بهمن ایزدی
ماهنامه سفر شماره ۵۶
نوشتههای مرتبط
رشتهکوه اَبَرسِن (زاگرس) از ناحیه قفقاز آغاز میشود و پس از عبور از کردستان عراق، پیکره اصلی آن در ایران استقرار مییابد و بالهای حیاتبخش خود را تا کرانههای خلیجفارس و تنگه هرمز میگسترد. ابرسن از برخورد صفحات زمین ساختی عربی و هند و استرالیایی با صفحه اوراسیا شکلگرفته است و یکی از مهمترین ذخیرهگاههای گیاهان ایران، تورانی و زیستگاه متنوع جانوران است و ذخیرهگاه ۴۰درصد آب شیرین و تجدیدپذیرکشور است. همین مزیتها شرایطی را به وجود آورده تا از دیرباز در پهنه وسیعی از جنوب غرب و جنوب کشور کهنترین تمدنهای بشری در آن زیستبوم تشکیل شود. استقرار ابرسن از شمال غرب بهسوی جنوب شرق است و به سه بخش شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم میگردد.
رشتهکوه دنا بخش مهمی از رشتهکوه ابرسن مرکزی است و نقش بهسزایی در ایجاد تعادلات اکولوژیک جنوب غرب کشور ایفا میکند. دنا مانند دیواری عظیم، بین مرزهای چهار استان همجوارحائل شده است. اقلیم دنا آمیزهای از میراث طبیعی جهان است و همین ویژگی موجب شده تا از هزارههای پیشین در صدر سکونتگاههای دیرینه بشری قرار گیرد و شاهکارهای خلاقیت و دانش بشری در آن زیست ناحیه شکل بگیرد. وجود ارتفاعات گوناگون در دنا و تنوع آبوهوایی ناشی از آن منجر به پیدایش بوم ناحیههای مختلف و ارزندهای در عرصه محدود آن بومسازگان شده است. همین مزیت سبب شده تا در کنار شکلگیری مراکز اجتماعی و همچنین تنوع اقوام در نقاط مختلف دنا، آن اقلیم از افزایش تنوع رویشگاههای گیاهی و زیستگاههای جانوری قابلتوجهی برخوردار شود و متأثر از آن ترکیب پیچیده ارزشمندی از تنوع گونههای گیاهی و جانوری در آن زیستبوم به وجود آید.
بیش از بیست سال است که رشتهکوه دنا تحت مدیریت استحفاظی سازمان حفاظت محیطزیست قرار دارد. این رشتهکوه زیستگاه ۱۶۹ گونه جانوری شامل ۲۶ گونه پستاندار، ۳۹ گونه دوزیستان، ۲۰ گونه آبزی و ۸۴ گونه پرنده است که نشاندهنده تنوع و غنای زیستی آن است. لذا بااینحال و باتوجه به ارزشهای گرانسنگ رشتهکوه دنا، اما این بومسازگان پراهمیت، چندی است که دچار مشکلات اقتصادی و اجتماعی شده است که بخش وافری از آن به دلیل بروز تعرضات مکرر به ارزشهای محیطی و منابع پایه آن است.
تا چندی پیش خلاء منابع مکتوب در خصوص پراهمیتترین چینخوردگی ابرسن واقع در رشتهکوه دنا، پرسشهای بیپاسخی برای اینجانب و اکثر علاقهمندان به آن بومسازگان ایجاد نموده بود و به همین دلیل شناسایی موقعیت طبیعی دنا اعم از سطوح ارتفاعی، یخچالهای کهن، زیستگاهها، رویشگاهها و تنوع زیستی آن از مهمترین اهدافی بود که از اوان نوجوانی ذهنم را درگیر کرده بود که درنتیجه با انجام طرح مطالعات بومشناختی دنا با همکاری پژوهشگران کانون سبز فارس، این مهم در بهار سال ۱۳۷۶ خورشیدی تحقق یافت و برآیند آن مطالعات موجب افزایش آگاهی و دانش جدیدِ آحاد مردم در سطح منطقهای، ملی و فراملی از ویژگیهای آن بومسازگان شد.
بنابراین شناخت بیشتر مواهب طبیعی دنا و نقش فزاینده آن در ایجاد تعادلات اکولوژیک ایران و همچنین ارائه تصویری از ارزشهای ملی و بینالمللی ذخیرهگاه بیوسفر دنا و وضعیت حفاظتی آن، شرط اصلی پایش و حفاظت از منابع ملی و تنوع زیستی آن زیست سپهر محسوب میگردد.
