تصویر: فری
سرآغاز: لوک فِری متفکری جنجالی است. او را ازجنبه ظاهری با داوینچی مقایسه میکنند؛ لاغر است و بلندقامت و با وجودی که بیش از ۶۰ سال سن دارد، موهایش انبوه است. بهندرت میتوان فردی را یافت که تعاریف فیلسوف، سیاستمدار، معلم و نویسنده در موردش صادق باشد؛ اما این تعابیر در او جمع شده است. کتاب آخرش یادگیری برای زیستن: فلسفه برای مبتدیان توسط دیوید پلور (David Pellauer) به انگلیسی ترجمه شده است. نسخه فرانسوی کتاب در سپتامبر ۲۰۰۹ میلادی توسط انتشارات پلون در پاریس منتشر شد و در شش ماه نخست بیش از ۳۰۰هزار نسخه از آن فروخته شد. ترجمه انگلیسی کتاب هشت ماه بعد توسط انتشارات کاننگیت به بازار آمد.
نوشتههای مرتبط
کتاب در نگاه نخست صرفا اثری فلسفی به زبان ساده است، اما میتوان آن را در گروه آثار هستیشناختی جامعه اطلاعاتی قرار داد؛ چنانکه خود نویسنده در گفتوگویی با برتراند تاپی در مورد کتاب گفته است: «من چند سؤال ساده داشتم. سؤالهایی مانند اینکه هستیشناسی جامعه اطلاعاتی چیست؟ فکر کردم دوباره باید تاریخ فلسفه را مرور کنم تا بفهمم اکنون چه خبر است و فناوری جدید چگونه موجب تحولاتی چنین عمیق شده است. به همین دلیل به حوزه علایقم بازگشتم و برهههای تاثیرگذار فلسفه را به زبان ساده بازنویسی کردم تا بتوانم تحولات کنونی را درک کنم».
اغلب آثار منتشرشده در مورد جامعه اطلاعاتی، رویکردی اجتماعی به فناوری اطلاعات دارند. دیگر کتابها نیز به آثار اقتصادی، فرهنگی و سیاسی فناوری اطلاعات و ارتباطات میپردازند. اما ماندگارترین آثار کتابهایی هستند که ریشههای فکری و جریانهای اندیشه را بررسی میکنند، حتی اگر (مانند کتاب یادگیری برای زیستن) مستقیما به تحولات حوزه فناوری نپردازند. تحولات اندیشه بشری در طول چند هزار سال، جذابترین و در عین حال پیچیدهترین موضوع برای مطالعه است. تحولات حوزه اندیشه به صورت تحولات اجتماعی و بروز فناوریهای جدید عینیّت مییابد و بدینترتیب بر همه وجوه فردی و اجتماعی زندگی بشر تأثیر میگذارد. کتاب یادگیری برای زیستن از جمله آثاری است که میکوشد مسیر تحول اندیشه بشری را مرور کند و تصویری غیرمستقیم از ریشههای فکری شکلگیری جامعه اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهد. کتاب مستقیماً به موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات نمیپردازد، بلکه با مطالعه ریشههای فکری و ایدههای کلیدی بشر غربی، از یونان باستان تاکنون تصویری از چگونگی تحولات ترسیم میکند.
با خواندن کتاب لوک فری، تصویری از مبانی ثابت اندیشه بشری در ذهنمان شکل میگیرد: ایدههای ثابتی که قرنها پیش منجر به شکلگیری تمدن یونان باستان میشود و همان اندیشه، جامعه مدرن را شکل می دهد و اکنون همان ایدهها منجر به شکلگیری جامعه شبکهای شده است. کتاب رسالهای فلسفی برای جوانان است که به زبان ساده و قابل فهم تاریخ فلسفه را در پنج دوره مرور میکند و بسترهای اصلی جریان اندیشه بشری را در غرب (چه در حوزه الهیات و چه در حوزه فلسفه) از یونان باستان تا امروز پی میگیرد. مفاهیم اصلی کتاب «مرگ»، «زندگی»، «وجود» و «امر معنوی» است.
