انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

خودباوری: زمینه‌ساز فرد و جامعه سازنده

انسان به عنوان موجودی چند بعدی و پیچیده، برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت نیازمند خودباوری( اعتماد به نفس) است. خودباوری میزان تقویت، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود باور دارد. بالبی خودباوری را بخشی از شخصیت برشمرده، اهمیت کسب امنیت در دوران کودکی را به عنوان اصول کلی و اساسی برای درونی کردن خودباوری می داند کلرمعتقد است از آن رو که آدمی دارای استعداد نمادسازی و اندیشیدن است، نیاز به خودباوری تنها از آن آدمی است. خودباوری در تعامل‌های اجتماعی، از هنگام تولد فرد و مورد شناسایی دیگران قرار گرفتن، پدیدمی‌آید.

انسان به عنوان موجودی چند بعدی و پیچیده، برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت نیازمند خودباوری( اعتماد به نفس) است. خودباوری میزان تقویت، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود باور دارد. بالبی[۱] (۱۹۷۳) خودباوری را بخشی از شخصیت برشمرده، اهمیت کسب امنیت در دوران کودکی را به عنوان اصول کلی و اساسی برای درونی کردن خودباوری می داند (پاپالیا، الدز و فلدمن[۲]، ۲۰۱۰). کلر (در بیابانگرد،۱۳۷۶) معتقد است از آن رو که آدمی دارای استعداد نمادسازی و اندیشیدن است، نیاز به خودباوری تنها از آن آدمی است. خودباوری در تعامل‌های اجتماعی، از هنگام تولد فرد و مورد شناسایی دیگران قرار گرفتن، پدیدمی‌آید.

از برجسته‌ترین پدیدآورندگان پی‌ریزی و بهبود خودباوری می‌توان به شیوه‌های فرزندپروری خانواده و میزان خودباوری والدین، نظارت بر خویشتن، خودارزیابی، انگیزه موفقیت و پیشرفت، و منابع و فرایندهای جامعه‌پذیری اشاره نمود که این عوامل زیرساخته‌های شناختی و نمودهای رفتاری دارند. در سالهای نخستین رشد، بیشترین کنش-واکنش کودک با خانواده، به‌ویژه با والدین خود است، از این رو والدین و شیوه‌های فرزندپروری آن‌ها در برساخت ارزش‌ها، انگیزش‌ها و بازخورد(نگرش‌های) گوناگون به کودک اهمیت ویژه‌ای دارند. خانوادهایی که شیوه‌های فرزندپروری آنها پذیرنده و مقتدرانه است و کودک را مورد محبت و نوازش خود قرار می دهند به‌تدریج در کودک احساس خودارزشمندی را پدید می آورند و این احساس خودارزشمندی، بنیان خودباوری را در کودک ایجاد می‌کند. همچنین والدین می توانند با پربار کردن برنامه روزمره کودکان در خانه و آموزش آنها، موجب رشد و بالندگی شخصیت و توانمندیهای کودکان در زمینه‌های رشد بدنی، شناختی و کلامی شوند(سنتراک[۳]، ۲۰۰۹؛ فیلد،۱۳۸۳). پژوهش هافمن و لوی[۴](۱۹۸۸) گویای تاثیر ارتباط مادر با کودک در ایجاد خودباوری و خودپنداره‌ی مثبت است. کوپراسمیت[۵](۱۹۹۰) با شناسایی آن دسته از رفتارهای والدین که موجب ایجاد خودباوری سالم در کودکان می شوند، نتیجه می‌گیرد چگونگی(کیفیت) رابطه میان کودک و افراد بزرگسال مهم زندگی او بر خودباوری و خودپنداره‌ی او تاثیر زیادی دارد(فیلد،۱۳۸۳). یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر خودباوری، میزان آن در والدین کودکان است. خودباوری ضعیف و نابسنده‌ی والدین می تواند به ایجاد خودپنداره و خودباوری ضعیف در فرزندان بیانجامد. این والدین همان‌گونه که خود را ناتوان، درمانده و کوچک می شمارند، در ارزیابی استعدادها و توانایی های فرزندان خود ناتوان هستند، فرزند خویش را ضعیف و نارسا می‌شمارند و به توانمندی‌های او کم توجهی می نمایند(اسدالهی و موسوی، ۱۳۷۶). راتر که از چارچوب نظریه یادگیری اجتماعی، توانایی نظارت بر خویشتن را برخاسته از منبع کنترل درونی و بیرونی می داند، معتقد است یکی از پیامدهای مهم نسبت دادن‌های علی در ارتباط با منابع درونی کنترل، احساس احترام به خود یا خودباوری است و افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند پیامدهای مثبت رفتار را به علتهای درونی همچون توانایی و سعی و تلاش نسبت می دهند و به این طریق در خود احساس غرور و خودباوری ایجاد می کنند(پارسونز و همکاران، ۱۳۸۸).

