انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درخت خرما، طرز کشت و انواع آن در لاور رزمی خورموج بوشهر

علیرضا رزمی نژاد

طرز کاشتن درخت خرما: برای کاشتن هر درخت خرما کارهایی به شرح زیر انجام می دهند: اول یک نهال درخت خرما را که وزن آن در حدود چهار کیلو و بلندی آن دو متر باشد از مادرش می کنند و سپس یک گودال به عمق یک متر و نیم و پهنای یک متر می کنند، آنگاه کود الاغ را به اندازه یک یا دو بیل در ته آن می ریزند و بعد از آن برگ های نهال را می بندند و قسمتی از برگها را با تبر می بُرند تا گرد شود . نهال را در ته گودال می گذارند به طوری که آن طرف از نهال که از مادرش جدا کرده اند طرف شمال ته گودال باشد . خاک بدون سنگ در اطراف نهال می ریزند و با چوب، بیل و لگد زدن دورش را محکم می کنند تا نهال سفت شود و بعد دورش را خار شتر می ریزند تا گودال پر شود. تا سه روز به نهال آب می دهند به طوری که در هر روز نصف گودال پر شود و بعد هر شش روز یک مرتبه آب می ریزند تا دو سال این روش را ادامه می دهند. بعد از دو سال خاک برداری می نمایند به این صورت که خاک اطراف نهال را عوض می کنند و خاک تازه می ریزند و این خاک برداری هر سال یکبار و به مدت چهار سال ادامه می یابد.

نمودار محصول و تولید آنها:

درخت خرما پنج ساله باید ثمر دهد. زمان سنبله زدن درختان خرما ۴۵ روز از زمستان رفته است. در میان برگهای نخل سنبله های می گویند. در اوایل فروردین این تاره ها به خوبی بزرگ می شوند و وسط آن ترک می خورد که» تارِه «کوچکی بیرون می آید که به آن باغداران نخلهای خود را بو می دهند. طرز بودادن نخل به این صورت است: چند تاره از تاره نر را برمی دارند که در سال گذشته برای همین منظور تهیه شده­، آن ها را در سبدی کوچک می گذارند، داس مخصوص که به آن) اَکْمِه (گویند به بالای نخل می برند و در وسط تاره های جوان یک تاره نر قرار می­دهند.

این تاره ها در حین رشد و نمو خود مراحلی را طی می کنند و در هر مرحله نام بخصوصی دارند، مثلاً در هنگامی که خوب بزرگ شدند به آنها » خِرَک« گفته می شود. در این مرحله رنگی می شوند. مرحله بعدی ثمر نخل )دُمباز( است و بعد مرحله بعدی که نوبت رُطب است. در این مرحله مردم برای اقوام و دوستان و همسایگان خود که باغ ندارند رطب می برند .آخرین مرحله­، مرحله ثمر نخل خرماست و هنگام بهره برداری از درخت خرما.

برداشت محصول خرما:

همه اعضای خانواده مهیای برداشت محصول می شوند لوازم مورد نیاز برای برداشت محصول خرما عبارتند از: مُشْتُو، پَروَنْگ زَنْبیل، مُتکُو، داس و طناب. این لوازم را آماده می کنند و به سمت باغهای نخل می روند و خرما را برداشت می کنند. سپس اعضای خانواده به پاک کردن خرما می پردازند. خرمایی که نرسیده و در مرحله رطب است و یا خرماهای خراب را جدا کرده و بعد از اطمینان از اینکه خرمای خراب یا نرسیده ای مخلوط خرما نیست آن را در زیر نور آفتاب قرار می دهند تا شیره خرما درآید و خرما خراب نشود. سپس آنها را از زیر نور آفتاب جمع می کنند و در ظرفهایی می ریزند که از جنس پلاستیک هستند و در برخی اوقات برای خوش طعمی خرماها زیره یا پونه یا کنجد به آن اضافه می کنند. ظرف را تا خرما جا بیفتد تکان می دهند و سپس خرما آماده آن است که به بازار فروش رفته و یا مورد مصرف قرار گیرد.

انواع درختان خرما:

در لاور رزمی تعداد زیادی درخت خرما موجود است که هر یک به نام های مختلفی به علّت نوع، رنگ و طمع و اندازه آن معروف شده اند. این نام ها به شرح زیر است. خنیزی، گَنْتار، شِکَر، گَهکاب، کَسپ، شیرینو،کَنْدی، اَسّکِ زَردو، شیخالی، مِرسِو، خاسویی، دِکَلْ، بریمی، لَشْت، سَمرو، دیری، جُمبازی، پیش کورّو، زینی و سُوُزوک.

خنیزی:

این درخت دانه های گرد و تقریباً درازی دارد. خارک آن خیلی شیرین و با طعم است. رنگ رطب و خرمای آن سیاه است.

