انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جامعه شناسی فوتبال،رویکردها و نظریه های نوین

نقل است که مظفرالدین شاه را در پاریس به تماشای فوتبال برده بودند. فوتبال برای او تماشایی نبود زیرا با آن آشنایی نداشت. شاه از نشستن در جایگاه تماشاچیان حوصله­اش سر رفته و پرسیده بود چند نفر در میدان بازی هستند؟ گفته بودند؛ بیست و دو نفر. پیشنهاد کرده بود که بیست و یک توپ دیگر بیاورند و به هر یک توپی بدهند تا بازیکنان این­همه دنبال توپ ندوند! این جمله مظفرالدین شاه، اگرچه در ظاهر طنزآلود است

 

شجیع،رضا،۱۳۹۲،جامعه شناسی فوتبال،رویکردها و نظریه های نوین،تهران: افکار، چاپ اول،۲۱۰ صفحه

نقل است که مظفرالدین شاه را در پاریس به تماشای فوتبال برده بودند. فوتبال برای او تماشایی نبود زیرا با آن آشنایی نداشت. شاه از نشستن در جایگاه تماشاچیان حوصله­اش سر رفته و پرسیده بود چند نفر در میدان بازی هستند؟ گفته بودند؛ بیست و دو نفر. پیشنهاد کرده بود که بیست و یک توپ دیگر بیاورند و به هر یک توپی بدهند تا بازیکنان این­همه دنبال توپ ندوند! این جمله مظفرالدین شاه، اگرچه در ظاهر طنزآلود است ولی در باطن دارای معانی تأمل برانگیزی است که بازخوانی آن­ها، فلسفه امروزین فوتبال را تعیین می­کند. منظور مظفرالدین شاه از گفتن آن جمله این بود که دویدن بازیکنان باید هدفی داشته باشد و اگر هدف آن­ها رسیدن به توپ است، پس به هر بازیکن می­توان یک توپ داد. نکته­ای که مظفرالدین شاه به آن توجه نکرده بود این است که فوتبال به مثابه دنیایی در دنیای دیگر، برای بقا به «وهم و خیال» خاص خود نیاز دارد. یک توپ و میلیون­ها احتمال برای هر لحظه از بازی که در خیال بازیکنان و تماشاگران ساخته و پرداخته می­شود. بر خلاف دنیای واقعی که وهم­زدایی مهمترین شاخص عقلانیت ابزاری در جهان جدید به شمار می­رود، فوتبال به مانند بسیاری از ورزش­ها، خیال و اوهام لازم برای انسانی که از زندگی ماشینی و عقلانی به ستوه آمده را فراهم می­کند. اگر احساس و هیجان را آنتی­تز عقلانیت در نظر بگیریم، اکنون می­توان رفتار بسیاری از عاشقان و هواداران فوتبال را توجیه کرد. این چنین است که با یک گل، شادمانی و غم، عشق و نفرت، درد و رنج و شور و هیجان به اوج خود می­رسد و جدال مستمر خیال و واقعیت در دایره­ای بی­پایان ادامه می­یابد.

آنچه خواندید بخشی از پیشگفتار کتاب جامعه شناسی فوتبال تألیف دکتر رضا شجیع است که توسط انتشارات نقد افکار منتشر شده و به بازار کتاب روانه شده است، مجموعه­ای است که حاوی رویکردها و نظریه­های نوین مرتبط با فوتبال بوده و از این منظر کتابی نو و منحصر به فرد محسوب می­شود. آنچه در ادامه می­خوانید توضیحاتی کوتاه در ارتباط با محتوای هر فصل از کتاب است.

 

فصل اول: مبانی جامعه شناسی ورزش

علم جامعه‏شناسی را می‏توان دانش بررسی علمی زندگی گروهیِ انسان‏ها تعریف کرد. جامعه‏شناسان، در واقع می‏کوشند تا آنجا که ممکن است این نکته را به‏دقت و به گونه‏ای عینی توصیف و تبیین کنند که انسان‏ها چرا و چگونه در گروه‏ها با یکدیگر در ارتباط هستند. امری که در فصل اول کتاب، به­طور مختصر مورد تحلیل قرار گرفته و خواننده را برای ورود به موضوع اصلی کتاب، یعنی جامعه‏شناسی فوتبال، آماده می‏کند. در فصل اول کتاب همچنین به نظریات سیزده جامعه­شناس سرشناس کلاسیک و معاصر شامل مارکس، وبر، دورکیم، موس، مرتون، گافمن، هابرماس، آدورنو، الیاس، فوکو، بودریار، بوردیو و ژیژک اشاره شده و از منظر سادگی زبان و تنوع نظرات مجموعه­ای منحصر به فرد محسوب می­شود.

