بخش اول
مروری بر روزنامه های آن زمان
گستردگی و طولانی شدن جنگ ایران و عراق سبب شده بود تمام اقشار جامعه به هر نحوی در این جنگ سهیم باشند، از اعزام نیروهای مردمی به جبهه های جنگ، تا کمک رسانی های گوناگون از جمله ارسال اقلام مورد نیاز و یا کمک های مالی به جبهه های جنگ. از سویی دیگر نیز لزوم کارهای تبلیغاتی از جمله برگزاری مانور و رژه برای حفظ روحیه مردم شهرها در دستور کار قرار می گیرند.
در نوشتار حاضر تلاش داریم به این سوال اساسی پاسخ دهیم که نقش زنان در تمام این اقداماتی که به نحوی به جنگ تحمیلی مرتبط می شده است در همان زمان به چه نحوی بازنمایی شده است؟ آنچه که امروز و با گذشت بیش از ۳۰ سال از اتمام جنگ ایران و عراق در رسانه های گوناگون از جمله فیلم و کتاب و … به تصویر در می آید حضور و مشارکت فعال و همزمان زنان و مردان در امر کمک رسانی پشت جبهه های جنگ و به مقدار کمتر در خط مقدم جنگ است، اما آیا به راستی این همان تصویری است که در همان روزگار جنگ توسط یکی از اصلی ترین رسانه ها یعنی روزنامه ها از نقش زنان در جنگ تحمیلی به مردم رائه می شده است؟
در این یادداشت و در چهار بخش متفاوت تلاش می کنیم به سوالات مطرح شده در بالا پاسخ دهیم؛ ابتدا حوزه کمک رسانی به جبهه ها و زنان را بررسی خواهیم کرد سپس به سراغ بازنمایی آموزش های نظامی به زنان خواهیم رفت، در بخش بعدی اعزام به جبهه ها و زنان را بررسی خواهیم کرد و در انتها نیز به نقش زنان در برگزاری مراسم تشییع پیکر شهدا خواهیم پرداخت. [۱]
زنان و کمک رسانی
آنچه که امروز از پشت جبهه های جنگ برای ما روایت می شود، حضور حداکثری زنان در امر کمک رسانی به جبهه های جنگ است اعم از کمک در دوخت و دوز لباس های سربازان و تهیه ی خوراکی هایی با ماندگاری بالا مانند مربا و …. . آنچه که از تاریخ شفاهی نیز باقی مانده است این رویداد و حضور زنان در این امر را تصدیق می کند.
اما با ورق زدن روزنامه ها در هشت سال جنگ تحمیلی نشان بسیار کمی از زنان در حوزه ی کمک رسانی به جبهه های جنگ دیده می شود؛ در پژوهشی که مرتبط است به بازنمایی تهران در هشت سال جنگ تحمیلی در آیینه مطبوعات نشان داده شده است از مجموع ۲۳۰ خبری که در طول این هشت سال مرتبط با کمک رسانی مردم به جبهه های جنگ منتشر شده است تنها در ۴ خبر مستقیما به کمک رسانی زنان پرداخته شده است.
در تیتر خبری مرتبط با کمک رسانی زنان به جبهه های جنگ در سال ۶۵ در روزنامه اطلاعات می خوانیم« زهرا گونه ای دیگر، از نیایی بزرگ: خواهری پس از سال ها آرزوی تملک مسکن یک میلیون تومان اندوخته خود را تقدیم جبهه های جنگ کرد. »
زنان و آموزش نظامی
زمانی که وسعت جنگ در یک کشور تا حدی می شود که علاوه بر نیروهای نظامی، نیروهای مردمی و افراد عادی نیز به جبهه های جنگ اعزام می شوند، لزوم آموزش افراد عادی اهمیت بیشتری پیدا می کند. نه تنها آموزش افرادی که قصد اعزام آن ها به جبهه های جنگ وجود دارد و باید به طور مستقیم با دشمن خارجی بجنگند، بلکه آموزش افرادی که در شهر هستند و نیاز به دفاع احتمالی از شهر را بر عهده خود دارند.
بخشی از آموزش نظامی مدنظر در دوره آموزشی سربازی به پسرانی که نوبت اعزام آنان به سربازی رسیده است آموزش داده می شود، اما در شرایط جنگی گاهی نیاز می شود که افرادی بیش از پسران و مردانی که دوره سربازی خود را گذرانده اند برای دفاع در مقابل دشمن بسیج شوند.
از همان ابتدای جنگ یعنی در سال ۵۹ اخباری منوط بر آموزش نظامی احاد مردم جامعه در روزنامه اطلاعات منتشر شده است؛ برای نمونه درست سه روز پس از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق به تاریخ ۳ مهر ۱۳۵۹ در خبری مرتبط با آموزش نظامی آمده است:«در این کلاس ها که به درخواست کارکنان بنیاد تشکیل خواهد شد عده زیادی از برادران و خواهران با فنون نظامی و رزمی آشنا می شوند تا در موقع لزوم همگام با برادران ارتشی و پاسدار در حفظ دستاوردهای انقلاب بکوشند.» همان طور که مشخص است در این خبر به اموزش نظامی زنان در کنار مردان تاکید شده است.
