انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جامعه­‌شناسی شوخی(۴)

جیزلند کوییپرز مترجم: امید ممتاز

 

۳-مسائل

در بخش بعدی، در مورد برخی مسائلی که اخیرا به شکلی ویژه مسائل مورد علاقه در جامعه­شناسی شوخی بوده­اند بحث خواهم کرد: تفسیر شوخی به ضرر دیگران و به طور کلی “جنبه تاریک شوخی[۱]“؛ رابطه بین شوخی و خنده؛ مطالعه اشکال و ژانرهای فکاهی از جمله اشکال رسانه­ای شده[۲] شوخی.

۱-۳ “جنبه تاریک” شوخی: شوخی، ستیزه­جویی و تخطی

پس از قرون بسیاری که در آن­ها شوخی و خنده، شهرت بدی داشتند، مطالعات نوین شوخی، گرایش به تاکید بر جنبه سودمند شوخی که هم برای جامعه و هم برای روح و روان[۳] مفید است، داشته­اند. اگرچه در چارچوب مطالعات شوخی، همواره نگرانی در مورد کارکردهای هنجارشکنانه[۴]، ستیزه­جویانه[۵] و مخالفت­جویانه­ای[۶] که شوخی می­تواند داشته باشد، وجود داشته است. این امر به پرسش عام­تر در مورد “جنبه تاریک” شوخی مربوط می­شود.

شوخی بیش­تر بر اساس ­تخطی از حدود اجتماعی است و چنین تخطی­ای می­تواند توامان سبب بی­حرمتی و سرگرمی شود. و اگرچه همه شوخی­ها سوژه[۷]­ ندارند بسیاری از لطیفه­ها هدفی دارند: اهدافی نظیر گروه­ها، افراد، اشیاء، ایده­ها یا در کل، ­جهان. سنت­های نظری گوناگون، تفسیرهای متفاوتی از شوخی هنجارشکنانه یا تحقیرآمیز[۸] ارائه داده­اند: نظریه­های تضاد رابطه شوخی با تضاد و دشمنی را مورد تاکید قرار می­دهند؛ تحلیل­های کارکردگرایانه، شوخی را به عنوان سوپاپ اطمینان یا اصلاح­گر اجتماعی تفسیر می­کنند؛ تحلیل­های پدیدارشناسانه و کنش متقابل نمادین بر معانی مبهم و متعدد شوخی و نقش آن در مذاکره درباب معناها و جهان­بینی­ها تاکید می­ورزند؛ و مطالعات تاریخی-تطبیقی تمایل به تاکید بر رابطه شوخی با موضوعات اجتماعی و فرهنگی بزرگ­تر دارند.

اسلاف[۹] امروزی نظریه برتری، جنبه تاریک شوخی را جدی­تر می­گیرند. گرونر (۱۹۷۸) و اخیرا بیلیگ (۲۰۰۵) این موضع فکری را اتخاذ کرده­اند که شوخی و خنده، هم­بسته­های[۱۰] برتری اجتماعی هستند: هر لطیفه­ای اساسا یک تحقیر[۱۱] یا کنش طرد اجتماعی است. گرونر این دیدگاه را که شوخی، بازی با “برندگان” و “بازندگان” است تشریح کرده است و بیلیگ (۲۰۰۵) استدلال می­کند که در”نقد اجتماعی­اش از شوخی”، شوخی و خنده سازوکارهای[۱۲] کنترل اجتماعی هستند که در تمسخر و شرم­ساری ریشه دارند. دیگر مولفان استدلال نموده­اند که اگرچه شوخی ذاتا مرتبط با دشمنی، ستیزه­جویی یا تخطی نیست اما اغلب با احساسات منفی هم­پوشانی[۱۳] دارد: افراد اغلب درباره آن­چه دوست ندارند یا احساس برتری نسبت به آن دارند لطیفه می­گویند و عدم دوست داشتن یا برتری به علاقه به شوخی افزوده می­شود (بالا را ملاحظه نمایید). اورینگ (۵۷-۴۱: ۲۰۰۳) و بیلیگ (a2001) نشان داده­اند که گروه­هایی که علنا نژادپرست[۱۴] هستند تمایل به تاکید و بیان این امر با ابراز جدی و طنزآمیز دشمنی و کلیشه­سازی[۱۵] قومی دارند. فورد و فرگوسن (۲۰۰۴) نشان دادند که شوخی به دلیل غیرجدی بودگی­ و غیر رسمی بودنش[۱۶] قادر به کاستن از موانع جهت بیان احساسات منفی و بنابراین، هموار ساختن راه دشمنی است. اخیرا، لوییس (۲۰۰۶) با بررسی طنز آمریکایی از گفتگوهای رادیویی گرفته تا لطیفه­های فیلم­ها به شکلی متقاعد کننده استدلال کرده­ است که شوخی (هر چند نه ضرورتا یک نیروی تاریکی) گرایش تاریک­تر در جامعه آمریکایی را منعکس می­سازد: این امر، شکاف­های اجتماعی را برجسته می­سازد، ترس­های فرهنگی مشترک را آشکار می­سازد و وسیله بروز دشمنی است، به عنوان مثال، در طنز کمابیش خباثت­آمیز برخی مجریان “گفتگوهای رادیویی”.

معنای شوخی هنجارشکن نه تنها در محیط آکادمیک بلکه در زندگی روزمره نیز به عنوان منبع نگرانی مورد بحث قرار می­گیرد. شوخی هنجارشکن عموما توسط “قوانین نانوشته[۱۷]” نظام­های غیررسمی[۱۸] (کوییپرز b2006؛ پالمر ۲۰۰۵) و نیز –غالبا کم­تر- بوسیله سانسور رسمی (دیویس ۱۹۸۸) کنترل می­شود. هم در حوزه آکادمیک و هم در جامعه درکل، داغ­ترین مباحث، حول شوخی قومی و جنس­گرایانه[۱۹] که بحث­برانگیزترین اشکال شوخی در جوامع مدرن غربی هستند، بوده­اند. این مساله، موضوع مباحث گوناگونی در ژورنال HUMOR  (دیویس ۱۹۹۱؛ لوییس ۱۹۹۷؛ ۲۰۰۸؛ اورینگ ۱۹۹۱) و کتاب سال ۲۰۰۵ لاکیر و پیکرینگ (a2005) بوده است که همگی حول پرسشی یکسان می­گردند: چه وقت، چرا و تحت چه شرایطی، شوخی در هدف قرار دادن اشخاص و گروه­ها “فقط شوخی” است و چه وقت دارای معنا یا پیامدهای جدی­تری است؟ به استثنای برخی نظریه­های برتری دوآتشه[۲۰]، اندیش­مندان حوزه شوخی عموما اذعان دارند که قادر به حل مسئله شوخی قومی و جنس­گرایانه صرفا بوسیله تعیین یک معنای صحیح برای لطیفه­ها نیستند. بلکه آن­ها بر این امر تاکید دارند که چگونه معنای یک لطیفه در چارچوب متنی خاص ساخته می­شود: این­که آیا گفتگویی است خصوصی یا موقعیتی عمومی؛ جای­گاه و پیشینه گوینده لطیفه چیست؛ چه رابطه­ای بین گوینده لطیفه و حضارش (و سوژه) وجود دارد؛ این­که آیا شوخی واسطه­ای[۲۱] است یا محاوره­ای (لوییس ۱۹۹۷؛ لاکیر و پیکرینگ a2005؛ پالمر ۱۹۹۴).