درباره نویسنده
لوک فری یکم ژانویه سال ۱۹۵۱ میلادی در شهر Colombes فرانسه متولد شد. او در رشتههای فلسفه (۱۹۷۵) و علوم سیاسی (۱۹۸۱) تحصیل کرده است. در ۱۹۷۴ با همکاری دوستش آلن رنو کالج فلسفه را تأسیس کرد. در این دوران آثاری از آدورنو و مکتب فرانکفورت، فیشته، شلینگ، کانت و کاسیرر ترجمه کرد. از ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۸ به عنوان استاد فلسفه سیاسی در انستیتو مطالعات سیاسی لیون، از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶ در دانشگاه کان و پس از آن در دانشگاه سوربن پاریس تدریس کرده است.
فری از ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ ریاست شورای ملّی آموزش کشور فرانسه را به عهده داشت و از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ در کابینه ژان پیر رافارین، وزیر آموزش و جوانان بود. او را نماد تحول فضای آموزشی در فرانسه میدانند. با وجودی که به عنوان یک متفکر و فیلسوف شناخته شده بود، برای بهبود ساختار آموزشی حاضر شد وارد کار اجرایی شود و حتی وزارت آموزش و جوانان را بپذیرد. خودش در این مورد می گوید: «این موضوع به دوران کودکی و نوجوانی من باز میگردد. من از فضای آموزشی متنفر بودم. به همین دلیل خوب درس نمیخواندم و در نهایت دبیرستان را رها کردم و پس از مدتی به صورتی مکاتبهای درسم را تمام کردم. پدر و مادرم هم دانشگاه نرفته بودند و این برایشان چندان مهم نبود. سال ۶۸ [میلادی] وارد دانشگاه سوربن شدم. فضا ملتهب بود و بعد جریانات دانشجویی سال ۶۸ پیش آمد که اغلب کشورهای اروپایی را درگیر خود کرد. من نه با فضای دانشگاه ارتباط برقرار کردم و نه با دغدغههای جنبش ۶۸. برای همین رفتم آلمان و در هایدلبرگ فلسفه خواندم. برخورد با فلسفه باعث شد متوجه شوم که اندیشه چقدر اهمیت دارد. آشنایی با فلسفه و نیز تاریخ اندیشه بشریت این نکته را برایم روشن کرد که آنچه اهمیت دارد «معرفت» است؛ و دانشگاه و مدرسه باید فضایی برای اندیشیدن، پرسیدن و کسب معرفت فراهم کند. در این صورت هم دانش و هم مهارت کسب خواهد شد. به همین دلیل در سال ۷۴ [میلادی] با همکاری [آلن] رنو کالج فلسفه را راه انداختیم. خواستیم فضایی شکل دهیم که مهم نباشد فلان کتاب را خواندهاید یا خیر و در فلان امتحان نمره آوردهاید یا نه. آنچه مهم بود، فراهم آوردن شرایطی برای فکر کردن و گفتوگو کردن بود. نمیخواستیم بچهها را مجبور کنیم مثلا ۳۰ کتاب را بخوانند و امتحان دهند. ممکن بود یک دانشآموز در مدت یک یا دو سال فقط بخشی از یک کتاب را بخواند و در مورد آن مطالعه کند. پس برنامه آموزشی مرسوم را کنار نهادیم و مجموعهای از سمینارها طراحی کردیم که مبنای آن بر پرورش روحیه انتقادی و تفکر و گفتوگو بود. هرکس هم میتوانست در این سمینارها شرکت کند، بدون آن که سن یا تحصیلاتش مهم باشد. این فضا باعث شد تا پس از مدتی برخی متون کلاسیک فلسفه را ترجمه کنیم تا علاقهمندان مستقیماً بتوانند از آنها استفاده کنند … پس از آن نیز با همین هدف فعالیت داشتهام. از نظر من مدارس، کالجها و دانشگاهها نقشی کلیدی در حیات بشر دارند، اگر فضایی سالم و باز داشته باشند و به بچهها امکان داده شود فکر کنند، گفتوگو کنند و نقد کنند. اگر وزارت آموزش ملّی را قبول کردم، فقط برای این هدف بود».
