مگان اریکسن برگردان عاطفه اولیایی
دوران کودکی گران است، پس باید برای آن سرمایه گذاری کرد. طبق برآورد وزارت کشاورزی ایالات متحده انتظار می رود که در سال ۲۰۱۳ تولد، رشد و تعلیم و تربیت یک کودک ۳۴۰۲۴۵ دلار هزینه بردارد که شامل مسکن، مواد غذایی، حمل و نقل، لباس، هزینه های بهداشتی، مراقبت از کودکان و آموزش و پرورش، و غیره است ولی مخارج دانشگاهی را در بر نمی گیرد.
نوشتههای مرتبط
وزارت کشاورزی ایالات متحده تارنمایی برای برآورد هزینه اضافه کردن یک کودک به خانوار در اختیار شهروندان قرار داده است که به والدین اجازه می دهد برآورد شخصی خود را براساس درآمد خانوار، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان، سطح زندگی در منطقه مسکونی و بودجه شان محاسبه کنند تا در باره بازتولید عمیق تر فکر کرده و آگاهانه تصمیم بگیرند.
ابزار و برنامه های بسیاری به والدین وعده یاری می دهند تا فرزندی روشنفکر و هوشیار تحویل بازارکار دهند. طیف وسیعی از اسباب بازی های گوناگون تعاملی به کمک کارشناسان رشد کودک طراحی و تولید شده و در بیش از هفتاد کشور با مارک Sassy Baby (نوزاد ورپریده/بلا) به فروش می رسد.
سالن های بدنسازی “الهام بخش کودکان و محرک فراگیری و رشد” نیز “مادران را مطمئن می کنند که کودکش همانند او خواهد بود: سالم،خوش برخورد، باهوش، و .بلا! ”
تبلیغات ، از ارایه کالسکه های مورد استفاده ی ستارگان سریال های تلویزیونی تا صندلی هایBumbo از آفریقای جنوبی (ساخته شده برای تمرین کنترل سر و بدن و چرت زدن به منظور پرورش هماهنگی دست و چشم و مهارت های حرکتی و ….) گرفته تا وعده محافظت ازاین ارزشمندترین موجود دنیای والدین را به آن ها می دهند. حال آن که با هزینه چند دلار، بلوک های پلاستیکی رنگارنگ ، مداد، گچ، شن و ماسه ، کاغد و قیچی همین مهارت ها را می توان به کود کان آموزش داده و تقویت کرد.
نوزادان برای رشد نیاز به الهام ندارند. رشد در طبیعت آنان است. نوزاد انسان ، مانند نوزاد هر پستاندار دیگری، بیش از هر چیز نیازمند آسایش و راحتی است.
کودکان ثروتمندان به طور فزاینده ای از برنامه های مدارس خصوصی، کلاس های غنی سازی، تاریخ، بازی های متنوع بهره می برند. این اینشتن های کوچک برای حضور در دانشکده های معتبر ،دبیرستان و کالج های درجه اول آماده می گردند، اما همه چیز از دبستان شروع می شود.
فرهنگ رشد کودک به منظور تبدیل وی به فردی انگلیسی زبان، موفق و آگاه از اقتصاد جهانی ، با برخورداری از زبان های اسپانیولی و ماندارین (چینی)، مطالب وبلاگ های مادران را رقم می زند.
از سوی دیگر، کودکان طبقه کارگر را با دیدی شکاک برآورده می کنند. تعریفی که از آنان ارائه می شود مبنی است بر ساختار اقتصادی و شرایط زیست شان و آن ها را با انگ پائینی سطح نمرات درسی، عدم اعتماد به نفس یا بی توجهی به موازین انظباط رفتاری، از دور خارج می کند.
بری والدین ثروتمند، سرپرستی کودکان تجربه ای پرداخته از قبل و بری از اتفاقات نامترقبه است حال آن که برای طبقه متوسط و به خصوص فقیر، انباشته از چالش های ناامید کننده است و امکان تحرک طبقاتی فرزندانشان به طرف بالا بیشتر به بازی لاتاری می ماند تا لذت بزرگ کردن فرزند.
این وضعیت نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت مالی است: خانواده های طبقه متوسط اگر نه به صراحت بلکه به طور ضمنی در می یابند که گرچه فرزندانشان با مزایای اقتصادی متولد می شوند اما با تشدید شکاف طبقاتی (اجتماعی و اقتصادی) ، چندان محلی برای اشتباه در برنامه ریزی آینده آنان نیست.
بریون جونز، معلم سابق مدرسه دولتی و فعال سیاسی به نفع والدینِ و اخیرا کاندیدای معاون ارتباطات فرماندار نیویورک بود، طی مصاحبه ای اظهار داشت:
تمایل والدین برای پذیرش سری آزمایش هایی بسیار دقیق برای خردسالان ، علیرغم آگاهی به ایجاد اضطراب و ناراحتی برای کودکان، به دلیل رقابتی تر شدن بازار کار و عدم ثبات شرایط آتی زندگی فرزندانشان است.
اگر والدین می دانستند که از حداقال دستمرد ۱۵ دلار، تحصیلات و بیمه بهداشت رایگان برخوردار بوده و مشکلی برای یافتن مسکن با اجاره ای معقول نخواهند داشت، از این فشارهای هیستریک برکودکان پنج ساله برای موفقیت در آزمون های استاندارد خبری نمی بود.
دوران کودکی، نه به عنوان زمان معصومیت بی خبری و فراگیری راه های رهایی از احساس از خود بیگانه ساز زندگی در حامعه سرمایه داری، بلکه دورانی برای آمادگی پذیرش آن ، باز معنا شده است. تسریع روند این تشدید نه تنها شکاف بین ثروتمندان و فقرا را به شدت وسیع می سازد بلکه این فاصله را حتی در میان یک درصد بالای جامعه (قشر۰.۰۱٪ بالای یک درصدی ها) نیز آشکارکرده است. این امر پیامدهای خاصی در ادراکات و رفتار والدین نسبت به فرزندانشان در خانواده های متوسط دارد. جونز معتقد است که علیرغم آن که نتیجه ثبت برخورداری از امکان انتخاب، توانمندسازی شهروندان است، از یک طرف کاهش قدرت واقعی خرید را به دنبال می آورد و از طرف دیگر شهروند را به مشتری تبدیل می سازد. وی اضافه می کند که به عنوان یک والد در شهر نیویورک هر دو وجه این امر را احساس کرده است.
سیستم انتخاب مدرسه شهر نیویورک به طور خودکار نهاد آموزشی را برای کودکان معین می کند. در صورت تمایل، والدین با صرف وقت و پارتی بازی می توانند فرزند خود را به کودکستانی دیگر بفرستند. به طور طبیعی، هر کس که شبکه ارتباطی قوی تر و زمان بیشتری داشته باشد، به احتمال زیاد موفق می شود. بنابراین سیستم انتخاب اتوماتیک کودکستان، پاسخی است فردی به مشکلی همگانی. یعنی والدین دیگر به طور جمعی با دولت برخورد نمی کنند و به عنوان مصرف کننده با بازار عرضه کودکستان روبرو می شوند و این خود روند دیگری از به انزوا کشاندن و اتمیزه کردن شهروندان است.
این مطلب ادامه دارد