انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جنگیدن و لذت بردن دو روی سکه مقاومت

ارتباطات فرهنگی و توسعه فن آوری تغییرات بسیاری در شهرهای کوچک و بزرگ ایجاد کرده است و الگوهای خوراک، پوشاک، دکوراسیون منزل و اوقات فراغت را جلوه‌هایی جدید بخشیده است. تغییر چهره‌ی شهرها را می توان در گسترش مراکز خرید، رستوران‌ها، کافی‌شاپ‌ها، مراکز تفریحی و پارک‌ها و هم چنین اقبال بیش از پیش مردم به این اماکن مشاهده کرد. همه ی این امور نشان از تغییر سبک زندگی ای دارد که اکنون به کلان شهرها هم محدود نمی شود و حتی در شهری چون دزفول نیز محسوس است.

در میانه این سبکهای زندگی تحول یافته، زندگی روزمره، تنها بستر درونی کردن نقش‌های اجتماعی و هنجارهای رفتاری نیست بلکه در عین حال فضایی است برای شکلهای نوین هویت فردی (نوری، ۱۳۸۸: ۷۵) که می تواند به عرصه ای بدل می شود برای مقاومت کنشگران اجتماعی و به چالش کشیدن قدرت.

شاید از این روست که لوفبور به زندگی روزمره نگاهی مثبت دارد و در دل این زندگی، روزنه‌هایی برای برون‌رفت از سیطره سرمایه داری می یابد. او معتقد است که گرچه نظم حاکم فضا را تولید می کند(Lefebvre, 1971: 151)، اما مردمان عادی در زندگی روزمره ، با مصرف دیگرگونه ی این فضاها، مقاومت خود را به نمایش می گذارند(Lefebvre, 1991: 26-27) و به اعتقاد دوسرتو، با ﻣﺼﺮف که وی آن را تولید ثانوی می خواند(استوری، ۱۳۸۶ :۲۹۰) ﻧﻈﺎم‌ﻫﺎی قدرت ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ را از درون خراب کنندMoran, 2005: 10) ).

در واقع وی از ﻋﺰل ﻗﺪرتی ﺳﺨﻦ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی واژﮔﻮن‌ﺳﺎزی نیست، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ اﺳـﺖ ﻛﻪ ﻗﺪرت، دﻳﮕﺮ ﺗﻮان ﺗﺤﻤﻴﻞ اراده ی ﺧﻮد ﺑﺮ ﺿﻌﻔﺎ را ندارد. وی از کنار آمدن به عنوان هنر هم‌زیستی سخن می گوید که در واﻗﻊ ﻧﻮﻋﻲ ﻣﻘﺎوﻣﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑـﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺒﺎرزه ﺑﺮای ﻣﻌﻨﺎ ﻣﺘﺒﻠﻮر ﻣﻲ‌شود. مبارزه ای که در آن ﻃﺒﻘﺎت ﻓﺮودﺳﺖ ﻣﻲکوﺷﻨﺪ ﻣﻌـﺎﻧﻲ‌ای ﺑـﻪ وﺟـﻮد آورﻧـﺪ ﻛـﻪ در ﺧـﺪﻣﺖ ﻣﻨـﺎﻓﻊ ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﺎﺷﺪ(ﻛﺎﻇﻤﻲ، ۱۳۸۴ :۱۱۵). از همین رو، وی از مفاهیمی چون استراتژی و تاکتیک در تشریح نظریه ی خود به کار می برد،که نشان دهنده ی گونه‌ای از جنگ و گریز در زندگی روزمره است(اباذری و کاظمی،۱۳۸۳ :۱۰۱).