وضعیت ژئومُرفولوژی (زمینریختشناسی) دنا معرف پرفرازترین چینخوردگیهای زاگرس در این بومسازگان (اکوسیستم) است که ۵۱ چکاد (قله) فراتر چهار هزار متر از سطح دریای آزاد را در پیکره ۷۶ کیلومتریاش جایداده است. همین مزیت طبیعی باعث شده تا ارتفاع بالاتر از چهار هزار متر، انواع برفچالها و یخچالهای دائمی در میان درههای پرنشیب و فراز و بریدگیهای میان یالهایش تشکیل شوند. لذا وجود همین منابع ارزشمند موجب شده تا در آن اقلیم، تنوع زیستی کم مانندی ایجاد شود و از طرفی دیگر منابع آب آن با تأمین موقعیت اقتصادی، اجتماعی چندین استان همجوار، نقش مهمی در ارتقای اقتصاد کشور با ایجاد معیشت پایدار مردم ایفا نماید.
وجود چرخه کامل اکولوژی دنا، برآیند ایجاد رویشگاه و زیستگاه ۴۷۵ گونه گیاهی تا جانوران گوشتخوار و بهویژه پلنگ که در رأس هرم غذایی آن قرار دارد را با موقعیت نظاممندی فراهم کرده و متأثر از آن ۱۶۹ گونه جانوری، سیمای کمنظیر تنوع زیستی فلات ایران را در آن زیستبوم به نمایش گذاشته است.
اما با تمامی مزیتهای جهانی که دنا دارد، شوربختانه در چند دهه اخیر به دلیل بیتوجهی به ارزشهای طبیعی آن اقلیم که متأثر از رشد جمعیت و افزون شدن تقاضای بیش از منابع دنا است و از همه مهمتر عدم شناخت ارزشهای طبیعی و منابع پایه آن زیستبوم، موجب شده تا مکرراً و به شیوههای گوناگون، کوههای سر به فلک کشیده، درهها و یخچالها، دشتهای حاصلخیز، منابع آب، مراتع و جنگلها و تنوع زیستی آن اقلیم حیاتبخش مورد تعرض و بهرهبرداریهای یکسویه و مخرب واقع شود که در وهله نخست به دلیل عدم شناخت مزایای طبیعی آن بومسازگان توسط گروههایی از مردم و ازجمله ذینفعان اصلی و حتی متولی بخش دولتی است و به نظر میرسد برطرف شدن کمبود آگاهی مذکور بایستی در رأس برنامههای آموزشی کشور قرار گیرد. در وهله بعد لزوم اجرای برنامههای محدودکننده تهدیدات دنا با اعمال مدیریت جدی و دربرگیرنده بهوسیله روشهای نوین پایش و حراست متناسب با ارزشهای طبیعی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی ذخیرهگاه بیوسفر دنا است و این مهم بایستی در صدر سیاستگذاریهای کلان و برنامههای ملی کشور قرار بگیرد. لذا با توجه به پیشی گرفتن روند تخریب در قیاس با توان ضعیف حفاظتی موجود، هرگونه اتلاف وقت و سهلانگاری در خصوص عدم اجرای سریع برنامههای مذکور، لطمات جدید و وافرِ جبرانناپذیری به بومسازگان زاگرس مرکزی و بالتبع بخشهای اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی کشور وارد میسازد.
بنابراین هدف اصلی این مقاله معرفی بهتر ویژگیهای طبیعی جهانشمول رشتهکوه دنا واقع درابرسن (زاگرس) مرکزی و تهدیدات محیطزیستی آن و همچنین واکاوی تجهیزات و توان حفاظتی منطقه گسترده دنا در قیاس با موقعیت اکولوژیک آن در چرخه بیوسفر است.
تاریخچه طبیعی اَبَرسِن (زاگرس) در فلات ایران
اَپَرسِن یا” اَبَرسِن” (ABARSEN) نام فارسی کلمه یونانی «زاگرس» است و به رشتهکوه عظیم و پهناوری که در فلات ایران از شمال غرب کشور، بالهای سبز فام خویش را بهموازات مرزهای غربی ایران و خلیجفارس، بهسوی جنوب شرق گسترده و به کوههای کم ارتفاع جنوب جزیره و تنگه هرمز ختم میگردد، گفته میشود.
