انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

خلق آثار فرهنگی بر خوانِ نفتی: نگاهی به سه کتاب و سه نویسنده

محمدرضا مهدیزاده

مقدمه

در تاریخ فرهنگ و کتابت، تولد و خلق کمتر اثر و نوشتاری است که از پیرامون و زمینۀ اجتماعی به‌ویژه حمایت مستقیم و غیرمستقیم دستگاه و دیوان و نهادهای حاکمیتی متأثر نباشد. از تواریخ و دیوان‌ها و مُعجم‌ها و مسالک‌وممالکِ کهن روزگاران عصر رسایل و دیوانداران و مستنسخان گرفته تا نتایج پژوهشی عصر اطلاعات و پایگاه داده‌های عظیم امروز.

در این نوشته قصد داریم به دسته‌ای اقدامات و حمایت‌های دولتی، آن ‌هم از نوع نفتی، بپردازیم که به‌ظاهر کوچک و در مقایسه با طرح‌های کلان نفتی، کم‌هزینه بوده و بعضاً جنبۀ فردی داشته‌اند و به همین دلیل هم کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند؛ اما پیامدها و تأثیرات آن‌ها از فرد مورد حمایت خارج و به لحاظ اجتماعی بسیار عمیق و ماندگار شده است. به‌گونه‌ای که با گذشت سالیان دراز از فعالیت نهادی چون شرکت نفت و هزینه شدن بودجه‌های این‌چنینی صرفاً آثار این هزینه‌ها و اقدامات فرهنگی باقی مانده است . تأثیراتی که به‌واسطۀ درج در فرهنگ و اندیشه و تبدیل به میراث معنوی نسل‌های بعد، ضریب نفوذ و رتبه‌ای بالاتر از تأثیر آثار مادی و فیزیکی در ماندگاری و جاودانگی و ادای دین به جامعه در مقیاسی تاریخی و زمانی می‌گیرند. به‌عبارتی‌دیگر، تأثیر این حمایت‌ها از زمانه و زمینه اصلی اجرای آن‌ها خارج و با گذر از نسل‌های مختلف، روزبه‌روز بر آن‌ها افزوده و ارزشمندتر می‌شود. این اقدامات همان حمایت از تحقیق و پژوهش یا سفرهای مطالعاتی و درنهایت تولید آثار ماندگار علمی و فرهنگی (در این‌جا شکل‌گیری سه کتاب ارزشمند) است.

 

صنعت نفت و آثار فرهنگی

در صنعت نفت ایران از بدو پیدایش به دلایل و به صورت‌های مختلف (سیاسی و غیرسیاسی) از تولید آثار فرهنگی، هنری و علمی حمایت‌ شده است. کمک به ساختن موزه‌ها، مدارس، اماکن آموزشی و فرهنگی (سینما، کتابخانه، مسجد، نمادهای معماری و فرهنگی مانند مجسمه و …) از جملۀ این حمایت‌هاست. در این بررسی عمدتاً به حمایت از محققان، نویسندگان و پدیدآورندگان و درنتیجه، تولید اندیشه و فکر و عمدتاً در قالب اثر علمی- ادبی یعنی کتاب خواهیم پرداخت.

در این جستار سه رویداد و اقدام تاریخی انتخاب شده‌اند که در آن‌ها با حمایت شرکت ملّی نفت،‌ سه اثر درخور توجه شکل گرفته است (اقدامی که امروز به‌عنوان مسئولیت اجتماعی تلقی می‌شود). نخست دعوت از رومن گیرشمن باستان‌شناس معروف فرانسوی و تقبل هزینۀ کاوش‌های باستان‌شناسی گروه وی در جزیرۀ خارک و سپس انتشار کتاب جزیره خارک؛ دوم دعوت از جلال آل‌احمد برای سفر به جزیرۀ خارک و درنتیجه انتشار کتاب خارک، دُرّ یتیم خلیج‌فارس؛ و درنهایت، تقبل هزینه و امکانات کویرگردی و سفر نوروزی گروهی شامل چند تن از محققان آزاد و استادان دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۹ که به چاپ کتابی تحت عنوان زیر آسمان کویر انجامید.

