انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جوانان و تجربه زیسته کرونا

جوانان و تجربه زیسته کرونا:

گفتگو با  دو جوان تهرانی در رابطه با تجربه زیسته آن‌ها در مواجهه با کرونا

 

کرونا باعث شده زندگی مردم جهان به کلی تغییر پیدا کند، در این رابطه برخی از جامعه‌شناسان پا را فراتر گذاشته و معتقدند در جهان پسا کرونا دیگر ما رفتار و عاداتی که در قبل از عالم‌گیری این ویروس با آن‌ها سروکار داشتیم را به هیچ عنوان استفاده نخواهیم کرد، حال نزدیک به سه ماه از اعلام رسمی ورود کرونا ویروس به ایران گذشته و طی این مدت سبک زندگی مردم کشورمان نیز به کل تغییر پیدا کرده است، در این رابطه زندگی شهری نیز از تغییرات عمده بی‌نصیب نمانده و دچار تحولات بنیادینی شده است.

با توجه به این تحولات، زندگی در کلان‌شهری مانند تهران که بیشترین و فشرده‌ترین ترکیب جمعیتی کشور را در دورن خود جای داده است نیز دچار تغییر شده، طبعا در چنین شرایطی استخراج تجربه زیسته افراد جامعه در مواجه با این ویروس و سبک زندگی‌ای که برای در امان ماندن از مبتلا شدن به کرونا انتخاب کرده‌اند، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، حال در ادامه به تجربه زیسته دو جوان تهرانی در مواجه با کرونا ویروس اشاره خواهم کرد و در گفتگو با آن‌ها به این موضوع می‌پردازم که کرونا چگونه سبک زندگی برخی از افراد را تحت تاثیری قرار داده و آن‌ها به کل زندگی متفاوتی را تجربه می‌کنند و در مقابل نیز برخی افرد علیرغم شیوع و گسترش این ویروس، همچنان زندگی عادی خود را ادامه می‌دهند، اما کرونا باعث شده نگاه آن‌ها به زندگی تغییر پیدا کند، به این معنی که این افراد شاید به مانند دیگران مسائل بهداشتی را رعایت نکرده باشند، اما مواجهه آن‌ها با کرونا زاویه دیدشان به زندگی را تغییر داده است.

گفتگوی نخست

نخست به سراغ فردی می‌روم که از ابتدای اسفندماه به طور کامل خود را قرنطینه کرده و حتی از کار خود نیز بیرون آمده، تا محبور نباشد، به خاطر شغلش از خانه بیرون برود، آرمین عزیزی ۲۶ ساله از دوستان من است که از طریق تماس تصویری واتس‌آپ در روز یکشنه ۲۱ اردیبهشت ماه با او گفتگو کردم و او در این گفتگو از تجریه زیسته خود در شهری سخن به میان آورد که از نظرش با توجه به جمعیت میلیونی‌اش کسی چندان کرونا را جدی نگرفته است، در ادامه ماحصل این گفتگو را می‌خوانید:

به عنوان سوال اول، کرونا چه تاثیری بر روی زندگیت گذاشت؟

خوب می‌توانم بگویم، کرونا باعث شد که در این سه ماهه من خانه نشین شوم، با توجه به اینکه تازه در مشاور املاک مشغول به کار شده بودم و تازه داشتم جا می‌افتادم، این ویروس باعث شد که در کوتاه مدت حداقل مسیر زندگیم عوض شود، تا قبل از آن در حال برنامه‌ریزی برای رفتن به خارج و ادامه تحصیل بودم و چون کار مرتبط با رشته‌‌ام معماری پیدا نمی‌کردم، قصد داشتم با کار در بنگاه املاک درآمد خوبی کسب کنم و پول رفتن به خارج را به دست آورم، اما کرونا باعث شد که تمام برنامه‌هایم بهم بخورد، در این سه ماه و از همان شروع کرونا از کارم بیرون آمدم و در خانه هستم، در این چند وقتی که در خانه‌ام خیلی از عادات گذشته را دیگر تکرار نمی‌کنم و می‌توانم بگویم کرونا باعث شده خیلی از رفتارهای گذشته خود را کنار بگذارم، چندباری که مجبور شدم برای انجام کارهای ضروری از خانه خارج شوم، در مواجهه با افرادی که در بیرون حضور داشتند، متوجه شدم که حداقل نیمی از مردم آنچنان که یاید و شاید کرونا را جدی نمی‌گیرند و این موضوع می‌تواند بر روی زندگی‌ خود آن‌ها و همچنین زندگی کسانیکه در این شهر حضور دارند، تاثیر بسیار مستقیمی بگذارد.آمدآمآنخقحبنثحخبنخثحنب۰ثینزبثخ-صنبچث

