بتسی هاجز برگردان: آذر جوادزاده
دو واژهی برابری و عدالت با یکدیگر متفاوتند. برابری میگوید که هرکس میتواند در موفقیت های ما مشارکت کند و عدالت میگوید ما نیاز داریم اطمینان حاصل کنیم که هرکس به واقع در موفقیتها و رشد ما مشارکت میکند. یک شهر عادل شهری است که از نابرابری و بیعدالتی دور باشد.
نوشتههای مرتبط
ما هزینهی زیادی برای نابرابری پرداخت میکنیم – میلیون ها در شهرهایمان. تریلیون ها در سرتاسر کشور. رشد، یک عامل مشترک به عنوان راه حل است، اما رشد به منظور رشد به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نابرابری و بی عدالتی باشد. به هر جهت حل نابرابری و بی عدالتی باعث رشد ما است.
نابرابریها شهرهای ما را به سرمایه گذاریهای تجاری پرخطر تبدیل میکند. ما نیروی کار مورد نیاز خود را نداریم زیرا از همهی ظرفیتهای نیروی کار استفاده نمیکنیم. ما پایگاه مصرفی مورد نیاز همگانی خود را نداریم زیرا همه نمیتوانند یکسان مصرف کنند. فضایی را ایجاد میکند که در آن مردم برای سرمایه گذاری مردد هستند زیرا نمیدانند که آیا بازار مصرف یا نیروی کار مورد نیاز خود را خواهند داشت. شهر من مینیاپولیس تقریبا در هر معیاری از بزرگترین نابرابریهای نژادی در آمریکا رنج میبرد: اشتغال، مسکن، بهداشت، آموزش، زندان – و این فهرست ادامه دارد. برای مثال در حالی که ۶۷ درصد کودکان سفیدپوست به موقع از مدرسه ی عمومی مینیاپولیس فارغ التحصیل شدند ، فقط ۳۷ درصد کودکان افریقایی- آمریکایی و لاتین فارغ التحصیل شدند، سهم کودکان سرخپوست آمریکایی فقط ۲۲ درصد است. وقتی ملاحظه می کنید که در مدت چند سال، اکثریت جمعیت مینیاپولیس را مردم رنگین پوست تشکیل میدهند، این نابرابری علاوه بر اینکه از نظر اخلاقی مردود است، از نظر اقتصادی نیز ناپایدار است.
مینیاپولیس غرق در رونق ساختمانی است. جرثقیل ها تا جایی که چشم کار میکند آسمان را پر میکنند. اما رشد به تنهایی نمیتواند مشکل عدالت را حل کند و مینیاپولیس را به یک شهر عادل تبدیل کند. زیرا رشد فعلی ما همه را شامل نمیشود. هرچند نرخ بیکاری کاهش پیدا کند اما شکاف بین سفیدپوست ها و رنگین پوست ها به همان شکل باقی میماند.
نکته اخلاقی این داستان این است که اگر قایق شما نشتی داشته باشد یا برای شروع اساسا قایق نداشته باشید، جزر و مد آب نمیتواند و نخواهد توانست شما را جابجا کند.