در اینجا با نگاهی به زمینه‌های تاریخی – اجتماعی و نیز فرایند حمایت صورت گرفته و نتیجۀ حاصل آمده، به نیازیابی این نوع سیاست‌ها می‌پردازیم. دلیل انتخاب این سه اثر، یکی اهمیت آن‌هاست که امروزه پس از چندین بار چاپ، در حوزۀ آثار کلاسیک تک‌نگاری یا مردم‌شناسی قرار می‌گیرند. دوم ضرورت گذشت زمان تاریخی (حداقل نیم‌قرن) از یک رویداد است که امکان بروز نتایج و به عبارتی جا باز کردن اثر به‌عنوان رویداد تاریخی و نیز ارزیابی نتیجه یک اقدام و سیاست را فراهم می‌سازد. دلیل سوم نیز به نویسندگان و مؤلفان این آثار بازمی‌گردد که هر یک به نحوی از این حمایت‌ها برخوردار شده‌اند. این مؤلفان عمدتاً به‌واسطۀ آثار دیگر و توانمندی‌های نوشتاری و فکری و فرهنگی‌شان جای پای خود را در صحنۀ اجتماعی و فکری کشور باز کرده‌اند.

 

باستان‌شناسی جزیره خارک

فعالیت نفتی ایران در این جزیرۀ مرجانی در سال ۱۳۳۷ با ورود اولین گروه ساختمانی و عمرانی به خارک آغاز ‌شد. در این سال «جزیره جولانگاه کامیون‌ها و تراکتورها شد. دوران آرامش سنگ‌پشت‌های دریایی سپری گشت و به‌ناچار کرانۀ جزیره را ترک گفتند. به دنبال نخستین گروه، هزاران مهندس و کارگر به جزیره گام نهادند و کار مسّاحی و کندن و کاویدن و ساختن را آغاز کردند. نزدیک دهکده فرودگاهی به درازای ۱۵۲۵ متر ساخته شد. در کرانۀ دریا نزدیک دهکده یک اسکلۀ شناور مستقر گردید. اندکی دورتر از دهکده اردوگاهی به پاشد . …» (شرکت‌های عامل نفت، ۱۳۴۴، ص۸)

ظاهراً اولین هواپیمای دو موتوره در ۱۶ دی‌ماه ۱۳۳۷ در خارک فرود آمده و از آن پس یک سرویس هوایی منظم روزانه نیز بین خارک و آبادان برقرار بوده است. در خرداد ۱۳۳۹ این سرویس هوایی به عهدۀ هواپیمای سریع‌السیرتری به نام «دوستی» واگذار شد که قابلیت حمل توأمان مسافر و بار را داشت. در ۲۷ آبان ۱۳۳۷ ساختمان خطوط انتقال نفت مناطق نفت‌خیز گچساران به جزیره خارک (به طول ۱۶۰ کیلومتر) آغاز شد و در اواخر ۱۳۳۸ به پایان رسید. ۳۷ کیلومتر لوله نیز از زیر دریا از محل جزیره خارکو (در ۳ کیلومتری خارک) مخازن نفت خارک در بلندی را به خشکی وصل کرد و از خشکی نیز خط لوله از نقطه‌ای در جنوب گناوه شروع و با طی ۱۲۰ کیلومتر به گچساران رسید. به عبارتی در این مسیر خشکی- دریایی نفت خام در گچساران به پایانۀ بارگیری نفت خارک انتقال یافت و صادر شد (شرکت ملی و شرکت‌های عامل، ۱۳۴۳، ص۴۷).

