گزارشی از درگیری سینماهای تهران و نیروهای حاکمیتی در دهه ۱۳۴۰ براساس بازنمایی آن در اخبار روزنامه اطلاعات
ماجرای راهاندازی کارزار ضدگرانفروشی علیه بازار در دهه ۱۳۴۰ برای کاهش قدرت بازار، حکومت پهلوی را با شیوه جدیدی از مقابله علیه حوزههای عمومی آشنا کرده بود. این شیوه جدید برای حکومت پهلوی، راه اندازی کارزارهایی بود که در ظاهر برای نفع عمومی راه انداخته شده بود تا سود و سلامت عموم مردم را تامین کند اما در واقع امر، چیزی جز تلاش حکومت برای نابودی قدرت رقیبان یا دشمنان احتمالیاش نبود. در این گزارش به توصیف کارزار ضدسینما در دهه ۱۳۴۰ پرداخته میشود. این هدف از دریچه اخبار بازنمایی شده از این درگیری در روزنامه اطلاعات پیگیری میشود.
نوشتههای مرتبط
در سال ۱۳۴۶، لایحهای تصویب میگردد که براساس آن بهای بلیط سینما به نفع شهرداری (عوارض شهرداری از سینما) افزایش قابل توجهی مییابد. سینماها نیز در همین سال با لایحه تصویب شده فوق مخالفت میکنند و اعتراض خود را نشان میدهند. سینما، برای نمایش این مخالفت، مدت زیادی اعتصاب کرده و اکثریت سینماهای تهران تعطیل میگردد. علاوه بر این مسئله، سینمادارن در محل سندیکای خود تجمع کرده و از این طریق به سایر مشکلاتی که با آن روبرو شدهاند اعتراض میکنند. برخی از این مشکلات که در اخبار بازنمایی شده است شامل افزایش تعداد سینما در تهران، رقابت با تلویزیون که تبدیل به عاملی برای کاهش استقبال مردم از سینما شده است، عوارض شهرداری، تعدیل قیمت برق برای سینماها و … میباشد. در نهایت این اعتراضات، مدیران سینما در این اجتماع شهرداری را تهدید میکنند که اگر به این مطالبات رسیدگی نشود، مجبور به تعطیلی سینماها خواهند شد. این اتفاق نیز رخ میدهد و مدیران سینماهای تهران اعتصاب میکنند.
۱۳۴۶:
در همین زمان، سینماهای تهران اعتصاب کرده و بطور کامل تعطیل میشوند. این مسئله، نهادهای رسمی، خصوصا شهرداری را به پای مذاکره با مدیران سینما میکشاند که برای مدتی زمان میبرد و خبرهای بسیاری را به خود اختصاص دادهاست. شهرداری از مواضع خود عقبنشینی نمیکند و سینماهای تهران برای مدت نسبتا زیادی کاملا تعطیل باقی میمانند. درگیری بین صاحبان سینما و نهادهای رسمی (شهرداری) تا آنجا ادامه مییابد که حسابدارانی قسم خورده مسئول رسیدگی به امور و مشکلات سینمادارها میشوند تا حق هیچ یک از طرفین ضایع نگردد. مسئولیت اصلی این حسابداران قسم خورده، بررسی دفاتر سینماداران و تشخیص این امر است که آیا سینماداران ضرر میکنند یا نه؟ و اگر ضرری متوجه مدیران سینما میشود به چه دلیل است و چه کاری میتوان برای جلوگیری از این ضرر انجام داد. این بررسیها با نظارت نهادهای رسمی بسیاری شامل شهرداری، وزارت فرهنگ و هنر، وزارت کشور، وزارت دارائی و وزارت اقتصاد صورت میگیرد که هریک نماینده خود را در میان حسابداران قسمخورده دارند.
۱۳۴۶:
با شکل گیری توافق میان مدیران سینماهای تهران و شهرداری، شرایط سینماداران اندکی تعدیل شده و سینماهای تهران مجددا آغاز به کار میکنند اما این امر به معنی پاک شدن خاطره اعتصاب و اعتراض مدیران سینما از حافظه نیروهای قدرت نیست. همین امر در سال ۱۳۴۷، یعنی کمتر از یک سال پس از اعتصاب صاحبان سینماها، به کارزاری علیه سینماهای غیرایمن تهران منجر میشود که به بهانهی آتشسوزی گستردهای در یکی از سینماهای آبادان آغاز میگردد.