باید بپذیریم در شهر عادل رشد فراگیر و جامع، استرتژی بهتری از رشد به تنهایی است. رشد همه جانبه اینطور معنی میدهد که نتیجه ارتقاء شما با نژاد، سن، جنسیت یا کدپستی شما تعیین نمیشود. رشد فراگیر یعنی ما از نبوغ و استعداد همهی نیروها استفاده میکنیم. برای دستیابی به این هدف، ما به دو چیز نیاز داریم: اهداف مشترک جهانی در مورد آنچه که برای خود به عنوان مردم و به عنوان یک جامعه می خواهیم، و سیاست هایی که ضامن رسیدن مردم به اهداف مشترک جهانی است.اهداف مشترک جهانی چیست؟ خیلی از آنها در آمریکا وجود دارد: زندگی، آزادی، و پافشاری بر خوش احوالی، برای نوباوگان، یا از طریق بازنشستگی ایمن (تامین اجتماعی) و مراقبت های بهداشتی مقرون به صرفه در دسترس (درمان) در شان و منزلت شهروندان سالمند . اغلب ما حتی مجبور نیستیم اهداف مشترکی مانند اینها را بیان کنیم تا بدانیم که همه آنها را میخواهند.به عنوان یک شهردار، یکی از وظایف من کمک برای اطمینان از این است که هرکسی در جامعه اهداف ما را به عنوان یک شهر با دیگران همخوان میکند و در واقع حرفی برای گفتن دارد. ساکنان باید درک کنند که چیزی برای آن ها وجود دارد. وقتی برای هرکس چیزی وجود داشته باشد، هرکس چیزی می خواهد— و رشد فراگیر برای هر کس توصیه و پیشنهادی دارد. برای مثال، در منطقهی مینیاپولیس – سنت پل، اگر تا سال ۲۰۴۰ همه نابرابری ها را از بین ببریم، آژانس برنامه ریزی منطقهای ما تخمین می زند که ۲۷۴۰۰۰ نفر کمتر در فقر زندگی می کنند، ۱۷۱۰۰۰ نفر بیشتر دیپلم دبیرستان خواهند داشت، ۱۲۴۰۰۰ نفر دیگر شغل خواهند داشت – و همه ما از ۳۱.۸ میلیارد دلار سود توزیع شده در درآمد شخصی بهره میبریم. همین الگو در سطح جهانی نیز صادق است — صندوق بین المللی پول دریافت که به ازای هر ۱۰ درصد کاهش نابرابری، طول دوره های رشد اقتصادی ۵۰ درصد افزایش می یابد. بنابراین اگر نابرابریهای را کاهش دهیم، سریعتر و طولانی تر از زمانی رشد خواهیم کرد که اصلا هیچ کاری انجام نداده باشیم. در آمریکا، میتوانیم با حذف نابرابری، ۱.۲ تریلیون دلار به اقتصاد خود اضافه کنیم. اگر ما واقعا متعهد به ساختن شهری عدالت محور هستیم، رشد فراگیر باید یک هدف مشترک باشد. رشد فراگیر مستلزم آن است که ما سیاست های خود را تنظیم کنیم. بگوییم که ما یک هدف داریم: میخواهیم همه بتوانند به بالای یک حصار شش فوتی نگاه کنند تا یک بازی توپ را ببینند. افرادی که بیش از شش فوت قد دارند میتوانند بدون مشکل آن حصار را ببینند، اما چون من کوتاه قد هستم، به جعبهای نیاز دارم که روی آن بایستم تا بتوانم از آن حصار نگاه کنم. اگر همه ما برای اطمینان از رسیدن همه به یک هدف سرمایه گذاری کنیم، چرا که میدانیم که چیزی در آن برای همه ما وجود دارد – چه سفیدپوست باشیم، چه افرادی با درآمد بالا، چه رنگین پوست یا افراد کم درآمد – پس برای اطمینان از تحقق آن باید سیاستهایی را تنظیم کرد. خبر خوب این است که ما ابزارهای لازم برای کمک به تحقق این امر را داریم.آموزش باعث رشد می شود — و طبق گزارش بانک مرکزی آمریکا[۱]، ۱۵ تا ۱۷ درصد بازگشت سرمایه برای آموزش در اوایل کودکی وجود دارد. این یکی از دلایل متعددی است که من ابتکار در بارهی فرصت سازی به کودکان را شروع کردم، که بر روی رشد مغزی کودکان نوزاد تا سه ساله متمرکز شده است تا آنها آموزش خود را با یک نقطه ضعف شدید و اغلب غیرقابل عبور شروع نکنند. این ابتکار بر روی کمبودهای حاصل از یادگیری کلمه در کودکان، مشارکت والدین، غربالگری دوران کودکی و بهبود خدمات بهداشت و روان کار میکند. اکنون اگر آن را با تسهیلات مراقبت از کودکان، که به والدین اجازه میدهد در نیروی کار مشارکت کنند، و اگر مراقبت از کودک متمرکز بر رشد کودک باشد، شما برنده خواهید شد: والدین در نیروی کار شرکت میکنند و کودکان مراقبت از خود را مبتنی بر توسعه دریافت می کنند که به موفقیت آنها کمک میکند. همه ما می توانیم از آن حمایت کنیم. در مینیاپولیس، ما همچنین زمان زیادی را صرف حذف موانعی می کنیم که افراد را از مشارکت در نیروی کار و موفقیت مشترک باز می دارد. به عنوان مثال، ما در ابتکاراتی مانند جنبش استعدادیابی در اجتماعات محلی[۲] از رییس جمهور اوباما شرکت میکنیم تا مطمئن شویم برای افراد آموزش مناسب برای مشاغل موجود دارند.