دیویس(۱۹۹۱؛ ۱۹۹۰) و اورینگ (۲۰۰۳)، نظریه­پردازان شوخی قومی، بر ابهام ذاتی شوخی تاکید نمودند. بویژه دیویس که گرایش به کم اهمیت جلوه دادن جدی­بودگی شوخی دارد و اظهار می­نماید که شوخی صرفا “بازی با ستیزه­جویی است” اگرچه او این نکته را نیز یادآور می­شود که در برخی موارد، متون طنز قومی با دشمنی قومی واقعی هم­پوشانی دارند که به شکلی قابل ملاحظه دلالت­های[۲۲] جدی این لطیفه­ها را تغییر می­دهد. اورینگ (۲۰۰۳: ۶۵) استدلال نمود که: “مجموعه­های طنز” به واقع درباره گروه­های خاصی که در ظاهر اهداف آن­ها هستند، نیستند. این گروه­ها صرفا به عنوان دال­هایی عمل می­کنند که یک گفتمان[۲۳] را بر محور ایده­ها و ارزش­های معینی که درباره موضوعات کنونی هستند، تثبیت می­کنند. لطیفه­های لهستانی، ایتالیایی و ژاپنی بیش از آن­که درباره زنان لهستانی، ایتالیایی یا یهودی نظر دهند درباره مجموعه­ای خاص از ارزش­های منتسب به این گروه­ها هستند. هر چند این تخصیص­ها کاملا دلبخواهی نیستند در اکثر موارد به شکل جدی پذیرفته نمی­شوند”.

نویسندگان در کتاب لاکیر و پیکرینگ، دیدگاه نقادانه­تری اتخاذ می­کنند. هاویت و اووسو-بمپا (۶۲ :۲۰۰۵) در صریح­ترین دستاورد نقادانه­شان، نتیجه می­گیرند که “نه فقط لطیفه­های نژادپرستانه موقعیت­های حاضر و آماده­ای فراهم می­کنند تا بر ایده­های برتری “نژادی” تاکید کنند . . . بلکه آن­ها پیوسته بکارگیری تقسیم­بندی­های نژادی را تقویت می­نمایند” که این امر آن­ها را به مردود شمردن لطیفه­هایی که حتی نژادپرستی را به سخره می­گیرند هدایت می­نماید چرا که آن­ها تفکر نژادی[۲۴] را تقویت می­کنند. با این­همه، اکثر دستاوردهای دیگر، سعی در متوازن نمودن دقیق آن­چه ویراستاران “استدلال­های جناح چپی[۲۵] خود-تخریب­گر[۲۶]، نظارتی[۲۷] مرتبط با حقانیت سیاسی[۲۸] و محکوم­سازی[۲۹] جناح راستی[۳۰] فرصت­طلبانه[۳۱]، نا-بازاندیشانه[۳۲] کردارش” می­نامند (لاکیر و پیکرینگ ۲۴: b2005).

لاکیر و پیکرینگ در مقدمه پرمایه کتاب­شان در مورد آن­چه “اخلاق[۳۳]” شوخی می­نامند به بحث می­پردازند و لطیفه­گویی را به عنوان فرآیند “گفتگو” درباره مرز بین خنده­دار و توهین­آمیز به تصویر می­کشند. بیلیگ (۲۰۰۵) مفهوم “عدم خنده[۳۴]“- عدم پذیرش آشکار مبادرت به شوخی- را برای بیان نکته­ای مشابه درباره سرشت فرآیندی[۳۵] شوخی و پیامد نامعین آن وضع نمود. این چشم­انداز به شوخی به عنوان گفتگو در مورد مرزها به مولفان اجازه می­دهد تا بعد قدرت[۳۶] شوخی را آشکار کنند. با این­همه، این امر توضیح می­دهد که وقتی که گفتگوها به شکلی موفق به سرانجام می­رسند چگونه لطیفه­گویی مناسب ایجاد اجتماع نیز است. همان­گونه که لاکیر و پیکرینگ بیان می­کنند: لطیفه­گویی حول برساخت[۳۷] “ما” است که بر مشارکت[۳۸] و نیز طرد[۳۹] دلالت دارد.

۳-۲ شوخی و خنده

در مطالعات شوخی، گرایشی به نادیده گرفتن خنده در تحلیل وجود داشته است زیرا رابطه یک به یک[۴۰] بین شوخی و خنده لزومی ندارد. دو پاسخ ممکن به تلاش­های موفق برای شوخی وجود دارد (لبخند زدن، لطیفه­ای دیگر، سپاس­گزاری شفاهی[۴۱]، اعتراض در پاسخ به ابهامی ناموجه[۴۲])؛ و خنده می­تواند به چندین حالت و احساس مرتبط شود که از رفاقت و عصبی کردن و استهزا گسترش دارد (پراوین ۲۰۰۰؛ روک ۱۹۹۸).

همان­گونه که پیش­تر مشاهده نمودیم کنش متقابل­گرایان نمادین و پدیدارشناسان، خنده را به اساس مطالعات جامعه­شناختی شوخی بدل نمودند و آن را به عنوان نشانه تغییر جهت به جانب وجه[۴۳] فکاهی و پذیرش لطیفه، علامت مهم پذیرش اجتماعی[۴۴]، بیان جهان­بینی فکاهی (باختین) و به عنوان “زبان طنز” (زیجرولد ۱۹۸۳) توصیف نمودند. اخیرا، چندین مولف در مورد مشارکت خنده در جامعه­شناسی شوخی استدلال کرده­اند. بیلیگ (۲۰۰۵) خنده را موضوع اصلی نظریه­اش درباره شوخی و شرم­ساری قرار داده است و اساسا خنده را به عنوان تمسخر در نظر می­گیرد. کوییپرز (۷: a2006) در یادداشتی خوش­بینانه­تر، شوخی را به عنوان “تبادل موفقیت­آمیز لطیفه و خنده” تعریف نمود و استدلال نمود که اگرچه ممکن است خنده پیامد منطقی گریزناپذیر شوخی نباشد اما امری ایده­آل است و پرطرفدارترین پاسخ به هر کوششی در جهت شوخی است . بنابراین، برای درک معنای اجتماعی شوخی، ضروری است.

جامعه­شناسان، خارج از مطالعات شوخی، به شکلی فزاینده، به نقش احساسات در زندگی اجتماعی توجه نموده­اند. این امر شماری از آنان را به پذیرش مضمون خنده، عموما بدون آگاهی زیاد از بینش­های[۴۵] حاصل از دانش خنده رهنمون ساخت؛ در حالی­که از سوی دیگر، بینش­های حاصل از جامعه­شناسی احساس هنوز تاثیر زیادی بر مطالعه شوخی نداشته است. یکی از چالش­های دانش جامعه­شناختی شوخی تلفیق پیش­رفت­های جامعه­شناسی احساس در مطالعات شوخی است (و برعکس، “عرضه[۴۶]” مطالعات شوخی به جامعه­شناسی احساسات).

شف در نظریه جامعه­شناختی­اش در مورد احساسات، شرم­ساری و غرور را به عنوان احساسات بنیادی زندگی اجتماعی در نظر می­گیرد. او در کارش بر روی تخلیه روانی[۴۷]، خنده را به عنوان شکلی از تسکین فشار اجتماعی توصیف نمود (شف ۱۹۸۰). او در کار اخیرش بر روی بنیان­های احساسی زندگی اجتماعی (۱۹۹۰) خنده را به شکلی ویژه­تر به عنوان غیاب شرم­ساری یا “ضد-شرم­ساری[۴۸]” توصیف کرد. بیلیگ (۲۰۰۵؛ a2001) در کارش بر روی تمسخر و خجالت از کار شف بر روی شرم­ساری در زندگی اجتماعی تاثیر پذیرفته است. با این­همه، او خنده را نه به عنوان رهایی از خجالت در خود فرد، بلکه به عنوان علت خجالت- و بنابراین، هم­نوایی[۴۹] با هنجارها- در دیگران در نظر می­گیرد.

کاتز (۱۹۹۶)، دیگر جامعه­شناس احساس، مطالعه­ای بسیار خلاقانه در مورد خنده در محل تفریحات عجیب[۵۰] پاریسی را به انجام رسانید. او “دگرگونی[۵۱]” از حالت موقر به خنده و  متعاقب آن دگرگونی دومی از “عمل خندیدن” به آن­چه کاتز “انجام شده بوسیله” – خود را سپردن به- خنده است را مورد آزمون قرار می­دهد. این دگرگونی بوسیله تماشای مشترک تصاویر ناهم­خوان در آیینه­های عجیب و غریب عموما همراه با اعضای خانواده حاصل می­شود که سعی در گرد آوردن خانواده در پیوند قویا صورت­بندی شده[۵۲] خنده و سرزندگی دارد. مطالعه کاتز توجه بسیاری به ویژگی جسمانی خنده و شیوه سهیم بودن این امر در ایجاد پیوندهای اجتماعی مبذول می­نماید و مطالعه­اش را به عنوان عامل تعدیل کننده تصویر کمابیش ابزارگرایانه[۵۳] و به شدت کلامی[۵۴] از زندگی اجتماعی که از تحلیل محاوره­ای حاصل می­شود در نظر می­گیرد تحلیلی که اساسا خلق روابط را در گفتار می­یابد. کاتز توجه دقیقی به سرشت شوخی­ای که باعث این خنده­ها می­شود نیز نموده است: او مفصلا شیوه­ای را که تصویر اعوجاج­یافته[۵۵] (ناهم­خوان) در آیینه توسط اعضای خانواده در مجموع به عنوان بامزه برساخته می­شود را مورد تحلیل قرار می­دهد.

در نهایت، نظریه کالینزدر مورد زنجیره­های کنش متقابل آیینی [۵۶] (۲۰۰۴) به عنوان تلفیق بسیار مورد تحسین نظریه دورکیم و جامعه­شناسی خرد گافمن، احتمالا اولین نظریه جامعه­شناختی است که جایگاهی محوری به خنده می­بخشد. به زعم کالینز، زندگی اجتماعی، بر مبنای “انرژی احساسی[۵۷]” که در کنش­های متقابل در مقیاس خرد ظاهر می­شود، بنا شده است اما در شبکه­های بزرگ­تر و سمبل­های فرهنگی با محتوای احساسی قوی “منجمد شده است”. انرژی احساسی از طریق حضور مشترک فیزیکی با دیگر افراد در به اصطلاح آیین­های کنش­متقابلی (برای کالینز همه کنش­های متقابل، مناسک هستند) در کنش متقابل ظاهر می­شود. همه کنش­های متقابل، به استثنای کنش­های موفق دارای انرژی بالا بویژه، منجر به هماهنگی[۵۸] موزون عمدتا ناخودآگاه یا کنش­ها، جنبش­ها و گفتاری می­شود که کالینز آن را “هم­سویی[۵۹]” می­نامد. خنده مثالی است واضح از هم­سویی موزون یک کنش متقابل با انرژی بالا و بنابراین، تولید خنده نوعا از طریق شوخی به یکی از علائم اصلی نزدیکی و درک اجتماعی بدل می­شود. البته، از آن­جایی که خنده در نظریه کالینز جای­گاهی محوری دارد او به ندرت به شوخی توجه می­کند. ما با نتیجه­گیری از استدلال وی می­توانیم فرض نماییم که در دیدگاه کالینز، شوخی، شکل فرهنگی خاص ایجاد کنش­های متقابل موفق با انرژی بالا و هم­سویی و بدین لحاظ: بعد اصلی زندگی اجتماعی است.

 

۳-۳: شکل­دهی[۶۰] اجتماعی شوخی: ژانرها و شکل­های واسطه­ای شوخی

بیش­تر دانش جامعه­شناختی شوخی به تعداد معدودی از اشکال فکاهی می­پردازد: شوخی محاوره­ای و قابل     توجه­ترین لطیفه­ها، “مگس­های میوه[۶۱]” دانش شوخی. لطیفه، ژانر مورد علاقه اندیش­مندان حوزه شوخی بوده است زیرا لطیفه­ها به سادگی قابل استفاده هستند، آشکارا قصد بدل شدن به شوخی را دارند و واضح است که شوخی در کجا جای می­گیرد: در جان کلام[۶۲]. با این­همه، همان­گونه که مارتین و کوییپرز (۱۹۹۹) نشان داده­اند لطیفه­های آماده[۶۳]، درصد بسیار کمی از شوخی­ای را تشکیل می­دهند که مردم از آن به طور روزانه لذت می­برند. افزون بر این، ژانر، احتمالا معنا و درک گفته فکاهی را تحت تاثیر قرار می­دهد. کوییپرز (a2006) نشان داده است که لطیفه، در مقام یک ژانر، برای گروه­های اجتماعی گوناگون، دارای دلالت معنایی یکسانی نیست: لطیفه یک ژانر مردانه به حساب می­آید (سی­اف. کرافورد ۱۹۹۵) و در هلند (و احتمالا دیگر کشورهای اروپای غربی) شوخی بر اساس طبقه رمزگذاری می­شود. همچنین، همان­گونه که دیویس (۲۰۰۳) نیز توضیح داده است لطیفه، ژانری جهانی نیست و در برخی فرهنگ­ها لطیفه وجود ندارد.