با نگاهی به تاریخ طبیعی اَبَرسِن متوجه میشویم که وجود منابع سرشار آب شیرین، صدها دشت حاصل خیز، مراتع سرسبز و همچنین وجود تالابها و دریاچههای متعدد در پستترین و مرتفعترین نقاط این رشتهکوه و مهمتر از همه کوههای سر به آسمان سائیدهاش که هماکنون نیز ذخیرهگاه اصلی حدود ۴۰درصد آب شیرین کشور است و بهعلاوه خاک مرغوب و غنی آنکه رویشگاههای انبوه و متنوع را در خود به وجود آورده است، عامل اصلی بوده تا نیاکان آریاییمان، آهنگ مهاجرت ساز کنند و بر گستره شکوهمند ابرسن با تکیه بر منابع حیاتبخش آن با پایبندی به فرهنگ و اخلاقیاتی که به پاسداشت آخشیجان (عناصر اصلی حیات) منجر میگردید، کهنترین تمدن تاریخ بشر را ایجاد نمایند.
بنابراین در درازنای هزارهها و سدههای گذشته، بومسازگانهای (اکوسیستم) ابرسن و منابع متنوع و سرشار آن، اثر مستقیم و فزایندهای در شکلگیری تاریخ و سرنوشت قومها، تمدنها و مهمتر از آن تأثیر عمیقی در پویایی فرهنگ و محیط زندگی آنان و رشد اقتصادی، اجتماعی گروههای انسانی داشته است. بنابراین یکی از عوامل مهم شکلگیری تمدنهای عیلام، ماد، هخامنشی و……. در فلات ایران، وجود مواهب حیاتبخش رشتهکوه ابرسن در آن بوم ناحیه بوده است.
رشتهکوه ابرسن (زاگرس) طولانیترین رشتهکوه ایران است و دارای مساحتی حدود ۳۲ میلیون هکتار است. این رشتهکوه مکان تأمین حدود ۴۰درصد آبهای شیرین قابل شرب ایران است و از مهمترین منابع آبهای تجدید پذیر کشور به شمار میرود بهطوریکه حوضههای آبخیز ۹۲ رودخانه مهم ایران، ازجمله رودهای کارون، دِز، زایندهرود، مارون، خرسان، بخشی از کُر و …… از آن سرچشمه میگیرند.
رشته کوه ابرسن (زاگرس) از کوههای جنوب قفقاز آغاز میشود و سپس ارتفاعات اطراف رودخانه دیاله واقع در کردستان عراق را در خود جای میدهد و متعاقباً از مرزهای انتهایی شمال غرب کشور وارد ایران میگردد و نواحی کردستان و آذربایجان را در برمیگیرد و با طول حدود ۱۶۰۰ کیلومتر هوایی بهموازات مرزهای غربی و جنوب غربی کشور و خلیجفارس بهسوی جنوب شرق کشور گسترش پیدا میکند و نهایتاً در کوههای کم ارتفاع جنوب جزیره و تنگه هرمز و همچنین شهرستان میناب واقع در استان هرمزگان ختم میگردد. رشتهکوههای متعدد موازی با طولهای متغیر تا پهنای ۴۰۰ کیلومتر، عرض زاگرس را تشکیل میدهند بهطوریکه محدودههای سیاسی ۱۳ استان را در خود جایدادهاند.
رشتهکوه ابرسن (زاگرس) از شمال غرب به سمت جنوب شرق کشور کشیده میشود و بر اساس موقعیتهای متنوع اقلیمی و همچنین به دلیل موقعیت جغرافیایی، ژئومرفولوژی (زمینریختشناسی) و توپوگرافی به سه بخش، شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم میگردد.
– بخش شمالی ابرسن پس از ورود به ایران از نواحی آذربایجان و کردستان امتداد مییابد و تمامی استانهای جنوب غرب کشور را در برمیگیرد و در ارتفاعات نوار مرزی جنوب و جنوب شرق استان لرستان ختم میگردد. به دلیل وجود کوههای مرتفع و موقعیت آبوهوایی و همچنین وجود سامانههای رطوبت و بارندگی مناسب در بخش شمالی ابرسن، این بوم ناحیه بهطور عمده از جنگلهای انبوه بلوط و سایر گونههای زاگرسی مختص به آن بومسازگان پوشش یافته است.
