هایدی د.مر/ برگردان: محسن صفشکن
تصویر: نقاشی «از تجمل، حذر کنید» اثر یان استین
نوشتههای مرتبط
نقاشیهای یان استین و پیتر د هوچ اغلب به عنوان بازنمایی دو نوع خانواده هلندی در قرن هفدهم تفسیر میشوند. استین خانوادهای نامرتب، سازمان نیافته و بیقاعده را به تصویر میکشد و د هوچ خانوادهای مطلوب، منظم و سازمانیافته را نشان میدهد. برخی نویسندگان، آن نقاشیها را به عنوان نوعی آینه میبینند که مردمان زمانه را در خود منعکس میکند و دیگران
صفحههای قابل درک؛ نقاشیهای یان استین و پیتر د هوچ
نقاشیهای یان استین[۱] و پیتر د هوچ[۲] اغلب به عنوان بازنمایی دو نوع خانواده هلندی در قرن هفدهم تفسیر میشوند. استین خانوادهای نامرتب، سازمان نیافته و بیقاعده را به تصویر میکشد و د هوچ خانوادهای مطلوب، منظم و سازمانیافته را نشان میدهد. برخی نویسندگان، آن نقاشیها را به عنوان نوعی آینه میبینند که مردمان زمانه را در خود منعکس میکند و دیگران، آنها را به مثابه «حاملان معنای فرهنگی» در نظر میگیرند. در هر دو مورد، تأکید بر گروه اجتماعی به عنوان یک میراث بر جای مانده از مورخان هنر قرن نوزدهم وجود دارد.
در مقابل خواندن نقاشیها به عنوان تصاویری از دنیای واقعی، رویکرد من تفکر کردن بر سازماندهی تصویری اطلاعات مربوط به موضوع خانه است[۳]. من در تحلیل هایم چهار سطح معنایی را از هم متمایز کردم: شخصیتها، اشیا، فضا و روش تجسم. مقایسه این چهار سطح در نقاشیهای استین و د هوچ، تفاوت بین آن دو را مشخص میکند.
نقاشی یان استین، خانواده بیبند و بار (فایل ضمیمه)
اگر ما با اولین سطح شروع کنیم، شاهد این هستیم که نقاشیهای استین اغلب با طیف وسیعی از کلیشهها پر شدهاند: عشاق بسیار جسور، مرد و زن سالخورده، مادر در حال خواب، و تعدادی بچه نافرمان. همچنین حیوانات هم ترسیم شدهاند: طوطی، میمون، گربه، سگ، خوک، یا اردک.[۴] برعکس، نقاشیهای د هوچ به ندرت بیش از چند پیکر را با هم در یک زمان نشان میدهد. نقاشیهای او بیشتر یک خانم خانهدار را به همراه یک خدمتکار و یک یا دو بچه نشان میدهد. مردان در این تصاویر، یا در حال ترک کردن و یا در حال رسیدن هستند. بعضی وقت ها هم یک سگ یا گربه ترسیم شده است.
تفاوتهای مشخص دیگری بین شخصیتهای به تصویر درآمده توسط د هوچ و یان استین وجود دارد که شامل نگرش آنها، ژستها و نحوه نگریستنشان به یکدیگراست. شخصیتهای د هوچ، صاف روی صندلی خود نشستهاند یا در یک فضای نسبتا خالی راست ایستادهاند. آنها از ناظر، روی گرداندهاند و انگار که در فعالیتهای خانگیشان جذب شدهاند: جوریدن یک بچه به جهت نداشتن شپش، کنار گذاشتن لباسها یا دادن یک نوشیدنی به فرزند؛ اما در طرف دیگر، شخصیتهای استین اغلب در چشمهای ناظر نگاه میکنند، در حالی که پشت میز ولو شدهاند یا در یک فضای شلوغ، ژست گرفتهاند.
نقاشی یان استین، خانواده خوشحال (فایل ضمیمه)
نقاشی یان استین، آن چیزی را میشنوید که میخوانید. (فایل ضمیمه)
نقاشی یان استین، از تجمل حذر کنید (فایل ضمیمه)
دومین سطح معنا مربوط به اشیا استor held to people of times نشان می دهد. برخی . در اینجا نیز تفاوتها فورا آشکار میشود. استین همیشه فراوانی اشیا را نشان میدهد. او از میز، کف، سقف و دیوار به مثابه یک پسزمینه استفاده میکند که روی آن، لوازم و وسایل سفره (قاشق و چنگال)، دیگ و ماهیتابه، آلات موسیقی، یک ساعت، یک قفس پرنده قرار دارد یا یک دیوار که شامل چند پند و موعظه است. همچنین در شواهد، غذا بسیار زیاد است: انواع مختلف نان، بیسکویت، میوه، صدف، و تخم مرغ. شخصیتهای استین اغلب دور یک میز که در وسط اتاق قرار گرفته نشستهاند. گاهی صحنه با تخت خواب، کابینت یا یک شومینه تکمیل میشود. فضاهای داخلی د هوچ شامل تعداد کمی مبلمان میشود. بومهای او تنها یک صندلی، یک میز و شاید یک کمد واقع در مقابل دیوار را نشان میدهند. اشیایی مانند سبد، سینی، ماهیتابه گرم یا یک کوزه، آماده استفاده هستند. یک تک نقاشی نیز دیوار را زینت میدهد.