به نظرت این مسئله‌ای که به آن اشاره کردی، چه تاثیری می‌تواند بگذارد ؟

اولین تاثیرش می‌تواند این باشد، که برخی از انسان‌هایی که به هر دلیلی کرونا روی آن‌ها اثر بیشتری گذاشته، وقتی ببینید، شهروندی که مدام در سطح شهری مانند تهران تردد می‌کند و هیچگونه رعایتی نیز مسائل بهداشتی را نمی‌کند، از جمله این که دستکش بپوشد یا اینکه ماسک بزند، این‌ها را انجام نمی‌دهند، در نتیجه افرادی که قدری حساس‌تراند ترجیح می‌دهند، کماکان در خانه بمانند و فعالیت اجتماعی خاصی را انجام ندهند، دومین اثرش نیز این است کرونا همچنان در بین شهروندان و مردم می‌چرخد و قربانیان بیشتری می‌گیرد، در نتیجه این ویروس خطرناک دوره بیشتری را در بین ما می‌گذراند و خسارات آن بسیار بیشتر خواهد شد، تاثیر دیگرش نیز آن است که شاهد دو سبک زندگی متفاوت بین افراد جامعه شهری مانند تهران هستیم، عده‌ای مثل من که همچنان بعد از سه ماه در خانه می‌مانند و نکات بهداشتی را رعایت می‌کنند و سعی دارند، کمترین تماس و ارتباط را با انسان‌های دیگر داشته باشند، تا زمینه انقال ویروس به کمترین حد خود برسد، اما در مقابل افرادی هستند که هیچ گونه مراعات مسائل بهداشتی را نمی‌کنند و گویی انگار شیوع این ویروس برای آن‌ها تفاوتی نمی‌کنند و به مانند آنچه قبل از کرونا رخ داده، رفتار می‌کنند، این رفتار چنین انسان‌هایی به نظر من بسیار مخاطره آمیز است، برای همین ترجیح می‌دهم همچنان در خانه بمانم و خود را از ارتباط با چنین افرادی مصون بدارم.