فری شارح برجسته فلسفه کانت و مترجم چند اثر از او به زبان فرانسه است، اما بیشتر به عنوان یک فیلسوف سیاسی شناخته میشود. ویژگی مهمی که او را متمایز میکند، نثر ساده و عامه فهمش در بیان موضوعات فلسفی است. از او بیش از ۲۰ کتاب منتشر شده است که از آن میان میتوانیم به فلسفه سیاسی، تفکر ۶۸، نظم نوین اکولوژیکی، زندگی موفق، و هایدگر و مدرنها اشاره کنیم. نخستین کتابش تفکر ۶۸ [جنبش دانشجویی مه ۶۸] نام داشت که کتابی ضدجریان و در مخالفت با اندیشههای کلیدی حاکم بر جنبش دانشجویی آن زمان بود. یکی از مشهورترین آثار او نظم نوین اکولوژیکی است که تاکنون به بیش از ۱۸ زبان ترجمه شده است و ترجمه انگلیسی آن را دانشگاه شیکاگو منتشر کرده است. از میان آثارش حقوق بشر: جدال میان تجدد و تحجر، معنای زندگی، حکمت مدرن، فلسفه سیاسی، چرا نیچهگرا نیستم؟ و یادگیری برای زیستن نیز به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
فری عقیده دارد جامعه شبکهای راهی برای گذار از ناامیدی و شکست قرن بیستم است. او تحولات و جنبشهای مردمی در کشورهای مختلف را انقلاب عشق و آزادی مینامد و یکی از متفکران و نویسندگانی محسوب میشود که نگاهی مثبت به فناوری جدید و آثار آن دارد؛ چنان که می گوید: «فناوری اطلاعات باعثِ گذار از یک عصر بشری به عصری دیگر شده است».
نویسنده در چند کتاب اخیرش غیرمستقیم بر موضوعاتی مانند سیر تحولات تفکر سیاسی، فردیت و آزادیهای فردی، خانواده، تمایزات قومی و نژادی، مذهب و … متمرکز میشود. در مورد سیاست معتقد است عصر جدیدی از «باور سیاسی»، «امر سیاسی» و «کنش سیاسی» آغاز شده است. در مصاحبه دیگری میگوید: «بارها اشاره کردهام که به نظر من سیاست، هیچگاه به اندازه امروز مهم و حیاتی نبوده است. امروزه، پرسش اصلی در سیاست این است: ما دوست داریم بچههایمان در چگونه جهانی زندگی کنند؟ اکنون سیاست ارتباط تنگاتنگی با شهروندی، فناوری جدید و ارتباطات دارد. این فوقالعاده است. در دو قرن اخیر سیاست به معنای شیوه استدلال و اِعمال ایدئولوژی در جامعه بوده، اما اکنون سیاست، به واسطه فناوری اطلاعات، به فلسفه نزدیک شده و ماهیت نظری و فلسفی یافته است. در سالهای اخیر بهتدریج به این باور رسیدهایم که با جنگ نمیتوان مشکلات را حل کرد. گسترش حیرتانگیز ارتباطات و نیز بالارفتن تصورناپذیر دسترسی به اطلاعات باعث شده این باور بهتدریج شکل بگیرد که ما انسانها (ورای تمایزهای مذهبی، نژادی، قومی، اقتصادی و …) اعضای یک خانواده و ساکنان یک خانه هستیم. هیچگاه در تاریخ نمیتوانید این باور را در میان توده مردم ببینید. اکنون ما با تغییر بنیادین سیاست روبهرو هستیم: از عمل در جهت منافع حزبی و گروهی و اعتقادی، به سوی اندیشه برای آزادی های بیشتر و زیستن شادتر. من میتوانم بگویم که در دو هزار سال اخیر چنین تحولی بیمانند است».
