از عناصر اساسی در زندگی مردم آمریکا گسترش قابل توجه زمین های قابل بهره وری بود. طی دوران استعمار، دسترسی به زمین هایِ باز کمکی برای جداسازی سکونتگاه ها بود. از جمله این تأثیرات ایجاد مشکل برای اجرای میثاق های اجتماعی سنتی اروپا همچون حق ارشدی بود که در آن پسران بزرگتر املاک و دارایی والدین خود را به ارث می بردند. به دلیل اینکه ایالات متحده زمین های زیادی را در اختیار داشت، پسران با به ارث بردن دارایی خانوادگی از استقلال کمتری برخوردار شدند. نهادهای مذهبی نیز متأثر از این قضیه بودند آن چنانکه اقامتگاه های بسیار وسیع، فضایی را برای فرقه های مذهبی جدیدتر و فعالیت طرفدارن احیای مذهبی، ایجاد کردند.
در قرن ۱۹، آمریکایی ها از زمین های خود برای کشت انواع محصول بهره بردند که به ایجاد اقتصاد کشاورزی پویا کمک کرد و معرف جامعه آمریکایی بود. آمریکایی های زیادی به جهت بدست آوردن زمین بیشتر جذب بخش غربی آمریکا شدند. مهاجرین سرزمین های جنوبی به دنبال اقامت بودند، پرورش دهندگان گله های گاو زمین هایی را برای رمه های خود می خواستند، جنوبی ها در پی گسترش اقتصاد برده داری خود به سرزمین های غربی بودند و شرکت های راه آهن زمین های بسیار زیادی به دست آوردند و جامعه پراکنده آمریکایی را به یک اقتصاد منسجم وارد کردند . اگر چه آمریکایی های بومی در بخش های بیشتری از این قاره ساکن بودند، اروپاییان و مقیمان آمریکایی اغلب آن را به عنوان سرزمینی خالی از سکنه و دست نخورده می دیدند که سرنوشت بر سر راه آنها قرار داده بود .حتی پیش از اواخر قرن ۱۹، هنگامیکه آخرین نبردهای خونین میان سربازان آمریکایی و آمریکایی های بومی صورت گرفت، با غلبه ی سربازان سفیدپوست غربی، ایده ی تصرف زمین عمیقا درون الگوهای فرهنگی آمریکایی و آگاهی های ملی، نقش بست.
در سرتا سر قرن ۱۹، سکونتگاه های کشاورزی در نقاط مجزای وسیع، اغلب با اشغال صدها جریب زمین، موجود بودند. مصوب نامه ی مزرعه ی رعیتی (Homestead Act) در سال ۱۸۶۲، ۶۵ هکتار زمین آزاد را به هر کسی با شهامت اخلاقی و آگاهی کافی برای زندگی و کشت در آن، وعده داد. در نتیجه، شمار فراوانی از ساکنین غرب نواحی وسیعی از سرزمین های قابل سکونت مجزا را در اختیار گرفتند، جائیکه همسایه ها در آن با فواصل زیادی نسبت به یکدیگر زندگی می کردند. تمایل به فضای خصوصی برای سکونت به عنوان جنبه ای شاخص از فرهنگ آمریکایی حفظ شده است.
این میراث برای تعریف الگوهای زندگی در ایالات متحده ادامه یافت. آمریکایی ها بیش از هر جامعه ی غربی دیگری متعهد به زندگی در سکونتگاه های خلوت منفک از همسایگان هستند. با وجود شهر نشینی سریعی که در اواخر قرن ۱۹ آغاز شد، آمریکایی ها بر این امر اصرار ورزیدند که هر خانواده ی هسته ای ( پدر و مادر به همراه فرزندانشان) محل اقامت مستقلی داشته باشند و اینکه تا حد مقدور، خانواده های بیشتری مالک خانه های خود باشند. در مواقعی این استاندارد مستحکم فرهنگی برای مهاجران جدید که به زندگی در شرایط شلوغ تر اروپایی عادت داشتند، غیر معمول به نظر می رسید، اما آنها به سرعت با این جنبه از فرهنگ آمریکایی انطباق یافتند.
با افزایش جمعیت شهر ها، آمریکایی ها به حومه های شهری نقل مکان کردند. تراموای شهری که در ابتدا طی سال های ۱۸۳۰ به کار می رفت، حلقه های برون شهری را به مراکز اطراف شهر، جائیکه تراکم در بیشترین حد بود، امتداد بخشید. بانک ها وام های طولانی مدت را ارائه کردند که به اشخاص اجازه سرمایه گذاری در امور مربوط به خانه را می داد. فراتر از اینها، اتوموبیل در سال های ۱۹۲۰ وسیله ی سودمندی برای سفر به حومه های شهری بود.
پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵-۱۹۳۹) عاملان توسعه بخش های روستایی را برای ساختن میلیون ها خانه ی تک خانواری تغییر شکل دادند و اغلب آمریکایی ها حتی بیش از پیش به حومه های شهری رفتند که برای جلوگیری از فعالیت های تجاری و صنعتی منطقه بندی شده بودند. دولت فدرال با تهیه ی وام برای سربازان اسبق جنگی به عنوان بخشی از میثاق نامه ی ۱۹۴۴ که به عنوان سند حقوقی GI (GI Bill of Right) شناخته می شد، به طور مستقیم از این پروژه حمایت می کرد و بدین ترتیب مزایای فراوانی را برای کارمندان ارتش آمریکا فراهم آورد. در بخش زیادی از ساخت و سازهای توسعه ای جدید، سازندگان خانه ها را مبتنی بر مدل های یکسان می ساختند، پروسه ای که در لویتون (Levittown) و نیویورک، پایه گذاری شد. این واحد های پیش ساخته ی ناقص و همانند به سرعت سازمان بندی شدند و زندگی برون شهری و تملک شخصی زمین را برای میلیون ها سرباز از جنگ برگشته و در جستجوی محلی برای اقامت خانواده هایشان، فراهم کردند.
خانواده های آمریکایی هنوز هم زندگی در حومه های برون شهری یا شهر های حومه ای پراکنده که در نواحی جدیدتر کشور رشد یافته اند را برمی گزینند. نواحی گسترده ای از غرب، همچون منطقه ی کلان شهری لوس آنجلس در کالیفرنیا، ناحیه ی اطراف فنیکس (Phoenix) آریزونا (Arizona)، و ناحیه ی پوگت ساند (Puget Sound) از ایالت واشنگتن، به سرعت و با شیوه ی خانه سازی جدیدی که داشتند مورد اقبال واقع شدند. و این امر به سبب آرزوی آمریکایی برای در اختیار داشتن خانه در قطعه زمین شخصی است. در اکثریت این نواحی پراکنده ی حومه ای، شهر مرکزی به گونه ی قابل توجهی نا مشخص شده است. این نواحی حومه ای تقریبا همواره انعکاس دهنده ی عدم استقلال آمریکایی ها در سیستم های بزرگراهی تحت حمایت دولت و اتومبیل هاست.
نوشتههای مرتبط
در نتیجه انتخاب آمریکایی ها برای زندگی در حومه های شهری ، یک پدیده ی متمایز آمریکایی به شکل مجتمع های بزرگ خرید توسعه یافتند که به طور مشخص جایگزین مرکز تجاری شهر شده اند، مکان هایی که در آنها مغازه های محلی، رستوران ها و جاذبه های فرهنگی، استقرار یافته اند. این مراکز خرید مدرن بر مصرف به عنوان یک فعالیت انحصاری تأکید می ورزند. مجتمع های خرید انباشته از فروشگاه ها، بویژه فروشگاه ها عذای حاضری های آزاد و بخش های متعدد سینمایی، دایر شده اند تا با چیره شدن خرده فروشی، نواحی حومه شهری در سراسر آمریکا هر چه بیشتر یکسان و یک جور شوند. در این مراکز فروش، آمریکایی ها، غذا، لباس و لوازم سرگرمی را در محیطی منفرد و محاط شده با تعداد زیادی پارکینگ، خریداری می کنند.
ترجیح آمریکایی ها برای زندگی در حومه های شهری بر دیگر تجارب زندگی نیز تأثیر گذار بوده است. همچنین به دلیل تأکید نواحی حومه ی شهری بر زندگی خانوادگی، این نواحی به نسبت شهرهایی که از نقطه نظر آماری متمایز تر هستند، اهمیت بیشتری را به تحصیل در مدرسه و دیگر مسائل سیاسی خانواده محور (می دهند. در سطوح عمیق تر آرزوی آمریکایی ها برای خلوت و هراسی که از جنایت دارند منجر به توسعه ی مجله های مسکونی محافظت شده و محصور که از ورود افراد ناخوانده جلوگیری می کنند.
با وجود رشد حومه ها، شهر های آمریکایی جایگاه خویش را به عنوان مراکز فرهنگی برای تئاتر، موزه ها، سالن های کنسرت، گالری های هنری و رستوران های مجلل، فروشگاه ها و کتابفروشی ها، حفظ کرده اند. طی چندین دهه ی گذشته، جمعیت شهری با وجود متخصصین روز آمد و جوان با فرزند کمتر و یا بدون فرزند در جستجوی امکانات فرهنگی و تنوعی که در حومه های شهری وجود نداشت، گسترش یافت. پیدا کردن محل زندگی در شهر های قدیمی تر مثل نیویورک، بوستن، ماساچوست و سان فرانسیسکو، کالیفورنیا، به مراتب دشوار و همراه با صرف هزینه است. برای مواجه با این امر، بسیاری از ساکنین شهری خانه ها و آپارتمان های فرسوده را بازسازی کردند. این فرآیند که «بازگشت اقشار ثروتمند به مرکز شهر»( gentrification) نام گرفت، تمایل آمریکایی ها در پی فناوری اخیر را با اشتیاقشان برای سبک کلاسیک و ممتاز، الحاق کرد.
شمار فراوانی از آمریکایی های فقیر تر، استطاعت لازم برای سکنی گزیدن در حومه های شهری یا آپارتمان ها ی واقع در نواحی نوسازی شده برای بازگشت (gentrified) شهرها، نداشتند. آنان اغلب متکی به کمک های مالی دولت فدرال برای پرداخت هزینه ی تهیه ی مسکن و آپارتمان در نواحی ناخوشایند تر شهری و یا در پروژه های همگانی ساخت مسکن، هستند. مردم فقیر تر اغلب در آپارتمان های بزرگ مختلط نواحی متراکم درون شهری به صورت فشرده در یکدیگر، زندگی می کنند. ساخت و ساز عمومی دولت فدرال هنگامی آغاز شد که رئیس جمهور فرانکلین روزولت (Frankline Roosevelt) در پی کمرنگ کردن بدترین شرایط مرتبط با فقر در سال ۱۹۳۰، برآمد. در سال های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بر سرعت این فرآیند افزوده شد آنچنان که دولت بوسیله ی ساخت و ساز جدید و یا باز سازی خانه ها، به نوسازی نواحی شهری کمک رساند. در اواخر قرن ۲۰ بسیاری از مردم مخالف ساخت و ساز عمومی بودند زیرا که این مکان ها اغلب جایگاهی برای جرم و جنایت، معاملات مواد مخدر، باند های خلاف کار و دیگر آسیب های اجتماعی به شمار می آمدند. با وجود گرانی طبیعی اجاره ی منزل در شهر ها، اقامت همگانی اغلب تنها گزینه ی موجود برای کسانی است که توانایی خرید خانه را ندارند. تلاش های اختصاصی نظیر محل سکونت انسانی (Habitet Humanity) سازماندهی شده تا فقر شهری از آپارتمان های شلوغ و چند طبقه رخت بر بندد. این سازمان ها کمک می کنند تا خانه های کم هزینه در مکان هایی همچون سوت برونکس (South Bronx ) در نیویورک ساخته شود و تأکید آنها بر سربلندی و خود مختاری در مالکیت خانه است.
طی سال های اخیر، اهمیت تملک خانه افزایش یافته، آنچنان که بهای مستغلات گرانتر، خرید خانه را بدل به سرمایه گذاری با ارزش کرده است. جدیدترین نوع ساخت خانه فضاهای آسایش استانداردی standard the comforts of large در آشپزخانه های بزرگ، حمام های شیک و باغ های کوچک را فراهم آورده است. همسو با افزایش قیمت زمین، این خانه ها اغلب بسیار کوچکتر از خانه هایی برپا می شوند که در دوره ی پس از جنگ جهانی دوم ساخته می شد، زمانیکه نقل از خانه های همراه با کشتزار و مرغزارهای بزرگ شیوه ای غالب بود. علاوه بر این، بسیاری از نواحی حومه ی شهری در پاسخ به نیازهای افراد مجرد و بدون فرزند، دیگر انواع اقامت گزینی را به خود ملحق کرده اند. در نتیجه آپارتمان ها و خانه های کوچک شهری هم به صورت اجاره ای و هم تصاجب مشاع در دسترس هستند- بخش های مأنوس تری از زندگی حومه ای شده اند.
منبع:
Microsoft ® Encarta ® ۲۰۰۹. © ۱۹۹۳-۲۰۰۸ Microsoft Corporation. All rights reserved.