همچنین در خصوص آموزش نظامی فارغ از جنسیت در همین سال خبری دیگر با تیتر آموزش نظامی-مکتبی کارگران منتشر می شود. بازنمایی این دو خبر در این سال ها موید این است که از همان ابتدا و آغاز جنگ گمان می رود که نیازی به حضور احاد افراد جامعه برای دفاع در مقابل دشمن وجود دارد.
در سال ۶۵ بازنمایی اخبار حوزه آموزش نظامی در روزنامه اطلاعات به بالاترین حد خود در سال های جنگ می رسد دلیل این امر را می توان ناشی از دو اتفاق دانست؛ ابتدا پیام امام خمینی (ره) مبنی بر آموزش تمام اقشار جامعه و دوم شدت یافتن بمباران های هوایی که سبب شد سایه جنگ بیشتر از هر زمان دیگری به طور مستقیم بر روی شهرهای مسکونی ایران بیاقتد.
پیام امام خمینی مبنی بر آموزش تمام اقشار جامعه سبب می شود در این سال اخبار مرتبط با آموزش نظامی زنان بیشتر از تمام سال های جنگ بازنمایی شود، تا جایی که آموزش نظامی دختران دانشجو نیز در دستور کار قرار می گیرد. این امر تا جایی پیش می رود که در میان صفحات روزنامه شاهد خبرهایی مرتبط با تاسیس پادگان های نظامی مخصوص آموزش نظامی خواهران هستیم برای مثال در تیتر خبری در همین سال به نقل از سرپرست بسیج می خوانیم: یک پادگان مخصوص برای آموزش فنون نظامی و دفاعی خواهران در تهران دایر می شود.
همچنین در این سال آموزش اقشار مختلف تاجایی پیش می رود که دختران دانش آموز نیز مورد آموزش فنون نظامی قرار می گیرند در متن خبری مرتبط با این موضوع در روزنامه اطلاعات آمده است: « طی شش ماه بیش از هزار نفر از خواهران دانش آموز تحت آموزش های کامل تیراندازی قرار گرفته اند.»
در این سال بازنمایی اخبار مرتبط با آموزش نظامی زنان محدود به همین تعداد از خبرها نمی شود و در اخبار از لزوم آموزش نظامی و امدادی به دانشجویان دختر نیز سخن به میان می آید در متن خبری مرتبط با همین موضوع در روزنامه اطلاعات می خوانیم « کلیه دانشجویان دختر دوره آموزش نظامی می بینند که این دوره جزو واحدهای درسی آن ها محسوب می شود. همچنین از خدمات و تخصص های دانشجویان دختر در پشت جبهه استفاده خواهد شد.»
از سوی دیگر در سال ۶۵ با تشدید بمباران های هوایی عراق در مناطق مسکونی ایران خبرهایی مبنی بر آموزش اصول مراقبت در زمان بمباران در روزنامه اطلاعات بازنمایی شده است در بخشی از این خبر می خوانیم «دو هزار کلاس آموزش غیرنظامی برای مقابله با بمباران های دشمن در مساجد تهران تشکیل شد.»
همان طور که از متن این خبر مشخص است تمام آموزش های حوزه جنگ به احاد جامعه محدود به آموزش های نظامی نمی شود بلکه سایر آموزش ها مورد توجه قرار گرفته است.
سخن آخر
همان طور که دیدیم علارغم تصویری که امروزه از کمک رسانی های پشت جبهه های جنگ وحضور مستقیم زنان در آن ها نشان داده می شود این تصویر در سال های جنگ و در صفحات روزنامه از ارزش و شدت بازنمایی کمی برخوردار است.
همچنین در خصوص آموزش های نظامی زنان مشاهده شد که هرچند از همان روزهای آغازین جنگ لزوم اموزش زنان در کنار مردان مطرح می شود. اما در سال ۶۵ اخبار مرتبط با آموزش زنان، اعم از احاد زنان یا دانش آموزان و دانشجویان با شدت بیشتری بازنمایی می شود. که این امر را می توان حاصل دو علت دانست؛ ابتدا پیام امام خمینی (ره) مبنی بر آموزش نظامی برای تمام اقشار جامعه و دو با طولانی شدن زمان جنگ، نیروهای رزمی و داوطلب مردمی از توانایی روزهای ابتدایی جنگ برخوردار نیستند و این امر خود لزوم آموزش اقشار مختلف جامعه را توجیه می کند.
در قسمت دوم این یادداشت به بررسی اعزام زنان به جبهه های جنگ و برگزاری مانور و رژه توسط آنان خواهیم پرداخت.
[۱] بخشی از مطالب یادداشت حاضر برگرفته از کتاب در دست چاپ تهران؛ آخرین سنگر به نویسندگی مجید فولادیان و فاطمه افتخاری خراسانی است.