مطالعه اشکال فکاهی و پیامدهای­شان طبق معمول در جامعه­شناسی شوخی کمابیش حاشیه­ای بوده است- پژوهش­گران فرهنگ عامه[۶۴] در این زمینه پیش­رو هستند. اما جامعه­شناسان به شکلی فزاینده در حال کسب آگاهی در این زمینه هستند به ویژه به دلیل اهمیت فزاینده رسانه­ها در ابداع و اشاعه[۶۵] شوخی. افراد به شکلی فزاینده از شوخی لذت می­برند آن هم نه در کنش­های متقابل چهره به چهره بلکه از طریق انواع و اقسام رسانه­ها: آثار چاپی، تلویزیون، اینترنت. این “رسانه­ای شدن[۶۶]” شوخی این پتانسیل را دارد که تفسیر شوخی را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به ظهور اشکال جدید واسطه­ای فکاهی شده است.

رسانه­های جدید همواره موجب تولد اشکال جدید فکاهی شده­اند: دکر (۲۰۰۱) استدلال می­کند که داستان­های فکاهی کوتاه از امکان چاپ ارزان بسیار منفعت بردند. ویکبرگ (۱۹۹۸) استدلال می­کند که شوخی اساسا یک ژانر قرن نوزدهمی است که فرایندهای صنعتی­سازی[۶۷] و کالایی شدن[۶۸] در خلال این دوره را نشان می­دهد. همچنین، دیگر ژانرها می­توانند عناصری از ژانرهای جدید را ترکیب نمایند: اورینگ (۱۹۸۷) پیشنهاد می­نماید که لطیفه­های فاجعه، پاسخی هستند به گفتمان رسانه­ای درباره فاجعه با اشاره به این که این ژانر شفاهی، مراجع و بخش­های فرهنگ رسانه­ای را ترکیب نمود. اخیرا تلویزیون چندین ژانر فکاهی جدید ابداع نموده است (از طریق تلفیق بخش­های دوره­ای ژانرهای قدیمی­تر) که قابل توجه­ترین آن­ها کمدی موقعیت[۶۹] است. میلز (۲۰۰۵) در مطالعه درخشان اخیرش درباره این ژانر، اولین فردی بوده است که به شکلی ویژه طنز کمدی موقعیت را مورد بررسی قرار داده است. تاکنون، مطالعات اندکی درباره ژانر، عمدتا کمدی موقعیت را بر حسب خط مشی سیاسی­اش و بویژه خط مشی سیاسی­اش درباره کلیشه­سازی و بازنمایی[۷۰] مورد بررسی قرار داده­اند. درنهایت، در دهه گذشته، اینترنت منجر به تکثیر ژانرهای فکاهی بسیاری شده است که بسیاری از آن­ها از ژانرهای محلی پیشین و سنن آیینی با ویژگی خودتان انجام دهید[۷۱] مشتق می­شوند (کوییپرز ۲۰۰۵؛ شیفمن ۲۰۰۷).

پیامدهای ژانر و شکل برای تفسیر و ارزیابی شوخی، دیگر حوزه تحت مطالعه در دانش شوخی است. مطالعات دریافت[۷۲] شوخی واسطه­ای معدود و نادر هستند. به­رغم مرکزیت شوخی در رسانه­های جمعی، مطالعات رسانه و ارتباطات[۷۳] توجه کمی به اشکال فکاهی نظیر کمدی، کاریکاتور[۷۴] یا تبلیغات فکاهی[۷۵] مبذول نموده­اند. مطالعات دریافت درباره کمدی بسیار اندکی که به انجام رسیده­اند عمدتا بر موضوعات نژادی متمرکز بوده­اند (کلمن ۲۰۰۰)؛ دو رساله کامل وجود دارند که به دریافت شوی پرطرف­دار کازبی در دهه ۱۹۸۰ اختصاص یافته­اند (فولر ۱۹۹۲؛ جلی و لوییس ۱۹۹۲). به نظر می­رسد که این مطالعات بیش­تر متوجه موضوعاتی نظیر نژاد و بازنمایی هستند تا ویژگی فکاهی شوهای کمدی. گری (۲۰۰۶) در کتاب اخیرش با نام سیمپسون­ها مطالعه دریافت کوچکی به عنوان بخشی از مطالعه مفصل­تر و استنباطی درباره این چندگانه کاریکاتور/کمدی موقعیت به شدت بینامتنی[۷۶] و دارای درک رسانه­ای[۷۷] ارائه نمود که ویژگی فکاهی این شو را عمدتا به عنوان تقلید مضحک[۷۸] تفسیر می­کند.

در نهایت، اهمیت فزاینده شوخی واسطه­ای نیز نور تازه­ای بر پرسش­های قدیمی درباره معنای شوخی می­تاباند. لاکیر و پیکرینگ (a2005) متذکر می­شود که شوخی واسطه­ای به طور جدی گفتگو در مورد معنای لطیفه را پیچیده می­سازد زیرا شوخی واسطه­ای، دیگر به شکلی مستحکم در یک زمینه استقرار نمی­یابد که این امر     لطیفه­های واسطه­ای را کثیرالمعانی­تر[۷۹] و مبهم­تر می­سازد. مباحثه سال­های ۲۰۰۶-۲۰۰۵ حول کاریکاتورهای محمد، که در ابتدا در روزنامه­ای دانمارکی به چاپ رسیدند و منجر به اعتراضات جهانی شدند، توضیحی است دراماتیک در مورد این­که چگونه مبادرت به شوخی می­تواند منجر به پاسخ­های متفاوت در زمینه­های متفاوت گردد (لوییس ۲۰۰۸).

۴- نتیجه ­گیری

جامعه­شناسی، رشته­ای با مرزهای شکننده و بنیانی بحث­برانگیز است: چارچوب بنیادین، چشم­انداز نظری یا روی­کرد روش­شناسانه­[۸۰] یگانه­ای وجود ندارد که همه جامعه­شناسان به آن استناد کنند. بسیاری از ایده­های بنیادین جامعه­شناسی از دیگر رشته­ها به عاریت گرفته شده­اند و بسیاری از ایده­های آن هم در دیگر رشته­ها اشاعه یافته­اند. این امر به ویژه در حوزه کوچک و بین­رشته­ای مطالعات شوخی به شکلی آشکار قابل مشاهده است: بین جامعه­شناسی و رشته­های هم­بسته “تردد مرزی[۸۱]” بسیاری وجود داشته است. به همین دلیل، این نظر اجمالی به مطالعات جامعه­شناختی شوخی، بسیاری از انسان­شناسان[۸۲]، پژوهش­گران فرهنگ عامه، زبان­شناسان[۸۳] و روان­شناسان را مطرح نمود. برای برخی، این امر می­تواند حاکی از سلطه­گرایی[۸۴] جامعه­شناختی باشد.

