کامی لاکوست دوژاردن (Camille Lacoste-Dujardin) روز ۲۸ ژانویه ۲۰۱۶(در سن ۸۶ سالگی) در بورلا رن (Bourg-la-Reine) اوت سن(Hauts-de-Seine) به دلیل پی آمد بیماری ای که از پاییز ۲۰۱۴ با آن درگیر بود، درگذشت، بیماری که آرام آرام او را از میز کارش دور کرده بود. کامی دوژاردن در روز اول مارس ۱۹۲۹ در رووان(Rouen) به دنیا آمد و سال های نخست زندگی اش را در شربور(Cherbourg) گذرانده بود جایی که پدرش تکنیسین نیروی دریایی بود. وقتی پدر، همچون همه کارکنان دیگر آن بخش ناچار شدند برای گریز از اشغال آلمان به کازابلانکا (Casablanca) در الجزایر بروند، کامی نیز خانواده را همراهی کرد.
کامی پس از جنگ به فرانسه بازگشت و تحصیلات متوسطه خود را در پاریس در انستیتوی جغرافیای پاریس(l’Institut de géographie de Paris) (1949-1950) انجام داد. در زمان بود که دو دیدار سرنوشت ساز برای او پیش آمد که جهت گیری وی را به سوی مطالعات بر کشورهای مغرب روشن می کند: نخست با ژان درش(Jean Dresch) جغرافی دان برجسته حوزه مغرب و سپس در دانشگاه آشنایی اش با ایو لاکوست(Yves Lacoste). در فاصله سال های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۲ شروع به مطالعاتی اولیه بر مردم شناسی در انستیتوی مردم شناسی موزه انسان(à l’Institut d’ethnologie du Musée de l’homme) همراه با الن بالفه(Hélène Balfet) کرد. کامی در همراهی با ایو لاکوست که با وی ازداج کرد، به عنوان یک دبیر جوان در دبیرستان بوگو(Bugeaud) الجزایر استخدام شد و در سال ۱۹۵۲ روانه این کشور شد.
نوشتههای مرتبط
آثار گسترده
در این اقامت بود که وی با فرهنگ قبایلی و جامعه آن آشنا شد. زوج لاکوست، که مقامات فرانسوی چندان از لحاظ سیاسی با آنها سازگاری نداشتند ناچار شدند در سال ۱۹۵۵ الجزایر را ترک کنند. در بازگشت به پاریس، کامی برای کارآموزی به مرکز آموزش و پژوهش های مردم شناسی و گروه آفریقای سفید و خاور میانه در موزه انسان، رفت. کامی یکی از چهل و شش مردم شناسی بود که روز ۱۲ مارس ۱۹۵۶، نامه سرگشاده ای به گی موله(Guy Mollet) رییس دولت وقت نوشتند تا از حق استقلال مردم الجزایر دفاع کنند. از سال ۱۹۵۸ کامی به عنوان عضو وابسته مرکز ملی پژوهش های علمی فرانسه منصوب شد و سپس بود که مدرسه زبان های شرقی زنده پاریس رفت و مطالعه بر زبان بربر را آغاز کرد و در سال ۱۹۶۱ دیپلم خود را در این زبان گرفت و این امر از او به قول آلن مائه(Alain Mahé) انسان شناس، «یکی از نادر انسان شناسان فرانسه را ساخت که کاملا بر گویش قبایلی اشراف داشت».
از این زمان بود که دوره حرفه ای طولانی او در مرکز ملی پژوهش های علمی آغاز شد. زمانی که کامی به سمت مدیر پژوهشی رسید کار ژرمن تییون (Germaine Tillion) را دنبال کرد و مدیریت آزمایشگاه این مرکز در حوزه « ادبیات شفاهی، گویش شناسی، مردم شناسی حوزه عرب و بربر» را ادامه داد (۱۹۷۸-۱۹۹۴) و سپس مدیریت بخش ۳۸ یعنی زبان ها و تمدن های شرقی را در کمیته ملی این مرکز بر عهده گرفت(۱۹۷۶-۱۹۸۱).
