عکس ها از : مسعود خلج زاده
تخته سلیمان قلعه ای بر فراز کوهی کم ارتفاع است با قدمتی طولانی. درون قلعه بقایای ازآتشکده ای بزرگ ، محل صرف غذای سلاطین و در کنار آن صرف غذای عوام وجود دارد . فضاهایی بزرگ درقلعه به امور ماورالطبیعه اختصاص داده شده است. ( البته حدس زده می شود) در ورودی قلعه دریاچه وسیع و زیبایی با عمق نامعلوم قرار دارد . درواقع ، تا به حال هیچ مرجعی نتوانسته است عمق دریاچه را تخمین بزند .کنار دریاچه تابلویی نصب شده که هشدار می دهد : شنا در دریاچه ممنوع است و منجر به مرگ خواهدشد. در چندسال اخیر حدود چهار نفر به تابلو بی توجهی کرده و وارد دریاچه شده اند. هیچ کدام از آن ها باز نگشته اند . حتی جسدشان یافت نشده است . مردم محلی اعتقاد دارند که حضرت سلیمان در این نقطه عصای خود را به زمین کوبیده چشمه ای جوشیده و دریاچه را پدید آورده است. قطعاً چشمه ای در زیردریاچه قرار دارد زیرا که از دو سوی کوه و از دریاچه دو جوی پر آب و زلال همیشه به پایین سرازیر است و همچنین مردم محلی اعتقاد دارند گلی در زیر دریاچه وجود دارد او انسان هایی را که وارد آب می شوند می بلعد. آنها همچنین ادعا می کنند هر سنگی درون دریاچه می اندازند بزرگ شده ؛ بالا می آید. بنا به گفته ی جیمز فریزر این داستان تلاشی برای توضیح و تبیین جهان در اندیشه ی انسان ابتدایی است. او ناتوانی اش را در فهم جهان با این روایت ها توجیه کند. ممکن است جور دیگری بتوان به موضوع نگاه کرد. آن چنان که «میرچاد الیاده »درکتاب « چشم اندازهای اسطوره» تعریف خود از اسطوره را چنین بیان می کند:
نوشتههای مرتبط
«اسطوره یک داستان مقدس را حکایت می کند ؛ حادثه ای را روایت می کند که در زمان های نخستین، در زمان های افسانه ای «سرآغاز» رخ داده است به عبارت دیگر ، اسطوره حکایت می کند که چگونه به برکت اعمال موجودات خارق العاده واقعیت به هستی در می آید ، چه واقعیت کاملی چون کیهان و چه بخشی جزیی ازآن واقعیت همچون یک جزیره ، یک نوع گیاهی ، یک رفتار انسانی، یا یک نهاد .بنابراین اسطوره همواره حکایتی است از یک «آفرینش » . چگونه یک چیز به وجود آمده و هستی خود را آغاز کرده است. اسطوره تنها از چیزی سخن می گوید که در واقعیت اتفاق افتاده باشد از چیزی که به گونه ای کامل تظاهر یافته باشد. شخصیت های اسطوره موجوداتی خارق العاده هستند. آن ها شناخته شده اند ؛ زیرا در زمان های پرشکوه «سرآغازها» دست به اعمالی خاص زده اند .بنابراین اسطوره ها فعالیت آفرینندگی خود و تقدس (و یا دست کم «خارق العاده» بودن) اعمال خود را به نمایش می گذارند. در یک کلام، اسطوره ها یورش های متفاوت و گاه دراماتیک امرقدسی (یا امر «خارق العاده» ) را در جهان توصیف می کنند. چنین یورش قدسی است که در واقعیت ، جهان را به گونه ای که امروز می بینیم به وجود می آورد. از این هم بیشتر پس از دخالت موجودات «خارق العاده» است که انسان به موجود کنونی ؛ یعنی موجودی فانی تا جنسیت دار ، و فرهنگی بدل شده است. (ص ۴۲۷ فکوهی)
داستان حضرت سلیمان و خلق یک دریاچه که هستی خود را آغاز کرده است.ماجرا در دوران دوری اتفاق افتاده در دوران «سر آغازها»
عکس ها روایتگر تخته سلیمان در استان کردستان در نزدیکی شهر تکاب و خانه ها ی روستای حسن آباد است که در مجاورت آن قرار دارد .
منبع
فکوهی ، ناصر / تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی / تهران : نشر نی ، ۱۳۸۳