ساره دستاران
کار معلمی را از دورترین روستاها شروع کرد، روستاهایی که رفتوآمد به آنها فقط با قاطر و الاغ امکانپذیر بود. سال ۱۳۴۹ هم که به تهران آمد، در محلۀ فقیرنشین پشت راهآهن به تدریس پرداخت. همواره با زندگیهای سخت و دشوار و تنگناها و تنگدستیها در ارتباط بود و پیوسته تلاش داشت تا دردها را بشناسد و در حد امکان درمان و تسکینی باشد…
نوشتههای مرتبط
تولد: ۱۳۱۵، مشهد
درگذشت: ۱۳۹۲، تهران
متخصص کتابداری و اطلاعرسانی، استاد دانشگاه
تعدادی از نوشتهها و ترجمهها:
آیین نگارش علمی
اطلاعرسانی: نظامها و فرآیندها
شیوۀ بهرهگیری از کتابخانه
مراجع و بهرهگیری از آنها
مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی
اطلاعرسانی: نگرش و پژوهشها
اصطلاحنامۀ بینالمللی توسعۀ فرهنگی یونسکو
اصطلاحنامه فرهنگ، ارتباطات، اطلاعات اصطلاحنامه یونسکو
راهنمای تهیه و گسترش اصطلاحنامه یکزبانه و …
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، طی مراسمی در ۱۵ اسفند ۱۳۸۵، دقیقاً در هفتادمین سالروز تولد وی، از ۴۰ سال تلاش و فعالیت علمی او تجلیل به عمل آورد.
کار معلمی را از دورترین روستاها شروع کرد، روستاهایی که رفتوآمد به آنها فقط با قاطر و الاغ امکانپذیر بود. سال ۱۳۴۹ هم که به تهران آمد، در محلۀ فقیرنشین پشت راهآهن به تدریس پرداخت. همواره با زندگیهای سخت و دشوار و تنگناها و تنگدستیها در ارتباط بود و پیوسته تلاش داشت تا دردها را بشناسد و در حد امکان درمان و تسکینی باشد. هرچند انگیزۀ نخست عباس حری برای ورود به کار تدریس انگیزۀ اقتصادی بود، ولی حالا معتقد است گویی در مسیر درستی افتاده. دوست نداشت از پدر پولتوجیبی بگیرد، بنابراین دانشسرای مقدماتی را به خاطر اینکه کمکهزینه پرداخت میکرد، انتخاب کرد و این انتخاب مسیر زندگی او را به ۱۸ سال معلمی در آموزشوپرورش و ۳۰ سال خدمت در دانشگاه رساند. حری گرچه در کنار تدریس در دانشگاه، کارهایی اجرایی چون معاونت آموزشی، معاونت پژوهشی و مدیریت گروه را بر عهده داشته، ولی پیوسته هویت معلمی خود را حفظ کرده است و همچنان در اتاق خود در طبقۀ دوم دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران پاسخگوی سؤالات دانشجویان علاقهمندی است که بعد از ساعت کلاس هم با نواختن ضرباتی به در همچنان در پی دانستن هستند.
حری میگوید: «در دوران تدریس سعی کردم سنگ صبور دانشجو باشم و نهتنها در مسائل درسی، بلکه در مسائل شخصی هم راهگشا باشم.» او تأکید میکند گرچه ممکن است بین انگیزۀ اولیه و آنچه در طول دوران تدریسش اتفاق افتاده، هیچ شباهتی نباشد، ولی خود مسیر باعث شده تا او راه را بشناسد.
دکتر عباس حری، از متخصصان بنام کتابداری و اطلاعرسانی، در پانزدهم اسفندماه سال ۱۳۱۵ در خانوادهای روحانی در مشهد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند. پس از گذراندن سه سال اول دبیرستان ـ که آن زمان «سیکل اول» میگفتند ـ وارد دانشسرای مقدماتی شد و پس از اتمام دورۀ دوسالۀ دانشسرا برای معلمی در یکی از روستاهای شهرستان کاشمر (در جنوب خراسان) مأموریت یافت. از سال ۱۳۳۵ به کار تدریس پرداخت، پس از طی دو سال فعالیت در روستا به شهر کاشمر منتقل شد و هفت سال نیز در آنجا خدمت کرد. طی این مدت مدرک ششم دبیرستان را که آن زمان «دیپلم کامل» میگفتند (در مقابل دو سال دورۀ دانشسرای مقدماتی که «دیپلم ناقص» نامیده میشد) بهصورت آزاد گرفت و در همین ضمن به فراگیری زبان انگلیسی نیز پرداخت. زبان خارجی مرسوم آن زمان زبان فرانسوی بود و زبان انگلیسی تازه باب شده بود. در سال ۱۳۴۲ ازدواج کرد و در سال ۱۳۴۵ به مشهد انتقال یافت. در همان سال، در آزمون ورودی دانشگاه مشهد شرکت کرد. در رشتۀ تاریخ رتبۀ اول و در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی رتبۀ سوم را به دست آورد. اما بنا به علاقهای که داشت وارد رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی شد و در سال ۱۳۴۹ مدرک لیسانس خود را گرفت. پس از اتمام تحصیلات در همان سال طبق درخواست خودش به تهران انتقال یافت. در سال ۱۳۵۰ در آزمون ورودی فوقلیسانس کتابداری دانشگاه تهران شرکت کرد و پذیرفته شد و دو سال بعد مدرک فوقلیسانس کتابداری را گرفت. در سال ۱۳۵۳ نیز از آموزشوپرورش (وزارت فرهنگ آن زمان) به دانشگاه تهران انتقال یافت و بهعنوان مربی در گروه کتابداری این دانشگاه به تدریس پرداخت.
