انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

حرکات موزون و رقص

رزمن، پاول و ویزگراو، برگردان پرستو جوزانی

رقص به عنوان فعالیتی فرهنگی تعریف شده است که ” حرکت انسان را به سمت نظام های ساختمند شکل می دهد، غالباً مانند روشی که شعر زبان را شکل می دهد” (کاپلر ۱۹۸۵: ۹۲)[۱]. ممکن است ادراکی ذاتی که به مقوله ی رقص ترجمه شود وجود داشته یا نداشته باشد. کاپلر مطرح می کند که توجه انسان شناسانه به رقص در فعالیت های فرهنگی خاصی بر حرکت بُعدی و پیغامی که این حرکات ها منتقل می کنند متمرکز است، تا ادراکی فرهنگی از رقص را برای جامعه­ای مشخص بسط دهد (۱۹۸۵). یک توضیح صوری از ساختار رقص می تواند شامل گام ها، الگوهای فضایی، ارتباط با موسیقی، و موقعیت وضعی باشد. گذشته از این بحث، تمرکز تحلیل انسان شناسانه از رقص بر روی زمینه ی فرهنگی و معنی آن است. رقص ها، مانند سایر اشکال هنری، پیام های فرهنگی مشخصی را رمزگشایی می کنند. آنها می توانند رونمایی تجسمی از روابط اجتماعی، یا بخشی از نظام زیبایی شناسی اجتماعی باشند. غربی ها به وفور جنبه های صوری حرکت را به عنوان رقص به آیینی و بزمی تفکیک کرده اند، غافل از نقشی که این حرکات در کلیت پدیده ی اجتماعی که در آن اجرا می شوند بازی می کنند. در اجرای این نقش، آنها در دسته ی فرهنگ غربی به کار رفته می شوند، از آنجا که در جامعه ی ما، رقص، برای اغشار زیادی، تبدیل به سرگرمی شده، از آداب و رسوم جدا گشته است.

فرهنگ سواحیلی، مسلمانانی که در شرق آفریقا زندگی می­کنند، نماینده ی اعتقاد به توحید از رمزهای فرهنگ اسلامی و فرهنگ بومی سواحیلی است. سواحیلی ها مقوله ای به نام انگوما دارند به معنی “طبل”، “رقص”، یا “موسیقی”، که نشان دهنده ی ارتباط ناگسستنی بین موسیقی و رقص است. وانگوانا یا مرتبه ی بلند، با مالکیت خانه های سنگی بلند سفید یک دست با حیاط محصور مشخص می شود، که زنان در آن انزوا اختیار می کنند، همراه با رسم حجاب. حیاط ها مجموعه­ای برای آداب و رسوم و رقابت در شعر و رقص بودند (فرانکن ۱۹۹۲)[۲]. دو انگوما در جایگاه انحصاری بلند مرتبگان سواحیلی اجرا می شدند. انگومای لاحازوا نمایش خط رقص مردان در لباس دعای سفید یک دست و کلاه دعا با دوخت های گران قیمت در جشن ها و ختنه سوران بود، همراه با موسیقی و فردی که بازگو کننده ی مرگ های قهرمانی و فاخر نیاکان خانواده است. امروزه این رقص در محیط بیرون برگزار می شود در مراسم هفته ای که تولد پیامبر در آن جشن گرفته می شود. لِلِماما توسط زنان مزدوج به عنوان آیین گذار اجرا می شد. این رقص همچنین خط رقصی بود که رقصنده ها در آن لباس بخصوصی با سنج انگشتی می پوشیدند.