نقاشی پیتر د هوچ ، مرد در سالن جلویی خانه، نامه را به زن میدهد (فایل ضمیمه)
نقاشی پیتر د هوچ، وظیفه یک مادر(فایل ضمیمه)
سومین سطح معنی که من در نظر گرفتهام سازماندهی فضای معماری است. نقاشیهای استین معمولأ یک اتاق را با دو یا سه دیوار نشان میدهد: اغلب سقفی وجود ندارد. یک پنجره یا یک در صرفا فضای خارج از اتاق را تلقین میکند. در مقابل، د هوچ به صورت اجمالی چند اتاق را نشان میدهد. خیابان و نمای ساختمانهای طرف دیگر میتواند از میان در یا پنجره باز دیده شود. حتی یک سقف یا یک پله مدور، چند طبقه بودن ساختمان را تلقین میکند.
هم استین و هم د هوچ از پرسپکتیو برای خلق فضای سه بعدی استفاده میکنند. به طور خاص، نقاشیهای د هوچ به دلیل استفاده پیچیدهاش از پرسپکتیو مشهور است. در مقایسه، فضای استین تنها تلقیهای موجزی را ارائه میکند. به جز شخصیتها، چیزهای کمی باقی میماند، بخشهایی از دکور مانند کمد و نیز چند دیوار. همچنین نور برای اشاره به فضا مورد استفاده قرار میگیرد. نوری که در نقاشی های د هوچ از میان درها و پنچرهها میافتد به فضا شکل و عمق میدهد، شخصیتها را در آسایش نشان میدهد، سایهها را روی دیوارها میاندازد و کفپوشهای کاشیکاریشده را درخشان میکند. هر کاشی، شکل، رنگ و درخشانی متفاوتی دارد.اثر متقابل نور و سایه، بازتاب های درون آینه یا روی دیوار ها همگی به خلق یک کار سه بعدی کمک می کند. سایهها در نقاشیهای استین هم مشاهده میشوند، اما نور از یک پنچره نقاشی شده نمیآید بلکه از روبرو میآید. استین بیش از د هوچ از نور برای تمایز فیزیکی مواد استفاده میکرد.
نقاشی پیتر د هوچ ، فضای داخلی با زنی در کنار یک قفسه پارچه (فایل ضمیمه)
چهارمین و آخرین سطح، مربوط به کدهای تصویری ژانر نقاشیهای قرن هفدهم هلندی است. کدهای تصویری، به عنوان نظم و مکان قرار دادن عناصر تصویری بر روی بوم نقاشی در نظر گرفته میشوند. یک نقاشی قرن هفدهم، چندان یک پنجره به روی جهان یعنی نظامی از خطوط که مکان قرارگیری اشیاء و شخصیتها را بر روی یک سطح صاف، مشخص میکنند، نیست. د هوچ با یک استفاده اقتصادی از پرسپکتیو در یک صفحه واحد، فضاهای داخلی و خارجی متعددی را از خانه خلق میکند و بنابراین اشیا و شخصیتهای مختلفی همزمان امکان نمایش مییابند. فضای داخلی متمایز د هوچ به عنوان یک پسزمینه در مقابل مکان قرارگیری اشیا و شخصیتها عمل میکند. او با بازگشتی مداوم به همان موضوعات، تنوع را بدست میآورد.
نقاشی پیتر د هوچ، زن با کودک در آبدارخانه (فایل ضمیمه)
در نقاشیهای استین این تأثیرات سه بعدی در میان نبوده بلکه در درجه اول، صفحه صافی است که محل قرارگیری اشیا و شخصیتها را روی بوم نقاشی کنترل میکند. به عنوان نتیجه، استین در یک قاب یکسان هر تعداد ممکن از اشیا را نمایش میدهد. او به طور کلی از یک سطح صاف به عنوان فضای درونی استفاده میکند.«کفها»، «دیوارها» و حتی «سقفها» با عناصر مختلفب پوشیده شدهاند: غذا، دیگها و ماهیتابهها بر روی زمین، یک سگ روی میز یا یک سبد آویزان از سقف.
علاوه بر این، او اغلب یک شی خاص را از زوایای مختلف نشان میدهد. بنابراین او نه یک بیسکویت یا یک کارت بازی بلکه کل مجموعه را نقاشی میکند. با گرد هم آمدن آنها یک توالی شکل میگیرد و اگر یک فیلم بود نشان میداد که چگونه یک شی میغلتد و درنهایت میایستد، میشکند و یا روی هم جمع میشود. شخصیتها نیز توسط او به شیوهای تصویر شدهاند که گویی در حرکت هستند، چرخیدن؛ ولو شدن پشت میز، زیادی خم شدن یا با اشارات سر و دست صحبت کردن.