 

فصل دوم: فلسفۀ اجتماعی فوتبال

«فلسفۀ اجتماعی فوتبال» عنوان فصل دوم کتاب حاضر است. فلسفۀ اجتماعی، مطالعۀ فلسفی سؤال‌هایی دربارۀ ویژگی‏ها و رفتارهای اجتماعی است و طیف وسیعی از موضوعات، شامل معانی، ویژگی‏های منحصر به فرد، درستی و نادرستی قوانین، قراردادهای اجتماعی، عملکرد، کنش‌های روزمره و تأثیرگذاری فرهنگی را در بر می‏گیرد. اینکه چرا پای فلسفه به زمین فوتبال کشیده شده و این‏چنین توجه انسان معاصر را با هر نوع اعتقاد، نژاد، فرهنگ و دانش به سمت خود جلب کرده است، موضوع کلی فصل دوم کتاب محسوب می‏شود. در این فصل، به چیستی، ویژگی‏های ‏اجتماعی و مکاتب فسلفی فوتبال اشاره شده و در نهایت تعریف متفاوتی از فوتبال نیز ارائه شده است.

 

فصل سوم: تحولات سیاسی اجتماعی فوتبال در ایران

هر گوشه از تاریخ فوتبال این مرز و بوم، آبستن وقایع کوچک و بزرگی است که بخشی از آن‏ها در حافظۀ نوشتاری کشور ثبت شده و بخشی دیگر نیز به‏صورت خاطره، سینه‌به‌سینه از نسل‏های پیشین به نسل‏های فعلی منتقل شده است. «تحولات سیاسی اجتماعی فوتبال در ایران» عنوان فصل سوم کتاب است. در این فصل سعی شده است خواننده را با برخی تحولات فوتبال ایران آشنا کند؛ تحولاتی که در سال‏های اخیر، تحت تأثیر پول، رسانه و سوء‌مدیریت، فوتبال را به یک پدیدۀ ناهمگون و همواره در حال تغییر تبدیل کرده است.

 

فصل چهارم: فوتبال و سیاست

سیاست با آن رنگ خاکستری خود، پیش از آنکه واژه‏ای مثبت به شمار رود، امری است که همواره باید نسبت به آن تردید داشت. چراکه به میزان قابل‏توجهی با برخی مصلحت‌اندیشی‏ها پیوند خورده و بافت قدرت در هر لحظه، عامل تشخیص این مصلحت‏ها محسوب می‏شود. از این‏رو ممکن است چیزی که امروز از نظر سیاسی درست باشد، فردا امر درستی به شمار نرود و درک و تشخیص این درستی از نادرستی، توانی است که سیاست‏مداران بر مبنای تجربه، تحلیل و پیش‏بینی و همچنین شناخت کاملِ بافت قدرت، در طول زمان کسب می‏کنند. بنابراین، عجین‌شدنِ فوتبال و سیاست، اگرچه ناخوشایند ولی اجتناب‌ناپذیر است. «فوتبال و سیاست» عنوان فصل چهارم کتاب حاضر بوده و در آن تلاش شده است ابعاد سیاسی فوتبال بویژه در ایران مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

 

فصل پنجم: فوتبال و فرهنگ

فرهنگ، حداقل در ظاهر، برای هیچ فوتبال‏دوستی در ایران غریبه نیست، چراکه پسوند عنوان باشگاه‏های فوتبالِ کشور، با کلمات «فرهنگی ورزشی» پیوند خورده و به نوعی پیامِ «اول فرهنگ بعد فوتبال» را به خواننده منتقل می‏کند. خواننده در فصل پنجم کتاب با عنوان «فوتبال و فرهنگ» متوجه خواهد شد که فوتبال، دارای برخی ویژگی‏های فرهنگی است و می‏تواند کارکردهای یک کالای فرهنگی را نیز داشته باشد. با این‏حال، قدرت پنهانِ فوتبال و اقدامات صنعت فرهنگ به حدی است که می‏تواند به کمک رسانه، به ابزاری برای سلطه و نیازسازی کاذب نیز تبدیل شود. نکته‏ای که باید به آن توجه شود این است که درک فرهنگ و علل رفتارهای نابه‌هنجار در فوتبال، به آن سادگی که در زبان محاوره به کار می‏رود، نیست؛ بلکه کلاف پیچیده‏ای است که در واقعیت، با تمامی گذشته، حال و آیندۀ انسان و جامعه، گره خورده است.