ﻣﻘﺎوﻣﺖ در زندگی روزمره امری ساده نیست. مقاومت ﻫﻢ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻧﻮﻋﻲ ﺑﻲ‌ﺣﺮﻛﺘﻲ و ﻗﺒﻮل وﺿﻌﻴﺖ و ﻫﻢ ﻧﺎﺷﻲ از اﺷﻜﺎل ﺧﻼﻗﺎﻧـﻪ ای از ﻣﺘﻨﺎﺳـﺐ ﻛـﺮدن ﻣﻮﻗﻌﻴـﺖ‌ﻫـﺎ ﺑﺎﺷـﺪ. (اباذری و دیگران، ۱۳۸۷ :۸۱).

از نظر فیسک لذت هم ، گونه‌ای مقاومت است .لذت از رابطه ای خاص میان معناها و قدرت ناشی می‌شود. لذت برای فرودستان با تأکید بر هویت اجتماعیشان در مقاومت علیه ساختار مسلط و در استقلال از این ساختار به دست می آید.. به باور وی، فرهنگ عامه، بالقوه ـ و غالباً بالفعل ـ ماهیتی ترقی‌خواهانه (اما نه بنیادستیز) دارد(Fiske, 1989 :24-28). .

یافته ها

از مصاحبه‌شوندگان خواسته ام تجارب خود در زندگی روزمره و برنامه ریزی های روزانه ی خود را برای ما شرح دهند و پس از طی مراحل لازم از متون مصاحبه ها ، درون مایه های زیر را به عنوان راهکار های به کار گرفته شده مصاحبه شوندگان در بستر زندگی روزمره، استخراج کردم:

۱-لذت

برای بسیاری کسب لذت در زندگی روزمره، واجد جنبه هایی از مقاومت است. از تحلیل متون مصاحبه های این پژوهش لذتهایی چون گردش، خرید، موسیقی و رستوران به دست آمده است .

۱-۱ تفریح:

کسب لذت از گردش در بطن خود گونه ای نمایش قدرت را به همراه دارد. نسترن” ۳۱ ساله ، چنین می گوید:

“حالا که کار گیر نمیاد اقلا بریم بگردیم خوش باشیم اون جوری که خودون دوس داریم”.

۱-۲خرید:

خرید در زندگی امروز همیشه برای رفع نیازهای موجود نیست. بلکه در ادامه تفریح، تعریف می شود و کارکرد کسب لذت دارد. شیرین ۲۹ ساله می گوید:

“تمام سوراخ سنبه های شهر رو بلدم هر وقت دلم می گیره می زنم به دل خرید نگاه کردن به ویترینها کلا شادم میکنه”.

راضیه۳۲ ساله هم با خرید سرحال می آید:

“ایام عید که شلوغ است اصرار به خرید ندارم من وقتی حس کنم با خرید سرحال میام خرید می کنم.”

۱-۳ موسیقی:

موسیقی هم عرصه مهمی است که کنشگران اعتراض خود را با آن بیان می کنند، رها، ۳۴ ساله می گوید:

” از وقتی ماشین خریدم، ارتباط جدیدی با موسیقی برقرار کردم. روشن می کنم و بلند بلند باش می خونم. انگار به هیشکی اینجا دیگه نباید جواب بدم.”

۱-۴رستوران‌:

یکی دیگر از تفریح های امروزین، استفاده از فضای متفاوت رستوران‌هاست. مهشید ۲۱ ساله می گوید:

” قرارهامونو با دوسامون اونجا می ذاریم و غذا سفارش میدیم و خوش میگذرونیم.”

۲- جنگیدن:

جنگ و گریز ، وجوه دیگری از کردارهای عادی را در زندگی روزمره را به ما نشان می دهد.

۲-۱ جنگ آرام

مصاحبه شوندگان به جنگ خزنده و آرامی اشاره می کنند که گویی در ذهن ایشان معنای جنگ را دارد اما تظاهر بیرونی و و ما به ازای خارجی آن از مفهوم جنگ کاملا تهی شده است. برای مثال مینا عنوان می کند :

” ، یک جنگ با داد و بیداد و سر و صداست؛ جنگ دیگر با آرامی و پله پله جلو رفتن و کار خودت را کردن و چشم گفتنه که کار من اینه… من … جنگیدم، اما از نوع جنگ دوم”.

