انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

زیر نور ماه

زیر نور ماه داستان طلبه ی جوانی در آستانه ی گذر به روحانیت است که بنا بر پیمان پدرش با خدا و نا خواسته به حوزه وارد شده تا در لباس دین و در راه او به مردم روستایش خدمت کند . اما تعالیم دینی خشک حوزه که بر اسلام صوری تاکید دارد؛ به چالش فکری او تبدیل می شود. او در مواجه با زندگی شهری از نزدیک با مردم طبقات فرو دست آشنا می شود و رنج های آنان را حس می کند . این مسائل او را در شرف ملبس شدن در تعارض شدید فکری قرار می دهد . حوزه ی علمیه به عنوان مرکزی برای تربیت انسان هایی حامی و نجات دهنده ی مردم کارایی لازم را ندارد و هیچ توجه ای به جامعه نمی کند . در حقیقت حوزه به شکل جزیره ای دور افتاده، تنها به انجام مناسک دینی و آموزش این مناسک و آداب می پردازد . در حالی که انسان ها درجهان حقیقی خود راه کارهایی برای مواجه با رنج های شان می یابند . زیر نور ماه انتقادی به شریعت خشک و کج فهمی از دین است . اسلام صوری که با اسلام حقیقی در تقابل قرار گرفته است . تاکید بی جا بر کلیشه ها و تقدس نمادهایی مانند : عبا ، تسبیح …. باعث ایجاد حساسیت و پس زدن آن ها از سوی عموم شده است . محمد ارغون در کتاب اسلام ، دیروز فردا به همین مسئله پرداخته است . او می گوید : مذهب به آخرین پرسش ها مانند : اصل و منشا انسان پاسخ های تئوریک معتبری می دهد . ولی در این مرحله از تکوین اسلام تغییر ماهیت پیدا می کند و تبدبل به مذهب ظاهری می شود. اشکال ظاهری مذهبی سبب می شوند مفاهیم واقعی و اولیه به فراموشی سپرده شوند و اسلام تبدیل به مجموعه ای از تعاریف ضد و نقیض شود . اسلام اولیه به شکلی ارائه شده بود که برای انسان آن دوران قابل درک باشد . اسلام برای انسان نوعی شناخت نسبت به خود و جهان هستی به وجود می آورد . اما برای رسیدن به آن ها باید از طبقات رسوبی تفسیرهایی که در طول تاریخ به اسلام افزوده شده اند گذر کرد . متاسفانه در بررسی هایی که بین سه دین وحی برقرار شده است ؛ هرگز به تحقیق درباره ی گذر تاریخی از مذهب واقعی به مذهب صوری نپرداخته اند . قبل از ورود عقل به دوران سوظن ها امر قرآنی مانند امر توراتی و انجیلی مافوق تاریخ به شمار می آمد .

طلبه ی جوان در طول داستان گاه تصمیم به ملبس شدن و گاه تصمیم به ترک حوزه می گیرد اما در نهایت پوسته ی خشک و خشن دین را کنار می زند و موفق می شود به شیوه ی خود ، با لباس روحانیت به بندگان خدا بپردازد . او چون فردی متعهد درگیر مسائل اجتماعی می شود . زیر نور ماه همچنین به شکاف نسل ها می پردازد .

زیر نور ماه در حالی آغاز می شود که ساکنان حوزه مشغول برنامه ریزی برای مراسم ملبس شدن طلبه های جوان هستند . تعداد طلبه هانسبت به سال های گذشته کم شده است و این امرتدارک مراسم را که یکی از آن ها شستن فرش هاست ، سخت کرده ، از همان ابتدا مخاطب در می یابد که فیلم در صدد پرداختن به جامعه ی روحانیت و طرد شدن این قشر از سوی جامعه است . در سکانسی که طلبه ی جوان برای دوختن لباس پیش خیاط می رود بار دیگر به این مسئله اشاره می شود . خیاط می گوید در گذشته تمام این راسته در کار دوخت عبا بودند اما امروز او تنها باقی مانده است .