از تغییرات سبک زندگی خود گفتی، این تغییرها شامل چه مواردی می‌شود؟

اولینش این است که دچار یک رفتار وسواس گونه می‌شوی، وقتی مدام یک چیز را در ذهن خود مرور می‌کنی و نسبت به آن از یک ترسی برخوردار هستی، کم کم آن ترس در وجودت نهادینه می‌شود، در مورد کرونا نیز برای من به مرور این اتفاق رخ داد، زمانیکه بیرون می‌روم و یا اینکه از بیرون خریدی را برایم می‌آوردند، به طور مداوم در حال شست‌ وشو هستم، این موضوع خیلی من را اذیت می‌کند، اما خوب وقتی یک چیزی خوره وار به جانت می‌افتد، خیلی سخت است که آن رفتار وعادت را بتوانی کنار بگذاری، از سوی دیگر کرونا باعث شده که برنامه روزانه من در زندگی حسابی بهم بخورد، به طور مثال ساعث خوابم حسابی تغییر کرده، شب‌ها تا ساعت ۵ صبح بیدار هستم و بعدش ساعث ۱۲، یک ظهر بیدار می‌شوم، کرونا باعث شده بسیار بی‌حوصله شوم و زمان زیادی از روز را صرف امور بیهوده می‌کنم و وقتم به بطالت می‌گذرد، در حالیکه در همان روزهای اول   قرنطینه تصمیم گرفتم، زبان انگلیسی بخوانم، اما این موضوع بسیار کند پیش می‌رود و اصلا راضی نیستم، این در حالیست که تنها دلخوشی من در این سه ماه توجه بیشتر به علاقه‌ام به طراحی صنعتی و کشیدن طرح‌های مفهومی ماشین است، در این ایام توانسته‌ام، طرح‌های زیادی بزنم و می‌خواهم این کار را ادامه بدهم، با توجه به نزدیکی این کار با رشته دانشگاهم یعنی معماری، می‌خواهم شانسم را برای کار در این رشته امتحان کنم، به بیان دیگر کرونا باعث شد که من زمان زیادی را برای پرداختن به علاقه‌ اصلیم به دست بیاورم، شاید اگر کرونا وجود نداشت، مسیر زندگی کم حسابی عوض می‌شد، اما الان با وجود این وضعیت، من حسابی تمرین کرده‌ام و طراحیم بهتر شده است و این شاید تنها نقطه مثبت کرونا و قرنطینه برای من باشد که باعث شود، مسیر زندگی من به کل تغییر پیدا کند.

درسی که تاکنون از شیوع کرونا،قرنطینه خانگی و جدی شدن مسائل بهداشتی و توجه به آن‌ها گرفتی، چیست؟

درسی که گرفتم و برای بسیار جالب بود، شکننده بودن و آسیب‌پدیر بودن انسان امروزی است، کرونا ثابت کرد که انسان‌ها باید در قبال کارهایی که انجام می‌دهند و همچنین مسئولیتی که نسبت به دیگران دارند،توجه بسیار داشته باشند و به این موضوع عمیقا فکر کنند، که سرنوشت ما انسان‌ها به یکدیگر گره خورده و بی تفاوتی نسبت به این موضوع می‌تواند عواقب بسیار جبران ناپذیری داشته باشد، یک ویروس در چین ظاهر می‌شود، اما در مدت زمان بسیار کمی در کل دنیا پخش می‌شود و چهره بشریت را از زمین تا آسمان با آن چیزی که در گذشته بوده را تغییر می‌دهد، بنابراین چیزی که مهم است، این است که نسبت به گذشته مسئولیت‌پدیزتر باشیم، تا بتوانیم خطر و مخاطره بسیار کمتری را برای خود، دیگران و محیط پیرامونی خودمان داشته باشیم.

این مرتبط بودن سرنوشت انسان‌ها به یکدیگر نکته بسیار مهمی است که می‌تواند بزرگترین درس کرونا برای بشریت عصر حاضر باشد، نکته‌ای که شاید الان در کانون توجه همه قرار داشته باشد، اما معلوم نیست شش ماه دیگر که کرونا از بین رفت و همه به زندگی عادی بازگشتند، دوباره اعمالی را که قبل از کرونا مرتکب می‌شدند را کنار بگذارند و دیگر آن‌ها را تکرار نکنند، بنابراین باید گفت، که تک تک انسان‌ها باید مسئولیت پذیر باشند و نباید نسبت به چیزی که حتی اگر مرتبط با خودشان نیز نباشد، بی تفاوت باشند، چرا که ممکن است این بی‌تقاوتی گریبان خودشان را نیز بگیرد و آن‌ها را به نابودی بکشاند.