در مورد خانواده نیز نظریات جالبی دارد. معتقد است خانواده مهمترین نهاد یک جامعه است و یکی از دلایل شکلگیری جامعه اطلاعاتی، بازتعریف مفهوم خانواده است. از نظر فری، آمار طلاق در جامعه غرب کاهش نخواهد یافت و دیگر کشورها نیز به همین سمت حرکت خواهند کرد. می گوید: «ما به طور کلی فکر میکنیم که مفهوم خانواده در غرب از بین رفته است و بخشی از این تلقی به دلیل درصد بالای طلاق در جوامع مدرن است. اما من اعتقاد ندارم که بالا رفتن نرخ طلاق منجر به نابودی نهاد خانواده شود. شاید به نظرتان این حرف متناقض و اشتباه بیاید، اما ما با اشکال و تعاریف جدیدی از خانواده روبهرو هستیم که با تعاریف کلاسیک آن سازگاری ندارد. هر تغییر اجتماعی ریشه در تحولات اندیشه بشر دارد. ما در چند دهه اخیر در حال تجربه یک گذار تاریخی هستیم. عوامل متعددی در این تحول نقش دارند: فناوری جدید، از خود بیگانگی و فردگرایی ناشی از مدرنیته، تحول جدّی در اقتصاد، حذف محدودیتهای دسترسی به اطلاعات و بسیاری موارد دیگر. اما یکی از مهمترین عوامل، تغییر باور نسبت به “خانواده” است. این تغییر باور، خود یکی از دلایل تسریع شکلگیری جامعه شبکهای و گسترش اثرگذاری فضای مجازی است. در سنّت، خانواده به عنوان امری مقدس تعریف شده که فرد باید خودش را برای آن فدا کند. اما در چند دهه اخیر این تعریف تغییر کرده است: خانواده نهادی برای بروز عشق، عقلانیت و آسودگی است».
فری برنده جایزه «تلاش برای اعتلای بشریت» از دانشگاه شربروکس کانادا است.
درباره کتاب
کتاب سه فصل اصلی دارد و با یک پیگفتار از نویسنده به پایان میرسد. معجزه یونان، پیروزی مسیحیت بر اندیشه یونانی و انسانگرایی یا تولد مدرنیته عناوین سه فصل کتاب است. نویسنده تفکر فلسفی غرب را به پنج دوره تقسیم میکند: فلسفه رواقیون، مسیحیت، انساندوستی و اندیشه مدرن، پستمدرنیسم، و ساختارشکنی.
کتاب با مروری کلی از یونان باستان تا قرن نوزدهم، و از تسلط اندیشه نیچه تا پایان قرن بیستم، و گذاری تاریخی در جامعه اطلاعاتی، جستوجوی بشر را برای درک جهان پیرامون و درک انسانها از یکدیگر پیگیری میکند. نویسنده نشان می دهد که چطور ایدههای ثابت فکری از یونان باستان تا امروز به شکلهای مختلف بروز کرده است. کتاب شرحی از تاریخ اندیشه است و بررسی میکند که چگونه در طول هزاران سال، الهیات و فلسفه برای پاسخ به پرسشهای ثابت بشر و دغدغههایی مانند معنای زیستن و آزادی در یک راستا قرار گرفتهاند یا از هم جدا شدهاند. نویسنده از خود میپرسد در حالی که فناوری اطلاعات ما را به سوی جهانیشدن سوق داده و تغییر ساختارهای اقتصادی باعث شده تا هر یک از ما تنها به فکر خودش باشد، چگونه میتوان زندگی بهتری داشت؟
کتاب در ذات خود سه پرسش کلی را مطرح میکند: در جامعه اطلاعاتی فلسفه به چه درد میخورد؟ فلسفه چیست؟ و چرا میتواند ما را تغییر دهد؟ برای پاسخ به این پرسشها، مسیر اندیشه بشر مطالعه میشود. نویسنده برآمدن تمدن یونان باستان را معجزهای در تاریخ بشر میداند که ظهور اندیشه مسیحیت منجر به افول آن شد. از سوی دیگر نشان میدهد که با ظهور رویکرد علمی در دوران رنسانس، چگونه اندیشه مسیحی افول کرد. او استدلال میکند که نقطه اوج پایان اندیشه مسیحی و کنار نهادن فلسفه از نیچه شروع میشود و در قرن بیستم عملاً به جایی میرسد که فلسفه در حال احتضار است. در نهایت، ظهور جامعه اطلاعاتی و گسترش فضای مجازی را تحولی کلیدی میداند که میتواند مجدداً باعث ارتقای جایگاه فلسفه و اندیشه انتقادی شود.