امیدوارم که در این مقاله نشان داده باشم که این فتح باب نشان از شمار دستاوردهای جامعه­شناختی در تحقیقات شوخی دارد. جامعه­شناسی در صورت بکارگیری صحیح، ابزاری برای مرتبط ساختن کنش­های متقابل کوچک مقیاس با پیش­رفت­های اجتماعی بزرگ­تر فراهم می­آورد؛ شرایط فرهنگی با سرگرمی فردی؛ و کارکردهای اجتماعی شوخی با شکل و محتوای آن. با این­همه، مرزهای سست جامعه­شناسی و التقاط­گرایی­اش[۸۵] خطرات قابل توجهی نیز در پی دارد: تجربه­گرایی قوام نیافته به لحاظ نظری[۸۶] و تعمیم مفرط[۸۷] از تک مورد یا یافته­هایی محدود؛ گرایش به “پیدا کردن” مفاهیم سست، اجزای نظریه­ها و یافته­های مشتق از دیگر رشته­ها؛ گرایش به تقلیل همه شوخی­ها به کارکرد یا معنای واحد؛ یا به طورکلی، فقدان دقت[۸۸] نظری یا روش­شناختی. با این­همه، به نظر می­رسد که در دهه­های گذشته، دانش جامعه­شناختی شوخی پخته­تر شده است. به طور کلی، مطالعات اخیر، پرمایه­تر و دقیق­تر هستند: وقتی نظری هستند، ادعاهای­شان به شکلی قابل ملاحظه کم­تر بی­پروا و عجولانه هستند و وقتی تجربی هستند وضوح ارتباط بین یافته­ها و نظریه­های جامع­تر آشکار است.

با مرور روی­کردهای جامعه­شناختی گوناگون به مقوله شوخی، آشکار است که فقط یک نظریه جامعه­شناختی درباره شوخی وجود ندارد. اندیش­مندان و نظریه­پردازان مورد بحث، چشم­اندازهای مختلفی نسبت به دارند که عموما از نظریه اجتماعی عام­تری مشتق شده­اند. بنابراین، به رغم گشودگی جامعه­شناسی شوخی به دیگر رشته­ها بسط و توسعه آن به طور کلی بسیار شبیه بسط و توسعه جامعه­شناسی است؛ از آن­جایی که جامعه­شناسی مزبور شبیه به بسط و گسترش مطالعات شوخی است، این امر عمدتا در دقت و پرمایگی فزاینده آن است. رابطه بین جامعه­شناسی شوخی و نظریه­های عام شوخی، نظیر روایت­های گوناگون نظریه ناهم­خوانی و (همراه با موارد استثنای قابل توجه) نظریه برتری، هم­چنان کمابیش ضعیف است. تاکنون جامعه­شناسان به زبان­شناسان و       روان­شناسان در راستای کوشش در تلفیق یافته­های­­شان در نظریه عام شوخی ملحق نشده­اند. به نظر من، این امر چندان بد به نظر نمی­رسد. بهترین جامعه­شناسی شوخی، هم نظری و هم تجربی به طور قطع در نظریه جامعه­شناختی ریشه داشته است: در کل، با یک­پارچه نمودن بینش­های حاصل از دانش شوخی، با در نظر داشتن ابهامات و خاص­بودگی آن، البته با مبنا قرار دادن چارچوب تفسیری و روی­کرد روش­شناختی نظریه اجتماعی انتخابی مولف.

یاداشت­ ها

  1. اورینگ (۱۹۹۴)، در یک چرخش کاملا بدیع در نظریه شوخی روان­کاوانه، نظریه فروید را به روز رسانی نمود و پیشنهاد نمود که شوخی در آمریکای مدرن برای بروز و بیان احساسات استفاده می­شود، احساساتی که در جوامع مدرن غربی به شکلی فزاینده به تابو بدل شده و سرکوب شده­اند.
  2. برای بحث مفصل، بیش از حد دیر است اما به موقع خودش برای ذکر در پانویس، the International Review of Social History مطلبی ویژه در مورد شوخی و اعتراض اجتماعی منتشر نمود (تی هارت و باس ۲۰۰۷)، که حاوی تعداد زیادی دستاورد خردمندانه و مطالعات موردی جالب است که مستقیما به موضوعات بحث شده در این بخش اشاره دارند.
  3. این عدم شفافیت مفهومی تا اندازه­ای بوسیله پیشینه نظری بسیاری از اندیش­مندان شوخی وابسته به نظریه تضاد ایجاد شده است. جامعه­شناسان اغلب از این روی­کرد برای پیروی از سنت­های مارکسیستی یا ملهم از مارکسیسم بهر می­برند که در آن­ها جامعه به معنای منازعه مفهوم­پردازی می­شود که به معنای آن است که همه اشکال نابرابری لزوما مستلزم تضاد هستند و برتری و تضاد امری کاملا یکسان هستند. افزون بر این، در مطالعات شوخی، تاثیر فرویدی قوی­ای وجود داشته است که منجر به تفاسیری شامل امیال و انگیزه­های “ناخودآگاه” در شوخی نیز شده­اند. هر دوی نظریات مارکسیستی و فرویدی، اگرچه گاهی اوقات پرمعنی و عمیق به نظر می­رسیدند، گرایش به تسهیل تفاسیر شوخی برحسب تضاد و ستیزه­جویی دارند حتی وقتی که طرف­های ذینفع با این تفسیر موافق نباشند و حتی شدیدا با آن مخالف باشند (آن را به ترتیب با عباراتی نظیر “آگاهی غلط” یا “انکار” ملامت می­نمایند).
  4. من گاهی اوقات از “کنش متقابل­گرایی نمادین” به عنوان اصطلاحی عام برای مکاتب مخالف در تحقیقات اجتماعی­ای استفاده می­کنم که بر ساخت معنا در کنش متقابل روزمره متمرکز هستند از کار اروینگ گافمن (که از پذیرش کنش متقابل­گرای نمادین بودن سرباز زد) و قوم­شناسان (که آنان نیز از پذیرش نام کنش­گرایان متقابل نمادین سرباز زدند) تا کارهای اخیر در جامعه­شناسی و زبان­شناسی اجتماعی توسط اندیش­مندانی که دیگر درباره این برچسب­ها سخت­گیر نیستند.

 

منابع  

Apte, Mahadev L.

۱۹۸۵   Humor and Laughter: An Anthropological Approach. Ithaca: Cornell

University Press.

Attardo, Salvatore, and Victor Raskin

۱۹۹۱  Script Theory revis(it)ed: Joke Similarity and Joke Representation

Model. HUMOR ۴ (۳): ۲۹۳-۳۴۷.

Bakhtin, Mikhail Mikhailovich

۱۹۸۴  Rabelais and his World. Bloomington: Indiana University Press.

(Original Russian ed. 1965.)

Benton, Gregor

۱۹۸۸  The origins of the political joke. In Powell and Paton (eds.), 33-55.

Berger, Peter

۱۹۹۷   Redeeming Laughter: The Comic Dimension of Human Experience.

Berlin/New York: Walter de Gruyter.

Bergson, Henri

۱۹۹۹   Laughter: An Essay on the Meaning of the Comic. Los Angeles:

Green Integer. (Original French ed. Paris: Presse Universitaire de

France, 1900.)

Billig, Michael

۲۰۰۱a   Humour and hatred: !e racist jokes of the Ku Klux Clan. Discourse

             & Society ۱۲ (۳): ۲۶۷-۲۸۹.

۲۰۰۱b   Humour and embarrassment: Limits of ‘nice guy’ theories of social

life. Theory, Culture & Society ۱۸ (۵): ۲۳$۴۳.

