احمد جلالى فراهانى
از ریاضى لذت بردم.نه به زور ترکه و کتک؛ که با صبر و حوصله… مرد کهنسال برایت از اعداد چنان مى گوید که شیفته شان مى شوى. «پرویز شهریارى» از اعماق فقر برخاسته و برقله علم نشسته است. آن هم علمى که همه از آن گریزانیم: ریاضىات! «برخلاف خیلى ها زندگى غیرطبیعى نداشتم. در یکى از محرومترین روستاهاى کرمان در سال ۱۳۰۵ به دنیا آمدم. آنقدر فقیر بودم که با تمام جان کندن هاى پدرم باز هم خرج مان بیش از دخل مان بود. به طورى که مجبور بودیم ما هم به اتفاق مادر کار کنیم.» دوره اى که استاد شهریارى طى آن به دنیا آمده است جزو تاریک ترین دوران کرمان در تاریخ معاصر است…
نوشتههای مرتبط
پرویز شهریاری؛ریاضیدان، مترجم و نویسنده، متولد ۲ آذر ۱۳۰۵ «دولت خانه» کرمان – وفات ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ تهران؛
انتشار نشریاتی چون اندیشه ما، وهومن و چیستا، آشتی با ریاضیات و سردبیری مجله دانشمند؛
تأسیس مدرسه عالی اراک (۱۳۳۵)؛
تألیف کتابهای ریاضی در فاصله ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۲ و همزمان با آن تألیف و ترجمه صدها کتاب، در زمینه تاریخ و آموزش ریاضیات؛
انتشار ماهنامه «اندیشه ما»؛
انتشار اولین کتاب «جنبش مزدک و مزدکیان»؛
تهیه یک دوره کتاب درسی ریاضی دوره اول دبیرستان؛
سردبیری هفتهنامه «وهومن» تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲؛
شروع بهکار در دبیرستان «اندیشه» از مهر ۱۳۳۸؛
راهاندازی اولین کلاس کنکور در ایران با نام گروه فرهنگی خوارزمی؛
تأسیس دبیرستان پسرانه خوارزمی (۱۳۳۹)؛
تأسیس دبیرستان دخترانه مرجان، (۱۳۴۰)؛
سردبیر نشریه «سخن علمی» از سال ۱۳۴۱
دریافت نشان درجه یک علمی،۱۳۴۵
دریافت نشان افتخار ملی از سوی انجمن آثار و مفاخر ملی ایران،۱۳۸۰
دریافت دکتری افتخاری ریاضیات از دانشگاه کرمان،۱۳۸۱
برگزیده مراسم چهرههای ماندگار در رشته آموزش ریاضیات،۱۳۸۴
دریافت عنوان برترین ریاضیدان زنده ایران از سوی انجمن ریاضی ایران،۱۳۸۷
تالیف و ترجمه بیش از ٢٠٠ عنوان اثر آموزشی و ادبی در طی نیم قرن فعالیت
برخی از آثار او عبارتند از:
تاریخ حساب، نوشته رنه تاتون، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول ۱۳۲۹، ترجمه.
دوره کتابهای درسی ریاضی سه سال اول دبیرستان (نظام قدیم)، شامل دو جلد حساب (برای سالهای اول و سوم)، دو جلد جبر (سالهای دوم و سوم)، و سه جلد هندسه (سالهای اول و دوم و سوم)، کلاله خاور، ۱۳۳۷-۱۳۳۵، تألیف.
دوره کامل ریاضیات دبیرستانی و کتابهای مسائل مربوط به آن (با همکاری آقایان امامی، ازگمی، بهنیا، شیخرضایی) انتشارات علمی و سپس امیرکبیر، در فاصله سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۴، تألیف.
روشهای جبر، دو جلد، چاپ اول، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۴، تالیف.
اعداد اول ، امیل بورل، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول ۱۳۴۴، ترجمه.
ریاضیات ۵ سال اول دبیرستان، و ۳ سال راهنمایی تحصیلی (با همکاری آقای شمسآوری)، سالهای ۱۳۵۱–۱۳۴۵، تألیف.