نویسنده در مورد جایگاه نیچه در مسیر تفکر غرب، اندیشه او را به معنای «امید کمتر، پشیمانی کمتر و اندکی عشق بیشتر» می داند. در اندیشه لوک فری شکلگیری جامعه اطلاعاتی تلاشی برای گذر از اندیشه مدرن و رها شدن از بند دستاوردهای نیچه و مارکس است. او برای پستمدرنیته جایگاهی مستقل قائل نیست و آن را بخشی از مدرنیته میداند؛ اما تاکید دارد که به واسطه فناوری اطلاعات و آثار و نتایج ابزارهایی مانند اینترنت، ما در حال گذر از اندیشه مدرن به چیزی دیگر هستیم. «توسعه غیرقابل کنترل و گسترده فناوری منجر به توسعه اقتصادی کشورهای جهان در قرن بیستم شد. این تحول، افزایش قدرت و تسلط آدمی بر طبیعت را به دنبال داشت: تسلطی مهارناپذیر و کور که نتیجه قدرت آگاهانه انسان در سلطهگری بود…». نویسنده از خود میپرسد: «آیا آثار فناوری جدید که در شکل همگرایی اقتصادی کشورهای ضعیف، جنبشهای اجتماعی نوین (که در قالب نظریههای کلاسیک جامعهشناسی قابل تحلیل نیست)، آزاد کردن آدمی از حصار تولید و دیگر موارد بروز کرده است، گذاری تاریخی از وضعیت دهشتناک چند قرن اخیر بشریت نیست؟».
نویسنده باور دارد ما در زمانه چرخش اندیشه و زیست بشری هستیم و این چیزی است که تلاش دارد با مرور سه هزار سال تحولات اندیشه بشر غربی در کتاب یادگیری برای زیستن: فلسفه برای مبتدیان بگوید. در پاسخ به سوالی میگوید: «ماکس وبر، جامعهشناس برجسته، برای درک ارزشهای سنّتی جوامع مثالی دارد. او میگوید در سنّت، مرگ کشتی به معنای مرگ ناخدای کشتی است. اگر کشتی غرق شود، حتی اگر همه مسافرین و خدمه نجات یابند، ناخدا با کشتیاش غرق میشود و حاضر به نجات خود نیست. این یک نماد است. “ناخدا” برای “کشتی” که یک “باور” است، میمیرد. اما تحولات سالهای اخیر به سمتی است که ناخدا برای نجات مسافران کشتی میمیرد، نه برای نجات کشتی. و اگر مسافران و خدمه نجات یابند، ناخدا نیز با رها کردن کشتی نجات مییابد. غرق شدن کشتی اهمیتی ندارد؛ چون کشتی دیگر یک باور نیست. باور اصلی زنده ماندن و زیستن است. این یک چرخش تاریخی در باور و اندیشه بشریت است».
او در مصاحبهای که پس از چاپ کتاب کتاب یادگیری برای زیستن منتشر شد، استدلال میکند که تحولات فناوری و گسترش ارتباطات و دسترسی به اطلاعات باعث شده تا «فرد» اهمیت یابد و «ایدئولوژی» در حاشیه قرار گیرد. در این مصاحبه تأکید دارد این یکی از ایدههای اصلی شکلگیری کتاب بوده است. میگوید: «از یونان باستان تاکنون انسانها برای سه هدف بزرگ جنگیدهاند و کشته شدهاند: مذهب، وطن و خانواده. با این توجه که تعریف هر سه در حوزه ایدئولوژی قرار میگرفته است. اما در سالهای اخیر و در جامعه اطلاعاتی رابطه آدمی با این سه در حال تغییر کردن است. گسترش فضای مجازی بدین معناست که کسی برای امر تجریدی نمیمیرد. در حالی که کمونیسم استالینی حدود ۱۰۰ میلیون نفر را در دوران استالین در شوروی به کشتن داد و ایدئولوژی مائو ۶۰ میلیون نفر را در چین به کام مرگ فرستاد. جامعه شبکهای بروز تحولی عمیق در اندیشه بشری است که من آن را انقلاب عشق و آزادی میخوانم. این اصل جدید بشریت است: زیستن؛ شاد و آسوده زیستن. بدیهی است که این به معنای کمرنگ شدن جایگاه ایدئولوژیهاست … وقتی کوچک بودم، ژنرال دوگل نماد فرانسه بود. برای او فرانسه هزاران بار مهمتر از خانواده و عشق بود. حاضر بود برای فرانسه هر کاری بکند و هر چیزی را از دست بدهد. باور او را در مدارس به ما هم القا میکردند: هیچ چیز مهمتر از فرانسه نیست؛ حتی عشق، آزادی و خانواده. اما امروز یک دانش آموز چاردهساله فرانسوی تقدمهای متفاوتی دارد. او به واسطه ارتباطات گستردهای که فناوری در اختیارش قرار داده، با دیگر دانشآموزان جهان مرتبط است و در حال بدهبستان اطلاعات است. در این ارتباط تمایزهای جنسی، قومی، ملّی، مذهبی و ایدئولوژیک هر روز کمرنگتر میشود. آنچه برای او مهم است، یک زندگی بهتر است و این شکل ارتباط که فناوری برایش امکانپذیر کرده، باعث شده تا آزادی و عشق اهمیت یابد».