۲۰۰۵    Laughter and Ridicule: Towards a Social Critique of Humor. London:

Sage.

Bradney, Pamela

۱۹۵۷   The joking relationship in industry. Human Relations ۹ (۲): ۱۷۹-۱۸۷.

Burma, John

۱۹۴۶   Humor as a technique in race conflict. American Sociological Review

۱۱ (۶): ۷۱۰-۷۱۵.

Coleman, Robin

۲۰۰۰   African American Viewers and the Black Situation Comedy: Situating

          Racial Humor. New York: Garland

Collins, Randall

۲۰۰۴   Interaction Ritual Chains. Princeton: Princeton University Press.

Coser, Rose

۱۹۵۹   Some social functions of laughter: A study of humor in a hospital

setting. Human Relations ۱۲ (۲): ۱۷۱-۱۸۲.

۱۹۶۰   Laughter among colleagues: A study of the social functions of humor

among the staff of a mental hospital. Psychiatry ۲۳ (۱): ۸۱-۹۵

Crawford, Mary

۱۹۹۵   Talking Difference: On Gender and Language. Sage: London.

۲۰۰۳   Gender and humor in conversational context. Journal of Pragmatics

۳۵ (۹): ۱۴۱۳-۱۴۳۰.

Davies, Christie

۱۹۸۲   Ethnic jokes, moral values, and social boundaries. British Journal of

           Sociology ۳۳ (۳): ۳۸۳-۴۰۳.

۱۹۹۰   Ethnic Humor around the World: A Comparative Analysis. Bloomington:

Indiana University Press.

۱۹۹۱   Ethnic humor, hostility and aggression: A reply to Eliott Oring.

           Humor ۴ (۴): ۴۱۵-۴۲۲

۱۹۹۶   Puritanical and politically correct? A critical historical account of

changes in the censorship of comedy by the BBC. The Social Faces

          of Humour ۲۹-۶۲.

۱۹۹۸a  Jokes and their Relations to Society. Berlin/New York: Mouton de

Gruyter.

۱۹۹۸b The Dog that Didn’t Bark in the Night: A new sociological approach

to the cross-cultural study of humor. In Ruch (ed.), 293-308.

۲۰۰۲  The Mirth of Nations. New Brunswick: Transaction.

۲۰۰۷  Humour and protest: Jokes under communism. International Review

          of Social History ۵۲: ۲۹۱-۳۰۵.

Davis, Murray

۱۹۹۳  What’s so Funny? The Comic Conception of Culture and Society.

Chicago: University of Chicago Press.

Dekker, Rudolf

۲۰۰۱  Humour in Dutch Culture of the Golden Age. Basingstoke: Palgrave.

Douglas, Mary

۱۹۷۵  Jokes. In: Implicit Meanings: Essays in Anthropology, ۹۰-۱۱۴. London:

Routledge.

Draitser, Emil

۱۹۹۸  Taking Penguins to the Movies: Ethnic Humor in Russia. Detroit:

Wayne State University Press.

Dundes, Alan

۱۹۸۷  Cracking Jokes: Studies of Sick Humor Cycles and Stereotypes. Berkeley:

Ten Speed Press.

Dundes, Alan, and Tomas Hauschild

۱۹۸۳  Auschwitz jokes. Western Folklore ۴۲ (۴), ۲۴۹-۲۶۰.

Emerson, Joan

۱۹۶۹  Negotiating the serious import of humor. Sociometry ۳۲ (۲): ۱۶۹–

۱۸۱.

 

Fine, Gary Alan

۱۹۸۳  Sociological aspects of humor. In Goldstein and McGhee (eds.),

         Handbook of Humor Research, ۱۵۹-۱۸۲. New York: Springer.

۱۹۸۴  Humorous interactions and the social construction of meaning: Making

sense in a jocular vein. Studies in Symbolic Interaction ۵ (۵):

۸۳-۱۰۱.

Ford, Tomas, and Ferguson, Mark

۲۰۰۴  Social consequences of disparagement humor: A prejudiced norm

theory. Personality and Social Psychology Review ۸ (۱): ۷۹-۹۴.

Freud, Sigmund

۱۹۷۶  Jokes and Their Relation to the Unconscious. Harmondsworth: Penguin.

(Original German ed. Leipzig: Deuticke, 1905.)

Fuller, Linda

۱۹۹۲  The Cosby Show: Audiences, Impact, and Implications. Westwood,

CT: Greenwood Press.

Galanter, Marc

۲۰۰۴  Lowering the Bar: Lawyer Jokes and Legal Culture. Madison: University

of Wisconsin Press.

Goffman, Erving

۱۹۷۴  Frame Analysis: An Essay in the Organization of Experience. Boston:

Northeastern University Press.

Goldstein, Donna

۲۰۰۳  Laughter out of Place: Race, Class, Violence and Sexuality in a Rio

         Shantytown. Berkeley: University of California Press.

Gouin, Rachel

۲۰۰۳  What’s so funny? Humor in women’s accounts of their involvement

of social action. Qualitative Research ۴ (۱): ۲۵-۴۴.

Gray, Jonathan

۲۰۰۶  Watching with the Simpsons: Television, Parody, and Intertextuality.

London: Routledge.

Gruner, Charles

۱۹۷۸  Understanding Laughter: The Working of Wit and Humor. Chicago:

Nelson-Hall.

Gundelach, Peter

۲۰۰۰  Joking relationships and national identity in Scandinavia. Acta Sociologica

۴۳ (۲): ۱۱۳-۱۲۲.

Habermas, Jürgen

۱۹۹۲  Further reflections on the public sphere. In Craig Calhoun (ed),

          Habermas and the Public Sphere, ۴۲۱-۴۶۱. Cambridge, MA: MIT

Press,’t Hart, Marjolein, and Dennis Bos

۲۰۰۷  Humour and Social Protest. Special issue of International Review of

          Social History ۵۲, supplement S15.

Hay, Jennifer

۲۰۰۰  Functions of humor in the conversations of men and women. Journal

          of Pragmatics ۳۲ (۶): ۷۰۹-۷۴۲.

۲۰۰۱  The pragmatics of humor support. HUMOR ۱۴ (۱): ۵۵-۸۲.

Hiller, Harry

۱۹۸۳  Humor and hostility: A neglected aspect of social movement analysis.

          Qualitative Sociology ۶ (۳): ۲۵۵-۲۶۵.

Hobbes, Tomas

۱۶۶۰/۱۹۸۷  Tomas Hobbes. In John Morreall (ed.), Philosophy of Laughter and

                   Humor, ۱۹-۲۰.

Holmes, Janet

۲۰۰۰  Politeness, power and provocation: How humor functions in the

workplace. Discourse Studies ۲ (۲): ۱۵۹-۱۸۵.

۲۰۰۶  Sharing a laugh: Pragmatic aspects of humor and gender in the workplace.

          Journal of Pragmatics ۳۸ (۱): ۲۶-۵۰.

Howitt, Dennis & Kwame Owusu-Bempah

۲۰۰۵  Race and ethnicity in popular humour. In Lockyer and Pickering

(eds.), 45-62.

