دی ماه، چهارمین سالگرد ترور یکی از شجاعترین روزنامه نگاران عصر ماست: هراند دینکِ ارمنی، سردبیر نشریه آگوسِ ترکیه. نظام قضایی ترکیه در این چهار سال نتوانسته است قاتل او و آمرین این جنایت را محاکمه کند، در عوض فرزندان و وکلای او برای پیگیری مسئله تحت فشار قرار گرفته و به زندان محکوم شده اند.
۲۹ دی ماه، چهارمین سالگرد ترور یکی از شجاعترین روزنامهنگاران عصر ماست: هراند دینکِ ارمنی، سردبیر نشریه آگوسِ ترکیه. نظام قضایی ترکیه در این چهار سال نتوانسته است قاتل او و آمرین این جنایت را محاکمه کند، در عوض فرزندان و وکلای او برای پیگیری مسئله تحت فشار قرار گرفته و به زندان محکوم شده اند.امّا هراند دینک که بود و درباره مسائل ارامنه و مسئله قتل عام آنها در دولت عثمانی در اوائل سده بیستم، چگونه میاندیشید؟
نوشتههای مرتبط
امروز سخن رایج در این زمینه، ضرورت شناسایی قتل عام ارامنه در پارلمانهای کشورهای غربی و مهمتر از همه درکنگره ایالات متحده است. کوشش همه احزاب سیاسی ملّیگرا، حزب داشناکسوتیون، آنکا، بازوی لابییستی آن در ایالات متحده و دفاتر ”های داد“ در کشورهای مختلف جهان، بسیج همه نیروها برای به سرانجام رساندن این هدف است. در این راهبرد قرار است دولت ترکیه تحت فشار کشورهای غربی به عمل نسلکشی در اوائل سده بیستم اعتراف کند. غافل از اینکه شناساییای که تحت فشار خارجی انجام گرفته باشد نه شناسایی واقعی و از سر باور، بلکه عملی است از سر اجبار، که مانند هر عمل اجباری دیگری در نخستین فرصتی که برای کتمانش دست دهد، به ضد خود بدل خواهد شد. قتل هراند دینک هم شاهدی بر این مدعا تلقی میشود که دولت ترکیه قابلیت شناسایی قتل عام را ندارد و تنها از راه فشار خارجی میتوان او را به این کار واداشت. و دینک چنان معرفی میشود که گویی خود نیز یکی از پیروان راهبرد شناسایی قتل عام ارامنه در پارلمانهای غربی بود.
متن مقالات، مصاحبهها و سخنرانیهای دینک چاپ شده است. حتی مطبوعات همان گروههای ملّیگرا هم اینها را چاپ میکنند. امّا در روزنامهنگاری چه بسا عنوانها و شعارها مهمتر از متن اصلی هستند. دینک شهید ۱۵۰۰۰۰۱- م نسلکشی ارامنه دانسته میشود. در این شعار معانی بسیاری نهفته است. اینکه قتل او ادامه نسلکشی ارامنه در نود سال پیش بود. اینکه دولت امروز ترکیه با دولتی که نسلکشی صدها هزار تن از ارامنه را سازمان داد تفاوت ماهوی ندارد. در حالی که واقعیت این است که دینک را دولت ترکیه به قتل نرسانده است، هرچند این دولت اراده و توانایی مجازات قاتلین او را ندارد. این شعار به طور غیر مستقیم میگوید که راه دینک، راه تعامل با جامعه ترکیه، به بن بست میرسد.
امّا راه دینک کدام بود؟ او در نوشته های خود و در عملش هوادار چه رویکری به مسئله شناسایی قتل عام بود؟
نخست اینکه او آشکارا گفته است که مسئله اصلی شناسایی قتل عام ارامنه توسط کشورهای دیگر نیست. این جامعه ترکیه است که باید با تلاش روشنفکران خود به آگاهی درستی درباره تاریخ خود برسد و با اتفاقی که در گذشتهاش افتاده است روبه رو شود.
دوّم اینکه دینک فعالی است اجتماعی در جامعه ترکیه. برای او مسئله شناسایی قتل عام ارامنه و حقوق اقلیتهای قومی (از جمله ارامنه) در این کشور جزئی از جنبش دموکراسیخواهی این کشور است. او بر خلاف نظر رایج در میان احزاب ملّیگرای دیاسپورا، که مشارکت در سیاست و فعالیتهای اجتماعی جامعه بزرگ را از زاویه حفظ هویت قومی خود زیانآور میدانند، خود و جامعه ارامنه کشورش را جدا از مسائل عمومی ترکیه نمیدانست و در تحولات جامعه خود مشارکت میکرد.
او درباره مسائل ارامنه با ترکها سخن میگفت. نشریه خود آگوس را به ترکی در میآورد. حقیقتاً اگر او به ارمنی مینوشت و تنها با ارامنه سخن میگفت، آیا بعد از ترورش اصلاً کسی او را میشناخت که هزاران نفر شعار ”ما دینک هستیم“ سر دهند. او در میان روشنفکران ترکیه محبوب بود و این محبوبیت از دوستیهای و همراهیهای سالیان دراز میآمد.