در همان سال از طرف دانشگاه مأموریتی یکساله برای توسعۀ اطلاعات خود به ایالاتمتحده رفت و در همان اوان در آنجا و در دانشگاه کیس وسترن برای مقطع دکتری نامنویسی کرد و پذیرفته شد. از فرصت استفاده کرد و در مدت ۱۴ ماه دروس دکتری را با موفقیت گذراند. از این دوران بهعنوان دوران سازندهای یاد میکند که تمام اوقاتش بهجز ساعت درس در کتابخانه میگذشت. اما طبق مقررات میبایست بازمیگشت؛ تا اینکه در سال ۱۳۵۸ برای تکمیل دوره و گذراندن رساله مجدداً عازم همان دانشگاه شد که سرانجام در سال ۱۳۶۰ با مدرک دکتری به کشور بازگشت.
حری وقتی میخواهد از نخستین گرایشهایش به مطالعه، ادامۀ تحصیل و حرکت در این وادی بگوید به روزهای کودکیاش میرسد و اینکه در خانوادهای به دنیا آمده که کتاب جزو زندگیشان بوده است. پدر روحانی بوده با کتابخانۀ خاص خودش، و عباس حری هم از همان سنین کودکی علاقه زیادی به این کتابها پیدا میکند و میگوید: در آن سنین با کتابهای پدرش ور میرفته، کتابهایی که بیشتر عربی بودند و اگر فارسی بودند نثری قدیمی داشتند که برای کودک آن روزگار ارتباط برقرار کردن با آنها دشوار بود.
تلاش بسیاری میکرد تا هرچه زودتر با این کتابها رابطهای برقرار کند و اینگونه بود که در کلاس پنجم ابتدایی مجمعالبحرین را میشناخت، ساختار متفاوت لغتنامهای کتاب برای او جذاب بود و همین باعث شد تا با آن کنار بیاید و دمخور شود. بعدها هم در دورۀ دبیرستان و دانشسرا، عباس حری عشق عجیبی به درست کردن روزنامه دیواری داشت و از نوشتن یادداشت و مقاله تا پیدا کردن شعر و مثل در این زمینه فعالیت میکرد. این کار استمرار داشت تا زمانی که به عرصۀ معلمی آمد و آنجا هم سال سوم، چهارم خدمتش بود که برای روزنامه مقاله میداد. میگوید:
همین علاقه من به نوشتن و خواندن سبب شد تا رشتۀ کتابداری را به راحتی بپذیرم. درواقع خیلیها که وارد این رشته شدند، بعد از یک ترم آن را رها کردند، چون تصورشان چیز دیگری بود ولی من به راحتی با آن کنار آمدم و سعی کردم در این رشته اثرگذار باشم.
و اما دربارۀ کتابداری عباس حری: زمانی که بهعنوان مربی در گروه کتابداری تدریس را آغاز کرد، حدود ۱۸ سالی را در مقاطع مختلف ابتدایی و متوسطه، در روستا و شهر پشت سر گذاشته بود و به نظرش میرسید که برخی روشهای تدریس، مباحث درسی و نحوۀ ارتباط با دانشجویان را میتوان از آنچه هست بهتر کرد. یکی از استادان گروه که بیش از همه با او احساس همسویی میکرد ـ یعنی نوشآفرین انصاری که در دورۀ فوقلیسانس شاگرد او بود و او را تنها استادی میداند که بر او اثر گذاشت ـ تقریباً با همه نقطهنظرها و پیشنهادهای حری توافق داشت و درنتیجه این همکاری، تلاشهایی برای تحول در رویکرد گروه صورت گرفت.
