(تصویر: زن نادو تامیل)
در گروههای مسلمان ساکن هند، جماعت (jamaat)، مفهومی کاملا آشنا و تثبیت شده است. جماعت به گروهی از مردان بانفوذ و امین هر محله گفته می شود که توسط افراد خود محله یا اجتماع و به منظور حکمیت در امور اجتماعی و مذهبی، انتخاب می شوند. افراد یک جماعت معمولا در ارتباط نزدیک با مسجد محله به سر می برند و محل تشکیل جلسات آنان در همین مسجد است. آنها در واقع علاوه بر ادارۀ مسجد و امور مذهبی مسلمانان، به منازعات و امور خانوادگی همچون ازدواج، طلاق و نفقه نیز رسیدگی میکنند. در واقع جماعات شکل اسلامی سیستم آشنا و فراگیر پانچایات راج (panchayat Raj)(1) یا سیستم انتخاب معتمدین محلی هستند. منبع مالی فعالیتهای جماعات، چاندا(chanda) یا همان کمکهای مردمی است و علاوه بر آن آنان برای هر یک از مناسک مذهبی مربوط به تولد، مرگ یا ازدواج نیز پولی دریافت می کنند. جماعات معمولا از اوقاف نیز سهمی را دریافت می کنند. در واقع خودداری از کمک مالی به جماعت می تواند موجب طرد یک خانواده از اجتماع شود.
نوشتههای مرتبط
اعضای جماعات اغلب در تصمیم گیری در مورد زنان و مسائل آنان، بسیار سنتی و جانبدارانه عمل می کنند. در واقع آنان با ارائۀ یک تفسیر شدیدا پدرسالارانه از اسلام، بر نقشهای سنتی زنان در خانواده و لزوم تمکین آنان از شوهرانشان تاکید می کنند. سرپیچی زنان از تصمیمات جماعت می تواند عواقب بسیار وخیمی از طرد از جامعه تا جلوگیری از دفن آنان در قبرستان مسلمانان به دنبال داشته باشد.
زنان نمی توانند عضو هیچ جماعتی باشند و حتی حضور آنان در مساجد در هنگام تشکیل جلسات جماعت ممنوع است، بنابراین در اغلب اوقات آنان باید نمایندۀ مذکری از جانب خود به جلسات دادرسی اعزام نمایند.
جماعات ایالت تامیل نادو(Tamil Nadu) در جنوب هند نیز از این قاعده مستثنی نیستند. یکی از اصلی ترین مشکلات زنان مسلمان در این ایالت، مهاجرت مردان برای کسب درآمد بیشتر به کشورهای حاشیه خلیج و رها کردن آنان با فرزندان است. جماعت ها هنوز سه بار طلاق شفاهی زن توسط مرد، را به رسمیت می شناسند و بسیاری از مردان، همسران خود را توسط ارسال ایمیل یا اس ام اس طلاق می دهند. از سو دیگر با افزایش درآمد زنان، جهیزیه قابل قبول برای دختران به شکل قابل ملاحظه ای افزایش یافته، در حالی که مقدار مهریه پرداخت شده توسط مردان افزایش چشمگیری نداشته است.
اما در سال های اخیر تلاش های زنی به خانم شریفه خانم، شکل دیگر به معادلات جماعات در این ایالت بخشیده است. شریفه خانم در یک خانواده مسلمان، از طبقه کم درآمد در تامیل به دنیا آمده است. در کودکی پدرش را از دست می دهد و برادرانش با سیستمی پدرسالارانه خانه را اداره و او را بزرگ می کنند. با وجود همه مشکلات او را در جوانی برای تحصیل به دانشگاه علیگر در شمال هند میفرستند. او که با محیط شمال هند آشنا نیست و از مشاهده تبعیض های شدید نسبت به دانشجویان دختر نیز شدیدا آزرده شده است، پس از مدتی دانشگاه را رها می کند و به زادگاهش باز می گردد. برادرش از این تصمیم او بسیار عصبانی می شود و مستمری او را قطع می کند. شریفه تصمیم می گیرد به تدریس خصوصی بپردازد و چندین سال از این راه امرار معاش می کند. در ۱۹۸۷، شغلی به عنوان مترجم زبان هندی در یک کنفرانس زنان در پاتنا(patna) به دست می آورد و خود معتقد است که حضور در این کنفرانس زندگی او را به کل متحول میسازد. در بازگشت شریفه خانم تصمیم به ایجاد گروه یا ان جی اویی برای کمک به زنان اجتماع خود-زنان مسلمان می گیرد و به این ترتیب سازمان غیردولتی گام ها (STEPS) را در ۱۹۹۱ تاسیس می کند. نام سازمان اشاره به گام های لازم برای توانمندسازی زنان دارد. از اولین فعالیتهای “گام ها” برگزاری کلاس های دفاع شخصی و به جلسات بحث در مورد حقوق زنان است. “گام ها” در ۱۹۹۵ تحقیقی بر روی ۱۰۰۰ زن مسلمان در مورد میزان آشنایی آنان با حقوق، قوانین اسلامی و آموزه های قرآنی انجام می دهد که نتیجه آن نشانگر عدم آشنایی آنان با این موضوعات است. شریفه خانم بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱، دست به تشکیل شبکه های سازمان های غیر دولتی می زند و شبکه ای به نام سایا(saya) را تشکیل می دهد که اعضای آن رهبران سازمان های غیر دولتی زنان مسلمان هستند. در این شبکه زنان به بررسی مشکلات خود می پردازنداز جمله سنت سه طلاقه شدن، دریافت جهیزیه و عدم پرداخت مهریه و ازدواج زودرس دختران. این جلسات شبکه ای به زودی شکل گسترده تری به خود می گیرد و بسیاری از زنان عادی را نیز به خود جلب می کند. بسیاری از زنان مسلمان، از نحوه برخورد جماعات محلی با زنان بسیار ناراضی هستند و چون نمی توانند در جلسات جماعات حاضر شوند، قدرتی برای تغییر وضع موجود در خود نمی دیده اند. به تدریج و پس از جلسات مدارم، شریفه خانم و دیگر زنان به این نتیجه می رسند که اگر نمی توانند در جماعات فعلی مشارکت داشته باشند، باید جماعتی از آن خود داشته باشند و مهم تر از آن برای جماعتشان مسجدی بسازند تا جلسات جماعت در آن برگزار شود.
