پارک مارک، کاگردان: بکتاش آبتین، تصویربردار: تورج اصلانی، ۵۲ دقیقه، ۱۳۸۸
“زمان” و “فضا” در مطالعات اجتماعی دو عنصر و عامل مهم برای درک شهرها محسوب می شوند. این دو، هر یک در تعریف و جایگاه مجزای خویش، کاملا به یکدیگر وابسته اند و در ارتباط با هم تعریف کامل تری را در سیستم های شهری می توانند ارائه دهند. از این رو، برای درک بسیاری از بخش ها و کارکردها و پچیدگی های شهری، یکی از نیازهای اصلی درک آن کارکرد و سیستم درون دو عامل “زمان” و “فضا” است.
نوشتههای مرتبط
آسیب های اجتماعی، که ساختار شهرها اشکال متنوعی از آن را، در تفاوت با ساختاری قدیمی زیست، درون خود به وجود می آورند، بخش هایی از هر شهر و هر جامعه ی شهری است که در محور زمان و مکان می تواند مورد بررسی و تامل قرار بگیرد. با توجه به اهمیتی که این آسیب های شهری در جوامع انسانی دارند، بسیاری از بخش های فرهنگی رسانه ای، موضوع خود را به این بُعد از شهر اختصای داده و می دهند. فیلم مستند “پارک مارک” به کارگردانی بکتاش آبتین که با موفقیت های بسیاری در عرصه مستند نیز رو به رو گشته است، از جمله فیلم هایی است که در حوزه مستند به مسائل آسیب های اجتماعی در جوامع انسانی شهری، با نگاه و دوربینی نزدیک تر به زندگی مردی به نام “پارک مارک” پرداخته است، که ارتباط میان این زندگی و به نوعی خرده فرهنگ شهری را با محور “زمان” و “فضا” می توان در این فیلم مشاهده کرد.
این فیلم که در شهر تهران فیلم برداری شده است، زمان هایی از فضاهای عمومی شهری را به تصویر می کشد، که در زمان شهری هم چون تهران، زمانی برای استراحت و دور شدن از خیابان ها و کوچه ها و مکان های عمومی و ورود به عرصه های خصوصی زندگی است. زمانی که چه در تصور عامه و چه در تحلیل های اجتماعی به عنوان زمانی آسیب زا شناخته شده است و آن زمان شب در انتهای هر روز است. شب هایی که در چنین شهری می توان بسیاری از آسیب های پنهان اجتماعی را در مکان هایی همچون کوچه، خیابان ها و پارک ها و سایر مکان های روزمرگی شاهد بود. مستند «پارک مارک» که “شبگردی” های یک مرد را در این زمان از نگاه دوربین فیلم برداری نمایش می دهد، ارتباط زمان شهری با آسیب های اجتماعی و شهری را به خوبی بیان می کند.
در این فیلم، در تصویر اولیه ما ابتدا از فاصله ای نزدیک تر با زندگی مردی به نام پارک مارک رو به رو می شویم، مردی میان سال که شب ها به دنبال پول به سراغ صندوق های صدقه در کوچه ها و خیابان ها می رود و با روشی ساده و البته ماهرانه پول های داخل آن را بیرون می کشد، صندوق هایی که به گفته ی خودش در مکان های مختلف شهری از نظر میزان پولی که در آن است متفاوت اند. نحوه زندگی کردن در آمریکا، پیش از وضعیت زندگی او در ایران و ورود و سکونت در آن به دلیل علاقمندی به یک زن ایرانی، اعتیاد به مواد مخدر “کراک” و از دست دادن بخش بزرگی از سرمایه های مادی، عاطفی و اجتماعی او بخش عمده ای از صحبت های وی در این فیلم را شامل می شود، که او در حین خالی کردن پول صندوق های صدقات در شب و استعمال مواد، در حالی که در خیابان های شهر “پرسه” می زند و هنگامی که برای خوابیدن هر شب گوشه ای از یک پارک را انتخاب می کند ، تعریف می کند و ما را با مردی رو به رو می سازد که پیش از رسیدن به چنین موقیعتی در ساختارهای شهری به عنوان یک شهروند زندگی می کرده و خارج از محدوده تعریف شده یک شخصیت شهری، دست به گردآوری چندین آسیب اجتماعی(اعتیاد، دزدی، خیابان خوابی و..) در زندگی خود نزده است.
اما در تصویر دوم، ما آنچه را می بینیم، که نه تنها به زندگی این فرد در شهری هم چون تهران، که به زندگی و خرده فرهنگ هایی مشابه در این ساختار شهری در مفهوم آسیب های اجتماعی می پردازد. تصویری که با توجه به ریشه این تصور که شب زمانی است برای روی دادن بزهکاری های شهری در یک شهر بزرگ، ما را به مفاهیمی در حوزه مطالعات شهری سوق می دهد که می توان از طریق آن بسیاری از آسیب های اجتماعی که در سیستم پیچیده ای هم چون یک شهر رخ می دهند را شناسایی کرد و در ارتباط با سبک های مختلف زندگی افرادی با تجارب زیست متفاوت درون این سیستم مورد تامل قرار دارد. از این رو، مستند «پارک مارک» (و مستندهای مشابه) که به صورتی همزمان بسیاری از این آسیب ها را در خود جای داده است، می تواند در ارتباط میان رسانه ی تصویری و علوم اجتماعی و انسانی مباحث آسیب زا را با نگاهی نزدیک به موضوع مطرح کند، تا بتوان راه حل هایی انسانی تر و کاربردی تر برای آسیب های شهری و اجتماعی به کار برد.