آثار کامی لاکوست دوژاردن عمدتا به جامعه و فرهنگ قبایلی در الجزایر و در میان مهاجران این گروه در سایر کشورها اختصاص دارد و بسیار گسترده است. وی بخش بزرگی از کار خود را به ادبیات شفاهی این جامعه در آغاز کارش اختصاص داد، بدین ترتیب وی توانست کار خود را بر زبان و پژوهش هایش در زمینه مردم شناسی با یکدیگر سازگار کند آن هم در شرایطی که الجزایر و فرانسه در موقعیت جنگ بودند و وی نمی توانست به میدان تحقیق خود دسترسی داشته باشد: وی پس از ترجمه و انتشار مجموعه ای از داستان ها و افسانه های قبایلی ( مجموعه هایی که در سال ۱۸۹۳ به وسیله اوگوست مولیرا Auguste Mouliéras گرآوری و آوانویسی لاتین شده بود) وی موضوع افسانه قبایلی را به موضوعی برای تز دکترای دولتی خود خود در مردم شناسی کرد که در سال ۱۹۷۰ به انتشار رسید.
هنر قدرشناسی
دومین محور پژوهشی که مخاطبان کامی را فراتر از مطالعات بربر گسترش داد، پژوهش های وی بر زنان بود که در چندین کتاب برجسته و به خصوص در کتاب «مادران علیه زنان» (Des mères contre les femmes ) (La Découverte, 1985) و همچنین در کتاب « هشیاری زنان»( La Vaillance des femmes)( La Découverte, 2008) ارائه شد. کتاب اخیر در برابر تزهای مبتنی بر «رضایت زنان بربر به رفتن زیر سلطه» که پیر بوردیو مطرح کرده بود، قرار می گرفت. سرانجام آخرین محور که به گونه ای بازگشت به مردم شناسی دوران استعماری از جمله در موضوع مسائل پشت پرده جنگ الجزایر مربوط می شد، کتاب «عملیات [هنجارشکنانه] پرنده آبی» (Opération oiseau bleu ) (La Découverte, 1997) بود.
کامی لاکوست فراتر از یک مردم شناس که هدفش شناختن سوژه اش باشد، دوست داشت مردم شناسی را به مثابه «هنر به بازشناسی و قدردانی» به کار ببرد.: برای همین بسیار نسبت به این موضوع حساسیت داشت که دانش خود درباره زنان و مردانی که بر آنها مطالعه کرده بود را به آنها بازگرداند و بسیار برای ارزش بخشیدن به میراث فرهنگی قبایلی تلاش کرد(با انتشار دیکسونر فرهنگ بربر در میان قبایلی ها)( Dictionnaire de la culture berbère en Kabylie)( La Découverte, 2005).
کامی لاکوست که تمام عمر خود را در خدمت فرهنگ بربر قرار داده بود در اواخر زندگی به صورت های مختلف مورد تجلیل قرار گرفت از جمله در سال ۲۰۱۴ آخرین کتابش در تیزی اوزو (Tizi-Ouzou) به انتشار رسید و در دسامبر همین سال – در آخرین حضور عمومی اش- اتحادیه بربرهای فرانسه در درانسی (Drancy) (سن سن دنی)( Seine-Saint-Denis) به پاس شصت سال تلاش وی در پژوهش های بر فرهنگ قبایلی از وی تجلیل کردند. در این تجلیل از جمله بر روابط طولانی مدت او با زنان قبایلی و با این جامعه چه در الجزایر و چه در میان مهاجران الجزایری تاکید شده بود. همه کسانی که کامی لاکوست دوژاردن را می شناختند همواره از او تصویر زنی «هشیار»، اندیشمند و اخلاقی را حفظ خواهند کرد، همچنان که خاطره سخاوتمندی های او را برای دوستانش ، دانشجویانش و همکارانش ، و خاطره لبخندی روشنایی بخش را.
پیر روبر بادول (Pierre-Robert Baduel) (مدیر پژوهشی افتخاری در مرکز ملی پژوهش های علمی فرانسه).
برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید :
لوموند ۹ فوریه ۲۰۱۶
گروه فرانسه انسان شناسی و فرهنگ برگزیده ای از مقالات روزنامه لوموند و ضمیمه هایش را چند روز پس از انتشار متن فرانسه در اختیار خوانندگان می گذارد.
صفحه لوموند در انسان شناسی و فرهنگ