یکی دیگر از اولویت ها ارتباط افراد به مشاغل است. داده ها نشان می دهد که سرمایه گذاری در حمل و نقل ۳۱ درصد بیشتر از سرمایه گذاری در جاده ها و پل ها شغل ایجاد می کند، بنابراین ما بر ترانزیت به عنوان ابزاری برای رشد تمرکز کرده ایم. در مینیاپولیس و سنت پل، دو میلیارد دلار سرمایهگذاری خصوصی در اطراف خط سبز راهآهن سبک ما ایجاد شد، حتی قبل از اینکه در سال ۲۰۱۴ افتتاح شود. حمل و نقل نه تنها مردم را به تحرک وا میدارد، بلکه برای مردم نیز شغل ایجاد میکند. خطوط راهآهن خط سبز به برخی از فقیرترین محله های سنت پل خدمات میدهد و این توسعه در جایی پیش می رود که به آن توسعه بیشتر نیاز است. این یک استراتژی طراحی شده است که ما را به هدف کلی خود میرساند: افراد بتوانند در رشد شرکت کنند.
کارآفرینی نیز باعث رشد میشود. یکی دیگر از اهداف جهانی ما رفع موانع بیزانسی[۳] برای سرمایهگذاری در مشاغل کوچک است. طرح باز برای کسب و کار ما در مینیاپولیس یک بازبینی کامل از تمام مقررات حاکم بر مشاغل کوچک در مینیاپولیس را تکمیل کرده است تا مطمئن شود که موانع را از بین میبریم و از موانعی مانند بررسی پیشینه غیرضروری برای مجوزهای خاص و افزایش تعداد یا بازرسان در خدمات شهری رهایی مییابیم. انجام این نوع اقدام برای هر کسی که میخواهد در شهر ما سرمایه گذاری یا پیشرفت کند خوب است. موانع را برای همه کاهش میدهد. اما به ویژه موانع را برای کارآفرینان رنگین پوست و مهاجر کاهش میدهد و باعث تشویق به سرمایهگذاری می شود – که باعث رشد همگانی میشود، زیرا میدانیم که کارآفرینی در جوامع مهاجر، جوامع رنگین پوست بسیار سریعتر از کارآفرینی سفیدپوست در حال رشد است.
وقتی صحبت از ایجاد یک شهر عدالت محور میشود، شهرها به تنهایی نمیتوانند این کار را انجام دهند، استان ها به تنهایی نمیتوانند این کار را انجام دهند، دولت فدرال به تنهایی نمی تواند این کار را انجام دهد. همه ما باید برای ایجاد روابط و مشارکت با مدافعان، رهبران تجاری، هیئت های فدرال و ایالتی تلاش کنیم تا مطمئن شویم که اهداف جهانی یکسانی داریم و با هم کار میکنیم تا کشتیهای پیشرفت در یک جهت حرکت کنند. ایجاد مشارکت های واقعی در بین بخش ها و جوامع سخت ترین کاری است که باید انجام دهیم، اما همچنین قدرتمندترین است.
به عنوان شهردار، کار من این است که چشم انداز داشته باشم. اما اگر نتوانید ائتلافهایی بسازید که آنها را به واقعیت تبدیل کنید، چشماندازها بیارزش هستند. هر روز سخت کار میکنم تا مردم را به پای میز بیاورم تا مطمئن شوم که همه صداها نه تنها حضور دارد بلکه شنیده میشوند. من همچنین قویا به رهبری نمونه اعتقاد دارم. شخصا هدف من تعیین استاندارد برای رشد فراگیر است. دفتر من گواهی زنده برای آنچه می توانیم به دست آوریم، است.
ما نمیتوانیم راه خود را به سمت سهام رشد منحرف کنیم، اما میتوانیم از استراتژیهای عادلانه برای دستیابی به رشد استفاده کنیم و هنگامی که به آن دست یابیم، شهری عادل خواهیم داشت.
Hodges, Betsy, 2015, Creating Universal Goals for Universal Growth, The Just City Essays, VOL 1
[۱] The Federal Reserve
[۲] TechHire
[۳] Byzantine