سخن پایانی
متن اصلی کتاب به زبان فرانسوی نوشته شده و تاکنون بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. مترجم انگلیسی کتاب دیوید پلور، استاد فلسفه دانشگاه Depaul است. کتاب نثری ساده و شوخ دارد که خواندنش را دلنشین میکند، هرچند مترجم انگلیسی آن در بسیاری از موارد نتوانسته شوخ طبعی نویسنده را انتقال دهد. مباحث مطرح شده در کتاب کمک میکند تا نگاهی متفاوت به فلسفه و زندگی روزمره داشته باشیم و به درکی کلی از دغدغههای فلسفی در جامعه اطلاعاتی دست یابیم.
لوک فری معلم خوبی است. او میداند چگونه مفاهیم پیچیده را به زبان ساده مطرح کند، ایدههای اصلی پنهان در پس وقایع و گفتارها را استخراج کند و جریانهای فکری تاریخ بشریت را بهسادگی پیگیری کند. او تاکید میکند که تاریخ اندیشه بشر دست و پا زدنی بیحاصل برای یافتن پاسخی در مورد هدف از زندگی است: «وقتی مرگ فرا میرسد، چه اتفاقی میافتد؟ هدف از زندگی چیست؟ چرا وجود داریم؟ انسانیت به چه معناست؟» نویسنده تاکید دارد که دو رویکرد کلی برای پاسخ به این پرسشها وجود دارد: پاسخی مشخص و قطعی که ادیان آن را نمایندگی میکنند و پاسخ مبهم فلسفه که دائماً تغییر کرده است. فری معتقد است که بشریت در قرن بیستم مسیر خود را گم کرده است و اکنون در بیراهه گام بر میدارد؛ هرچند این انحراف از چند صد سال قبل شروع شده است. وی کورسوی امیدی باقی میگذارد که شاید جامعه اطلاعاتی و قابلیتهای سپهر مجازی راهی برای نزدیک شدن به مسیر درست باشد.
کتاب بستهای کوچک با ایدههایی بکر از تاریخ اندیشه و فلسفه است و ما را به فکر میاندازد که چرا هنوز هم فلسفه جایگاهی مهم دارد و مباحث مربوط به فناوری جدید نیازمند زیرساختهای فلسفی است. تنها با درک این زیرساختهای فلسفی است که میتوانیم در کشورمان، در حیطه مباحث مرتبط با فناوری جدید و تحولات اجتماعی، نظریهپردازی کنیم. خواندن کتاب کمکمان میکند تا در جهان مجازیـ فیزیکی بتوانیم بهتر فکر کنیم؛ حتی اگر نتوانیم بهتر زندگی کنیم.
Learning to Live: A User’s Manual. Luc Ferry. Canongate Books, 2010. 240p.
این مطلب در جارچوب همکاری رسمی انسان شناسیو فرهنگ و مجله «جهان کتاب» منتشر می شود.
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139
ویژه نامه ی نوروز ۱۳۹۳
http://www.anthropology.ir/node/22280