زندگی در حوزه با کمترین امکانات می گذرد . غذای ناچیز و محیطی ساده و بی تکلف ، روحانی سرپرست حوزه نیز بر این نکته تاکید می کند: مدام به طلبه ها توصیه می کنم که در مصرف برق صرفه جویی کنند . اما هنگامی که طلبه ی جوان با قاسم آشنا می شود و برای نخستین بار به محل سکونت آن ها ، زیر پل رسالت می رود مخاطب با آن چنان فقری مواجه می شود که زندگی در حوزه چون بهشت جلوه می کند . طلبه ی جوان در مدتی که در انتظار قاسم ( جوجه تیغی ) است بیشتر با ساکنان بی خانمان آشنا شده در گیر زندگی آنان می شود . تردید او در پوشیدن لباس روحانی به عنوان نماد مردان خدا با قرار گرفتن در این موقعیت شدت می گیرد . لباس بخشی از هویت فرد را تشکیل می دهد و به واسطه ی ظاهر و پوشش اولین داده ها توسط سیستم ادراکی برای موجودات کسب می شود . در تعریف هویت در فرهنگ دهخدا چنین آمده است :” ویژگى یا کیفیتى که موجب تمایز و شناسایى کسى از دیگران شود. « مى توان مسئله هویت را مسئله ى “معنا” دانست . پرسش از “چیستى و کیستى” افراد و جوامع ، در رابطه با “معنادارى” شکل مى گیرد. هر گونه تلاشى براى ارایه تعریف از هویت یک چیز ، پاسخ به معناى آن است. هر وجودى قبل از موجود شدن ، فاقد معناست ؛ اما با شکل گیرى آن ، معنایى را به خود اختصاص مى دهد که بر حسب آن هویت مى یابد . ( مهدى رهبرى معرفت و قدرت ١۶)» لباس برای سید حسن حامل قداست است و او که احترام بسیاری برای روحانیت قائل است احساس می کند شایستگی لازم را برای نمایش هویتی که لباس ارائه خواهد کرد را ندارد . او دزدیده شدن لباس اش از سوی قاسم را نشانه ای از سوی خدا می داند و از ملبس شدن سرباز می زند اما در انتهای فیلم خواهر قاسم ( دختری که به سبب مشکلات اقتصادی و فرهنگی به خود فروشی روی آورده ) لباس را برای او به حوزه می آورد . دریافت لباس روحانیت از سوی یک روسپی ، کسی که جریان روحانیت خشک و خشن داستان او را از فرو دست ترین و گناه آلود ترین مردمان می داند . نشانه ای برای سید حسن از جانب خداست که به او اجازه می دهد در کسوت یک روحانی به انسان ها خدمت کند و همچنین این عمل رویکرد میرکریمی را نیز نشان می دهد . رویکردی مبتنی بر ارزش مندی انسان و پذیرفتن او از جانب خداوند که یاد آور داستان حضرت موسی (ع ) است که خداوند به ایشان می فرماید پست ترین موجود روی زمین را برای من بیاور . حضرت موسی ابتدا خواست عده ای از مشرکین را با خود به کوه طور ببرد ولی با خود اندیشید اگر در راه توبه کنند ، چه ؟ بنابراین تصمیم به بردن سگی با خود گرفت ، اما باز اندیشید این سگ پاسبانی گله ای را می کند پس خواست سگ گری راببرد ( سگ گر ناتوان از هر کاری است ) با بندی سگ را بست تا راهی شود اما سگ در این سرنوشت بی تقصیر است و مشیعت خدا این بوده است . پس هیچ موجودی را نیافت . با دست خالی سمت کوه طور برای مناجات با خدا رفت . پس از مناجات خداوند از او پرسید : چرا پست ترین موجود را با خود نیاوردی ؟ حضرت موسی ( ع ) شرح ماجرا را گفت . خداوند فرمود اگر ( محال ) موجودی را با خود می آوردی از نبوت خلع می شدی !

ابراز عقیده ی طلبه ی تازه وارد در برخورد با او هنگامی که لباس را به حوزه آورده بود ، نشانه ی واضحی در زمینه ی دیگری کردن زنی با پوشش نامناسب از سوی حوزه و بی ارزش دانستن اوست :

طلبه ی تازه وارد : ببخشید شما خواهر دارید ؟

سید حسن : بله

طلبه ی تازه وارد : نه اون نمی تونست خواهر شما باشه

حوزه به عنوان نماینده ی رسمی دین امر اجتماعی و جامعه را نادیده می گیرد و این مسئله بازخوردی نظیر آن چه پیش کسوت سید حسن که همراه خانواده اش و لباس شخصی روایت می کند متجلی می شود : حاج آقا به شما بنز نرسید؟

محمد ارغون برای رهای از این مسئله پیشنهادی دارد :