به نکته بسیار ظریف و درستی اشاره کردی، این درس در تهران شهری که در آن زندگی می‌کنیم، چگونه می‌تواند آینده ما را تغییر دهد؟

به نظرم اگر ما همان رفتاری که قبل از کرونا داشتیم، آن عادات و رفتار را بازهم ادامه دهیم، این موضوع می‌تواند بسیار مخاطره آمیز باشد، کرونا ثابت کرد که شرایط برای انسان‌ها بسیار شکننده است و ممکن است سرنوشت انسان را به انحطاط بکشاند، در تهران نیز می‌توان گفت به دلیل جمعیت حدود ۱۵ میلیونی پایتخت اگر افراد جامعه نسبت به دیگران احساس مسئولیت نداشته باشند، ممکن است زندگی شهری به طور کامل مختل شود،  مثلا اگر مردم رعایت نکنند و دوباره کرونا اوج بگیرد و مردم مجبور بشوند، دوباره به قرنطینه عمومی بروند، چه آثار و تبعات اقتصادی این امر می‌تواند به دنبال داشته باشد؟ بنابراین یک ویروس ممکن است، سرنوشت یک شهر و افراد آن جامعه را تغییر دهد، بنابراین مهم بودن رفتار و آگاهی نسبت به فعلی که انجام می‌دهیم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و باید این موضوع را در ذهن انسان‌ها متبلور سازد که در دوران پسا کرونا آن‌ها باید عادات و رفتارهای غلط گذشته را کنار بگذارند و روی به انجام رفتارهای صحیح بیاورند، زیرا که ارتکاب آن اعمال و رفتار در شرایط جدید می‌تواند بسیار هزینه‌زا باشد و این امر می‌تواند خود فرد و جامعه‌ پیرامونش را با مشکلات بسیار زیادی روبرو سازد.

گفتگوی دوم

به عنوان نفر دوم به سراغ یک جوان تهرانی دیگر می‌روم که بر خلاف فرد اول،از همان روز اول بعد از اعلام ورود رسمی کرونا به ایران خود را قرنطینه نکرد و سرکار خود حاضر شد، مجتبی فلاح ۳۰ ساله یکی از دوستان من است که در مغاره موبایل فروشی کار می‌کند و کارش تعمیرات موبایل است، روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه به محل کارش در محله پیروزی رفتم و بعد از اتمام کارش، در همان معازه‌اش، گفتگویی با او در زمینه تجربه‌ زیسته‌اش در رابطه با مواجهه او با کرونا انجام دادم، که در ادامه ماحصل این گفتگو را می‌خوانید:

به عنوان سوال اول، کرونا چه تاثیری بر روی زندگیت گذاشت؟

من خودم بشخصه، از این ویروس در ابتدا واهمه‌ای نداشتم و با توجه به ماهیت شغلم و اینکه باید سرکار می‌رفتم، نمی‌توانستم خود را قرنطینه کنم، از سوی دیگر با توجه به شرایطی که در آن قرار داشتم، باید یکسری کارهایی که شاید بسیاری از مردم از انجام آن در دوران کرونا خودداری کردند،را انجام می‌دادم، من با توجه به برنامه‌ریزی‌هایی که از قبل انجام شده بود، باید در دوران کرونا به خواستگاری می‌رفتم و به دلیل اینکه معلوم نبود کرونا تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند، تصمیم گرفتم که این کار را انجام دهم، از سوی دیگر در مراسم خواستگاری نیز دو خانواده موافقت کردند که در ایام عید مراسم عقد در محضر به صورت مختصر انجام شود، همانطور که می‌بینی شرایط برای من طوری رقم خورد، علیرغم بسیاری از مردم در استفند ماه در تهران قرنطینه بودند، من بیشتر ایام روز را در بیرون از خانه مشغول انجام کارهای روزانه بودم، شاید از این نظر کرونا روی من تاثیر گذاشت که یکی از خاص‌ترین لحظات زندگیم در این ایام رقم خورد، اما اینکه به طور مشخص این ویروس بخواهد سبک زندگی من را تغییر دهد نه به آن صورت، من در مغازه دستکش و ماسک استفاده نمی‌کردم، زیرا با دستکش که نمی‌توانستم کارم را انجام بدهم و ماسک نیز نمی‌توانستم به طور مداوم از صبح تا شب بزنم، برای همین تنها از ورود کسانیکه علائم مشکوکی اگر داشتند به مغازه جلوگیری می‌کردیم، درهرحال خوشبختانه تاکنون من به کرونا مبتلا نشده‌ام، اما حال که دارم شرایط را می‌سنجم پیش خود می‌گویم باید بیشتر مراعات می‌کردم و حداقل نکات بهداشتی از جمله دست شستن مداوم و همچنین فاصله‌گذاری اجتماعی در مغازه را از این به بعد  باید بیش از گذشته رعایت کنم.