گَنْتار:

در این روستا سه نوع گنتار به نامهای گنتار مخلیلی، گنتار دون مُرُکّو و گنتار دون گوتّو معروف است. نوع اول دانه های دراز و باریک دارد و رطب آن هم برخلاف دیگر نخلها سفت و رنگ میوه آن زرد است. نوع دوم خارک نسبتاً شیرینی دارد و رطب خرمای خوشمزه ای دارد و خارک و رطب آن رنگش زرد است ولی خرمای آن قهوه ای کم رنگ می شود. نوع سوم دانه های درشتی دارد که خارک آن زرد رنگ و قدری تلخ است، ولی رطب و خرمای آن خیلی خوب است.

شِکَر:

خارک شیرینی دارد و رطب آن هم خوب است ولی خرمای آن خوب نیست .خرمای آن قهوه ای رنگ و خارک و رطب آن زرد است.

کَهکاب:

دانه های درشتی دارد و خارک آن تلخ است ولی رطب و خرمای آن واقعاً عالی است .رنگ خارک و رطب آن زرد و خرمای آن قهوه ای است.

کَسپ:

خارک سفت و تلخی دارد. رطب و خرمای آن خشک ولی با طعم خوب و رنگ خارک و رطب خرمای آن زرد است.

شیرینو:

خارک شیرینی دارد. رنگ میوه این نخل زرد و خارک آن درشت است. این نوع نخل زودتر از نخلهای دیگر می رسد.

کَنْدی:

خارکی با مزه دارد و زودرس دارد که رنگش زرد است و گرد و دراز. به محض رسیدن خارک این نوع نخل از آن استفاده می کنند و نمی گذارند رطب یا خرما شود.

اَسّکِ زَردو:

میوه این نخل دان ههای گرد و نسبتاً درازی دارد و خارک آن کمی تلخ است. این نخل همراه با سوزوک و زینی زودتر از دیگر نخلها رطب می شود. هنگامی که رطب شد از آن استفاده می کنند و نمی گذارند خرما شود. رنگ میوه این نخل زرد است.

شیخالی:

دانه های بزرگ و درشتی دارد .خارک شیرینی دارد. وقتی که کاملاً رسید رنگ آن قرمز پررنگ است. اما رطب و خرمای خوبی ندارد و فقط از خارک آن می شود استفاده کرد.

مِرِسو:

نخلی است که خارک آن بعد از همه نخلها رنگ می گیرد که می توان گفت هنگام رسیدن کامل آن در فصل پاییز است. خارک آن بزرگ است و هنگامی که دارای رنگ می شود قرمز پررنگ است و طعم شیرینی دارد.

خاسویی:

دانه های گردی دارد و خارکش شیرین و رطب و خرمای آن هم خوب است. رنگ خارک، سرخ کم رنگ و رنگ خرمای آن سیاه کم رنگ است.

دِکَلْ:

دانه های نسبتاً درشتی دارد و خشک شده آن برای مصرف حیوانات بسیار خوب است و استفاده دیگری ندارد.

بریمی:

خارک دراز و گردی دارد و رنگ آن هم هنگام رسیدن سرخ کم رنگ است و خارک شیرینی دارد. رطب آن قابل مصرف است ولی خرمایش خوب نیست.

لَشْت:

دانه های بسیار درشت و بزرگی دارد . خارک خوبی ندارد . رطب و خرمای آن خیلی خوب نیست . فقط از خرمای آن رُب می گیرند. خرمای آن سیاه و خارک آن سرخ پررنگ است.

سَمرو:

خارک خوبی ندارد و تلخ است ولی رطب و خرمای خوبی دارد. رنگ خارکش زرد است.

دِیری:

نخلی است که به علت دیر رسیدن این نام را برآن نهاده اند و دانه های دراز و باریکی دارد . خارک تلخی دارد. این نخل رطب یا خرما هم نمی شود، فقط تا اواخر تابستان به صورت جالبی خارک آن خشک می شود و قابل مصرف می شود و بسیار خوشمزه است. رنگ خارک آن قرمز و در هنگام رسیدن پررنگ می­شود.

جُمبازی:

دانه های درشت و گردی دارد. خارک آن زرد رنگ است و تلخ. رطب تر و خوبی دارد ولی خرمای خوبی ندارد.

پیش کورو:

نخلی است که برگهای آن کوتاه و پرپشت و سبز پررنگ است. خارک آن زرد و قابل مصرف نیست امّا رطب و خرمای خوبی دارد.

زِینی:

دانه های ریزی دارد. زود رطب می شود و رنگ خارک آن سرخ است. رطب و خرمای خوبی ندارد.

سُوُزوک:

رطب خوبی دارد و خارک آن تلخ است.

نسخه نخست این مطلب در فصلنامه «نجوای فرهنگ» شماره هفت، سال سوم، بهار ۱۳۸۷، صص ۱۰۷- ۱۱۰ انتشار یافته است.