روایتی از دروازهای که به روی مغولها باز نشد / روزهای اوج مغلواک
عکس: مهدی معتمد
نوشتههای مرتبط
قدیمیهای محل هنوز یادشان هست که کاروانهای شتر باید نفری ده شاهی میدادند تا از دروازه همدان وارد «مغلواک» شوند و از کوچههای محله برسند به کاروانسرایی در «مولوی»؛ مولوی که آن روزها رودی در آن جاری بوده و بعدها مسیر همان رود به سمت «رودخانه بازار» منحرف شدهاست. از جلوی ترهبار که قبلاً دروازه شهر آنجا واقع بود، مسیر کاروان شتر را دنبال میکنم و در کوچهپسکوچهها، پای هر خاطرهای از اهالی محل گم میشوم. سراپا گوشم برای شنیدن از محلهای که این روزها آرام و دنج است؛ اما درگذر تاریخ پستی و بلندیهای زیادی به خود دیدهاست. اگر دقت کنی هنوز هم میشود صدای زنگ شترها را در سکوت محله شنید.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید