه شناسی پزشکی و جامعه شناسی سلامت و بیماری بحث شده است. همچنین راجع به نتایج با توجه به تغییراتی که در سال های اخیر رخ داده است و نیز آینده سبک زندگی به صورت یک شیوه تشریحی پزشکی بحث شده است.
کتاب “سبک زندگی در پزشکی” در مجموع شامل ۱۹۲ صفحه و به زبان انگلیسی است و تا کنون به فارسی ترجمه نشده است. این کتاب در سال ۲۰۰۷ از سوی انتشارات Routledge و هم زمان در آمریکا و کانادا منتشر شده است.