رویا می گوید:

“جنگیدن ازم انرژی می گیره ولی در دورهای جنگیدنم انگار که فقط زندگی کردم بقیش روزمرگی بوده اگر بخوام نگاه کنم کجاها از خودم راضیم، اونجاهایی بوده که با وجود همه موانع تلاش کردم ”

۲-۲ کنار آمدن در جنگ:

کنار آمدن با مشکلات در جبهه جنگ پارتیزانی زندگی روزمره، هم راه حلی دیگر است، ساناز۳۵ ساله نیز با اشاره به” کنار آمدن” که شیوه ای “دوسرتویی” است، از روش خود می گوید:

” با همسرم کنار میام ، با مسایلی که تو جامعه هست کنار میام. می پذیرمشون نه به خاطر اینک درستن بلکه به خاطر اینکه واقعیتهان اما سعی می کنم یک روزنه برای خودم ایجاد کنم”

نتیجه گیری

کنشگران اجتماعی در بطن زندگی روزمره و با نوع سبک زندگی و برنامه ریزی های خود، زندگی را برای خویش معنادار می کنند. چنین برنامه ریزی هایی نوعی مقاومت نامحسوس را در خود دارد. در این پژوهش ما جنگیدن و لذت بردن را به عنوان دو مولفه که در بردانده ی گونه ای از مقاومت در زندگی روزمره اند را مد نظر قرار دادیم.

در واقع در بستر زندگی روزمره، رویارویی مستقیمی با نظم مسلط وجود ندارد. بلکه آنچه که در ظاهر داستان قابل مشاهده است، پذیرش و کنار آمدن با این نظم است. اما کنشگران اجتماعی به یاری همین کنار آمدن درون نظم مسلط رخنه هایی ایجاد می-کنند و در روزگار سختی رو به جلو حرکت می کنند.

لذت و کنار آمدن و نرمش در جنگ، تاکتیک‌هایی هستند که در زمینه ی موجود، به یاری کنشگر می آید تا فضا را برای وی قابل هضم کنند و با تاکتیک‌هایی که اتخاذ می کنند، بازی را به نفع خود عوض کنند و این راه انتخابی مردمان در بستر زندگی روزمره است.

فهرست منابع

اباذری، یوسف و صادقی فسایی، سهیلا و حمیدی، نفیسه، (۱۳۸۷)، اﺣﺴﺎس ﻧﺎاﻣﻨﻲ در ﺗﺠﺮﺑﻪ زﻧﺎﻧﻪ از زﻧﺪﮔﻲ روزﻣﺮه، پژوهش زنان، ۶(۱): ۷۵-۱۰۳.

اباذری، یوسف و کاظمی، عباس، (۱۳۸۳)، زندگی روزمره و مراکز خرید در شهر تهران، نامه انسان شناسی، ۳(۶): ۹۷-۱۱۶.

کاظمی، عباس، (۱۳۸۴)، پروبلماتیک زندگی روزمره در مطالعات فرهنگی و نسبت آن با جامعه ایران، مطالعات فرهنگی و ارتباطات،۱(۴): ۱۲۳-۱۴۹.

نوری، صبا، (۱۳۸۸)، معرفی کتاب فرهنگ و زندگی روزمره، کتاب ماه علوم اجتماعی،۲ (۱۶): ۷۲-۷۸.

Fiske, J .(1989). Understanding Popular Culture. London and New York: Routledge.

Lefebvre, H.(1971). Everyday Life in the Modern World, translated by Rabinovitch, S. And Lane. A. London: The Penguin Press.

Lefebvre, H. (1991). Production of Space. translated by Nicholson Smith,D. Oxford: Blackwell.

Moran, J. (2005). Reading the Everyday. London and New York: Routledge.