تقارن در جبر، و. گ. بالتیانسکی/ن. یا. ویلنکین، انتشارات امیرکبیر، چاپ مرداد ۱۳۴۷، ترجمه.
استقراءِ ریاضی، نوشتهٔ سومینسکی و گولووینا و یاگلوم، انتشارات خوارزمی، چاپ نخست خرداد ماه ۱۳۴۸
لگاریتم (تاریخ استدلالی لگاریتم)، گ. ک. استاپو، انتشارات خوارزمی، چاپ نخست ۱۳۴۸
اشتباه استدلالهای هندسی، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۰، ترجمه.
نامساویها، پاول پترویچ کارو کین، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۰، ترجمه.
هندسه در گذشته و حال، انتشارات امیرکبیر، سالهای پنجاه، تألیف و ترجمه.
انعکاس، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۱، ترجمه.
هندسهٔ غیراقلیدسی، نشر اندیشه، چاپ سوم اردیبهشت ۱۳۵۲، ترجمه.
ریاضیات در شرق، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۲، ترجمه.
ورودی به منطق ریاضی، انتشارات خوارزمی، ۱۳۵۴، ترجمه
سرگذشت آنالیز ریاضی، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۴، ترجمه.
ورودی به نظریهٔ مجموعهها، ژ. بروئر، انتشارات پویش، چاپ اول ۱۳۵۹، ترجمه.
ریاضیات کاربسته، انتشارات هدهد، ۱۳۶۰، ترجمه.
لباچفسکی و هندسه نااقلیدسی، انتشارات توکا، ۱۳۶۰، تألیف.
پویایی ریاضیات، انتشارات پویش، ۱۳۶۰، ترجمه.
آفرینندگان ریاضیات عالی، ل. س. فریمان، انتشارات فردوس، چاپ نخست ۱۳۶۳، ترجمه.
اواریست گالوا، (رمانی بر اساس زندگی اواریست گالوا) لئوپولد انیفلد، چاپ نخست۱۳۶۴ ترجمه.
من ریاضیدانم، نوربرت وینر، انتشارات فاطمی، چاپ اول ۱۳۶۴، ترجمه
تابعهای متناوب، رز نشر ۱۳۶۸، تالیف.
بخش درست عدد [x]، رز نشر ۱۳۶۸، تالیف.
روش استقرای ریاضی، رز نشر، ۱۳۶۸، تالیف.
ورودی به نظریه آنالیز ترکیبی، رز نشر، ۱۳۶۸، تالیف.
بسط دو جملهای با نمای طبیعی، رز نشر، ۱۳۶۸، تالیف.
تربیع دایره و غیرجبری بودن عدد پی، رز نشر، ۱۳۶۸، تالیف.
ورودی به نظریه احتمال، رز نشر، ۱۳۶۸، تالیف.
آنالیز ریاضی، رز نشر، ۱۳۶۸، ترجمه.
لگاریتم، گ. استاکوف، انتشارات خوارزمی، سالهای پنجاه، ترجمه.
آنالیز ریاضی، ۳ جلد (با همکاری باقر امامی)، انتشارات فردوس، ۱۳۶۸، ترجمه.
جبر از آغاز تا پایان (خودآموز)، واویلف/ملنیکف/آلکس نیک/پاسی چنکو، انتشارات تهران، چاپ اول ۱۳۶۹
خوارزمی و انفورماتیک، شرکت دادهپردازی ایران، ۱۳۷۰، تالیف.
نابرابریها، انتشارات فردوس و انتشارات مجید، چاپ نخست ۱۳۷۲، تألیف
خلاقیت ریاضی، جورج پولیا، انتشارات فاطمی، ۱۳۷۳، چاپ چهارم، ترجمه.
قضیهٔ مستقیم و قضیهٔ معکوس ، ا. س. گراوشتین، نشر نی، چاپ اول ۱۳۷۵، ترجمه.
عالیجناب چکمه (گوشهای از تاریخ ریاضیات)، انتشارات پژوهنده، چاپ نخست ۱۳۷۸تألیف.
سرگذشت ریاضیات، نشر مهاجر، چاپ نخست ۱۳۷۸، تألیف.
مثلثات مستقیمالخط و کروی، س. ای. نووسلو، چاپ چهارم ۱۳۷۸ نشر دانش امروز، ترجمه.
غیاثالدین جمشید کاشانی، ریاضیدان ایرانی، انتشارات فنی ایران، ۱۳۷۸، تألیف.
جوهر، روش و کارآیی ریاضیات، ۳ جلد، انتشارات فنی ایران، ۱۳۸۰، ترجمه.
مسئلههای تاریخی ریاضیات ، و. د. چیستیاکوف، نشر نی، ترجمه.
فلسفه، اخلاق و ریاضیات، انتشارات پژوهنده، چاپ نخست ۱۳۸۰، تألیف و ترجمه.
خلاقیت در ریاضیات و مهندسی، انتشارات پژوهنده، چاپ نخست ۱۳۸۰، تألیف و ترجمه.
ریاضیات و هنر، انتشارات پروهنده، چاپ نخست ۱۳۸۱، تألیف و ترجمه.
روش مختصات، ل. س. پونتریاگین، نشر پژواک کیوان، چاپ اول پاییز ۱۳۸۲، ترجمه
آموزش ریاضی، نشر مهاجر، چاپ نخست ۱۳۸۴، تألیف و ترجمه.
نگاهی به تاریخ ریاضیات در ایران، شرکت انتشارت علمی و فرهنگی، چاپ نخست بهار ۱۳۸۵، تألیف.
دانشنامه ریاضی ایران و…
از ریاضى لذت بردم.نه به زور ترکه و کتک ؛ که به صبر و حوصله… مرد کهنسال برایت از اعداد چنان مى گوید که شیفته شان مى شوى. «پرویز شهریارى» از اعماق فقر برخاسته و برقله علم نشسته است. آن هم علمى که همه از آن گریزانیم: ریاضىات! «برخلاف خیلى ها زندگى غیرطبیعى نداشتم. در یکى از محرومترین روستاهاى کرمان در سال ۱۳۰۵ به دنیا آمدم. آنقدر فقیر بودم که با تمام جان کندن هاى پدرم باز هم خرج مان بیش از دخل مان بود. به طورى که مجبور بودیم ما هم به اتفاق مادر کار کنیم.» دوره اى که استاد شهریارى طى آن به دنیا آمده است جزو تاریک ترین دوران کرمان در تاریخ معاصر است. فقر و فلاکت چنان بیداد مى کرده که آن را دوران «بچه میرو» مى نامیدند. یعنى با به دنیا آمدن بچه ها کسى امیدى به ادامه زندگى شان نداشته!« پیش از من چند فرزند دیگر هم به دنیا آمده بودند که همگى مرده بودند…» تمام درآمد پدرش مقدارى جو و گندم بوده است که در طول یکسال کار کشاورزى به دست مى آورده که تا چندماه ابتداى سال بعد کفاف زندگى شان را مى داده است. با این حال عشق مادر به تحصیل فرزندان و ادامه آن باعث مى شود تا استاد شهریارى تا کلاس ششم ابتدایى آن دوران به هر ترتیبى که بود درس را ادامه دهد.» پنجم دبستان بودم که پدرم با مالک ده درگیر شد و از کار دهقانى کنار کشید و مجبور شد به استخدام کارخانه نساجى خورشید درآید و پس از یک سال کار در محیطى ناراحت کننده و پرگردوغبار، در سال ۱۳۱۷ وقتى که من دوازده سالم بود، پزشک هم کرمان نبود و در نتیجه مداواى اشتباه «پزشک مجاز» کارخانه ومصرف داروى اشتباه درگذشت.» و این تراژدى روى استاد تأثیرى ژرف مى گذارد و دیپلم ششم ابتدایى را درحالى دریافت مى کند که غم دورى پدر او را دچار مشکلات شدیدروحى مى کند. درگذشت پدر وضعیت معیشتى آنها را دچار بحران شدیدى مى کند به طورى که تصمیم به ترک تحصیل و پرداختن به کار مى گیرد اما با مخالفت شدید مادرش روبرو مى شود.«مادرم گفت بچه هاى من باید دیپلمشان را بگیرند والا اجازه اینکه وارد کار دیگرى بشوند رابه آنها نمى دهم. مرحوم مادرم آن شش سال را روز و شب کار مى کرد تا ما بتوانیم درس بخوانیم. البته ما هم ضمن خواندن کار هم مى کردیم.»به این ترتیب استاد تا سوم دبیرستان را در مدرسه اى به نام ایرانشهر به پایان مى رساند و درپایان همان سال مدیر مدرسه از او درخواست مى کند تا حساب و هندسه ششم دبستان را تدریس کند و من گفتم امتحانش ضرر ندارد. بنابراین زنگهایى که ورزش داشتیم، درسهاى کم اهمیت داشتیم کلاس حساب و هندسه ششم رابراى من گذاشتند که از آن زمان تا پنج، شش سال پیش مرتب تدریس مى کردم و معلمى که بسیار دوستش دارم، یکى از کارهایى است که با عشق و علاقه به آن پرداختم».
او پس از اتمام دانشسراى مقدماتى در کرمان، به عنوان شاگرد ممتاز، براى ادامه تحصیل به تهران مى آید و در دانشکده ادبیات تهران کلاسهاى مربوط به سال آخر دبیرستان را تمام مى کند. «آن زمان سه رشته تحصیلى در دانشگاه و جود داشت. ریاضى، تجربى (طبیعى) و ادبى. ابتدا در رشته ادبى ثبت نام کردم، چون خیال داشتم فلسفه بخوانم منتهى رشته ادبى در حدود سیصد و پنجاه نفر شاگرد داشت. کمتر از یک ماه آنجا ماندم و با وجود استادان خیلى برجسته اى چون دکتر معین و دکتر هوشیار، احساس کردم نمى توانم ادامه تحصیل بدهم و تصمیم گرفتم به رشته کم تعدادترى بروم کلاسهاى طبیعى چهارده نفر و کلاس ریاضى شش نفر بودند که یک نفر هم وسط کار رفت و من اضافه شدم. در مجموع شش نفر فارغ التحصیل شدند.«
زمانى که استاد شهریارى از دانشگاه تهران فارغ التحصیل مى شود تنها دانشگاه ایران، دانشگاه تهران بود وتنها دانشکده فنى در تمام ایران، دانشکده علوم دانشگاه تهران بود که فقط یک کلاس ریاضى داشت. در تمام تابستان دانشکده علوم تبلیغ مى کرد که شصت دانشجوى ریاضى مى پذیرد ولى «از مهرماه که سرکلاس رفتیم، دیدیم سیزده نفر از سراسر ایران ثبت نام کرده بودند وخبرى از کنکور هم نبود. دانشکده علوم وهمراه آن دانشسراى عالى را تمام کردم.» استاد به دلیل تعهد معلمى بعد از اتمام تحصیلاتش در دانشگاه تهران عازم شیراز مى شود و چندصباحى را در آنجا تدریس مى کند و سپس به تهران باز مى گردد. «علتش اختلافى بود که با آموزش و پرورش داشتم. آموزش و پرورش را کنار گذاشتم و به صورت حق التدریسى در دانشکده فنى، مدرسه عالى علوم اراک، دانشسراى عالى و دبیرستانها درس دادم.«
پرویز شهریارى تمام افتخاراتش در تألیف و نویسندگى و تحقیق در حوزه هاى مختلف ریاضى و فلسفه و ادبیات را یک طرف مى داند و معلمى را یک طرف.مى گوید: «اگر کسى از من بپرسد که در مجموع تمام سالهاى عمرت چه کرده اى و چه کاره بوده اى مى گویم من از پانزده سالگى ـ ازسال سوم دبیرستان ـ معلم بوده ام. گرچه تمام عشق و علاقه ام فلسفه بوده است و فلسفه. استاد شهریارى علاوه بر ریاضیات، دستى هم بر ترجمه دارد و جالب اینجاست که تخصص او زبان روسى است. او در جواب این سؤال که چطور شد به سراغ زبان روسى رفتید مى گوید: «زبان تحصیلى من، زبان فرانسه بود، سه، چهار کتابى هم که از همان ابتدا ترجمه کردم ـ که اولین اش درسال۱۳۳۱ با نام «تاریخ حساب» چاپ شد ـ از زبان فرانسوى بود ولى از اواخر سال۱۳۳۵ در زندان قزل قلعه فرصتى پیش آمد و فکر کردم که زبان یاد بگیرم. اول زبان انگلیسى را با دوستانى که آنجا بودند و انگلیسى مى دانستند شروع کردم. بعد تصمیم گرفتم که روسى را یاد بگیرم. بنابراین به برادرم سفارش کردم که یک کتاب خودآموز روسى برایم پیدا کند. او کتابى به نام «لوروس» برایم آوردکه براى فرانسوى زبانها در ۸۰۰صفحه نوشته شده بود. آن را گرفتم. یک دیکسیونر فرانسوى هم گرفتم که اگر اشکالى داشتم به آن مراجعه کنم.»و این چنین مى شود که استاد شهریارى در مدت نه ماه زندان قزل قلعه تا روزى هجده ساعت کار مى کرد «دقیق تر بگویم بین پانزده تا هجده ساعت» بعد از نه ماه این کتاب را تمام مى کند و بعد شروع به خواندن و ترجمه چندکتاب روسى مى کند. «علت انتخاب کتابهاى روسى این بود که کتابهاى علمى به زبان روسى منتشر مى شد و تقریباً مى توان گفت این زبان نیاز علمى مرا پاسخ مى گفت.»
استاد شهریارى در مدت زندگى اش، هفت بار زندان را تجربه کرده است. مى گوید: «هربار غبطه زندان قبلى را خورده ام. شاید خیلى از کتابها را هم در همانجا خواندم. آنجا کتابخانه اى داشتیم که نگهبانى از آن با من بود.«
پرویز شهریارى مهمترین عامل عقب ماندگى علمى ما را پدیده اى به نام کنکور مى داند. او به سختى با کنکور مخالف است وعلت رهاکردن تدریس را هم همین مسأله مى داند. کنکور تستى دانش مملکت را ویران مى کند و ما خودمان را به ندیدن و نشنیدن زده ایم». او معتقد است تنها راه نجات ما از این عقب ماندگى علمى رهایى از کنکور است. مى گوید : «بعداز جنگ جهانى دوم، دولت آلمان که صدر اعظمش « آورنهایر » بود و ویرانه اى به دستش رسیده بود، در مجلس اعلام کرد که یک سنت از دلارهاى آمریکایى را خرج رفاه مردم نمى کنم. من تمام این پولها را صرف آموزش و پرورش مى کنم».او معتقد است براى برون رفت از بحرانى به نام کنکور باید قبل از هرچیز کنکور را حذف کنیم و دوره تحصیلى تا دیپلم را ده ساله کنیم. ۵ سال دوره ابتدایى و ۵ سال دوره دبیرستان .
مى گوید: «انبوهى از درس هایى که بچه ها ما در دبیرستان مى خوانند اصلاً به دردشان نمى خورد. نه نجوم، نه ادبیات ، نه علوم. هیچ کدام ازاینها با این شیوه تدریس فعلى اصلاً به درد ما نمى خورد. » او معتقد است باید کلاسهاى ۵ ساله دبیرستان از صبح تا ظهر باشد و پس از آن دانش آموزان در انجمن هاى مورد علاقه خود که شامل رشته هاى متعددى از جمله موسیقى و ریاضى و فیزیک وشیمى مى شود، شرکت کنند وهرکسى در انجمن موردعلاقه خود ۵ سال فعالیت کند وهرکتابى که مى خواهد در اختیارش بگذارند وسپس چنانچه خواست ادامه تحصیل بدهد وارد دانشگاه شود و در آنجا هم همان رشته اى را که در ۵سال دبیرستان دنبال مى کرده، دنبال کند.
او درباره تاریخ ریاضى هم تحقیقات گسترده اى داشته است و ریاضى را مدیون ایرانى ها ویونانى ها مى داند. « در ریاضیات یونانیان توجه ویژه اى به نظریه یا تئورى داشتند و بعد نوبت به ایرانیان رسید که باید گفت ازپایان قرن دوم هجرى ایرانیان توانستند جان تازه اى به این علم بدهند». او معتقد است برخلاف ادعاهاى موجود سرچشمه ابتکارهاى ایرانیان در ریاضیات واخترشناسى، کتابهاى اصیل یونانى نبوده است چرا که ایرانى ها از قرن چهارم به کتابهاى یونانى دسترسى پیدا کردند آن هم از طریق کسانى که یونانى مى دانستند. مى گوید : «در اوایل کسى یونانى نمى دانست واین کتابها را از پهلوى و سریانى به عربى ترجمه مى کردند. به این ترتیب یونانیان دنباله علم وتحقیق ایرانى ها را گرفتند وادامه دادند. «ویژگى اصلى ریاضیات ایرانى ها، ریاضیات کاربردى بود. ابوریحان بیرونى مى گوید در بعضى جاها به اشکال برمى خوریم ونمى توانیم مسأله را حل کنیم . مثلاً در مورد تقسیم زاویه به سه قسمت برابر که بعدها ثابت شد جز در حالتهاى خاص با خط کش و پرگار عملى نیست. ابوریحان مى گوید با حیله مسأله را حل مى کنیم. منظورش از حیله ، محاسبات تقریبى است. یعنى به تقریب، زاویه را به سه قسمت تقسیم مى کرده. در بسیارى از مسائل، مثلاً در رسم هفت ضلعى در یک دایره (محاط کردن) هم با دقت و به کمک خط کش و پرگار انجام پذیر نیست. آنجا هم به حیله متوسل مى شویم». او معتقد است کار اساسى ایرانیان درعلم ریاضى عبارت بوداز حساب، جبر ومثلثات و تقریباً تمام این موارد در ایران زاده شده و از قرن سوم تانهم هجرى ادامه داشته و آخرین آنها «جمشید کاشانى» بوده که در قرن نهم هجرى یا قرن پانزدهم میلادى میزیست. مى خواهم از اوخداحافظى کنم که هنوزغصه «جمشید کاشانى» را مى خورد. مى گوید: «حتماً بنویس کنکور باعث نابودى ماست.ما وارثان کسانى مثل جمشید کاشانى هستیم. اوکاشف عدد اعشارى است که در سالهاى ۱۴۰۰ میلادى مى زیسته وحالا در کتابهاى تاریخ ریاضى به اسم «استون» هلندى که ۱۵۰ سال بعد از او تازه به دنیا آمده ثبت شده…»
هنگام خداحافظى است. عکسى میان کتابها و کتابخانه اش توجهم را جلب مى کند. کودکى در خیابان بارى از چوب به دوش مى کشد و به دوربین مى خندد. گوشه عکس بیتى از سعدى نوشته شده است: «سعیدا گر بکند سیل فنا خانه عمر، دل قوى دار که بنیاد بقا محکم از اوست».
-این مقاله ابتدا در مجموعه «مهرگان» و در جشن نامه مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژه مهرگان که در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی ، در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی می پرداخت. بخشی از این پروژه سال ۱۳۸۳در قالب کتاب منتشر شده است.
– این نوشته خُرد است و امکان گسترش دارد.برای تکمیل و یا تصحیح اطلاعات نوشته شده، به آدرس زیر ایمیل بزنید:
elitebiography@gmail.com
ویرایش نخست توسط انسان شناسی و فرهنگ: ۱۳۹۳