تهران- ایرنا- کارشناسان دو حوزه جامعهشناسی و محیطزیست معتقدند تخریبهای زیستمحیطی محدود به این حوزه نخواهد ماند و به آسیبهای اجتماعی، سیاسی و اقتصاد منجر میشود.
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات عصر یکشنبه (هشتم دی) میزبان صد و هفتاد و هفتمین نشست انسانشناسی و فرهنگ بود. در ابتدای این نشست فیلم مستند کارون اثر محمد احسانی به نمایش درآمد. این مستند ضمن آنکه پیشینۀ تمدنی و فرهنگی رودخانه تاریخی کارون را بررسی میکند به بررسی مشکلات زیست محیطی آن میپردازد. این فیلم که با پژوهشی مهم درباره مشکلات زیست محیطی مسیر گذار رود کارون و به ویژه خوزستان همراه است، نگاهی زیبا و شاعرانه به رابطه فرهنگی عمیق مردم این منطقه و رودخانه دارد، بهخوبی با تماشاگران رابطه برقرار می کند و بحران زیست محیطی را نشان می دهد. فیلم کارون تاکنون برنده جوایز متعددی از جشنواره های داخلی و خارجی شده است.
نوشتههای مرتبط
هورالعظیم؛ قصه نابودی نخلها و شوری آبها
پس از نمایش فیلم، محمد درویش، کنشگر و پژوهشگر محیط زیست، روزنامه نگار و کویرشناس، ضمن توضیح نکاتی در ارتباط با مستند کارون، گفت: کارون پرآبترین، مهمترین و مشهورترین رودخانه ایران است. تنها رودخانه ای که در آن کشتیرانی می شده؛ اما متاسفانه تا پیش از این فیلم، کار چندانی به صورت تصویری بر این رودخانه و مسائل آن انجام نشده است. در حالیکه سینما می تواند بر رفتارهای مردم و تصمیمهای مسئولان در زمینه محیط زیست بسیار تأثیرگذار باشد؛ اما رودخانه ای که یازده برابر زاینده رود آوردِ آب دارد، امروز به چنین ضعیت سختی گرفتار شده است.
باید توجه داشت و از ابتدای فیلم نیز مشاهده می کنیم چه رابطه فرهنگی محلی عمیقی میان مردم بومی با این رودخانه وجود دارد و چگونه کارگردان با تمثیلی که در قالب یک مراسم ازدواج در آغاز مسیر رودخانه تصویر می کند در طول مسیر و همانطور که رودخانه به انتها می رسد، نشان می دهد سبک زندگی نیز تغییر یافته و زیر و رو شدن سرنوشت رودخانه با تغییر سرنوشت آن زوج همراه است؛ به صورتی که زوج زندگی شان تغییر یافته و در انتها فیلم با نوحه خوانی موسیقی دان به انتهای رودخانه نیز می رسد. می بینیم چطور در هورالعظیم صدها هزار نخل نابود شده و آبها شور و بیحاصل شده و آبزیان بی شماری از میان رفته اند.
وی افزود: طنز تلخی نیز در فیلم هست که نشان می دهد مسئول کارخانه نیشکر از بالاترین فناوری های تصفیه آب صحبت می کند اما بلافاصله وضعیت آلوده و هولناک آب را می بینیم. او می گوید که سه هزار اشتغال ایجاد کرده اند اما نمی گوید صدها هزار اشتغال نیز از بین رفته است. زاد و ولد به شدت کاهش یافته و مهاجرت از خوزستان به مناطق دیگر افزایش یافته است. بنابر آمار، ده هزار معلم استان را ترک کرده اند و ده هزار نفر دیگر نیز متقاضی ترک استان هستند. یعنی استانی که قاعدتا باید بهترین وضعیت را می داشت، امروز سخت ترین شرایط را چه در کشاورزی و چه در صنایع دیگر و انرژی دارد و برغم منطقه آزاد اروند رود و امکانات زیادی که در آن برای مردم وجود دارد، می بینیم که ۹۵ درصد مردم تمایل به مهاجرت از آن را دارند.
درویش تصریح کرد: در این میان بیشترین ضربه به هورالعظیم وارد شده است. البته صدمه خوردن این پهنه هورالعظیم از دوران نظام گذشته در عراق شروع شده بود، ولی ما با ایجاد پنج حوضچه به آن زیان رساندهایم و این کار با هدف کاهش بهای تولید نفت انجام شده ولی قرار بود در برابرش کمکهای زیست محیطی انجام بگیرد که کاری نشده است. هورالعظیم هم نقش مهمی برای کاهش حرارت هوا داشته و در افزایش آبزیان و اقتصاد ناشی از آن. افزون بر این، نابخردیهای مدیریتی سبب بالا گرفتن احساسات قومگرایانه ضد مرکز نیز شده است.
بحران های محیطزیستی بالاترین خطر برای مردم را دارند
این فعال محیط زیست خاطرنشان کرد: جای آن دارد که از اسکندر فیروز یاد کنیم که نقش بزرگی در ثبت تالابهای ایران ایفا کرد اما حتی او نیز در زمان رژیم گذشته درباره هورالعظیم سکوت کرد. از دوران پیش از انقلاب درباره این منطقه حساسیت وجود داشته است و به همین دلیل حتی در آن دوران منطقه هورالعظیم ثبت جهانی نشد و همین عاملی شده که هورالعظیم تخریب شود و هنوز کاری برای جلوگیری از تخریب آن نکرده ایم. همه سازمان های دولتی از محیط زیست تا وزارت نیرو، فرمانداری و غیره در ایجاد این امر کمابیش مسئولیت دارند. این وضعیت به آلودگی هوا نیز دامن زده است کمااینکه همین دیروز در کل خوزستان عدد شاخص آلودگی هوا فقط در سه شهر زیر ۱۰۰ بود و در اهواز به ۴۰۰ رسیده بود. در حال حاضر نیز اراده ای برای جلوگیری از این وضعیت نمی بینیم.