او نه تنها با پیوستن ترکیه و ارمنستان را به اتحادیه اروپا موافق بود، بلکه آن را بسیار مهم میدانست، هرچند واقعبینانه میدانست که این اتفاق به سادگی روی نخواهد داد. به گمان او دولتهای اروپایی خود در نسلکشی ارامنه گناهکارند و برای جبران گناهشان باید عضویت ارمنستان در اتحادیه اروپا موافقت کنند.
روش دینک از دید ملّیگرایی ارمنی پذیرفتنی نیست. روش عام ملّیگرایی ارمنی عبارت است از انزوای جامعه ارامنه از جامعه بزرگ و الویت دادن مسائل ارامنه به مسائل جامعهای است که در آن زندگی میکنند، نه پیوند دادن مسئله جامعه ارامنه با مسائل عمومی کشور. البته میتوان این پرسش را مطرح کرد که در هر جامعهای باید این مسئله را با توجه به شرایط همان جامعه حل کرد و راه دینک و مشارکتش در مسائل سیاسی و اجتماعی ترکیه، نسخهای نیست که بتوان برای همه جوامع پیچید. این درست، امّا برای این کار باید نخست تصویر روشنی از راه دینک ترسیم نمود، نه اینکه او را هم ناسیونالیستی از قماش ناسیونالیستهای دیگر معرفی کرد.
دینک در زمان حیات خود از دو سو تحت فشار بود. از سوی ناسیونالیستهای ترک که فعالیتهای او و سخن گفتنش را درباره کشتار ارامنه بر نمیتابیدند و از سوی ناسیونالیستهای ارمنی که روش او را با برنامههای خود هماهنگ نمییافتند و گاه حتی او را عامل حکومت ترکیه میخواندند.
برای آشنایی بیشتر با هراند دینک میتوانید به شماره ۳۹ فصلنامه پیمان (بهار ۱۳۸۶) مراجعه کنید. مطالب این شماره در نشانی اینترنتی زیر قابل دسترسی است:
http://www.paymanonline.com/archive.aspx?page=2
زندگی هراند دینک در یک نگاه
• در ۱۵ سپتامبر۱۹۵۴ میلادی در شهر مالاتیای ترکیه در خانوادهای بیچیز به دنیا آمد.
• خانواده دینک در سال۱۹۶۱ به استانبول مهاجرت کردند. به دنبال جدایی پدر و مادر و آواره شدن هراند و دو برادرش در خیابانهای استانبول، کارشان به مرکز کودکان بیسرپرستِ گِدیک پاشا وابسته به کلیسای پروتستان ارمنی انجامید.
• هراند تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه شبانهروزی ارمنی سورپ خاچ به اتمام رساند و سپس در دانشکده علوم دانشگاه استانبول در رشته جانورشناسی مشغول به تحصیل شد. در بیست سالگی، با دختری به نام راکل که از دوران کودکی در همان مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست با او آشنا شده بود ازدواج کرد.
• پس از تمام شدن درسش در رشته جانورشناسی، در رشته فلسفه دانشگاه استانبول مشغول به تحصیل شد. در این دوران بود که به مسائل سیاسی نیز علاقهمند و وارد حزب کمونیست ترکیه (مارکسیست- لنینیست) شد.
• در دوران تحصیل فلسفه در دانشگاه، فعالیتهای اجتماعی خود را نیز در میان جامعه ارمنیان استانبول آغاز کرد. در مقام مسؤول مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست ارمنی مشغول به کار شد و دوران سربازی خود را نیز در هنگ پیادهنظام دنیزلی در ارتش ترکیه به پایان رساند.
• از سال ۱۹۹۰ نگارش مقالات سیاسی و اجتماعی را در روزنامه مارمارا شروع کرد و در۱۹۹۶ م. به کمک چند تن از دوستانش و حمایتهای پاتریارک وقت، نشریه آگوس را تأسیس کرد.
• در سال ۲۰۰۵ مفتخر به دریافت نشان تقدیری از جامعه حقوق بشر ترکیه شد و یک سال بعد، به خاطر تلاش در راه تحقق آزادی عقیده و بیان، نشان روزنامهنگار شجاع را مجله آلمانی اشترن دریافت کرد.
• او برای مطرح کردن اندیشه هایش در مورد کشتار دستهجمعی ارمنیان در ۱۹۱۵، سه بار بر اساس ماده ۳۰۱ قوانین ترکیه، که هرگونه توهین به هویت ترک را ممنوع میسازد، مورد محکومیت قرار گرفت. در هفتم اکتبر ۲۰۰۵، بر اساس رأی دادگاه قضایی شیشلی به شش ماه حبس محکوم شد.
• در ۱۹ ژانویه ۲۰۰۷، جلوی دفتر روزنامه آگوس از پشت سر مورد اصابت سه گلوله در ناحیه سر و گردن قرار گرفت و در دم جان سپرد.
• سه روز بعد پیکر او در میان صدها هزار نفر پس از طی مسافتی هشت کیلومتری و پس از انجام مراسم مذهبی، در قبرستان متعلق به ارمنیان استانبول به خاک سپرده شد. جمعیت انبوهی از شهروندان ارمنی و ترک استانبول که پیکر او را همراهی میکردند در سکوت کامل حرکت و تنها اعلانهای کوچکی را حمل میکردند که بر روی آنها نوشته شده بود: ما همه ارمنی هستیم. ما همه هراند دینک هستیم.