تعلیم و تربیت امروزه بیشتر به شکلی میان رشته ای و با تکیه بر مطالعات حوزه های مختلف زبان شناسی، تعلیم و تربیت، فلسفه، تاریخ، جامعه شناسی، مردم شناسی و حتی مطالعات شناختی، تحلیل گفتمان، جنسیتی و …. مورد بررسی قرار می گیرد. در دیدگاه های امروزی مطالعات تعلیم و تربیت، و بالاخص سواد، دیگر مفاهیم مختص این حوزه و قائم به ذات نیستند بلکه در روابط پیچیده انسانی و در جوامع، بافت ها، فرهنگ های مختلف مفهوم سازی و تبیین می شوند. برای مثال، مفهوم «سواد محلی» (local literacy) در تقابل با مفهوم سواد به عنوان یک پدیده متحدالشکل جهانی از جمله دستاوردهای این دیدگاه چندرشته ای است. در نتیجه چنین مطالعاتی، موضوع زبان، سواد و مردم نگاری بیش از پیش در هم تنیده شده اند و با به کارگیری بنیان های مختلف مطالعاتی و نظری سعی در روشن ساختن این پدیده دارند. از جمله بررسی مردم نگارانه روابط معلم و دانش آموزان در کلاس درس و در گفتمان بزرک اجتماعی و فرهنگی از جمله نمونه های بارز این دسته مطالعات هستند.
کتاب زبان، مردم نگاری و تعلیم و تربیت نیز در چنین گفتمانی ارائه شده است و می کوشد تا با ارائه و به کارگیری ریشه و بنیان های مطالعاتی این سه حوزه، رویکرد تلفیقی نوینی را در مطالعات جدید سواد حول محورهای زبان و مردم نگاری شکل دهد.
جایگاه «زبان» در تعلیم و تربیت در دهه های اخیر بسیار مورد توجه بوده است و مطالعات گسترده ای را در این حوزه شکل داده است، چرا که همواره نقش زبان در شگل دهی به سیستم های کنش و روابط انسانی بسیار مهم بوده است. اما مطالعه زبان و ارتباط آن در تعلیم و تربیت نیز تاریخچه ای مخصوص به خود دارد و در ابتدا حدودا از پنجاه سال پیش تنها متاثر از مطالعات زبان شناختی و روانشناختی شکل گرفته است.
در مقدمه این کتاب تحول مطالعات تعلیم و تربیت با ترتیب زمانی مرور شده اند. همگام با در نیمه اول قرن بیستم که علوم فیزیکی غالب بوده اند، در نتیجه روانشناسی پارادایم مطالعاتی غالب بود و تمرکز بر آمار، آزمون های روان سنجی و البته دیدگاه پوزیتیویسم روند رایج مطالعات را شکل داده بودند. مدل رفتارگرایی فرآیندهای زبان و نیز مدل ساختارگرایی زبان تا دهه ۱۹۳۰ جزو مدل های غالب یادگیری محسوب می شدند. ارائه نظریه اکتساب زبان توسط چامسکی تحول شگرفی را در مطالعات زبانشناختی ایجاد کرد. بر مبنای این نظریه، پارادایم دستور زبان جهانی (universal grammar) توسط چامسکی معرفی شد که متمرکز بود بر مطالعه تحولات گرامر در شکل های جهانی، و معتقد بود که زبان های سراسر دنیا علی رغم تفاوت های سطحی ظاهری، از ویژگی های عمیق ساختاری مشابهی برخوردارند.
بنابراین دهه ۱۹۶۰ را می توان سرآغاز توجه به مطالعات روابط انسانی دانست. دهه ۱۹۶۰ عصری بود که توجه به ارتباطات و روابط انسانی مطالعات جدیدی را خارج از محدوده های سنتی و قراردادی رفتار و ساختارگرایی شکل داد. این محدوده های جدید را می شد در سایه روابط اجتماعی و فرهنگی و روانشناختی درک کرد. در تحقیقات مرتبط با حوزه آموزش، این درک جدید، مطالعات مبتنی بر آمار و روان سنجی را به حاشیه راند و به غلبه رویکردهای به اصطلاح کیفی تحقیق منجر شد. دیدگاه های نوینی بر تعلیم و تربیت غالب شدند، مثل رابطه تعلیم و تربیت با فلسفه، جامعه شناسی، تاریخ، و سلطه روانشناسی بر آموزش را به چالش کشیدند. نظریه رویدادهای گفتاری دل هایمز و جوامع گفتاری هم نقشی تعیین کننده در شکل دهی به این روند داشتند و بدین ترتیب بود که گفتار و رویدادهای گفتاری تبدیل به واحدهای تحلیل شدند.
