جنگهای ایران و روس در نخستین دهههای سده نوزدهم میلادی که به عقد قرارداد ترکمنچای و جدایی قفقاز، از جمله ارمنستان کنونی، از ایران انجامیدند در تاریخ ایران مشهورند. در کتابهای درسی مدارس کشور از قرارداد ترکمنچای به عنوان قرارداد ننگین یاد میشود. امّا اگر از دیدگاه ساکنان مسیحی این مناطق نگاه کنیم، اوضاع کمی فرق میکند. ارامنه آن خطه که از یک سو از ظلم و ستم نظام فئودالی حاکم بر ایران به ستوه آمده بودند و از سوی دیگر وعدههای حمایتآمیز روسیه برایشان اغواکننده بود، خواهان پیوستن به روسیه تزاری بودند و نجات خود را در این امر جستوجو میکردند. مهاجرت بزرگ ارامنه ایران به آن سوی رودخانه ارس که بعد از پایان جنگهای ایران و روس اتفاق افتاد، بر این امر گواهی میدهد که ارامنه آذربایجان ایران نجات خود را در پیوستن به روسیه میدیدند.
ابعاد مهاجرت بسیار گسترده بوده است. گفته میشود که حداکثر پنجاه خانواده ارمنی در تبریز باقی ماندند. تعداد مهاجران را ۴۰ هزار نفر تخمین میزنند که در زمان خود جمعیت بسیار بزرگی است. از یک سو روحانیت اجمیادزین (مقر کلیسای ارمنی در نزدیکی ایروان) به تحریک روسیه ارامنه را به مهاجرت تشویق میکردند و از سوی دیگر، عباس میرزا که به ارزش حضور ارامنه در کشور باور داشت، میکوشید گاه با دادن امیتاز و تشویق و گاه به جبر جلوی مهاجرت را بگیرد. گویا باقی ماندن تعدادی از خانوادههای ارمنی در تبریز عاملی شده است که بعدها گروههایی از مهاجران به شهر خود بازگردند و جمعیت ارامنه شهر زیاد شود.
در بخشی از کتاب ارامنه ایران به قلم نازار گورویانتس که در سال ۱۸۹۸ نوشته شده است، به تفصیل درباره این مهاجرت سخن رفته است.
مطلب مشترک انسان شناسی و فرهنگ و دوهفته نامه “هویس” شماره ۱۳۳ ، ۳ آبان ۱۳۹۱