اما از فعالیتهایی که عباس حری مشخصاً درزمینهٔ کتابداری و اطلاعرسانی داشته است میتوان به دبیری انجمن کتابداران ایران، شرکت فعال در برگزاری دورههای آموزشی کوتاهمدت کتابداری در شهرستانها (در چارچوب کمیته آموزش انجمن)، همکاری با نامه انجمن کتابداران، برگزاری همایش کاملیس، تهیۀ طرح نظام ملی اطلاعرسانی، عضویت در کمیتۀ آسیا و اقیانوسیه ایفلا، همکاری با کتابخانۀ ملی و چندین سازمان دیگر، طراحی و اجرای دایرهالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی، عضویت در شورای عالی اطلاعرسانی، مشاورت رئیسجمهور در امور اطلاعرسانی، همکاری علمی با چندین همایش تخصصی داخلی، سردبیری مجله و فصلنامه و … اشاره کرد. فعالیتهای مکتوب حری نیز در تعدادی کتاب تألیف و ترجمه و مقاله ارائه شده است که بخش عمده این آثار در مجلدی، همراه با چکیدهای ازهریک تحت عنوان کارنامۀ پژوهشی گرد آمده است.
دکتر حری درزمینهٔ ادبیات کودک و نوجوان نیز فعالیتهایی داشته است. حری چند ترجمه و مقاله در این حوزه را نیز در کارنامه خود دارد، که بعد هم هرچند مسیرش عوض شد، ولی هرگز ارتباط خود را با این بخش قطع نکرد و همچنان یکی از اعضای خانواده شورای کتاب کودک و نوجوان و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان است.
از دیگر فعالیتهای عباس حری، اشتغال در توسعۀ پایگاه اطلاعات ایرانشناسی است که از پنج شش سال پیش شروع شده همچنان ادامه دارد. علاقۀ او به ایرانشناسی به گذشتههای دور و زمانی که با دانشنامۀ جهان اسلام همکاری داشت برمیگردد. در آنجا وقتی با مقالات افراد سرشناس غربی و خارجی درباره ایران برخورد میکرد، احساس کرد اطلاعات زیادی دربارۀ ایران وجود دارد که ممکن است بسیاری از آنها مطلع نباشند. فکر و سامان دادن اسناد، نسخههای خطی، مکاتبات و یکسری مواد سمعی بصری و موزهای که مادۀ خام اطلاعات ایرانشناسی هستند، تا مدتها آرزوی او بود که البته نیازمند صرف زمان زیاد و حمایت مالی بود؛ تا سال ۷۵ که دکتر حبیبی ـ معاون وقت رئیسجمهور ـ پیشنهاد راهاندازی بنیادی را در این زمینه مطرح کرد و عباس حری از این موضوع که مدتها بهعنوان یک آرمان به آن اندیشیده بود سخت استقبال کرد. او میگوید:
تعریف ما از ایرانشناسی در این پایگاه، به گردآوری تمام آنچه دربارۀ ایران، شخصیتهای ایرانی، رویدادهای ایرانی و عناصر طبیعی ایران موجود است برمیگردد، یعنی مثل گذشته ایرانشناسی را در یک مداربسته تاریخ و جغرافیا حبس نکردهایم و همۀ عرصههای معرفت بشری را مشروط بر اینکه وجه ایرانی داشته باشد در این حوزه قرارمی دهیم.
عباس حری این روزها تقریباً بیشتر وقتش را در دانشگاه میگذراند و معاون پژوهشی دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران است. سردبیر مجلۀ روانشناسی و علوم تربیتی است و در مجلات در حوزههای مختلفی که بیشتر نگاه جامعهشناختی به بحث اطلاعات و اطلاعرسانی دارد، مقاله مینویسد. مدیرمسئولی مجله اطلاعشناسی هم که حدود سه چهار شماره از آن درآمده با عباس حری است که معتقد است نگاه متفاوتی نسبت به اطلاعات و اطلاعرسانی دارد اما از دغدغههای همیشگی حری رسیدن به یک جامعه اطلاعاتی است که رسیدن به آن را مستلزم یک برنامهریزی بلندمدت و آموزش از دورههای پایین میداند که در همین راستا با همکاری نرگس نشاط کتابخانههای آموزشگاهی را منتظر کرده و همچنان امیدوار است به اطلاعاتی شدن جامعه و پیگیر در این راه گام برمیدارد.
پینوشت: از نگارش این مطلب از شماره ۶۵ کتاب ماه کلیات نیز استفاده شده است.
– این مقاله ابتدا در مجموعهٔ «مهرگان» و در جشننامهٔ مشاهیر معاصر ایران به سفارش و دبیری محسن شهرنازدار تهیه و منتشر شده است. پروژهٔ مهرگان که در موسسه فرهنگی- مطبوعاتی ایران به انجام رسید؛ به معرفی نخبگان ایرانی متولد ۱۲۹۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی میپرداخت. بخشی از این پروژه سال ۱۳۸۳ در قالب کتاب منتشر شده است.
– ویرایش نخست توسط انسانشناسی و فرهنگ: ۱۴۰۲
– آمادهسازی متن: فائزه حجاریزاده
-این نوشته خُرد است و امکان گسترش دارد. برای تکمیل و یا تصحیح اطلاعات نوشته شده، به آدرس زیر ایمیل بزنید: