انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

ساخت هویت اجتماعی: دیدگاه اجتماعی سازی زبان (۱)

الینور آکس ترجمه ی مهسا شیخان

نیویورک تایمز (ریمر ۱۹۹۲) به تازگی مقاله ای را در مورد والدین مهاجر چاپ کرده است که به یادگیری زبان انگلیسی فرزندانشان با حسی از غرور به همراه حسی از فقدان عکس المعل نشان می دهند. حس فقدان آن ها در ارتباط با تغییر و تحول هویت های اجتماعی فرزندان شان است، شامل تحولی در ارتباطات شان با والدین خود و نیز تحولات ارزش های خانوادگی که اغلب به همراه شکل گیری زبان دوم در کودکان همراه است. بیشتر از آنکه کودکان به والدین خود متکی باشند، والدین خود را وابسته به کودکان می دیدند، که واسطه ای برای والدین خود در تعاملات محلی اجتماعی محسوب می شدند. در اکثر خانواده ها، ارتباطات نسلی با درگیری والدین و فرزندان در کشمکشی برای یافتن یک زمینه مشترک به شدت افزایش می یابد.

کوشش نیویورک تایمز برای آن دسته زبان شناسانی که در طول دهه های مختلف کوشیده اند تا این سفر زبانی و اجتماعی فرهنگی اکتساب کنندگان زبان را به تصویر بکشند، اکتساب کنندگانی که با انتخاب و یا به اجبار در عوالم چندفرهنگی و کدگذاری های پیچیده زندگی می کنند، خبری قدیمی است. من، در اینجا، دیدگاهی نظری را در ارتباط با این موضوع ارائه می دهم و دیگر شرایطی را که در آن کسب زبان به صورتی نزدیک با هویت اجتماعی مرتبط است. برای تحقق اهداف این بحث، من به “هویت اجتماعی” به عنوان یک عبارت پوششی برای دامنه ای از شخصیت های اجتماعی فکر می کنم که خود شامل مواضع اجتماعی، نقش ها، موقعیت ها، ارتباطات، هویت های نهادینه و دیگر هویت های مرتبط با اجتماع انسانی [جماعت] است که یک فرد می تواند ادعا کند و یا در طول زندگی اجتماعی خود شکل دهد.

برساخته های زبانی در تمامی سطوح گرامر و گفتمان شاخص های مهمی از هویت اجتماعی برای اعضا تلقی می شوند به صورتی که عموما با هم در تعاملند؛ به صورتی مکمل، هویت اجتماعی یک بعد حیاتی معناهای اجتماعی برساخته های زبانی خاص است. اما بدون توجه به اینکه زبان چقدر در درک هویت اجتماعی و هویت اجتماعی در درک معنای اجتماعی زبان اهمیت دارد، هویت اجتماعی به ندرت گرامری می شود و یا به صورتی عینی در میان زبان های دنیا کدگذاری می شود. به بیانی دیگر، ارتباط میان زبان و هویت اجتماعی غالبا یک ارتباط دور فرهنگی اجتماعی است.

در این مقاله، من راه هایی را که در آن محققان اجتماعی سازی زبان و توسعه زبان ممکن است این ارتباط دور و پیچیده میان زبان و هویت اجتماعی درک کنند را ارائه می دهم. به خصوص، من این بحث را ارائه می کنم که سخنوران یک زبان تلاش می کنند تا هویت های اجتماعی خود و دیگران را از طریق ارائه کلامی کنش های خاص اجتماعی و مواضع خاص شکل دهند. در این مقاله، “کنش اجتماعی” به معنای رفتار مبتنی بر هدف، و شناخته شده از منظر اجتماعی است؛ مثل ارائه درخواست، و در تقابل با دیگر افراد، و یا قطع گفتار دیگران (آکس، ۱۹۹۰). “مواضع” به معنای نشان دادن یک دیدگاه و یا بینش شناخته شده اجتماعی است (بیبر و فینگان ۱۹۸۹؛ آکس و شیفلیین ۱۹۸۹). مواضع شامل نمایش دادن نگرش های معرفتی، مثل اینکه یک سخنگو تا چه میزان در مورد برخی گزاره ها مطمئن و یا نامطمئن است (شف و نیکولاس ۱۹۸۶)، و نمایش نگرش های احساسی است، مثل شدت احساسات و یا نوع احساسات در مورد منابع و یا گزاره ها (بسنیر ۱۹۹۰, آکس و شیفیلین ۱۹۸۹).

منابع زبانی ساخت هویت اجتماعی
من در خلال بحث خود در اینجا بررسی می کنم که چگونه سخن گویان بومی هویت هایی از قبیل زن، مرد، مادر، پدر، کودک، محقق، و بیگانه (خارجی) را با انجام نوع خاصی از کنش ها و ارائه انواع خاصی از مواضع احساسی و معرفتی شکل می دهند. سخنوران ممکن است یک کنش و یا موضع کلامی را در تلاش برای ساختن نه تنها هویت های خود بلکه هویت های اجتماعی دیگر مخاطبین به اجرا درآورند. بنابراین، برای مثال، من ممکن است تلاش کنم تا هویت خود را به عنوان یک متخصص دانشگاهی با انجام یک سری کنش های تخصصی، مثل ارائه نظریه، ادعا کردن، تدریس، سنجش، و نشان دادن مواضع، مثل عینیت گرایی، اطلاع، و انعطاف پذیری ذهنی خود شکل دهم. از سوی دیگر، “دیگران” نیز در محیط من تلاش می کنند که هویت مرا بسازند. بنابراین، من ممکن است تبدیل به کسی شوم که، در طول همان برخورد، تعدادی از تعریف ها را در مورد خود شکل بدهم. ممکن است بر مبنای تشخیص آن کنش های قراردادی چاپلوسی و تملق، که مخاطبین احتمالا تلاش می کنند که هویت جنسیتی مرا به عنوان یک زن نزدیک نمایی کنند و یا احتمالا تلاش می کنند تا یک ارتباط اجتماعی نزدیک یا من برقرار کنند و یا مرا در یک موقعیت قابل تجلیل تثبیت کنند و/یا من را نسبت به خودشان برای ایجاد و تثبیت جنین موقعیتی وام دار خود گردانند؛ برداشت های مختلفی داشته باشم.

در تمامی این موارد، ارتباط زبان با هویت اجتماعی مستقیم نیست، بلکه واسطه ای است که با کمک درک مخاطبان از قراردادهای انجام کنشها و گرفتن مواضع خاص اجتماعی و درک مخاطبان از اینکه چگونه این کنش ها و مواضع منابعی برای ساختاردهی هویت های خاص اجتماعی هستند شکل می گیرد (براون و لوینسون ۱۹۷۹؛ آکس ۱۹۸۸). عضویت در یک گروه اجتماعی، چه در یک اجتماع زبانی متمایز و یا یک گروه اجتماعی متمایز در درون یک اجتماع [جماعت] زبانی، به دانش اعضا از قراردادهای محلی برای ایجاد هویت های اجتماعی از طریق ارائه کنش و مواضع خاص بستگی دارد. همانند عناصر شیمیایی که ظرفیت های شیمیایی دارند و آن ظرفیت ها آن ها را به راه هایی خاص برای ایجاد ترکیبات شیمیایی در کنار هم نگه می دارد؛ کنش های خاص مواضع خاص، لینک های قراردادی محلی دارند که آن ها را برای شکل دادن به هویت های اجتماعی خاص در کنار هم نگه می دارد. هویت اجتماعی یک معنای اجتماعی پیچیده است که می توان آن را به معناهای کنش ها و مواضعی که آن ها را به وجود می آورند نسبت داد. از این دیدگاه، هویت اجتماعی عموما به وضوح از طریق زبان کدگذاری نمی شود بلکه معنایی اجتماعی است که فرد عموما بر مبنای حس خود از معناهای کنش و مواضع خود که توسط برساخته های زبانی کدگذاری شده اند استنباط می کند. البته، با اینکه برخی کنش ها و مواضع به صورت نزدیک با هویت های خاص اجتماعی مرتبطند، دیگر کنش ها و مواضع منابعی هستند برای ساخت گستره بزرگی از هویت های اجتماعی. با این حال، برخی هویت ها به راحتی از کنش ها و مواضع قابل استنباطند (مثل، هویت معلم از طرح سئوال آزمون در آمریکا قابل استنباط است و یا هویت یک فرد با رتبه اجتماعی پایین از مواضع توجه و تطبیق طرز زندگی با محیط در قبلیه سنتی سامون مشهود است).

یک مقایسه شیمی (ظرفیت ها) برای توصیف قراردادهای اجتماعی در ایجاد ارتباط میان کنش ها و مواضع با هویت اجتماعی جالب است. با این حال، این مقایسه در اینجا متوقف می شود، چرا که هویت های اجتماعی عکس العمل های اتمی و یا دستاوردهای ثابت نمایش کنش و یا مواضع خاص نیستند. همانطور که در بخش ۵ این مقاله ارائه خواهد شد (در بخش (۲) ترجمه)، کنش ها و مواضع به صورت های پیچیده با هویت های اجتماعی مرتبط هستند. الزاما، ترسیم غیر منعطف و یا اجباری کنش ها و مواضع خاص به شکل گیری خاص هویت منجر نمی شوند. بلکه اعضای جوامع انسانی ممکن است مواضع و کنش های متفاوتی را برای ساخت خود به صورتی متفاوت در درون مواضع اجتماعی و یا ارتباطات اجتماعی به کار گیرند. علاوه بر آن، اینکه یک هویت اجتماعی خاص به واقع در یک تعامل اجتماعی نگه داشته شود و یا نه به میزان کمی بستگی دارد به الف) اینکه آیا سخنگو و دیگر مخاطبان در قراردادهای فرهنگی و زبانی، ساخت مواضع و کنش های خاص را با یکدیگر به اشتراک گذاشته اند، (ب) و اینکه آیا سخنگو و دیگر مخاطبان تاریخچه های اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی و قراردادهایی که با این کنش ها و مواضع مرتبط باشند با هویت خاص اجتماعی که یک سخنگو تلاش می کند تا نشان دهد به اشتراک گذاشته اند یا نه، و (ج) اینکه آیا دیگر مخاطبان می توانند و تمایل دارند و یا محدود به تایید ادعای سخنگو در ارتباط با آن هویت خاص هستند یا نه.

