انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جهانی شدن و شهرهای جهانی

جهان امروز، دنیایی متصل و در ارتباط با یکدیگر است. جهانی که در آن فرهنگ، اقتصاد، سیاست و زبان ردپایی از اشتراک در خود دارند. جهانی که کم کم به سویی می رود که تنها مرزهای باقی مانده در آن، مرزهای جغرافی باشند. تصور چنین دنیایی در عصر حاضر کار دشواری نیست. زمانی که بشر در عصری از تکنولوژی و شبکه های ارتباطی زندگی می کند، معنی جهانی شدن را حتی در زندگی روزمره نیز می توان درک کرد. از سینما و موسیقی و مد گرفته تا حوزه های علمی و سیاسی و اقتصادی، همگی تا اندازه ای تحت تاثیر جهانی شدن قرار دارند.

جهانی شدن موضوعی است که در دهه های اخیر و به ویژه با گسترده شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. این واژه، اصطلاحی است که تا اواخر دهه ی ۱۹۸۰ به ندرت از آن استفاده می شد، چه در نوشته های آکادمیک و چه در زندگی روزمره. اما یکباره از هیچ به همه چیز رسید و امروزه مورد توجه زمینه های مختلف در علوم و مسائل اجتماعی قرار گرفته است. به همین علت نباید تعجب کرد که اغلب، معنی واضحی ندارد. همچنین نباید تعجب کرد که برخی جریان های فکری دیدگاه مثبتی نسبت به آن ندارند و با آن مخالفت می کنند.

اصلاح جهانی شدن به گفته ی ایمانوئل ریشتر؛ شکل‌گیری شبکه‌ای است که طی آن اجتماعاتی که پیش از آن در این کره ی خاکی، دور افتاده و منزوی بودند، در وابستگی متقابل و وحدت جهانی ادغام می‌شوند. به بیان دیگر، جهانی شدن فرآیند کنش متقابل و یکپارچگی مردم، شرکت ها و دولت ها در سراسر جهان است. یکپارچگی ای که در زمینه های مختلف اتفاق می افتد، زمینه هایی شامل حوزه های مختلف، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی- اجتماعی و علمی و فناوری. تجارت جهانی، فشردگی زمان و مکان و پیدایش شرایط جدید برای جامعه ی جهانی، رشد رسانه های جمعی و جهانی شدن فرهنگ و زبان و همچنین نقشی که دولت ها در این فرآیند ایفا می کنند، از جنبه های متفاوتی است که این موج نوین در این حوزه ها ایجاد کرده است.

هرکدام از این ابعاد به نحوی فرآیند جهانی شدن را تحت تاثیر قرار داده و می دهند. دلایل متفاوتی در هر کدام از این زمینه ها باعث پیدایش مفهوم جهانی شدن، شده اند. سیستم های بانکی و اقتصادی، تجارت بین المللی، سیاست های خارجی دولت ها و موارد مشابه دیگری که ساختار جهانی شدن را شکل داده اند. اما این روند بیش از هرچیزی به دلیل پیشرفت فناوری ارتباطات و حمل و نقل رشد کرده است. از این منظر، می توان جهانی شدن را با انقلاب علمی و دانسته‌های جدید مرتبط دانست. انقلاب علمی، دانش فنی، ارتباطات و نیروی انسانی نه تنها نیروی محرکه ی اصلی برای جهانی شدن هستند، بلکه جهانی شدن و انقلاب علمی و جهش دانش فنی، دوروی جدایی ناپذیر یک سکه محسوب می‌شوند. این فرآیند به واسطه ی انقلاب علمی و اطلاعات، راه را برای رسیدن به خدمات اطلاع‌ رسانی سریع به همه ی مناطق از طریق تجارت و مبادله ی آزاد اطلاعات و آموزش همراه ساخته‌ است.