این نکته‌ای که به آن اشاره کردی، خیلی جالب است با این که زیاد رعایت نکردی، حال چه اتفاقی افتاده که می‌گویی باید بیشتر از این به بعد مسائل بهداشتی را رعایت کنی؟

اتفاق است و یکبار رخ می‌دهد، من با توجه به شغلم نمی‌توانم در خانه بمانم، اما می‌توانم در محیط شغلی خود تا حد امکان مسائل بهداشتی را رعایت کنم تا برای خود و اطرافیانم دردسر درست نکنم،با توجه به آن چیزی که من از نزدیک شاهد آن بودم، شاید بسیاری از مردم آنطور که باید و شاید زدن ماسک و دستکش را جدی نمی‌گیرند،یک نکته جالب توجه برای من در مواجهه با مردم تهران این بود که سطح درآمدی افراد در میزان جدی گرفتن کرونا از دید آن‌ها خیلی مهم بود، معمولا کسانی که به مغازه مراجعه می‌کردند و از سطح درآمدی پایینی برخوردار بودند، کرونا آنقدر برای آن‌ها ترسناک نبود، در قیاس با افرادی که وضع مالی خوبی داشتند، این افراد معمولا در مراجعه با تجهیزات کامل می‌آمدند و حتی این اواخر نیز از شیلد صورت که استفاده از آن شایع شده بود، نیز استفاده می‌کردند، نکته جالب برای من این بود که کرونا نیز طبقاتی شده و این موضوع را می‌توان در نحوه مواجهه مردم با این بیماری مشاهده کرد، اما در کل می‌توانم بگویم، کرونا برای من این مسئله را پدید آورد، که ممکن است آدم نیز به این ویروس مبتلا شود و حتی جان خود را نیز از دست بدهد، بنابراین باید قدر زندگی خود را بداند و بتواند زندگی خوبی را برای خود و خانواده‌اش و همین‌طور افراد پیرامون خود فراهم آورد.

با توجه به اینکه با مردم در ایام کرونا تماس مستقیم داشتی، به نظرت،آن‌ها چه تصوری از این بیماری داشتنند در مواجهه‌ای که با آن‌ها داشتی؟