اما آنچه در فیلم کارون می بینیم تنها بخشی کوچک از بلا و مصیبت بزرگی است که بر سر محیط زیست ایران می آید. در این حالت بی تفاوتی بزرگی بین مسئولان و مردم وجود دارد. از مصائب زیست محیطی نشت زمین است که می خواهم بر آن تاکید کنم؛ زیرا یکی از فاجعه بارترین مشکلات زیست محیطی است که امروز در جهان حتی اگر به میزان چند میلی متر برسد، خطرناک اعلام می شود این درحالی است که امروز در جنوب غربی تهران شاهد نشست ۳۵ یا ۳۶ سانتی متری در سال هستیم. این فاجعه برای ترمیم به ۵۰ تا ۷۰ هزار سال زمان نیاز دارد. بحرانهای زیستمحیطی بالاترین خطر را برای مردم دارند اما با بالاترین میزان بی تفاوتی یا با سکوتی تعمدی در این زمینه روبرو هستیم. بحران خاک در سرزمین ما حتی از بحران آب جدی تر است. در ایران فرسایش خاک ۸ برابر جهان است.
درویش گفت: در زمینه بحران آب، مثال ارومیه گویاست، افزایش قابل توجه میزان زمینهای کشاورزی و افزایش شدید تعداد سدها عملا دریاچه ارومیه را به طرف خشک شدن برد و بحران بزرگی را ایجاد کرد. با خشک شدن منابع زیرزمینی دریاچه ها و ذخایر آبی به مراتب بزرگتر از دریاچه های روی زمین، از بین می روند. تمام این موارد عمدتا به محیط زیست محدود نشده و همگی به آسیبهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی منجر خواهد شد. تخریب محیط زیست هر چه بیشتر باعث می شود بسیاری مردم دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشند و این امر خطرناک است و شرایط بحرانی سیاسی – اجتماعی را به وجود می آورد. مهاجرت کشاورزان به شهرها در همه کشورهای منطقه، سرچشمه تنش ها و مشکلات زیادی است. برای مثال در خاورمیانه و کشورهای عراق و سوریه همین کشاورزان فقیر بودند که به تروریست های داعشی تبدیل شدند.
وی افزود: از این رو این (محیط زیست) حوزهای است که ما به ویژه در دانشگاه ها و میان روشنفکرانمان باید بسیار به آن توجه شود باشد اما متاسفانه حتی در دانشگاههای ما درباره این مسائل کمتر به این روابط و پیوندهای آسیب شناسی میان محیط زیست و سایر مشکلات توجه کرده اند؛ متاسفانه این بی تفاوتی را نه فقط از طرف مردم بلکه از سوی مسئولان و حتی مسئولان محیط زیست می بینیم که برای نمونه کاهش و از میان رفتن گونه های جانوری را بی اهمیت در نظر می گیرند در حالیکه اینها شاخص نابودی محیط زیست است و این خود منجر به از میان رفتن منابع مالی ما می شود که برای معالجه و درمان بیماری های ناشی از تخریب محیط زیست باید ده ها و بلکه صدها برابر هزینه کنیم.
روشنفکران و دانشگاهیان با بیمسئولیتی هیزمبیار آتش تخریب محیطزیست هستند
درویش در انتها تاکید کرد: روشنفکران و دانشگاهیان ما با ناآگاهی، بی مسئولیتی و نداشتن مدیریت در شناخت، هیزمبیار آتشی هستند که تخریب محیط زیست را همراه دارد. این بیمدیریتی و بیمسئولیتی را ما به طور مثال در حمایت بسیاری از آنها از پرونده های انتقال آب از یک منطقه به منطقه ای دیگر می بینیم. دانشمندان و مهندسانی که از طرح های عمرانی و ساخت و سازی پشتیبانی می کنند که بدون توجه به پیامدهای زیست محیطی و صرفا در بالابردن ساخت های مادی تصور می کنند که پیشرفت کرده اند. اما این پیشرفت نیست و به همین دلیل نیز ما در ایران با این موج تمایل به مهاجرت روبرو هستیم. در حالی که به جای فکر کردن به مهاجرت باید به فکر ساختن و آبادانی این کشور باشیم. نیاز داریم که به تعلق به این پهنه فکر کنیم و به بهتر کردن آن بیندیشیم، ولو آنکه کارهای کوچکی انجام دهیم.
در بسیاری موارد امروز در کشور ما با ابتکارهای مدنی کوچک ولی موثری سروکار داریم و این اراده مثبت وجود دارد. کسانی که ابتکاراتی در بازیافت، کشت و زراعت، استفاده از فناوری های سنتی مبارزه با شکار و حفاظت از جانوران دارند. بنابراین در نتیجه گیری صحبت هایم می خواهم بگویم امید باید مهم ترین هدف ما باشد و بدانیم در هر شرایطی جای امید هست. چاره ما شاید بازگشت به ریشه ها باشد: ما از غرب عقب نیستیم، بلکه شاید از گذشته و فرزانگی نیاکان خودمان در مدیریت سرزمین عقب افتادهایم.
پس از سخنرانی درویش، حاضران سوالات خود را از احسانی، درویش و ناصر فکوهی استاد دانشگاه و رئیس موسسه انسان شناسی و فرهنگ پرسیدند. نشستهای انسان شناسی و فرهنگ یکشنبههای هر هفته (ساعت ۱۶ تا ۱۹) در محل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار میشود.