نیروهای قدرت و حکومتی که تجربه خوبی از کارزار ضدگرانفروشی علیه بازار داشتند، روش تازه شکل گرفته خود را به کار میبندند. روشی که همزمان درارتباط با بازار نیز پیش گرفته و به درستی در جهت اهداف حاکمیت، کاهش قدرت این نهاد سنتی قدرتمند را به دنبال داشت. راه اندازی کارزارهایی که به ظاهر منفعت عامه مردم را تضمین میکند اما در حقیقت منفعت نیروهای قدرت را در دستور کار قرار دارد، در سال ۱۳۴۷ به سینماها نیز کشانده میشود.
دراین سال، خبری از آتشسوزی در یکی از سینماهای آبادان بازنمایی شده است و در ادامه با اشاره به خسارات بسیاری که این آتشسوزی به بار آورده است و صدمات اقتصادی و جانی بسیاری که وارد کرده، لایحهای برای تمامی سینماهای تهران تصویب میگردد. براساس لایحه تصویب شده، گروه نظارتی به تمامی سینماهای تهران سر زده و اصول بهداشتی و نکات لازم برای اطفا حریق و کاهش خسارات در هنگام آتش سوزی احتمالی را بررسی میکنند. در صورتی که سینمادارها از این اصول پیروی نکرده باشند و سینمای آنها مورد تائید استانداردهای گروه نظارتی قرار نگیرد، سینمای مورد نظر بسته خواهد شد. بنظر میرسد تجربه تلخ گروه نظارتی حسابداران قسم خورده برای نیروهای رسمی دولتی که در جریان بررسی شرایط ضرر و زیان مدیران سینماهای تهران ایجاد شده بود، همچنان باقی مانده و خود را در قامت گروه نظارتی جدیدی علیه سینماهای تهران به نمایش میگذارد.
یک سینما در تهران، با عنوان سینما تهران نیز قربانی اثبات ثمر بخشی این کارزار میگردد. در شهریور ماه سال ۱۳۴۷، سینما تهران که در نزدیکی هتل پالاس و یک مرکز تجاری قرار گرفته بود، دچار حریق عظیمی میشود. علیرغم اخباری که پیش از این از حریق در اماکن عمومی به صورت کوتاه و موجز بازنمایی میشد، اینبار اما حریق در سینما تهران، در دو خبر بلند و در صفحه اول روزنامه به چاپ میرسد که حاکی از ارزش خبری و اهمیت بازنمایی بالای آن برای روزنامه میباشد. توصیف کاملی از حریق همراه با جزئیات چگونگی و صدمات ناشی از آن، شرح داده شده و در بین این جزئیات، در خبرهای روزنامه اطلاعات، “سینما تهران” فاقد اصول ایمنی لازم نمایانده میشود.
براساس متن خبر بازنمایی شده از این آتش سوزی، سینما تهران، از جمله سینماهایی ذکر میشود که براساس رای و نظر گروه نظارتی کارزار مورد بحث در بالا، میبایست پلمپ شده و از ادامه کار آن جلوگیری به عمل میآمد اما به دلایل نامعلومی به کار خود ادامه داده است. این حادثه غیرمترقبه و بازنمایی آن در اخبار صفحه اول روزنامه اطلاعات با جزئیات کامل، میتواند تضمین خوبی برای کارزار جدید علیه سینماها باشد.
۱۳۴۷:
بنظر میرسد آخرین تلاشهای حاکمیت برای جلب نظر عامه مرم در کنار کاهش قدرت رقیبان یا دشمنانش در سطح حوزههای عمومی، دست اندازی به همین کارزارهای ساختگی است. دهه ۱۳۴۰ – ۱۳۴۹ با فوت آیتالله بروجردی آغاز میگردد. با فوت آیتالله بروجردی، حاکمیت در این دهه، مجال کاربرد روشهای جدید خود را پیدا میکند. در این دهه راه افتادن دو کارزار که نشاندهنده همین روش نیروهای قدرت برای جلب اعتماد عمومی در کنار ضربه زدن به رقیبان و دشمنان اصلی است، مشاهده میشود. نخستین کارزار علیه بازار راه انداخته میشود. کارزاری که در نهایت خشم بازار را به انقلاب و فعالیت علیه حکومت پهلوی میکشاند. آرنگ کشاورزیان(۱۳۹۹) نیز به این امر اشاره میکند که کارزار ضدگرانفروشی تاثیر بسزایی در پیوستن بازاریان به موج انقلابی داشت. کارزار بعدی نیز، کارزاری است که پس از اعتصاب و اعتراضات گستردهی سینماداران با بهانهی جلوگیری از خسارات احتمالی حوادث غیرمترقبه در سینماها آغاز به کار میکند و نوعی انتقامگیری نیروهای رسمی از مدیران سینماها بنظر میرسد.
منابع:
_ کشاورزیان، آرنگ (۱۳۹۹). بازار و دولت در ایران: سیاست مکان بازار تهران. ترجمه ابراهیم اسکافی. تهران: نشر شیرازه.