به این ترتیب جماعت زنان تامیل نادو در سال ۲۰۰۳ رسما شکل می گیرد. این جماعت به شکایات زنان از محلات مختلف رسیدگی می کند. پرونده های حقوق آنان را پیگیری می نماید و به دادگاه می برد و با مقامات محلی به لابی می پردازد.
اما مهم ترین کاری که جماعت زنان در این سالها دنبال کرده است، آموزش و تفسیر قرآن بوده است و اساس کار جماعت مبتنی بر ارایه یک تفسیر جدید و زنانه از قرآن است. در واقع جماعت مبلغ این موضوع است که نص قرآن نه تنها زن ستیز نیست بلکه حامی زنان است و این تفسیر مردانه ارائه شده از قرآن توسط مردان در سالیان دراز است که به آموزه های قرآنی شکلی مردسالارانه بخشیده است. در واقع جماعت به تبلیغ این موضوع می پردازد که اگر مردان می خواهند “مسلمانانی خوب” باشند باید طبق قوانین قرآن به زنان احترام بگذارند.
جماعت همچنین به انتشار مجله ای با عنوان “جماعت زنان” پرداخته است که در آن هم مسائل روز- مانند قتل بینظیر بوتو- و هم مسائل حقوقی و اسلامی مورد بررسی قرار می گیرند. از دیگر فعالیت های جماعت ترتیب دادن روزه های دسته جمعی یکروزه در اعتراض به خشونت و تبعیض علیه زنان است که از چهار سال قبل به شکل مستمر سازماندهی شده است. جماعت همچنین برگزارکننده کارگاه هایی در مورد قوانین اسلامی و کنفرانس هایی در مورد توانمندسازی زنان بوده است.
جماعت زنان از بدو تاسیس با تهدیدها و مشکلات فراوانی مواجه بوده است. اعضای جماعت از جمله خود جمیله مورد تهدید زبانی و تهدید به مرگ قرار گرفته اند و بسیاری از آنان از جماعت خود طرد شده اند. رهبران محلی آنها را بایکوت کرده اند و رسانه های محلی مطالبی بر علیه آنان منتشر نمودهاند.
با این وجود تغییراتی نیز در طی این شش سال در رویکرد محلی نسبت به جماعت به وجود آمده است: حالا بسیاری از اعضای جماعات به محض اینکه متوجه می شوند زنی به جماعت زنان شکایت برده است، برای رفع مشکل او تلاش می کنند تا او را به سوی جماعت خود بازگردانند و از افزایش قدرت جماعت زنان جلوگیری نمایند. اعضای جماعت این توجه به خواسته های زنان را گامی مهم می دانند. بعضی از اعضای جماعات نیز به نوعی همکاری با جماعت زنان تن درداده اند و در بعضی از موارد از مشاوره و کمک آنان سود می برند.
یکی از آرزوها و اهداف اعضای جماعت از بدو تاسیس، ساختن مسجدی برای خود بوده است. شریفه معتقد است که این مسجد، محلی برای جلسات گروهی، کلاس ها، عبادت و پناهگاهی برای زنان خشونت دیده است. یکی از خاندان های محلی حاضر شدند زمین لازم برای ساخت مسجد را به زنان اهدا کنند، اما اعتراض شدید علمای محلی باعث شد آنان در تصمیم خود تجدید نظر کنند و زمین را پس بگیرند. علما همچنین اعلام کردند که یک زن مجرد-شریفه- نمی تواند مسجد بسازد. شریفه فورا پیشنهاد ازدواج یک تاجر مترقی را پذیرفت و شروع به ساخت مسجد در زمین خانه خود کرد. اما متاسفانه مسجد تاکنون به دلیل مشکلات مالی نیمهکاره باقی مانده است. آرزو و هدف زنان جماعت تامیل نادو جمع آوری کمک مالی برای تکمیل این مسجد است.
آنچه جماعت تامیل نادو را برای یک انسان شناس جالب می سازد، تلاش برای استفاده از یک نهاد پدرسالارانه-جماعت- بر ضد خود آن است. نهاد جماعت پس از سال ها حضور در جوامع مسلمان هند اکنون از قدرت و مشروعیتی برخوردار است که کمتر نهاد رسمی یا دولتی صاحب آن است، بنابراین زنان از نفوذ و اعتبار این نهاد به شکلی زیرکانه و در قالبی جدید و زنانه سود بردهاند.
از سوی دیگر “جماعت زنان” ندای متفاوتی در درون رویکردی است که زنان مسلمان سال ها برای مبارزه با مردسالاری از آن سود برده اند و غالبا “فمینیسم اسلامی” خوانده می شود. در واقع تشکیل یک جماع زنان را می توان دستیابی به نوعی فمینیسم بومی مبتنی بر نیازها و شرایط محلی دانست.
http://en.wikipedia.org/wiki/Panchayat
http://www.mazefilm.de/dokupdf/khanum.pdf
http://www.muslimnews.co.uk/news/news.php?article=7847
http://www.stepswomenjamaat.org/3.htm
http://www.asmasociety.org/emails/wise/pdf/jun_08_STEPS_Brochure_EN.pdf