Jefferson, Gail

۱۹۷۹  A technique for inviting laughter and its subsequent acceptance/declination.

In G. Psathas (ed.), Everyday Language: Studies in Ethnomethodology,

۷۹-۹۶. New York: Irvington.

Jenkins, Ron

۱۹۹۴  Subversive Laughter: The Liberating Power of Humor. New York:

Free Press.

Jhally, Sut, and Justin Lewis

۱۹۹۲  Enlightened Racism: The Cosby Show, Audiences, and the Myth of

         the American Dream. Boulder, CO: Westview Press.

Katz, Jack

۱۹۹۶  Families and funny mirrors: A study of the social construction and

personal embodiment of humor. American Journal of Sociology ۱۰۱

(۵): ۱۱۹۴-۱۲۳۷.

Koller, Marvin

۱۹۸۸  Humor and Society: Explorations in the Sociology of Humor. Houston:

Cap and Gown Press.

Kotthoff, Helga

۲۰۰۰  Gender and joking: On the complexities of women’s image politics

in humorous narratives. Journal of Pragmatics ۳۲: ۵۵-۸۰.

۲۰۰۶  Gender and humor: The state of the art. Journal of Pragmatics ۳۸ (۱):

۴-۲۵.

Kuipers, Giselinde

۲۰۰۰  The Difference between a Surinamese and a Turk: Ethnic Jokes and

the Position of Ethnic Minorities in the Netherlands. HUMOR ۱۲

(۲): ۱۴۱-۱۷۵.

۲۰۰۵  Where was King Kong when we needed him? Public discourse, digital

disaster jokes, and the functions of laughter a”er 9/11. Journal

          of American Culture ۲۸ (۱): ۷۰-۸۴.

 

۲۰۰۶a  Good Humor, Bad Taste: A Sociology of the Joke. Berlin/New York:

Mouton de Gruyter.

۲۰۰۶b  The social construction of digital danger: Debating, defusing, and

inflating the moral dangers of online humor and pornography in

the Netherlands and the United States. New Media & Society ۸ (۳):

۳۷۹-۴۰۰.

Lafave, Lawrence

۱۹۷۲  Humor judgments as a function of reference groups and identification

classes. In Jeffrey Goldstein and Paul McGhee (eds), The Psychology

         of Humor, ۱۹۵-۲۱۰. New York: Academic Press.

LaFave, Lawrence, Jay Haddad, and William Maesen

۱۹۷۶  Superiority, enhanced self-esteem and perceived incongruity humor

theory. In Anthony Chapman and Hugh Foot (eds.), Humor and

          Laughter, ۶۳-۹۲. New Brunswick: Transaction Publishers.

Lewis, Paul

۲۰۰۶  Cracking Up: American Humor in a Time of Conflict. Chicago: University

of Chicago Press.

Lewis, Paul (ed.)

۱۹۹۷  Debate: Humor and political correctness. HUMOR ۱۰ (۴): ۴۵۳-۵۱۳.

۲۰۰۸  The Muhammad cartoons and humor research: A collection of essays.

          HUMOR ۲۱ (۱): ۱-۴۶.

Lockyer, Sharon

۲۰۰۶  A two-pronged attack? Private Eye’s satirical humour and investigative

reporting. Journalism Studies ۷ (۵): ۷۶۵-۷۸۱.

Lockyer, Sharon, and Michael Pickering

۲۰۰۵a  The ethics and aesthetics of humour and comedy. In: Lockyer and

Pickering (eds), 1-24.

۲۰۰۵b  Beyond the Joke: The Limits of Humour. Basingstoke: Palgrave.

Martin, Rod

۲۰۰۶  The Psychology of Humor: An Integrative Approach. Burlington:

Elsevier Academic Press.

Martin, Rod & Nicholas Kuiper

۱۹۹۹  Daily occurrence of laughter: Relationship with age, gender and type

a personality. HUMOR ۱۲: ۳۵۵-۳۸۴.

Martineau, William

۱۹۷۲  A model of the social functions of humor. In: Jeffrey Goldstein and

Paul McGhee (eds.), The Psychology of Humor, ۱۰۱-۱۲۸. New York:

Academic Press.

Middleton, Russell

۱۹۵۹  Negro and white reactions to racial humor. Sociometry ۲۲ (۲): ۱۷۵–

۱۸۳.

Mills, Brett

۲۰۰۵  Television Sitcom. Berkeley: University of California Press.

Morreall, John

۱۹۸۳  Taking Laughter Seriously. Albany: SUNY Press.

۲۰۰۵  Humour and the conduct of politics. In Lockyer and Pickering (eds.),

۶۳-۷۸.

Morreall, John (ed.)

۱۹۸۷  The Philosophy of Laughter and Humor. Albany: SUNY Press.

Morrow, P. D.

۱۹۸۷  Those sick challenger jokes. Journal of Popular Culture ۲۰ (۴): ۱۷۵–

۱۸۴.

Mulkay, Michael

۱۹۸۸  On Humour: Its Nature and Place in Modern Society. Oxford: Polity

Press.

Nevo, Ofra

۱۹۸۵  Similarities between humor responses of men and women in Israeli

Jews and Arabs. In Marylin Safir, M. T. Mednick, D. Israeli, and

  1. Bernard (eds.), Women’s Worlds, ۱۳۵-۱۴۱. New York: Prager.

Norrick, Neill

۱۹۹۳  Conversational Joking: Humor in Everyday Talk. Bloomington: Indiana

University Press.

Obdrlik, Antonin

۱۹۴۲  Gallows humor: A sociological phenomenon. American Journal of

          Sociology ۴۵ (۵): ۷۰۹-۷۱۶.

Oring, Elliott

۱۹۸۷  Jokes and the discourse on disaster: !e Challenger shuttle explosion

and its joke cycle. Journal of American Folklore ۱۰۰ (۳۹۷):

۲۷۶-۲۸۶.

۱۹۹۱  Review of “Ethnic Humor around the World”. HUMOR ۴ (۱): ۱۰۹–

۱۱۴.

۱۹۹۲  Jokes and their Relations. Lexington: University Press of Kentucky.

۱۹۹۴  Humor and the suppression of sentiment. HUMOR ۷: ۷-۲۶.

۲۰۰۳  Engaging Humor. Champaign: University of Illinois Press.

Oshima, Kimie

۲۰۰۰  Ethnic jokes and social function in Hawai’i. HUMOR ۱۳ (۱): ۴۱–

۵۷.

Palmer, Jerry

۱۹۹۴  Taking Humour Seriously. London: Routledge.

۲۰۰۵  Parody and decorum: Permission to mock. In Lockyer and Pickering

(eds.), 79-97.

Paton, George,

۱۹۸۸  In search of literature on the sociology of humour: A sociobibliographical

afterword. In Powell and Paton (eds.), 260-271,

Paton, George, and Ivan Filby

۱۹۹۶  Humour at work and the work of humour. In Powell, Paton, and

Wagg (eds.), 105-138.

Pizzini, Franca

۱۹۹۱  Communication hierarchies in humor: Gender differences in the obstetrical/

gynaecological setting. Discourse & Society ۲: ۴۷۷-۴۸۸.

