جیزلند کوییپرز مترجم: امید ممتاز
۳-مسائل
نوشتههای مرتبط
در بخش بعدی، در مورد برخی مسائلی که اخیرا به شکلی ویژه مسائل مورد علاقه در جامعهشناسی شوخی بودهاند بحث خواهم کرد: تفسیر شوخی به ضرر دیگران و به طور کلی “جنبه تاریک شوخی[۱]“؛ رابطه بین شوخی و خنده؛ مطالعه اشکال و ژانرهای فکاهی از جمله اشکال رسانهای شده[۲] شوخی.
۱-۳ “جنبه تاریک” شوخی: شوخی، ستیزهجویی و تخطی
پس از قرون بسیاری که در آنها شوخی و خنده، شهرت بدی داشتند، مطالعات نوین شوخی، گرایش به تاکید بر جنبه سودمند شوخی که هم برای جامعه و هم برای روح و روان[۳] مفید است، داشتهاند. اگرچه در چارچوب مطالعات شوخی، همواره نگرانی در مورد کارکردهای هنجارشکنانه[۴]، ستیزهجویانه[۵] و مخالفتجویانهای[۶] که شوخی میتواند داشته باشد، وجود داشته است. این امر به پرسش عامتر در مورد “جنبه تاریک” شوخی مربوط میشود.
شوخی بیشتر بر اساس تخطی از حدود اجتماعی است و چنین تخطیای میتواند توامان سبب بیحرمتی و سرگرمی شود. و اگرچه همه شوخیها سوژه[۷] ندارند بسیاری از لطیفهها هدفی دارند: اهدافی نظیر گروهها، افراد، اشیاء، ایدهها یا در کل، جهان. سنتهای نظری گوناگون، تفسیرهای متفاوتی از شوخی هنجارشکنانه یا تحقیرآمیز[۸] ارائه دادهاند: نظریههای تضاد رابطه شوخی با تضاد و دشمنی را مورد تاکید قرار میدهند؛ تحلیلهای کارکردگرایانه، شوخی را به عنوان سوپاپ اطمینان یا اصلاحگر اجتماعی تفسیر میکنند؛ تحلیلهای پدیدارشناسانه و کنش متقابل نمادین بر معانی مبهم و متعدد شوخی و نقش آن در مذاکره درباب معناها و جهانبینیها تاکید میورزند؛ و مطالعات تاریخی-تطبیقی تمایل به تاکید بر رابطه شوخی با موضوعات اجتماعی و فرهنگی بزرگتر دارند.
اسلاف[۹] امروزی نظریه برتری، جنبه تاریک شوخی را جدیتر میگیرند. گرونر (۱۹۷۸) و اخیرا بیلیگ (۲۰۰۵) این موضع فکری را اتخاذ کردهاند که شوخی و خنده، همبستههای[۱۰] برتری اجتماعی هستند: هر لطیفهای اساسا یک تحقیر[۱۱] یا کنش طرد اجتماعی است. گرونر این دیدگاه را که شوخی، بازی با “برندگان” و “بازندگان” است تشریح کرده است و بیلیگ (۲۰۰۵) استدلال میکند که در”نقد اجتماعیاش از شوخی”، شوخی و خنده سازوکارهای[۱۲] کنترل اجتماعی هستند که در تمسخر و شرمساری ریشه دارند. دیگر مولفان استدلال نمودهاند که اگرچه شوخی ذاتا مرتبط با دشمنی، ستیزهجویی یا تخطی نیست اما اغلب با احساسات منفی همپوشانی[۱۳] دارد: افراد اغلب درباره آنچه دوست ندارند یا احساس برتری نسبت به آن دارند لطیفه میگویند و عدم دوست داشتن یا برتری به علاقه به شوخی افزوده میشود (بالا را ملاحظه نمایید). اورینگ (۵۷-۴۱: ۲۰۰۳) و بیلیگ (a2001) نشان دادهاند که گروههایی که علنا نژادپرست[۱۴] هستند تمایل به تاکید و بیان این امر با ابراز جدی و طنزآمیز دشمنی و کلیشهسازی[۱۵] قومی دارند. فورد و فرگوسن (۲۰۰۴) نشان دادند که شوخی به دلیل غیرجدی بودگی و غیر رسمی بودنش[۱۶] قادر به کاستن از موانع جهت بیان احساسات منفی و بنابراین، هموار ساختن راه دشمنی است. اخیرا، لوییس (۲۰۰۶) با بررسی طنز آمریکایی از گفتگوهای رادیویی گرفته تا لطیفههای فیلمها به شکلی متقاعد کننده استدلال کرده است که شوخی (هر چند نه ضرورتا یک نیروی تاریکی) گرایش تاریکتر در جامعه آمریکایی را منعکس میسازد: این امر، شکافهای اجتماعی را برجسته میسازد، ترسهای فرهنگی مشترک را آشکار میسازد و وسیله بروز دشمنی است، به عنوان مثال، در طنز کمابیش خباثتآمیز برخی مجریان “گفتگوهای رادیویی”.