باید به اهمیت زندگی باطنی انسان در زمینه ی الهامات مذهبی او توجه کرد . گرچه در اسلام فرد می تواند با مراجعه به قرآن و سنت پیامبر برای خود مذهب فردی بسازد اما آزادی او محدود است . به خاطر دخالت مستقیم سیستم قدرت سیاسی مذهبی . علامت مشخصه انسان زبان است . زبان از جامعه ناگسستنی است . جامعه در تاریخ قرار دارد . پس انسان جامعه ، زبان و تاریخ با یکدیگر رابطه دارند . این ها بر اثر مجازیت وسیعی که زبان مذهبی بر ساخت معنوی جامعه و گسترش جامعه تحمیل کرده است تغییر شکل می دهد . بررسی جنبه های سمفونیک متون مقدس زمینه ای بیطرف برای روشن شدن بسیاری مسائل به وجود می آورد . معمولن اسلام ایده آل با مدرنیسم منفعل مورد نظر ما در تضاد است . آیا مذهب فردی مقتضیات جدیدی از ادراک عقلانی و تاثیرات عملی را به کار می گیرد ؟ لازم است بعد از این شرایطی برای اندیشه ی اسلامی ایجاد شود که مبتنی بر تاریخی گری صحیح باشد و موضوعات آن روز به روز دگرگون شود . باید با شناخت صحیح از گذشته در خدمت حال و برخورد ها بین سنت زنده و روش نوگرای سیاست های ترقی خواهانه استفاده کرد .

“منظور ما این است که زمینه ی نو و وسیعی از ادراک عقلانی را برای فکر و اندیشه فراهم آوریم . که به طور شایسته خصایص اسلام و مدرنیسم را دارا یک جا باشد . منظور ما این است که مراکز مهم تفکر که از طرف سنت مقدس هبه گردیده ولی خالی از ضعف نیستند ؛ بسیج شوند و همچنین با اشتباهات و افسانه سازی هایی که ضمن تحقیق در مسئله ی مدرنیسم بر ملا گردیدند ، قطع رابطه شوند و بدون قید و شرط تمام نتایج تئوریک و عملی شناخت علمی تضمین گردد و در عین حال در جهت تجدید ارزش های گذشته ی پر افتخار و انجام تعهداتی که در زمان حاضر حتا در جهت معرفت شناسی علمی خواسته شده است مراقبت و سعی و کوشش به عمل آید “(.ارغون۳۰۹:۱۳۹۱

یکى از دغدغه هاى میر کریمى در فیلم هایش تقابل اسلام صوری و اسلام حقیقی و نجات بخش است . او پرسش هایی مطرح می کند : آیا قوانین شرعی را بدون در نظر گرفتن فضای اجتماعی و شرایط بایست اجرا کرد و قوانین شرعى باید عینن رعایت شوند ؟ حتا اگر در مقابل خیر قرار گیرند ؟ اسلام نباید به استبداد دینى تبدیل شود ، اسلام دین همه ى زمان هاست و باید به نیازهاى بشرى پاسخ گوید. از سوى دیگر مسئله ى انسان شناختى دین مطرح مى شود ، انسان شناسى اعتقادى به وجود ادیان به عنوان موجودیتى حقیقى و ماورا طبیعت ندارد و همه ى جنبه هاى دینى را بر آمده از انسان و نیازهایش مى داند . دیدگاه مسلط بر انسان شناسی دینی هیچ موجودیت خارجى برای دین قائل نیست ؟ این انسان است که همه ی اشکال دینی را مى سازد. وجود تشابه میان ادیان ریشه در وجود مدول مذهب در مغز دارد . در این رویکرد همه ى باورهاى خرافى و دین یکى پنداشته مى شود اما اگر بخواهیم اسلام را به عنوان یک دین حقیقى با باور به وجودى ماورایی در نظر گیریم باید مرزى میان خیال و خرافات و دین برقرار سازیم و نگاهى به آرا اندیشمندان مسلمان داشته باشیم . این جاست که همه ی درگیرى هاى جهان اسلام معنا پیدا مى کند . میرکریمی در زیر نور ماه طلبه ی جوانی را ترسیم می کند که حاضر به پذیرش سنت های فکری افزوده شده به اسلام نیست و در جست و جوی اسلام حقیقی و نجات بخش است . طلبه ای که در یه حبه قند به بلوغ رسیده است . در سکانس تماشای مسابقه ی فوتبال در یه حبه قند وقتی باجناق حاج ناصر از او در باره ی زکات گنج می پرسد . او جواب می دهد که نیازی به زکات نیست . پاسخ با جناق این است : باقی حاج آقا ها از یک کیلو کشک خونه ی مردم نمی گذرند ، شما با همه فرق می کنید . کار میرمریمی هم چنین دفاع از گروهی از روحانیان است که فارغ از کلیشه و دیگری کردن جامعه در میان مردم و در راه الهی فعالیت می کنند .

منابع:

ارغون ، محمد و لوئی گارده / اسلام دیروز ، فردا / مترجم محمد علی اخوان / تهران : اخوان خراسانی ، ۱۳۹۱

رهبری ، مهدی / معرفت و قدرت : معمای هویت / تهران: کویر۱۳۸۸