 

فصل ششم: فوتبال و مذهب

امروزه مبلّغان و روحانیون مذهبی با سؤالی روبه‌رو هستند که بخشی از نگرش آن‏ها و ارتباط میان فوتبال و مذهب را تحت تأثیر قرار داده است. سؤال این است که آیا فلسفۀ وجودی این ارتباط، با توجه به برخی کارکردهای نامناسبِ فوتبالِ مدرن، چون مصرف داروهای نیروزا، خشونت، رفتارهای ضداخلاقی، پرخاشگری، تبعیض‏های نژادی و غیره، اصولاً ارتباط خوب و مفیدی خواهد بود یا خیر؟ آن‏ها از لزوم این ارتباط با نوعی تردید سخن می‏گویند. از نظر آنان، هیچ دلیلی برای قرار دادن فوتبال و مذهب در یک طبقه و تعبیر فوتبال به یک دین یا مذهب جدید وجود ندارد. این امر بنا به دلایلی که در فصل ششم توضیح داده خواهد شد، کاملاً مورد تأیید است، اما تبدیل فوتبال به یک «شبه‏مذهب» در جوامع سکولار و علل ایجاد آن، موضوعی است که محور کلی این فصل را تشکیل می‏دهد.

 

فصل هفتم: فوتبال و رسانه

اینکه رسانه بخشی از انرژی، هزینه، صفحه و یا آنتن خود را به‏طور وسیع و منظم در اختیار فوتبال قرار می‏دهد، تنها نشان‏دهندۀ علاقه‏مندی رسانه به فوتبال و حتی درآمدزا بودن آن نیست، بلکه هم‏گرایی قدرت فوتبال و رسانه است که به فراقدرتی تأثیرگذار در جامعه تبدیل می‏شود. چگونگی ایجاد این هم‏گرایی و آشنایی با اهداف پنهان رسانه در ارتباط با فوتبال، موضوع کلی فصل هفتم کتاب با عنوان «فوتبال و رسانه» است.

 

فصل هشتم: فوتبال و جنسیت

بر اساس برخی شواهد، شاید بزرگترین تغییر فوتبال جهانی، رشد فوتبال زنان بوده است. در شرایطی که اتحادیۀ فوتبال انگلیس در بیشتر سال‏های قرن بیستم فوتبال زنان را ممنوع کرده بود، این فوتبال با سی میلیون بازیکن در جهان، عنوان سریع‏ترین رشد ورزشی را به خود اختصاص داده است. با این حال، به‌جز جوش و خروش کوتاه‌مدت مردم در هنگام برگزاری بازی‏های جام جهانی زنان، کمتر کسی آن را دنبال می‏کند. آنچه مطرح شد در کنار مواردی چون حجاب، آزادی زن و تبعیض‏های جنسیتی، از مواردی هستند که به‏عنوان ضروریات تدوین فصلی با عنوان «فوتبال و جنسیت» محسوب می‏شوند. موضوعی که به‌رغم حساسیت‏ها و کمبود منابع علمی، آنقدر مهم است که به فصل‏ هشتم کتاب حاضر تبدیل شود.

 

فصل نهم: اخلاق در فوتبال ایران

اما آخرین فصل کتاب به گزارشی اجمالی از یک مطالعۀ کیفی پیرامون «پدیدۀ بی‏اخلاقی در فوتبال ایران» اختصاص دارد. محققانی بسیاری معتقدند که ما نیازمند یک تحول اخلاقی در فوتبال هستیم تا شاید به‏واسطۀ آن، زمینه برای کاهش فسادهای اخلاقی که تأثیر به‏سزایی بر جامعه دارند، فراهم آید. بعضی‌ها به اثبات فساد اخلاقی و تقلب‏های موجود در رقابت‏ها می‏پردازند‌ و بعضی‌های دیگر نیز به قدرت پیروزی و احساس افتخار بعد از آن اشاره می‌کنند. هیچ شکی وجود ندارد که فوتبال، تأثیر چشمگیری بر اخلاق ورزشی دارد، اما اینکه این تأثیر تا چه اندازه مثبت یا منفی است، سؤالی است که از دیرباز ذهن پژوهشگران را به خود مشغول داشته و پاسخ به آن کلیات فصل نهم کتاب را تشکیل می­دهد.