همانطور که گفتم به نظرم کرونا باعث شد که اختلاف طبقاتی نمود بیشتری پیدا کند، یک مثال جالب بزنم در این رابطه، کرونا خوب باعث شد مدارس تعطیل شود و آموزش و پرورش برای ادامه درس دانش آموزان آمد و یک سامانه‌ای به نام شد درست کرد که بچه‌ها به صورت مجازی درس بخوانند، خوب طبعا بخش آسب‌پذیر جامعه به خصوص کارگران، از نظر مالی از تمکن کمتری برخوردار بودند و بچه‌های آن‌ها گوشی هوشمند برای استفاده از این برنامه‌ها نداشتند و گوشی‌های خود والدین نیز ساده بود، از سویی به دلیل اینکه مغازه ما در خیابان پیروزی واقع شده و اقشار آسیب‌پذیر نیز در این منطقه زیاد زندگی می‌کنند، زیاد به مغازه ما مراجعه می‌کردند برای نصب برنامه شاد روی گوشی‌های خود و اغلب نیز این برنامه روی گوشی‌های آن‌ها جواب نمی‌داد و همین موضوع باعث می‌شد آن‌ها قیمت گوشی‌‌های دسته دوم را نیز بپرسند و به دلیل این که اکثرا قیمت‌های آن‌ها بالای یک میلیون تومان بود، این افراد از خیر این برنامه شاد می‌گذشته و ناامید از مغازه بیرون می‌رفتند، این حس برای من خیلی تکرار شد، وقتی که درماندگی یک پدر را در برابر دختر یا پسرش می‌دیدم و اینکه وی نمی‌تواند یک گوشی هوشمند ساده برای تحصیل فرزند خود در شرایط کرونایی تهیه کندو این موضع بسیار برای من آزار دهنده بود به خصوص که به دفعات زیادی نیز تکرار شده، اما در مقابل نیز افرادی نیز به مغازه مراجعه می‌کردند و خیلی راحت با توجه به درآمد خوب خود یک گوشی هوشمند برای فرزند خود نیز تهیه می‌کردند و از این بابت نیز دغدغه‌ای نیز نداشتند، من در این ایام کرونا به عینه این فاصله طبقاتی را که هر روز در حال افزایش است به چشم خود دیدم و این موضوع را کرونا برای من پر رنگ‌تر کرد.

درسی که از کرونا گرفتن، با توجه به تجربه‌ای که از مواجهه با آن به دست آوردی، چیست؟

تجربه من شاید از بقیه مردم قدری متفاوت باشد، این درسی که از کرونا گرفته‌ام، خوب من از روز اول ورود این ویروس، در مغازه‌ بودم و با افراد بسیاری در تماس بودم، موبایل آن‌ها را دست می‌گرفتم و کافی بود تا تنها یک نفر ناقل باشد، تا من را نیز گرفتار کند، اصولا ما هرچقدر هم احتیاط می‌کردیم، باز هم احتمال مبتلا شدن ما بسیار زیاد بود، اما بعد از مدتی مواجهه من با کرونا به مانند مواجهه‌ای شد که من با مقوله مرگ می‌توانم داشته باشم، به این معنی که چطور می‌گویند مرگ هر لحظه در کمین انسان است و شاید به ساده‌ترین شکل ممکن انسان جان خود را از دست دهد، مبتلا شدن به کرونا نیز به همین راحتی است، بنابراین به نظرم می‌رسد، باید آدم نوع نگاه و زاویه دید خود به زندگی را تغییر دهد‌‌ و زندگی را راحت بگیرد، چون ممکن است عمر ما کوتاه باشد، بنابراین باید سعی کنیم با دیگران مهربان باشیم و به کسی تاجایی که می‌توانیم از اطرافیان خود گرفته تا مردم شهرمان بدی نکنیم، به نظرم این بزرگترین درسی است که من می‌توانم از کرونا بگیرم.

بنظرت زندگی تو در ایام پسا کرونا چه تغییری خواهد کرد و آیا سبک زندگیت ممکن است تحت تاثیر این روزها تغییر پیدا کند؟

من همان طور که گقتم شاید بهداشت را بیشتر از قبل رعایت کنم، اما نه به حالت وسواس گونه، اما نکته مهم‌تر به زعم من، آن تغییر نگاهی است که کرونا می‌تواند در من ایجاد کند و به تبع این موضوع، به طور قطع سبک زندگی من نیز ممکن است تحت تاثیر این تغییر زوایه دید با تحولات زیادی همراه باشد، اما به هر حال چیزی که به نظر می‌رسد این است که انسان‌ها دیگر به طور صددرصد به مانند قبل از کرونا نیستند و هرکس به فراخور حالش، با تغییراتی چه در سبک زندگی، چه در عادات و رفتار و… روبرو خواهد شد که این موضوع هم می‌تواند مثبت باشد و هم منفی، در نتیجه باید خود را با تغییراتی که کرونا مسبب آن بوده، آماده کنیم.