سطوح ظرفیت ها در ساخت هویت اجتماعی
در این معنا، تخصیص هویت اجتماعی یک فرآیند پیچیده وابسته به استنتاج و اجتماعی است. و اگر ما بخواهیم به عنوان محققان و کسب­کننده های زبان و فرهنگ درک کنیم که چرا ادعای یک کسب کننده زبان در ارتباط با یک هویت اجتماعی در برخی مواقع خاص شکست می خورد، ما باید سطوح دلیل آن شکست را طبقه بندی کنیم.

آیا آن کسب کننده زبان موضع و یا کنش کلامی را به شیوه متداول تولید کرده است؟ برای مثال، آیا آن اکتساب کننده زبان تعریف کرد، سئوالی پرسید، فرضیه ای ساخت، و یا موضعی از قاطعیت و یا نزدیکی را به شیوه متداول ارائه کرده است؟ اگر نه، شکست می تواند به دلیل کمبود دانش اکتساب کننده زبان در قبال قراردادهای محلی برای تولید کنش ها و یا مواضع باشد. آیا یک کسب کننده زبان مواضع و کنش هایی را نشان می دهند که با درک های محلی از وضعیت های خاص، ارتباطات و یا هویت های اجتماعی همخوانی دارند؟ برای مثال، آیا راهی که اکتساب کننده زبان اول و یا دوم تعریف می کند، سئوال می پرسد، فرضیه ای را بیان می کند، نزدیکی و قاطعیتی همخوان با ادراکات و انتظارات محلی در ارتباط آنچه که کودک، دانش آموز، زن، مرد و یا خارجی بودن است دارد؟ اگر نه، شکست در ایجاد هویت اجتماعی ممکن است به دلیل عدم درک کسب کننده زبان از چگونگی انجام و ارائه کنش ها و مواضع خاص به صورت زبانی نباشد بلکه کمبود درک این باشد که چگونه در آن اجتماع خاص آن کنش ها و مواضع به صورتی قراردادی با هویت های اجتماعی خاص مرتبط هستند.

و، حتی اگر تمامی این اداراکات مقدور باشند، یک هویت اجتماعی برجسته و ارائه شده در صورتی که کسب کننده زبان قراردادهای اجتماعی را برای اثبات زبانی ادعای سخنگوی در ارتباط با یک هویت اجتماعی نداند، یک هویت بازنمایی شده نمی تواند شکل بگیرد. یک اکتساب کننده زبان ممکن است نداند که چگونه می تواند با آن سخنگو هم ترازی خود را در ارتباط با هویت اجتماعی یک و یا تعداد بیشتری از مخاطبان و یا مرجع غیر حاضر نشان دهد. این سئوالات باید در راستای درک چگونگی ساخت هویت های اجتماعی در تعاملات اجتماعی در سراسر دنیا مطرح شود. چنین پرسش هایی همچنین نقاط شکست ارتباطات هویت های اجتماعی را در زندگی روزمره نشان خواهند داد.

منابع:

Besnier, N. (1990). Language and effect. Annual Review of Anthropology, 19, 419-451.

Biber, D., &Finegan, E. (1989). Styles of stance in English: Lexical and grammatical marking of evidentiality and effect. Text, 9 (1), 93-124.

Brown, P., & Levinson, S.C. (1978). Universals if language usage: Politeness phenomena. In E. N. Goody (Eds.), Questions and politeness strategies in social interaction (pp.56-311). Cambridge, England: Cambridge University Press.

Chafe, W., & Nicholas, J. (1986). Evidentiality: The linguistic coding of epistemology. Norwood, NJ: Ablex.

Ochs, E. (1988). Culture and language development: Language acquisition and language socialization in a Samoan village. Cambridge, England: Cambridge University Press.

Ochs, E., & Schieffelin, B. (1989). Language has a heart. Text, 9, 7-25.

Rimer, S. (1992). In the race to speak English, pride is tinged with a sense of impending loss. The New York Times.

 

مهسا شیخان

ایمیل: Sheykhan.m@gmail.com

مطالب مرتبط در انسان شناسی و فرهنگ:

در زبان او بباید آمدن: پارادایم اجتماعی سازی زبان در مشاهده روزمرگی و عادتواره ها

http://anthropology.ir/node/20658.