انگومای مردم سطح پایین تر، که اخیراً به شهر وارد شده اند، متفاوت از طبقه ی بالاتر است، آنان از نظر اقتصادی فقیر، و فاقد نیاکان مهم هستند، و ملاحظات مذهبی زیادی ندارند. رقص مردان، اوتا، یا “رقص برش نارگیل” در محیط بیرونی در طول هفته ی تولد پیامبر در زمین خالی بین خانه ها برگزار می شود (فرانکن ۱۹۹۲: ۲۰۶). رقصنده ها، لباس کار مردانه با پابند پوشیده، در یک دایره می رقصند، روی عصا خم می شوند و همصدا با هم پاهایشان را با ریتم اوتا به زمین می کوبند. دومین رقص طبقه ی پایین، واریبه، در محیط بیرون در طول هفته ی تولد پیامبر توسط مردان جوانی که لباس غربی خیابانی پوشیده اند با همراهی طبل برگزار می شود. واضح است که حرکات در این رقص ها در رابطه ی متضاد با این وضعیت هستند. اما همچنان نشان دهنده ی ارتباط ناگسستنی بین موسیقی و رقص هستند.

رقص همچنین افراد را قادر می سازد که در طول رقص اجتماعی یا غوطه ور شدن عمیق در حرفه ی رقص “هویت های جدید بیگانه” به خود بگیرند. به نظر می آید که ایالات متحده و کانادا تنها مکان هایی هستند که چنین پدیده ای در سال های ۱۹۷۰ و ۱۹۶۰ در آن رخ داده است، هنگامی که چند فرهنگی و جستجو برای ریشه یابی هویت و ریشه های قومی مهم شده بود. شای بیان می کند که، ” در طی دوران پس از ۱۹۵۰، به معنای واقعی میلیون ها آمریکایی… [علاقمند شدند به] … ژانرهای متنوع رقص های بیگانه: … رقص های بالکان از اقوام متنوع، …رقص های ستنی آمریکای لاتین مانند سامبا، تانگو،… تنوع گسترده ای از ژانرهای آسیایی… مانند اپرای چینی، بالیایی، کامبوجی، سنت های کلاسیک جاوه، و ژانرهای رقص خاورمیانه با تنوع گونه ها ولی مشخصاً رقص شکم که به تنهایی بیش از یک میلیون زن را در سال های ۱۹۸۰ مجذوب خود کرد” (شای ۲۰۰۸: ۱۲) [۳]. بدیهی است، برای یادگیری اشکال رقص درجات متنوعی از دشواری وجود دارد و صرف زمان و تمرین برای دستیابی به یک اجرای شایسته نیاز است. در طول این مدت، افراد مقدار زیادی پول برای کلاس ها، کارگاه ها، لباس، فیلم و ویدئوهای رقص می پردازند، و حتی فرم رقصی را که مشخصاً به آن علاقمندند را در کشور اصلی آن بازدید می کنند. چه اتفاقی برای این اشکال رقص می افتد هنگامی که از کشوری به کشور دیگر انتقال پیدا می کنند؟ مطالعات متعددی درباره ی این انتقالات صحبت کرده اند. برای نمونه، ” تانگو در جا به جایی ناهمواری از جهان در حال توسعه به جهان اول کالایی و استعماری بود”. (ساویگلیانو در شای ۲۰۰۸: ۴۱) و “رقص شرقی، که در تصاویر شرق شناسانه ی بی شماری که در ایالات متحده فراوانند، در اجراها تخصص، تداوم و حتی گستردگی بیشتری دارند” (شای ۲۰۰۸: ۳۱). تخصیص فرم های رقص می تواند به مسیرهای مختلفی برود. طبق یادداشت های شای، ” بسیاری از لباس ها، حرکات و سایر عناصر رقص برای رقصنده های رقص شکم در مصر بین سال های ۱۹۳۰ و ۱۹۷۰ از فیلم های هالیوودی برداشت شد” (۲۰۰۸: ۳۱).

Rosman, Abraham & Rubel, Paula G. & Weisgrau, Maxine (2009) THE TAPESTRY OF CULTURE : An Introduction to Cultural Anthropology; New York: Altamira (302-304)

[۱] – Kaeppler, Adrienne. “Structure Movements in Tonga.” In Society and the Dance, edited by P. Spencer. Cambridge, England: Cambridge University Press, 1985.

[۲] – Franken, Marjorie A. “The Dance and Status in Swahili Society.” Journal for the Anthropological Study of Human Movement 7 no. 2 (1992): 77–۹۳.

[۳] – Shay, Anthony. Dancing across Borders: The American Fascination with Exotic Dance Forms. London: Mc- Farland & Company, 2008.