Powell, Chris

۱۹۸۸  A phenomenological analysis of humour in society. In Powell and

Paton (eds.), 86-105.

Powell, Chris & George Paton (eds.)

۱۹۸۸  Humour in Society: Resistance and Control. Basingstoke: MacMillan.

Powell, Chris, George Paton, and Stephen Wagg (eds.)

۱۹۹۶  The Social Faces of Humour: Practices and Issues. Aldershot:

Arena.

Provine, Robert

۲۰۰۰  Laughter: A Scientific Investigation. New York: Viking.

Raskin, Victor

۱۹۸۵  Semantic Mechanisms of Humor. Dordrecht: Reidel.

Robinson, Dawn, and Lynn Smith-Lovin

۲۰۰۱  Getting a laugh: Gender, status, and humor in task discussions. Social

          Forces ۸۰ (۱): ۱۲۳-۱۵۸.

Ruch, Willibald (ed.)

۱۹۹۸  The Sense of Humor. Explorations of a Personality Characteristic.

Berlin/New York: Mouton de Gruyter.

Sayre, Joan

۲۰۰۱  The use of aberrant medical humor by psychiatric unit staff. Issues in

          Mental Health Nursing ۲۲ (۷): ۶۶۹-۶۸۹.

Scheff, Tomas

۱۹۸۰  Catharsis in Healing, Ritual, and Drama. Berkeley: University of

California Press.

۱۹۹۰  Microsociology: Discourse, Emotion, and Social Structure. Chicago:

University of Chicago Press.

Scott, James

۱۹۸۵  Weapons of the Weak: Everyday Forms of Peasant Resistance. Yale:

Yale University Press.

Shiffman, Limor

۲۰۰۷  Humor in the age of digital reproduction: Continuity and change in

internet-based comic texts. International Journal of Communication

۱: ۱۸۷-۲۰۹.

Shiffman, Limor, Stephen Coleman, and Stephen Ward

۲۰۰۷  Only joking? Online humour in the 2005 UK general election. Information,

          Communication & Society ۱۰ (۴): ۴۶۵-۴۸۷.

Shiffman, Limor, and Elihu Katz

۲۰۰۷  “Just call me Adonai”: A case study of ethnic humor and immigrant

assimilation. American Sociological Review ۷۰ (۵): ۸۴۳-۸۵۹.

Spencer, Herbert

۱۹۸۱/۱۹۸۷  Herbert Spencer. In John Morreall (ed.), 99-110.

Speier, Hans

۱۹۹۸  Wit and politics: An essay on laughter and power. American Journal

          of Sociology ۱۰۳ (۵): ۱۳۵۲-۱۴۰۱.

Spradley, James, Brenda Mann

۱۹۷۵  The Cocktail Waitress. New York: John Wiley & Sons.

Stephenson, Richard

۱۹۵۱  Conflict and control functions of humor. The American Journal of

          Sociology ۵۶ (۶): ۵۶۹-۵۷۴.

Stokker, Kathleen

۱۹۹۵  Folklore Fights the Nazis: Humor in Occupied Norway 1940″1945.

Madison: University of Wisconsin Press.

Sykes, A. J. M.

۱۹۶۶  Joking relationships in an industrial setting. American Anthropologist

۶۸:۱۸۸-۱۹۳.

Wagg, Stephen

۱۹۹۶  Everything else is propaganda: !e politics of alternative comedy. In

Powell, Paton and Wagg (eds.), 297-320.

Walle, Alf

۱۹۷۶  Getting picked up without being put down: Jokes and the bar rush.

          Journal of the Folklore Institute ۱۳: ۲۰۱-۲۱۷

Wickberg, Daniel

۱۹۹۸  The Senses of Humor: Self and Laughter in Modern America. Ithaca:

Cornell University Press.

Zijderveld, Anton

۱۹۸۲  Reality in a Looking-glass: Rationality through an Analysis of Traditional

          Folly. London: Routledge and Kegan Paul.

۱۹۸۳  Trend report on the sociology of humour and laughter. Current Sociology

۳۱ (۳).

Zillman, Dolf

۱۹۸۳  Disparagement humor. In Paul McGhee and Jeffrey Goldstein

(eds.), Handbook of Humor Research. Vol. 1, 85-108. New York:

Springer.

Zillman, Dolf, ans Holly Stocking

۱۹۷۶  Putdown humor. Journal of Communication ۲۶ (۳): ۱۵۴-۱۶۳.

 

 

 

[۱] Dark side of humor

[۲] Mediatized

[۳] Psyche

[۴] Transgressive

[۵] Aggressive

[۶] Conflictive

[۷] Butt

[۸] Deprecating

[۹] Descendent

[۱۰] Correlate

[۱۱] Putdown

[۱۲] Mechanism

[۱۳] Overlap

[۱۴] Racist

[۱۵] Stereotyping

[۱۶] Playfulness

[۱۷] Unwritten rules

[۱۸] Informal regime

[۱۹] Sexist

[۲۰] Die-hard

[۲۱] Mediated

[۲۲] Implication

[۲۳] Discourse

[۲۴] Racial thinking

[۲۵] Left-wing

[۲۶] Self-defeating

[۲۷] Regulatory

[۲۸] Political correctness

[۲۹] Denunciation

[۳۰] Right-wing

[۳۱] Opportunistic

[۳۲] Unreflexive

[۳۳] Ethics

[۳۴] Unlaughter

[۳۵] Processual

[۳۶] Power dimension

[۳۷] Donstruction

[۳۸] Inclusion

[۳۹] Exclusion

[۴۰] One-on-one relationship

[۴۱] Verbal acknowledgment

[۴۲] Lame pun

[۴۳] Mode

[۴۴] Social acceptance

[۴۵] Insight

[۴۶] Sell

[۴۷] Catharsis

[۴۸] Anti-shame

[۴۹] Formity

[۵۰] Funhouse

[۵۱] Metamorphosis

[۵۲] Embodied

[۵۳] Instrumentalist

[۵۴] Verbal

[۵۵] Distorted

[۵۶] Interaction ritual chains

[۵۷] Emotional energy

[۵۸] Coordination

[۵۹] Attunement

[۶۰] Shaping

[۶۱] Fruit flies

[۶۲] Punchline

[۶۳] Canned

[۶۴] Folklorist

[۶۵] Dissemination

[۶۶] Mediatization

[۶۷] Industrialization

[۶۸] Commodification

[۶۹] Sitcom

[۷۰] Representation

[۷۱] Do-it-yourself

[۷۲] Reception study

[۷۳] Communication study

[۷۴] Cartoon

[۷۵] Humorous advertising

[۷۶] Intertextual

[۷۷] Media-savvy

[۷۸] Parody

[۷۹] Polysemic

[۸۰] Methodological approach

[۸۱] Boundary traffic

[۸۲] Anthropologist

[۸۳] Linguist

[۸۴] Imperialism

[۸۵] Eclecticism

[۸۶] Undertheorized

[۸۷] Overgeneralization

[۸۸] Rigor