هم‌زمان با برنامه‌ریزی فعالیت‌های عمرانی و نفتی فوق در این جزیره، رومن گیرشمن به‌عنوان مسئول هیئت باستان‌شناسی فرانسه، مشغول فعالیت در شوش و سایر شهرهای ایران بوده است. وی با دعوت م.ر کولباک، رئیس ناحیۀ خارک، که ظاهراً به تاریخ و باستان‌شناسی علاقه‌مند بوده است، رسماً از سوی «شرکت‌های عامل نفت» به جزیره خارک دعوت ‌شد . گیرشمن که در چندین نوبت برای کاوش‌های باستان‌شناسی به شهرهای مختلف ایران سفر کرده بود، در این سال‌ها مسئول گروه حفاری فرانسه در خوزستان بود.

گیرشمن در سال ۱۹۵۸ (۱۳۳۷ش) به اتفاق همسرش که در تمام سفرهای اکتشافی با وی همراه بود، از جزیره خارک بازدیدی مقدماتی کرد. پس ‌از آن در بهار سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۳۹، با ورود هیئت باستان‌شناس همراهش به کار کاوش و کشف آثار باستانی پرداخت. او در سال ۱۳۳۹ نتیجه کاوش‌های خود را در کتاب جزیرۀ خارک به زبان فرانسوی منتشر کرد. در همین سال نتایج کار این هیئت در کتابچه‌ای ۲۵ صفحه‌ای به سه زبان انگلیسی، فارسی و فرانسوی برای اولین بار توسط روابط عمومی شرکت‌های عامل نفت منتشر شد (این کتاب تا دهه ۱۳۵۰ به چاپ پنجم رسید). به علاوه، نتایج این کاوش‌ها در سال ۱۳۴۲ در سمینار «خلیج‌فارس» نیز ارائه شده است. ظاهراً تا آن زمان یگانه منبع تحقیقاتی و باستان‌شناسانه درباره جزیره خارک متعلق به او بوده است؛ زیرا نویسندگان بعدی (فرامرزی، ۱۳۴۷؛ نوربخش، ۱۳۶۲ و …) نیز نوشته‌های او را مبنا و دست‌مایۀ کار خود قرار دادند. پیش از ورود گیرشمن به خارک، تصویری که از آن جزیره ارائه شده عمدتاً تبعیدگاه منتقدان سیاسی پهلوی اول بوده است. کریم کشاورز این روایت را در کتاب چ‍ه‍ارده‌ م‍اه‌ در خ‍ارک‌: ی‍ادداش‍ت‌ه‍ای‌ روزانه زندان‍ی‌ (تهران: پیام، ۱۳۶۳) به‌عنوان شرح حال چندین نفر تبعیدی سیاسی ارائه کرده است.

نتیجه کار گیرشمن کشفیات و نیز ارائه تحلیل و نظر در خصوص قبرهای مگالیتیک (که با قطعات بزرگ سنگ ساخته می‌شوند)، چندین معبد و مقبرۀ باستانی موسوم به معبد پوزیدئون (خدای دریا یا همان نپتون رومیان)، مقبره پالمیری، کلیسا و مراکز نسطوری عصر ساسانی و گچ‌بری کلیسایی و آب‌بند و… در جزیره خارک بوده است. گفته شده که شرکت نفت کمک‌های زیادی به هیئت‌های باستان‌شناسی خارجی و سرگرم حفاری در ایران کرده و در این مورد کلیه مخارج حفاری در جزیره خارک را پرداخته است. این کمک شامل ارائه تسهیلات لازم و کلیه مخارج حفاری بوده است .

در ‌هر حال و با هر هدف پنهان و پیدا، حمایت مالی و غیرمالی از یک اقدام غیرصنعتی نظیر مطالعات باستان‌شناسی و تاریخی در مکانی که بنا بود روزهای کهن و بکر خود را پشت سر گذارد و در دود و آهن محصور شود، حکایت از نوعی ذهنیت ارزش‌گذار به علوم انسانی و عدم تکیۀ صرف بر فنّاوری و توجه به ابعاد اجتماعی کار و اموری خارج از مأموریت‌ها و اهداف صنعتی دارد. این اقدام پیامد فرهنگی خود را تاکنون حفظ کرده است.

ادامه مطلب را در فایل پیوست مطالعه کنید:—–

این مطلب در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ و مجله جهان کتاب منتشر می شود.