خودارزیابی منجر به آگاهی شخص از استعدادها و توانایی‌های خود و شناخت خود واقعی و در پی آن اعتماد به نفس و احترام به خود و دیگران می‌شود. موفقیت و تایید یا شکست و عدم تایید در برخی از تکالیف آموزشی در مدتی نسبتا طولانی می‌تواند به پدیدآیی خودباوری کلی درباره‌ی آموزشگاه و یادگیری آموزشگاهی بیانجامد و میزان این خودباوری بر پیشرفت آموزشی فرد در مراحل بعدی تاثیرگذار است. خودباوری می تواند منجر به رشد خلاقیت، ابراز نوآوری ها و ابداعات تازه در افراد خلاق و نواندیش شود. خودباوری سازنده، اگر دیگر شرایط فراهم باشد، باعث می شود کودک درپی به کار و رفتار درآوردن توانش‌های خود و از آن جمله خلاقیت باشد(کارتلج و میلبرن،۱۳۸۵). از نشانگرهای سلامتی و خودباوری می توان به پایبندی و مسئولیت‌پذیری، توانایی برقراری ارتباط سالم، تسلط و مهار خودخواسته بر شناخت، احساس و رفتار، ادراک درست از واقعیت، سودمندی و استفاده بهتر و کاراتر از وقت و انرژی و سرمایه خود ، هدفمندی، و خودآگاهی اشاره نمود. این نشانگرها در افراد با خودباوری سازنده در پنج زمینه‌ی اجتماعی، آموزشی، خانوادگی ، خودپنداره‌ی بدنی و ارزیابی کلی از خود به چشم می‌خورند (بیابانگرد، ۱۳۷۶)، در صورتیکه افراد با خودباوری ضعیف در استفاده از سازوکارهای دفاعی، تصمیم‌گیری، و برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل هستند. چنین افرادی با استفاده بیش از حد از سازوکارهای دفاعی، به رفتارهای دفاعی و خودحمایتی دست می زنند و ترس از اشتباه کردن جلوی تصمیم گیری و پیشرفت آنها را می گیرد و در زمینه‌های اجتماعی عصبی تر، مضطرب تر و همیشه منتظر شکست هستند(شیهان، ۱۳۸۷).

خودباوری کودکان و نوجوانان، به مثابه بنیانی برای دریافت و برساخت آنها از تجربه‌های زندگی، امری ارزشمند به شمار می‌رود. با توجه به دگرگونی‌های بلوغ و هویت یابی دوره‌ی نوجوانی، خودبسندگی(کفایت) اجتماعی-عاطفی می‌تواند برخاسته از شناخت مثبتی از خود باشد که در جهت پیشگیری از چالش‌های جدی این دوران به فرد کمک می‌کند. در چهارمین راهنمای تشخیص اختلالات روانی، مساله‌مندی خودباوری به عنوان عاملی از بیماریهای دوران کودکی و نوجوانی در نظر گرفته می شود(پوپ[۶]، میشل[۷] و ادوارد[۸]،۱۹۸۹) و امروزه در درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان مانند کمرویی و گوشه‌گیری، لجبازی و پرخاشگری، تنبلی و کندروی، به عنوان نخستین یا مهمترین گام به ارزیابی و پرورش خودباوری و خودپنداره‌ی مثبت و بهبود آن از طریق مهارت‌های فردی و اجتماعی پرداخته می شود. بهبود خودباوری می تواند به کودکان و نوجوانان فرصت بدهد تا بتوانند از حداکثر توانش شناختی، هیجانی و اجتماعی و توانمندیهای بالقوه خود بهره‌مند، و از انگیزه ای غنی برای تلاش برخوردار شوند. افرادی که دارای حس اندیشمندی و خودپنداره‌ی مثبت هستند، در مقایسه با همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت آموزشی و کارآمدی اجتماعی بهتر و بیشتری از خود نشان می دهند(سنتراک، ۲۰۰۹).

منابع:

بیابانگرد، ا. (۱۳۷۶). روش‌های افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان، تهران: انجمن اولیاء و مربیان.

پارسونز، ر. و همکاران (۱۳۸۸). روان‌شناسی تربیتی، ترجمه حسن اسدزاده و حسین اسکندری، تهران: عابد.

پوپ و همکاران (۱۳۷۴). افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان، ترجمه پریسا تجلی، تهران: رشد.

شیهان، ا. (۱۳۷۸). عزت نفس، ترجمه مهدی گنجی، تهران: ویرایش.

فیلد، گ. (۱۳۸۳). اعتماد به نفس در نوجوانان، ترجمه توراندخت تمدن، تهران: نقش و نگار.

قادری‌دهکردی، ز. (۱۳۷۷). بررسی میزان اعتماد به نفس دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه شرکت‌کننده جبرانی دبیرستان نرجس شهرکرد، پایان‌نامه کارشناسی ارشد،‌دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد.

کارتلج، ج. و میلبرن، ج.ف. (۱۳۸۵). آموزش مهارت‌های اجتماعی کودکان، ترجمه حسین نظری‌نژاد، مشهد: آستان قدس رضوی.

Cooper Smith, S. (1990). Manual of SEI, Consulting Psychologist Press.

Hoffman, U. & Levey, S. (1990). Social support and self-esteem, Journal of Youth and Adolescen, 17, 4.

Papalia, D. E., Olds, S.W., & Feldman, R.D. (2010). Human Development, McGraw-HILL.

Pope, W.A., Machale, M.S. & Edward, W. (1989). Self-esteem enhancement with children and adolescents, New York: Pergamon Press.

Santrock, J.W. (2009). Educational Psychology, McGraw-HILL.

[۱] Bolby

[۲] Papalia, D. E., Olds, S.W., & Feldman, R.D.

[۳] Santrock

[۴] Hoffman, U. & Levey, S.

[۵] Cooper Smith

[۶] Pope

[۷] Michale

[۸] Edward