- بخش مرکزی ابرسن از ارتفاعات و استپیهای جنوب و جنوب شرق استان لرستان در جهت کشیدگی ابرسن امتداد مییابد و تمامی یا قسمتی از استانهای چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، اصفهان، بوشهر، خوزستان و نواحی شمال و شمال غرب فارس را در برمیگیرد. بخش مرکزی عمدتاً کوهستانی است و سطوح ارتفاعی آن از ۷۰۰ تا ۴۴۳۵ متر از سطح آبهای آزاد است. رشتهکوههای بسیار مرتفع ازجمله اشترانکوه، زردکوه و دنا در این بخش استقرار یافتهاند. مرتفعترین نقطه ابرسن در بخش مرکزی آن و در رشتهکوه دنا با ارتفاع ۴۴۳۵ متر از سطح دریای آزاد قرارگرفته است. بخش مرکزی ابرسن حدود ۰۰۰/۲۰۰/۳ هکتار مساحت دارد و بسیاری از رویشگاههای گیاهی بهویژه جنگلها و مراتع را در خود جایداده و بیش از ۸۵درصد آن در ردیف مناطق استحفاظی تحت مدیریت مستقیم سازمانهای دولتی ذیربط قرار دارد که سه ذخیرهگاه زیستکره منطقه استحفاظی دشت ارژن، منطقه حفاظتشده و پارک ملی دنا و همچنین منطقه استحفاظی تنگ صیاد که تحت برنامه انسان و کره مسکون سازمان بینالمللی یونسکو قرار دارند ازجمله مناطق ابرسن میانی (مرکزی) اند.
ابرسن مرکزی، دارای سه حوضه کلان آبخیز در مناطق زایندهرود و تالاب گاوخونی، کارون و بختگان و مهارلو در فارس و هشت حوضه اصلی و سی سه زیر حوضه است. تنوع اقوام از منظر مردمنگاری، مهمترین سرمایههای اجتماعی ایران در ابرسن مرکزی محسوب میگردد که منابع سرشار آن بومسازگان باعث گردیده تا حدود ۱۰درصد جمعیت ایران را در خود جای دهد و اقلیم ۵۰درصد عشایر کشور شود. با توجه به وابستگی ایلات و طوایف گوناگون عشایر به منابع اقالیم ابرسن مرکزی، آن زیست ناحیه، مهمترین و ارزشمندترین کانونهای عشایری کشور را در جایجای خود فراهم کرده است.
_ بخش جنوبی ابرسن در راستای جهت کشیدگی جغرافیایی ابرسن از شمال غرب بهسوی جنوب شرق و بهموازات خلیجفارس ادامه مییابد. این ناحیه پس از قلههای مرتفع بل، برم فیروز و رُنج واقع در استان فارس، از مناطق شمال و شمال غرب استان فارس، بهموازات خلیجفارس پیش میرود و نهایتاً به کوههای کم ارتفاع جنوب جزیره و تنگه هرمز و همچنین شهرستان میناب واقع در استان هرمزگان ختم میگردد.. سطوح ارتفاعی چهار هزار متری در ابرسن جنوبی وجود ندارد و هر چه رو به جنوب شرق و نقطه انتهایی میرویم، بهتدریج از ارتفاع کوهها کاسته میگردد.
ازجمله ویژگیهای طبیعی ابرسن جنوبی، وجود اولین رویشگاه بلوط زاگرس واقع دردهستآنکهمره سرخی در ۳۵ کیلومتری جنوب غرب شیراز است. سازند جنگل بلوط کهمره سرخی بهاضافه ارزشهای ژنتیکی که دارند درواقع نقش سپر حفاظتی جنگلهای زاگرس را ایفا میکنند که دامنه نهایی آن پس از عبور از کشور و در برگرفتن جنگلهای قفقاز و آناتولی در جنگلهای اروپا ختم میگردد و حداقل به خاطر همین موقعیت پراهمیت جهانی، بایست تحت مدیریت حفاظت ویژه و پیش رفتهای قرار گیرند.
موقعیت جغرافیایی رشتهکوه دنا
رشتهکوه دنا در موقعیت جغرافیایی بین مدار طولهای شرقی ۱۱-۴۷-۵۱ و ۲۰-۲۵-۵۱ و همچنین بین مدار عرضهای شمالی ۰۴-۴۳-۳۰ و ۴۹-۰۶-۳۱ قرار دارد. ساختار طبیعی و جهت شکلگیری رشتهکوه دنا، تابعی از استقرار ابرسن، در غرب و جنوب غرب ایران است که از شمال غرب بهسوی جنوب شرق کشور کشیده میشود. در دیدگاه پیکر زمینشناسی و همچنین توپوگرافی، رشتهکوه دنا حد نهایی چینخوردگی ابرسن است و مانند نگینی بر تارک ابرسن میدرخشد.
بر اساس آمارهای هواشناسی، متوسط بارش سالیانه دنا که عمدتاً در ارتفاعات بهصورت ریزش برف است، حدود ۸۰۰ میلیمتر گزارششده است. زمستانهای بسیار سرد و تابستانهای معتدل ازجمله ویژگیهای دنا است، بهطوریکه حداقل دمای بومسازگان دنا، حدود منهای ۳۰ درجه و حداکثر آن در کوهپایهها و دشتهایش، حدود ۳۷ درجه سانتیگراد است. رطوبت مطلوب دنا موجب شده تا همواره آن منطقه از آبوهوای لطیفی برخوردار گردد. رطوبت دنا در ماههای دی و بهمن حدود ۷۰درصد و متوسط رطوبت آن حدود ۴۷درصد و کمترین رطوبت حدود ۲۵درصد در مردادماه است.
دنا مرز طبیعی چهار استان
رشتهکوه دنا مانند دیواری عظیم بین استانهای فارس، چهارمحال و بختیاری، اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد استقراریافته است.
دهستان مال خلیفه آخرین منطقه اجتماعی واقع در جنوب شرق استان چهارمحال و بختیاری است و در جبهه شمال غرب آن دهستان، رشتهکوه دنا واقع گردیده و دنا از همین مکان در جهت سیر طولی خود با ۷۶ کیلومتر خط مستقیم هوایی بهسوی جنوب شرق پیش میرود و در دشت سرسبز دهستان کاکان از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد و همچنین به ارتفاعات روستای دِژکرد (دزکرد) در استان فارس ختم میگردد.
محدوده شمال شرق دنا به استان اصفهان و همچنین نواحی جنوب غرب آن به استان کهگیلویه و بویراحمد محدود میگردد. بنابراین وضعیت طبیعی استقرار رشتهکوه دنا بهگونهای است که مرزهای سیاسی چهار استان همجوار را تعیین مینماید. همین ویژگی موجب گردیده تا چکادهای (قلههای) مرتفع و همیشه سفید دنا از مناطق نسبتاً دور قابلرؤیت باشند بهطوریکه وقتی از ارتفاعات اطراف، به سمت دنا خیره میشویم، چینخوردگی و دیوارههای دنا که بهطور نامنظم پشت سر هم قرار گرفتهاند در سایهروشن خویش رنگهای جذابی به چهره دنا میبخشند. یخچالهای نقرهفام دنا نیز در کنار ارزشهای زمینشناسی که دارند، ازجمله ویژگیهای زیباشناختی دنا محسوب میگردند که جذابیت و صلابت خاصی به مناطق مرتفع آن میدهند.
رشتهکوه دنا، منحصربهفردترین، رشتهکوه بههمپیوسته در ایران است، بهگونهای که در طول خطالرأس اصلی آنکه دارای ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریای آزاد است، تنها گردنه بیژن با ارتفاع ۳۲۰۰ متر شکاف ایجاد مینماید و همین رویکرد طبیعی موجب گردیده مرتفعترین جاده مواصلاتی کشور از آن ناحیه بگذرد. گردنه بیژن خط ارتباط اجتماعی، اقتصادی بومیان استانهای کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان را سهولت میبخشد و از طرفی دیگر تقلیل ارتفاع در این ناحیه موجب شده که در تمامی فصول در این مکان، بادهای نسبتاً شدیدی جریان داشته باشد.
تلاشهای تحقیقاتی در دنا
با توجه به ارزشهای طبیعی بومسازگان رشتهکوه دنا که طبعاً ایجاد زمینههای مطالعات بومشناختی آن منطقه را ایجاب مینمود، اما این مهم تا چندی پیش محقق نگردید و متأثر از آن به دلیل عدم شناخت و بررسی دقیق بومسازگان دنا، تا همین اواخر اطلاعات درستی از موقعیت و ویژگیهای طبیعی این رشتهکوه وجود نداشت بهطوریکه تا چندی پیش در کتابهای درسی دوره ابتدایی، رشتهکوه دنا را تنها یک قله با ارتفاع ۵۲۰۰ متر و بهعنوان دومین قله مرتفع کشور بعد از قله دماوند معرفی میکردند. لذا فقدان اطلاعات کافی در خصوص دنا، موجب گردید که در سال ۱۳۵۴ سازمان جغرافیای کشور به شادروان فریدون اسماعیلزاده مأموریت دهد تا نسبت به شناسایی عوارض طبیعی دنا اقدام نماید، زندهیاد آقای اسماعیلزاده که ازجمله کوهنوردان مجرب بود بهاتفاق گروهی عازم ارتفاعات دنا شدند و بخشی از ارتفاعات دنا مرکزی را پیمودند که به دلیل گستردگی منطقه، موفق به شناسایی کامل دنا نشدند. در سال ۱۳۶۴ نیز فدراسیون کوهنوردی کشور اقدام مشابهی را انجام داد و گروه اعزامی در طول چند روز با خودرو اطراف منطقه دنا را بررسی نمودند و نهایتاً در این خصوص هیچگونه دستاوردی نداشتند.
اما در سال ۱۳۷۶ خورشیدی رویکرد پژوهشی همهجانبهای توسط تشکل مردمی و متخصصین مجرب در منطقه دنا آغاز شد و آنهم انجام طرح تحقیقاتی کانون پژوهش و شناسایی زاگرس بود. این گروه که بانام کانون سبز فارس معروف است. با بهرهگیری از تجارب اساتید کوهنوردی و متخصصان و کارشناسان طبیعت به مدت هفت سال نسبت به تحقق مطالعات بومشناختی با انجام طرح پژوهش و شناسایی رشتهکوه دنا اهتمام ورزید و درروند اجرای فاز نخست برنامههای علمی، عملی بومشناختی دنا، موفق به شناسایی عوارض طبیعی رشتهکوه دنا و همچنین ۴۷ چکاد فراتر از ۴۰۰۰ متر و تعیین نام بومی چکادها و نقاط حائز اهمیت، شناسایی معابر صعود به دنا و همچنین بخشبندی چکادهای دنا بر اساس موقعیتهای دسترسی محلی و توپوگرافی در چهار بخش شدند. پس از انجام مطالعات دربرگیرنده کانون سبز فارس، مکان دقیق یخچالهای دائم، برفچالها، دیوارهها، رویشگاههای گیاهی، زیستگاههای جانوری، استعدادهای بالقوه اکوتوریسم و همچنین موقعیت چکادهای فراتر از چهار هزار متر مشخص گردید و متعاقباً نتایج دستاوردها به جامعه علمی کشور و سایر گروههای علاقهمند به ویژگیهای طبیعی کشور و آحاد مردم ارائه گردید.
ازجمله برون دادهای برنامه مطالعات بومشناختی مذکور، نصب پلاکهای معرف نام و مشخصات چکادها بر فراز آنها بود و همچنین انتشار اولین نقشه کامل راهنمای منطقه دنا در سال ۱۳۸۲ و طی آن معرفی ۴۷ قله فراتر از چهار هزار متر در این رشتهکوه بود که شگفتی تمامی علاقهمندان به اکوسیستم کوهستانی کشور را در پی داشت و از طرفی دیگر موجب معرفی بهتر پدیدههای طبیعی دنا و نقش آن در زیستکره گردید.
با استمرار مطالعات محیطی کانون سبز فارس در سال ۱۳۹۰ خورشیدی چهار قله فراتر از چهار هزار متر دیگر به نامهای اِشکَفت ُوهلی، لای نخود، بَردِ خیمه و همچنین قله فردای قیامت موردمطالعه و بررسی دقیق قرار گرفت و به سطوح ارتفاعی فراتر از چهارهزارمتری های دنا ملحق گردید و هماکنون رشتهکوه دنا با داشتن ۵۱ قله فراتر از چهار هزار متر، در جایگاه ممتازی به دلیل دارا بودن ارزشهای طبیعی فرا منطقهای در زیستکره قرار دارد.
بخشهای مرتفع دنا
بر اساس وضعیت توپوگرافی و ژئومرفولوژی رشتهکوه دنا و همچنین ارتفاعات فراتر از چهار هزار متری ش و معابر تعیینشده در نقشه طبیعی، اجتماعی بهمنظور دستیابی به ارتفاعات دنا، آن رشتهکوه توسط محققین کانون سبز فارس به چهار بخش چکادهای شمال غربی، کاسه خفر، مرکزی و جنوب شرقی تقسیم و معرفی گردید.
- بخش چکادهای (قلل) شمال غربی دنا که بانام رشتهکوه غربی مصطلح است از اولین چکاد (قله) شمال غرب دنا بانام کَل شور و به ارتفاع ۴۱۵۰ متر از سطح دریای آزاد شروع میگردد و در جهت جنوب شرق به چکاد خرسان شرقی و کاسه پوتک محدود میگردد. در این بوم ناحیه ۱۶ چکاد فراتر از چهار هزار متر وجود دارد و َکلِ قدویس (kal-E-Qodveis) با ارتفاع ۴۳۴۱ متر، بلندترین نقطه این بخش است. این قله ازجمله ارتفاعاتی است که بیشترین رویکرد صعودهای ورزشی از مبادی روستاهای سیور و آب ملخ را دارد.
- بخش رشته چکادهای کاسه خفر نیز از یال بُن شاهی و چکاد حوض دال شمالی آغاز میگردد. یال بن شاهی تنها یال منفردِ موازی با دنا است، این یال از شمال شرق روستای خفر با طول حدود ۱۰ کیلومتر بهموازات خطالرأس اصلی دنا بهسوی شمال غرب پیش میرود و پس از گذر از چکادهای حوض دال شمالی و اُو اسپید (آب سفید) تقریباً در ارتفاعات نهایی خویش، به سمت جنوب غرب گرایش پیدا میکند و بهصورت عمود در چکاد تل گِردَل به رشتهکوه اصلی دنا، میپیوندد. وجهتسمیه این ناحیه به دلیل وجود چکادهای مرتفع در انحنای رشتهکوه این ناحیه است که در لبه پیکره هلالی و کاسه مانند آن قرار گرفتهاند و مشرف به روستای نمونه گردشگری خفر است. درواقع بخش رشتهکوه کاسه خفر از چکاد حوض دال شمالی آغاز میگردد و به چکاد تل گردل tol-e gerdal)) در جنوب غرب ختم میگردد. بخش کاسه خفر دارای ۸ قله فراتر از چهار هزار متر است و چکاد بسیار زیبا و صخرهای پوتک با ارتفاع ۴۲۹۰ متر، در بلندترین نقطه بخش کاسه خفر واقع گردیده است.
- بخش رشته قلل مرکزی دنا نیز با داشتن ۱۸ قله فراتر از چهار هزار متر، درواقع مرتفعترین بوم ناحیه و شگفتانگیزترین پیچیدگیهای دنا را در خود جایداده است. بلندترین نقطه دنا، چکاد قاش مستان (بیژن سه) با ارتفاع ۴۴۳۵ متر از سطح دریای آزاد است و در این بخش قرار دارد. بخش مرکزی از شمال غرب در حدفاصل چکادهای پازَنَک و مورگل تا گردنه بیژن در جناح جنوب شرق قرار دارد.
بخش مرکزی دنا دارای مجموعهای از چکادهای مرتفع و زیبا است و ازجمله آنان، چکاد صخرهای و سخت گذر قزل قله است که مانند برجی دست نایافتنی از کوهپایههای جنوب غرب دنا خودنمایی میکند. چکاد حوض دال مرکزی یکی از نقاط معروف و شناختهشده رشته مرکزی دنا است که از دیرباز نسبت به دیگر چکاد دنا، بیشترین رویکرد صعود کوهنوردان را دارد.
چکاد حوض دال مرکزی با مبدأ صعود شهر سیسخت، در شمال شرق ارتفاعات این شهر قرار گرفته و به دلیل وجود جاده دسترسی به شهر سی سخت، (مرکز شهرستان دنا) از گذشتههای دور، بیشترین بازدیدکننده را به خود اختصاص داده و موجب شده تا هرساله هزاران نفر ورزشکار به این چکاد صعود کنند. بر این اساس قبلاً برخی بهاشتباه تصور مینمودند که تنها قله و مرتفعترین مکان دنا، قله حوض دال مرکزی است.
- بخش قلل جنوب شرقی دنا نیز از گردنه بیژن واقع در شمال غرب آن بخش آغاز میگردد و بهسوی جنوب شرق پیش میرود و به مرز استان فارس در ناحیه دِزکُرد و دهستان کاکان واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد ختم میگردد. در این بخش ۹ چکاد فراتر از چهار هزار متر استقراریافته است و قله پازن پیر (PAZAN PIR) با ارتفاع ۴۳۰۲ متر از سطح دریای آزاد، مرتفعترین نقطه این بخش است که اصطلاحاً آن را رشته قلل شرقی دنا مینامیم.