اما از طرف دیگر، علم و فناوری خود نیز تحت تاثیر جهانی شدن قرار گرفته اند و می توان گفت، علم و فناوری خود نیز جهانی شده اند. در عصر حاضر دنیای علم دیگر محدود به طبقه یا منطقه ای خاص نیست و تعداد افرادی که می توانند در این حوزه و در مناطق مختلف دنیا در ارتباط با یکدیگر فعالیت کنند، به شدت افزایش یافته است. براساس محاسبات، تعداد دانشمندانی که امروزه در سراسر جهان مشغول به کار اند، بیشتر از تعداد کل دانشمندانی است که در طول تاریخ حضور داشتند. عصر ما خود تحت تاثیر علم، فناوری و تفکر عقلانی رشد کرده است، دیدگاه هایی که ریشه در عصر روشنگری دارند. و امروزه همین مفاهیم تبدیل به بستری عمومی در جهان شده اند.

با این حال، جهان امروز به جای آنکه درنتیجه ی به کار گیری علم و فناوری که همچنان در حال رشد است، بیش از پیش تحت کنترل باشد، خارج از کنترل به نظر می رسد؛ جهانی که به گفته ی گیدنز لغزنده است. علم و فناوری به جای آنکه زندگی را به سمتی قطعی تر و پیش بینی پذیرتر پیش ببرد، برعکس عمل کرده. مانند تغییرات آب و هوایی جهان و ریسک هایی که در نتیجه ی آن به وجود آمده ، که احتمالا ناشی از دستکاری هایی است که علم خود ایجاد کرده است. با این وجود و با وجود عدم قطعیت هایی که جهان به خوبی از آن آگاه است، علم و فناوری همچنان چرخی است که ماشین جهانی شدن برای حرکت بدان نیاز دارد. و سرعت این پیشروی به اندازه ای زیاد است که جهان می تواند این عواقب را نادیده بگیرد و به حرکت خود ادامه دهد.

جهانی شدن با رشد خود مفاهیم جدیدی را نیز در عصر حاضر ایجاد کرده است. یکی از موضوعاتی که جهانی شدن در شکل گیری آن تاثیرگذار بوده، مسئله ی شهر جهانی است. برای این مفهوم تعاریف متفاوتی ارائه شده. به عنوان مثال، فریدمن معتقد است؛ شهرهای جهانی، شهرهایی هستند که سیطره و چیرگی خودشان را بر نظام اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی سایر شهرهای جهان اعمال می‌کنند. کارکرد این شهرها به نسبت دیگران بیشتر است و سلسله مراتب آنها نیز از نظر برخی شاخصه‌ها از جمله مناسبات بانکی، مناسبات حقوقی، ارتباطات فرهنگی و مناسبات سیاسی پیچیده‌تر و مهم‌تر است.

از طرف دیگر ساسن با تمایز تعریف شهر جهانی از نظر خود و شهر جهانی مورد نظر فریدمن -که از نظر او همواره وجود داشتند- بیان میکند که شهرهای جهانی محصول جدیدد فرآیند جهانی شدن هستند. تکنولوژی های جدید، ارتباطات مخابراتی و فن آوری اطلاعات منجر به تمرکز زدایی و انباشت فعالیت های اقتصادی شده است. این ترکیب فضایی و یکپارچگی جهانی نقطه عزیمتی است که موجب پیدایش نقش استراتژیک جدیدی برای شهرهای عمده و همچنین گونه ی جدیدی از شهرها گردیده است.

به این ترتیب، در حال حاضر شهرهای جهانی مراکزی هستند که تولیدات اقتصادی و صنعتی را در نقاط دیگر پراکنده کرده و خود تبدیل به مراکزی برای ارائه ی خدمات و فن آوری اطلاعات شده اند. به عبارت دیگر، شهرهای جهانی این روزها دیگر به عنوان شهرهای صنعتی شناخته نمی شوند بلکه برعکس، به عنوان شهرهایی تجاری، خدماتی و ارتباطی شناخته می شوند. این شهرها خدمات تخصصی تجاری نظیر حقوق تجاری و حسابداری، تبلیغات و خدمات روابط عمومی را به سوی خود جذب میکنند. آنها همچنین گردشگری تجاری و عملیات مربوط به معاملات املاک را که منجر به اثر گذاری در سیستم حمل و نقل، ارتباطات، خدمات شخصی و بخش تفریحی _ فرهنگی می شوند به خود جذب می کنند.

