مصاحبه با جسیکا کوون برگردان زهرا خلجی
اوایل امسال ایمی آدامز در حین کار به روی فیلم تخیلی «ورود» (Arrival) بیشتر وقت خودش را با زبان شناسی به نام جسیکا کوون می گذراند. آدامز در فیلم نقش یک زبان شناس را بازی میکند، دولت آمریکا به او وظیفهای محول کرده که زبان موجودات فضایی آمده به زمین را رمزگشایی کند. تهیه کنندگان این فیلم کوون، دانشیار گروه زبان شناسی دانشگاه مکگیل را به این دلیل که تخصص او در مطالعه زبان های دارای سخنوران معدود به خصوص زبان های قوم مایا در آمریکای مرکزی است، برای مشاور علمی انتخاب کردند. کوون گفتوگو با ایمی آدامز درباره کارش، تحقیق میدانی و تحلیل کردن ساختار زبان های کمیاب را جذاب ترین کاری میداند که تا به حال در زندگی آکادمیکش انجام داده است.
نوشتههای مرتبط
بسیاری از زبان های گمنام به سرعت در حال انقراض هستند به همین خاطر از نظر کوون در کارش جنبه های فوریتی زیادی وجود دارند. او فکر میکند زبان شناسان بدون بررسی زبان های کمیاب موجود در میان ۶۰۰۰ زبان جهان، نمیتوانند ذات زبان انسانی را درک کنند. اطلاعاتی که زبان شناسان اکنون در اختیار دارند از زبان های قابل دسترس اروپای غربی گرفته شده است.
موضوع صحبت من با کوون شخصیت آدامز و جنبهی دیگری از حس فوریت بود که در فیلم موج می زد، حسی که او علاوه بر هیجان تجربه بازی در فیلمی با مضمون حمله موجودات فضایی در نقش یک زبان شناس، برای شناسایی سریع «زبان» موجودات فضایی تحت فشار آن قرار داشت.
شما از منظر زبان شناسی چه روشی را در پرداختن به یک نظام ارتباطی کاملا متفاوت پیش گرفتید؟
حقیقتا من قبل از پیشنهاد کار در این فیلم، هرگز به این موضوع فکر نکرده بودم. اما کار بسیار جالبی بود. یک کودک یا حتی یک زبان شناس را تصور کنید که میخواهد یک زبان انسانی را فرا بگیرد که تا کنون کسی آن را مطالعه نکرده است و آن را نمیشناسد. هیچ دستور زبان و فرهنگ لغتی نیز وجود ندارد. یک زبان شناس در هنگام بررسی این زبان برتری زیادی نسبت به دیگران دارد چون که زبان های انسانی از روند خاصی پیروی میکنند. ولی هنگامی که به یک گونه از موجودات فضایی میرسیم، ما هیچ دانشی نخواهیم داشت. تقریبا تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم وصل کردن سوال های کلیتر درباره شناخت و درک نظام ارتباطی یک گونه دیگر زیستی به سوال هایی درباره تفاوت نظام کلی شناختی آنها با ما میباشد.
اگر واقعا بتوانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم، آن وقت چه می شود؟
اگر در نظر بگیریم که موجودات فضایی با سفینه به اینجا بیایند و به این طریق بخواهیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم، مطمئنا آنها توانایی ایجاد بازنمایی های پیچیده و انتزاعی را مانند انسان ها خواهند داشت. واضح است که ما چنین چیزی را در گونه های دیگر روی زمین مشاهده نمیکنیم. به هر حال اگر هم زبانشان با ما بسیار متفاوت باشد باز هم الگوهایی وجود دارند و میتوانیم بر اساس این واقعیت که آن ها با یک سفینه فضایی سفر میکنند، نکات مشابهی را پیدا کنیم. اگر بتوانیم به گونه ای زیستی در سیاره دیگر دست پیدا کنیم که به اندازه انسان ها پیشرفته نباشند، به شرایط مشابه بررسی زبان دلفین ها یا زنبور ها بر میخوریم. به نظر من آن ها هم از نظام ارتباطی استفاده میکنند اما شاید آنها از همان ساختار سلسه مراتبی و ارتباط انتزاعی انسان ها بهره نمیبرند.
چه شباهت هایی بین کار خودتان در زمینه زبان های «بیگانه» و شخصیت آدامز در فیلم وجود دارد؟
زبان شناسی صوری و مدلسازی گرامر رشتهی نسبتا جدیدی است و بسیاری از نظریه های زبان های انسانی ما بر اساس اطلاعات به دست آمده از زبان های بیشتر مطالعه شده مانند انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و آلمانی است.
اگر هدف ما این باشد که به یک تئوری عمومی زبان های انسانی برسیم باید به دستور زبان و خصوصیات «زبان های بیگانه» و زبان های کمتر مطالعه شده بپردازیم. من به روی زبان چوخ (Chuj) از زبان های قوم مایا که گویشوران کمی در گواتمالا دارد مطالعه میکنم و خصوصیت ساختاری آن زبان را بررسی میکنم تا بفهمم آیا نظریه کنونی نحو کاملا تفاوت زبان های مایایی را در بر میگیرد یا به اصلاحاتی نیاز دارد.
