انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

روند بسته شدن جامعه ی فرانسه به روی مهاجران

لوموند برگردان: آریا نوری

اگر بیش از هر چیز به مسیری که پناه‌جویان برای رسیدن به کشور ما طی می‌کنند نگاه کنیم، خیر، دید من مثبت است. تحقیقات ما به‌خوبی این مسئله را نشان می‌دهد که نسل قبلی مهاجران مشکلی با جامعه‌ی فرانسه نداشته‌اند. اما آنچه بیش از هر چیز من را نگران می‌کند، نسل جدید مهاجران و رابطه‌ی آن‌ها با جامعه‌ی فرانسه است.

 

نظر شما در مورد ظرفیت جامعه‌ی فرانسه در پذیرش مهاجران چیست؟ آیا با دیدی منفی به آن نگاه می‌کنید؟
اگر بیش از هر چیز به مسیری که پناه‌جویان برای رسیدن به کشور ما طی می‌کنند نگاه کنیم، خیر، دید من مثبت است. تحقیقات ما به‌خوبی این مسئله را نشان می‌دهد که نسل قبلی مهاجران مشکلی با جامعه‌ی فرانسه نداشته‌اند. اما آنچه بیش از هر چیز من را نگران می‌کند، نسل جدید مهاجران و رابطه‌ی آن‌ها با جامعه‌ی فرانسه است. جامعه‌ای که هرروز بسته‌تر می‌شود. مهاجران به‌خوبی این بسته شدن را حس می‌کنند و همین هم مانعی بر سر راهشان است. مانعی که بعضاً سبب می‌شود خود را جدا از جامعه‌ی فرانسه حس کنند. جامعه‌ی فرانسه با این امر آشنا شده که فرانسه‌ی امروزی دیگر کشوری چند فرهنگی است. البته همین مسئله نیز دقیقه سبب شکل‌گیری ترس و نوعی دید منفی بین مردم شده است. البته توجه داشته باشید که مطبوعات هم در شکل‌گیری این دید منفی نقش آشکاری ایفا می‌کنند که نباید از آن غافل شد.

نظر شما در مورد اظهارات سیاستمداران در این مورد چیست؟

بحث در موردپذیرش مهاجران در جامعه‌ی فرانسه همیشه چالش‌برانگیز بوده است. در دهه‌ی ۷۰ میلادی، این‌طور به مردم گفته می‌شد که مهاجران برای مدتی در فرانسه باقی می‌مانند و سپس کشور را ترک می‌کنند. در شرایطی که در همان زمان هم در کشور ساکن شده و در حال ریشه دوانی در آن بودند. در آغاز دهه‌ی ۸۰ میلادی رجل سیاسی کشور تا حدی نسبت به مسئله آگاهی پیداکرده و صحبت از حقوق برابر و جامعه‌ای چند فرهنگی به میان آوردند. ظهور و رشد جبهه‌ی ملی اما بازهم ورق را برگرداند. در سال ۱۹۸۹ میلادی، شورای عالی پذیرش[۱] تأسیس شد تا به شکلی اصولی به بررسی وضعیت مهاجران و پذیرش ایشان در جامعه بپردازد. ولی این شورا هم تنها برای چند سال به‌صورت مؤثر به عملکرد خود ادامه داد و پس آن سیاستمداران برای جلب رضایت رای دهندگان، بازهم روی آوردند به سیاست‌های تحمیلی نسبت به مهاجران؛ یعنی تحمیل فرهنگ و رسوم فرانسه به آن‌ها.

چه‌کاری باید در آن زمان صورت می‌گرفت که نگرفت؟

سیاستمداران کشور موظف بودند از همان آغاز دهه‌ی ۷۰ میلادی، جامعه‌ی فرانسه را به سمت پذیرش فرهنگ‌های گوناگون هدایت کنند و مسئله‌ی تفاوت و تنوع فرهنگی را در جامعه جا بیاندازند. این کار تنها جواب منطقی به ترس جامعه محسوب می‌شد. ولی این کار را نکردند و بیشتر ترجمه دادند از سیاست انکار واقعیت بهره ببرند.

آیا این خطر وجود ندارد که جامعه به سمتی پیش برود که آفریقایی تبارها به شهروندانی درجه دوم تبدیل شوند؟! مثل وضعیت سیاه‌پوستان در آمریکا؟
وضعیت فرانسه و آمریکا در این مورد اصلاً قابل‌مقایسه نیست، حتی باوجودآنکه شباهت‌های کوچکی هم ممکن است وجود داشته باشد. این امر درست است که ورود اروپاییان به ایالات‌متحده و پذیرش ایشان در جامعه، به‌واسطه‌ی سقوط و تنزل اجتماعی سیاه‌پوستان صورت گرفت.

در مورد فرانسه اما امروزه نمی‌توان با قطعیت گفت که پذیرش الجزایری‌ها در جامعه نیازمند زمان بیشتری نسبت به پذیرش مهاجران اروپایی در فاصله‌ی دو جنگ جهانی است. علاوه بر این نمی‌توان مسئله را این‌گونه عنوان کرد که جامعه کاملاً خود را به روی مهاجران جدید بسته و مانع از ورود ایشان می‌شود؛ اما آنچه می‌توان با قطعیت از آن سخن گفت و تحقیقات هم به‌خوبی نشان داده‌اند، این است که هیچ‌گاه رفتاری که با یک مهاجر می‌شود مثل رفتاری نیست که با یک فرانسوی صورت می‌گیرد. برای مثال مهاجران الجزایری را در نظر داشته باشید. تشدید جنگ داخلی الجزایر نه‌تنها باعث نشد رفتار فرانسوی‌ها نسبت به مهاجرانی که از این کشور می‌آمدند بهتر شود، بلکه وضعیت آن‌ها را بدتر هم کرد. برای مثال در صنعت اتومبیل، پایه‌ی حقوقی مهاجران ایتالیایی، بیشتر از الجزایری‌ها بود.

آیا با استناد به تاریخ می‌توان تخمین زد که چند نسل طول می‌کشد تا جمعیت مهاجر در یک کشور پذیرفته شود؟
الگوی خاصی از این مورد در دست ما نیست. جنگی که در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ اروپا را درنوردید، مکانیسم پذیرش مهاجر را به‌کلی تغییر داد. مکانیسمی که اواخر قرن نوزدهم شکل‌گرفته بود. در این مورد درواقع می‌توان صحبت از دوران پیش و پس از جنگ به میان آورد. الگوی پذیرش مهاجر در فرانسه که این‌همه از آن صحبت می‌شود، درواقع هیچ‌گاه برای مدتی طولانی و در زمان صلح محک زده نشده است. همین امر نیز باعث می‌شود این فرضیه که جامعه قبلاً به‌خوبی پذیرای مهاجران بوده ولی الآن نیست، خیلی درست نباشد.
لوموند، نهم ژانویه ی ۲۰۱۶

صفحه ی لوموند در انسان شناسی و فرهنگ:

http://www.anthropology.ir/cooperation/936

[۱] Haut Conseil à l’intégration

مصاحبه‌ای با پاتریک سیمون، جامعه‌شناس و مردم‌شناس. فرانسوی