شهرهای جهانی، شهرهایی بزرگ و بهم پیوسته هستند. کاستلز شهر جهانی را نه فقط بر اساس عملکرد و ویژگی های آن، بلکه به عنوان پدیده ای شبکه ای شده می بیند و بیان می کند که وضعیت و نقش ویژه شهرهای جهانی هر چه که باشد، ویژگی بارز آنها شبکه ای بودن است. این شهرها همچنین، شهرهایی خلاق هستند که مراکز نوآوری به شمار می روند. محلی برای جذب استعدادها که قابلیت آن را دارند که پیوسته با تغییرات سریع جهانی خود را تطبیق دهند.

برخی از ویژگی هایی که شهرهای جهانی باید دارا باشند، عبارت اند از: آشنایی بین المللی با نام شهر؛ مشارکت و ایفای نقش موثر در وقایع بین المللی؛ جمعیت تا حدودی زیاد؛ سیستم حمل و نقل پیشرفته؛ وجود اجتماعات متعدد و فرهنگ های بین المللی به ویژه در غرب (مانند شهرک چینی ها در شهر نیویورک)؛ نهادهای مالی بین المللی، موسسات حقوقی، شعب مرکزی شرکتهای چند ملیتی و مراکز بورس که تاثیر عظیمی بر اقتصاد جهانی دارند؛ زیر ساخت های پیشرفته ارتباطی که توسط شرکت های پیشرفته فراملی ایجاد شده اند، نظیر فیبرهای نوری، شبکه اینترنت بیسیم، خدمات تلفن همراه و دیگر خطوط پرسرعت ارتباطی؛ نهادهای معروف فرهنگی بین المللی نظیر موزه ها و دانشگاه ها؛ وجود چندین رسانه موثر و قوی بین المللی با برد جهانی (نظیر بی بی سی و نیویورک تایمز)؛ و درنهایت، موسسات ورزشی قوی و توانایی و تجربه کافی جهت انجام رویدادهای ورزشی مهم بین المللی نظیر مسابقات المپیک.

در حال حاضر، سه شهر لندن، نیویورک و توکیو در راس شهرهای جهانی دنیا قرار دارند. اما رقابت شدیدی برای معرفی کردن شهرهای گوناگون به عنوان شهر جهانی وجود دارد و این رقابت حتی در شهرهای کشورهای در حال توسعه نیز مطرح است. شهرهایی مانند سئول، شانگهای، سنگاپور، دالاس، استکهلم، کپنهاگ و… نیز در تلاش اند تا جایگاهی در بین شهرهای جهانی برتر برای خود رقم بزنند. اما با وجود آنکه شهر جهانی مفهومی جدید است، رسیدن به شرایط ویژه ای که این شهرها باید دارا باشند نیازمند ساختارها سیاسی، اقتصادی، تجاری و فناوری بالایی است. بنابراین، دولت هایی که خواستار ایجاد چنین شهرهایی هستند به خصوص در کشورهای در حال توسعه، ابتدا باید زیرساخت های خود را در این زمینه ها گسترش دهند و سپس در فکر رقابت با دیگر شهرها باشند.

 

 

 

منابع

گیدنز، آنتونی؛ جهان لغزنده است، جهانی شدن چگونه دنیای ما را شکل می دهد؛ ترجمه علی عطاران؛ نشر پارسه؛ ۱۳۹۵.

ویکی پدیا، جهانی شدن، https://fa.wikipedia.org/wiki/جهانی‌شدن.

بنی فاطمه، حسین؛ شهر جهانی؛ نشریه مطالعات جامعه شناختی شهری، شماره ۳ (ISC) از ۱ تا ۲۰، تابستان ۱۳۹۱.