نکاتی زیادی وجود دارد که باید درباره اصول سازوکار این زبان ها کشف کرد اما با این وجود پیشرفت من نسبت به آدامز چشم گیر است. گویشوران بومی زیادی وجود دارند که به کارهای زبان شناسی در خانواده زبانی مایا مشغول هستند. بنابراین به نظر من نبود این شرایط کار او را سخت تر می کند.
آیا این فیلم تصویر خوبی از زبان شناسان به نمایش گذاشته است؟
به عقیده من در زمینه بازنمایی تجربیات مربوط به فعالیت های میدانی عملکرد خوبی داشتند. هنگامی که سران نظامی مرتبا به آدامز دستور می دادند: «عجله کن، ما همین الان باید این را بدانیم. مسئله بسیار اضطراری است، تو نمی توانی از اول همه چیز را شروع کنی.» و او در جواب می گفت: «نه، ما مجبوریم از ابتدا شروع کنیم، چون نمی توانیم هر طور که بخواهیم وارد یک مسئله فوق العاده پیچیده شویم. ممکن است سوتفاهمی به وجود بیاید و این کار عواقبی زیادی به دنبال دارد.» او خیلی خوب این مسئله را باز میکند. در علم ما قادر نخواهیم بود مستقیم به سمت پرسش نظری عظیمی برویم. باید اول بر پایه مسائل ساده تر جلو برویم.
آیا آنها را درباره فرآیند های علمی زبان شناسی نیز راهنمایی کردید؟
در یک فیلم دو ساعته هیچ کس انتظار ندارد جزئیات کشف کردن معنای پشت یک خط ناخوانا را مشاهده کند. تصویری که از تعاملات ایمی آدامز با موجودات فضایی میگیرید یک دانشمند خوب، سخت کوش و خسته از کار همیشگی است. تحلیلی از خود زبان یا فرایند گام به گام ارائه نشده است. بخش زیادی از راهنمایی های من به قسمت های جلوه های بصری داخل فیلم بر میگردد. هم چنین متن فیلم نامه را نیز چندین بار خواندم و در قسمت هایی که به مسائل زبان شناسی مربوط می شد، نظر دادم.
آیا قسمتی از فیلم بود که شما دوست داشتید برداشت متفاوتی از آن را ببینید؟
یک صحنه که حتی در پیش پرده تبلیغاتی فیلم نیز وجود دارد که فارست ویتکر وارد دفتر ایمی آدامز میشود و میگوید: «تو اولین نفری هستی که همه برای ترجمه به سراغ او میآیند.» داستان پشت این جمله از این قرار است که او در حال حاضر اختیارات نظامی رده بالایی به خاطر تجربه ترجمه فارسی دارد. فارسی زبانی است که میلیون ها نفر به آن حرف میزنند و یک زبان رسمی به حساب میآید. به همین ترتیب ارتش آمریکا مترجمان فارسی زیادی در اختیار دارد و دیگر به سراغ افراد آکادمیک نمیرود.
بسیاری از مردم دنیا در حقیقت نمی دانند که وظیفه زبان شناسان چیست یا این رشته درباره چیست. بنابراین بیشتر اوقات مردم به غلط تصور میکنند که ما مترجمان بسیار باارزشی هستیم. ما مترجم نیستیم، ما به ساختار زبان علاقه مندیم. او طوری رفتار می کند که آدامز مانند یک مترجم به نظر برسد. این کار او ممکن است کمی زبان شناسان را ناراحت کند اما به غیر از این همه چیز عالی است.
مطالعه زبان های بیگانه چه گونه به ما کمک می کند که درباره زبان های انسانی بیشتر بدانیم؟
ما میتوانیم نظریه های کنونی و پیش بینی هایی را بسنجیم که درباره زبان های کمتر مطالعه شده به دست میدهند. پیشرفت بسیار زیادی از این نظر داشته ایم. به این خاطر که بسیاری از این زبانها در حال انقراض هستند، احتیاج زیادی نیز به این کار داریم. حدودا چیزی بین ۶ هزار تا ۷ هزار زبان در سراسر جهان داریم، اما طبق برخی از تخمین های زده شده ۹۰ درصد آنها ممکن است تا پایان این قرن از بین بروند. درست مانند انقراض یک گونه جانوری و یا یک گیاه در زیست شناسی، ما نیز به همین مشکل در زبان شناسی بر می خوریم و یک تکه بسیار مهم از پازل کارکرد زبان های انسانی را از دست می دهیم.
آیا شما باز هم به مشاوره زبان شناسی در فیلم های دیگر علاقه مند هستید؟
بله، به محض اینکه یک زبان شناس دیگر بخواهد در فیلم دیگری نقش بازی کند، من دوست دارم که به آن ها کمک کنم. این اتفاق مرتبا رخ نمی دهد و به همین خاطر است که جامعه زبان شناسان بسیار از این جهت هیجان زده هستند. این فیلم زبان شناسی را به مرکز توجه میراند، اتفاقی که معمولا در بسیاری از فیلم های دیگر هالیوودی پیش نمیآید.