تا دهه ۱۹۶۰ میلادی، سواد تنها به مثابه ابزار مورد بررسی قرار می گیرفت. در دهه ۱۹۸۰، برایان استریت، مدل اتوماتیک سواد را در همان زمان برای پرداختن به مدل غالب سواد ارائه کرد. با ارائه مدل ایدئولوژیک و مطالعات نوین سواد، رابطه گفتمان های اجتماعی و اهمیت مطالعه مردم نگاری در حوزه مطالعات سواد بیش از پیش مورد تاکید قرار گرفت. هم مردم نگاران و هم محققان مطالعات جدید سواد، آراء و نظریات پییر بوردیو را به شکل گسترده ای به کار گرفتند. بنابراین، تعجب ندارد که بدانیم آراء و مفاهیم پیر بوردیو به شکل های مختلف و گسترده دستمایه تحلیل و مشاهده مطالعات سواد بوده اند.
این کتاب در سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات روتلج منتشر شده و در سه بخش و یازده فصل به رابطه میان مفاهیم بوردیو و مطالعات جدید سواد می پردازد:
بخش ۱ ایجاد پلی میان مطالعات جدید سواد و بوردیو- اصول
فصل ۱ مردم نگاری کلاس درس (دیوید بلوم)، فصل ۲ مطالعات جدید سواد (برایان استریت) به ترتیب اصول نظری مردم نگاری در کلاس و مطالعات جدید سواد را با ارائه مثال های متعددی مطالعاتی ارائه می دهند. مایکل گرنفل در فصل ۳ با عنوان بوردیو، زبان و تعلیم و تربیت، مبانی نظری رویکرد بوردیو را نسبت به مسئله زبان و تعلیم و تربیت شرح می دهد. همانطور که می دانیم بوردیو به شکلی گسترده در این حوزه مطالعه کرده است و فصل سه، مفاهیم و اصول کلیدی مطالعات بوردیو را ارائه می دهد.
بخش ۲ زبان، مردم نگاری و تعلیم و تربیت- مطالعات عملی
این بخش، و در خلال فصل های مختلف مطالعات مردم نگاری با شرح و تفضیل بیشتر معرفی می شوند. فصل ۵ نامه: یادگیری از قدرتمندسازی از طریق آموزش به شیوه پژوهش مردم نگارانه (برایان استریت)، فصل ۶ دیدن با نگاهی متفاوت (کیت پال)، فصل ۷ انگلیسی مصنوعی (جنیفر روسل)، فصل ۸ «تمام موسیقی جاز»: خواندن در کلاس درس به عنوان یک کنش بینامتنی (دیوید بلوم و آیانا براون) مطالعات مردم نگارانه زبان در محیط های آموزشی و با تاکید بر مفاهیم بوردیو معرفی می شوند.
بخش ۳ فعالیت در نقاط مشترک- در نظریه و عمل
بخش سه، متشکل از فصل ۹ مطالعات جدید سواد و بوردیو: کار در تقاطع نظریه و فعالیت (چریل هاردی)، فصل ۱۰ تلفیق آینده: برودیو، مردم نگاری و مطالعات جدید سواد (مایکل گرنفل) و فصل ۱۱ نتیجه گیری تلفیقی از بخش اول و دوم است. بدان معنی که باز هم مطالعات مختلف با تاکیدبر اصول و مبانی نظری که در بخش اول و دوم معرفی شده اند، ارائه می شوند.
نویسندگان این کتاب معتقدند که کتاب حاضر مخاطبان مختلفی دارد و افراد می توانند به شیوه های مختلف آن را مورد استفاده قرار دهند. آن هایی که در حوزه مطالعات جدید سواد فعالیت دارند، می توانند از بخش دوم کتاب آغاز کرده و با بخش سوم به پایان برسانند. در عوض افرادی که به ارتباط مفاهیم بوردیو و ارتباط آن با مطالعات سواد علاقه مندند باید حتما بخش اول کتاب را به دقت بخوانند.
با این حال، سواد امروزه یک مفهوم متکثر است، بدنه جامعی از انواع سواد با تمرکز بر خواندن و نوشتن ایجاد شده است؛ مثل سواد رسانه ای، سواد احساسی، سواد زیبایی شناختی، سواد کامپیوتری، سواد فرهنگی و سواد فیزیکی. با این حال، نویسندگان این کتاب معتقدند که «مردم نگاری زبان در کلاس درس» یک رویکرد در حال توسعه است که سواد را جدای مفهوم سازی های پیشین در یک معنای بسیار گسترده ترش به کار می گیرد و بنابراین در یک چارچوب ساخت اجتماعی، سواد را به شیوه هایی غنی تر از گذشته تبیین می کند