با استانداردهای قرن بیستم، اشیا در جای درستی قرار ندارند و ما این وضعیت را نامرتب مینامیم. ارجاعات به خانوادههای نامرتب و بینظم به که با عنوان «خانوادههای یان استین» مشهور شدهاند در زبان هلندی به ضربالمثل تبدیل شده است. هر چند این نگاه بر مبنای ایدهای است که معتقد است نقاشی، معرف واقعیت عینی است و این ایده، این حقیقت را که استین، کدهای تصویری را به روش مخصوص خودش استفاده میکند نادیده میگیرد.
د هوچ و استین از کدهای تصویری مشابهی استفاده میکردند. هدف هر دو هنرمند از نقاشیها تصویر کردن خانه است، به وسیعترین معنای کلمه، تصویر کردن زمانه. تفاوت در کار آنها کمتر از چیزی است که در نگاه اول ظاهر میشود. هر دو شخصیتهای انسانی، اتاقهای خانه، اشیا و فعالیتهای خانوادگی را با غنای رنگ، بافت و تنوعات و با حجم و حرکتشان نشان میدهند. هر دو چشم را به مشاهده دقیق تصاویر دعوت میکنند، به پرسه زدن اطراف آنها، به دنبال کردن مناطق نور و سایه، به درک حالات احساسی چهره شخصیتها وقتی که به یکدیگر نگاه میکنند، به مواجهه با طبیعت مستقیم اشیا.
تفاوت اساسی، به حالتی مربوط است که د هوچ و استین، موضوع خود را رسم کردهاند. تأکید اصلی د هوچ روی تأثیرات سه بعدی درون خانه است. نقاشیهای او یک مجموعه هستند، با جابهجاییهای اندکی در جزئیات. د هوچ چشم را با نظم اشیا در فضا روبرو میکند بنابراین چیزی را میسازد که میتواند به عنوان یک نمای سه بعدی کلی نگریسته شود.
در مقابل، استین بیشتر با سطح سروکار دارد: عناصر متفاوت درون خانه همگی میتوانند در یک نگاه دیده شوند. بومهای نقاشی او چگال (غلیظ و متراکم) هستند، یعنی تعداد زیادی از اشیا را در یک زمان و یک مکان واحد نشان میدهند. یک مواجهه مضحک میتواند با کنار هم قرار دادن عناصر متضادی که بخشهای مختلف زندگی خانگی را شکل میدهند ایجاد شود. این مسئله زمانی رخ میدهد که زمانها و مکانها اشتباه گرفته شوند. آیا یک مادر نباید بخوابد؟ البته که باید بخوابد، اما در اتاق خواب، نه در میان خانواده یا زمانی که مهمانها اطرافش هستند.
بنابراین چیزی که در «خانوادههای» استین «اشتباه» به نظر میرسد اینست که آنها اساسأ به عنوان یک تیپ اجتماعی از خانواده در نظر گرفته نشوند. به شکلی مشابه، نقاشیهای د هوچ نیز شرایطی را که ایدهآل فرض میشود نشان نمیدهند. ما در اینجا شاهد دو تفسیر از کدهای تصویری مشابهی هستیم که دو هنرمند با استفاده از آنها میکوشند تا خانه را در تمام ابعادش روی یک سطح مسطح به تصویر کشند. آنها مشکل زمان را به دو شیوه مختلف حل میکنند: د هوچ با نقاشی یک سری کامل از فضاهای داخلی مختلف، استین با قرار دادن دوباره و دوباره تمام امکانها در یک نقاشی واحد.
به لطف د هوچ و استین و همچنین بسیاری دیگر که صحنههای زندگی درون خانه را در قرن هفدهم هلند نقاشی کردهاند، خانه به دفعات بیشماری به تصویر کشیده شده است. موضوع، هر بار خانه و ارتباط متنوعش با شهر است. رنگها، نور و سایه، تصویری از یک خانه با تمام جزییاتش میسازند: اشیا و شخصیتها ، شکل آنها و احساسات لمسی که در آنها یافت میشود. با تکرار مکرر خانه در قرن هفدهم، هلند، تصویری است که در چشمان ذهن حک شده است.
[۱] Jan Steen
[۲] Pieter de Hooch
[۳] نمایش صحنههای خانگی و موضوعات روزمره، سنتی قدیمی در مکاتب نقاشی ایتالیایی و فلاندرزی (هلندی) است. به خوبی تا قرن شانزدهم این گونه صحنه ها اغلب بخشی از نمایشهای مذهبی را شکل می دادند.
[۴] مطالعات آیکونولوژیک، این تصاویر رابه عنوان بازنمایی ضرب المثلها یا مراجع گناه و تقوای انسانی تعبیر میکند.
برای مشاهده عکسهای مورد ارجاء در متن، به فایل ضمیمه مراجعه کنید و برای مشاهده سایر نقاشیهای فضای خانگی استین، از لینک زیر وارد شوید:
http://367art.net/gallery/s/steen__jan/list_247_7.html
زندگی خانگی در مناقشه؛ تجدیدنظری در منابع (۱)
زندگی خانگی در مناقشه؛ تجدیدنظری در منابع (۲)
زندگی خانگی در مناقشه؛ تجدیدنظری در منابع (۳)