منابع آب رشتهکوه دنا
بومسازگانهای رشتهکوه پهناور دنا با دارا بودن ۵۱ قله فراتر از چهار هزار متر، موقعیتی را فراهم نموده که در طول سال و حتی تابستان، برفچالها و یخچالهایش بهعنوان منابع اصلی تأمین ذخایر آب شیرین، بیشترین تأثیر را در رشد اقتصادی استانهای همجوار و جنوب کشور داشته باشد.
بنابراین بخش مهمی از مناطق آبخیز رودهای کارون و بخشی از حوزه آبخیز رودخانه کر در استان فارس و همچنین قسمتی از حوزه آبخیز رودخانه دِز از ارتفاعات آبخیز دنا نشأت میگیرند. ارتفاعات و کوهپایههای دنا سرشار از چشمههایی است که پر کیفیتترین آب را به زیستمندان ناحیه اجتماعی دنا و همچنین سایر استانهای همجوار و جلگه خوزستان، ارائه میدهد و به همین دلیل از دیرباز نقش بسزایی در ارتقاء بخش اقتصادی برخی از استانهای جنوبی و جنوب غربی کشور داشته است.
وجود دهها چشمه و آبشار در این ناحیه کوهستانی، مانند چشمه برم سیاه، چشمه میشی (بشو)، چشمه و آبشار نول، چشمه کهگل (کوه گل)، چشمه و آبشار تخت سلیمان (معجزهگاه)، چشمه و آبشار بن رود، چشمه و آبشار پوتک، چشمه و آبشار پی دنی، چشمه و آبشار کیخسرو، چشمه چه کنم، چشمههای گادونه (گاودانه)، آبشار خفر، چشمه و آبشار آب نهر و….. موجب گردیده صدها مجاری آبریز و دهها رود از این رشتهکوه جاری گردد و رودخانه ماربُر را در کوهپایههای شمال شرق دنا به وجود آورند. رودخانه بشار نیز که خاستگاه آن، مناطق آبخیز شمال غرب استان فارس است در خط سیرش به سمت استان چهارمحال و بختیاری، از کوهپایههای جنوب غرب دنا میگذرد و آبهای چندین رود و مناطق آبریز دنا به آن میپیوندد و سهم قابلتوجهی از آب رودخانه بشار را تأمین مینمایند.
رودخانههای ماربُر و بَشار بهموازات رشتهکوه دنا، هرکدام در شمال شرق و جنوب غرب ناحیه دنا جریان دارند. رودخانه ماربر بهموازات رشتهکوه دنا از جنوب شرق بهسوی شمال غرب جریان دارد و پس از گذر از دهستان پادنا و رسیدن به روستای رودبار، به سمت جنوب غرب و روستای آب ملخ تغییر مسیر میدهد و بعد از گذشتن از جوار روستای خرسان به رود خرسان تغییر نام داده و در مسیر خویش به سمت شمال غرب گرایش مییابد و مجدداً در روستای سینه نمک بهسوی جنوب غرب پیش میرود و نهایتاً در ناحیه روستای دو راه به رودخانه بشار میپیوندد و رودخانه خرسان را تشکیل میدهند. رود خرسان نیز بهسوی استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان پیش میرود و نهایتاً وارد رود دِز میشود.
رودهای ماربر و بشار درواقع محدودههای طبیعی رشتهکوه دنا را تشکیل میدهند و اثر مطلوبی در ایجاد رطوبت منطقه دنا ایفا مینمایند.
گونههای گیاهی و گیاهان کنار آبزی و همچنین جانوران موجود در کناره این رودخانهها موجب شده تا تنوع گونههای اندمیک و فون و فلور کمنظیر دنا به آن سامان ارزش خاصی ببخشند. از طرفی دیگر، این دو رودخانه زیستگاه متنوعی از ماهیان رودخانهای ایران نظیر گربهماهی، گل چراغ، لپک، زردپر، بلیزم، نازک، سارده و سگ ماهی است و به همین دلیل الزامات تشدید مدیریت حفاظت را بیش از پیش طلب میکند.
(ادامه دارد)
در شماره آینده رویشگاههای گیاهی و تنوع زیستی و جانوری دنا مورد بررسی قرار میگیرد.