معنای شوخی هنجارشکن نه تنها در محیط آکادمیک بلکه در زندگی روزمره نیز به عنوان منبع نگرانی مورد بحث قرار میگیرد. شوخی هنجارشکن عموما توسط “قوانین نانوشته[۱۷]” نظامهای غیررسمی[۱۸] (کوییپرز b2006؛ پالمر ۲۰۰۵) و نیز –غالبا کمتر- بوسیله سانسور رسمی (دیویس ۱۹۸۸) کنترل میشود. هم در حوزه آکادمیک و هم در جامعه درکل، داغترین مباحث، حول شوخی قومی و جنسگرایانه[۱۹] که بحثبرانگیزترین اشکال شوخی در جوامع مدرن غربی هستند، بودهاند. این مساله، موضوع مباحث گوناگونی در ژورنال HUMOR (دیویس ۱۹۹۱؛ لوییس ۱۹۹۷؛ ۲۰۰۸؛ اورینگ ۱۹۹۱) و کتاب سال ۲۰۰۵ لاکیر و پیکرینگ (a2005) بوده است که همگی حول پرسشی یکسان میگردند: چه وقت، چرا و تحت چه شرایطی، شوخی در هدف قرار دادن اشخاص و گروهها “فقط شوخی” است و چه وقت دارای معنا یا پیامدهای جدیتری است؟ به استثنای برخی نظریههای برتری دوآتشه[۲۰]، اندیشمندان حوزه شوخی عموما اذعان دارند که قادر به حل مسئله شوخی قومی و جنسگرایانه صرفا بوسیله تعیین یک معنای صحیح برای لطیفهها نیستند. بلکه آنها بر این امر تاکید دارند که چگونه معنای یک لطیفه در چارچوب متنی خاص ساخته میشود: اینکه آیا گفتگویی است خصوصی یا موقعیتی عمومی؛ جایگاه و پیشینه گوینده لطیفه چیست؛ چه رابطهای بین گوینده لطیفه و حضارش (و سوژه) وجود دارد؛ اینکه آیا شوخی واسطهای[۲۱] است یا محاورهای (لوییس ۱۹۹۷؛ لاکیر و پیکرینگ a2005؛ پالمر ۱۹۹۴).
دیویس(۱۹۹۱؛ ۱۹۹۰) و اورینگ (۲۰۰۳)، نظریهپردازان شوخی قومی، بر ابهام ذاتی شوخی تاکید نمودند. بویژه دیویس که گرایش به کم اهمیت جلوه دادن جدیبودگی شوخی دارد و اظهار مینماید که شوخی صرفا “بازی با ستیزهجویی است” اگرچه او این نکته را نیز یادآور میشود که در برخی موارد، متون طنز قومی با دشمنی قومی واقعی همپوشانی دارند که به شکلی قابل ملاحظه دلالتهای[۲۲] جدی این لطیفهها را تغییر میدهد. اورینگ (۲۰۰۳: ۶۵) استدلال نمود که: “مجموعههای طنز” به واقع درباره گروههای خاصی که در ظاهر اهداف آنها هستند، نیستند. این گروهها صرفا به عنوان دالهایی عمل میکنند که یک گفتمان[۲۳] را بر محور ایدهها و ارزشهای معینی که درباره موضوعات کنونی هستند، تثبیت میکنند. لطیفههای لهستانی، ایتالیایی و ژاپنی بیش از آنکه درباره زنان لهستانی، ایتالیایی یا یهودی نظر دهند درباره مجموعهای خاص از ارزشهای منتسب به این گروهها هستند. هر چند این تخصیصها کاملا دلبخواهی نیستند در اکثر موارد به شکل جدی پذیرفته نمیشوند”.
نویسندگان در کتاب لاکیر و پیکرینگ، دیدگاه نقادانهتری اتخاذ میکنند. هاویت و اووسو-بمپا (۶۲ :۲۰۰۵) در صریحترین دستاورد نقادانهشان، نتیجه میگیرند که “نه فقط لطیفههای نژادپرستانه موقعیتهای حاضر و آمادهای فراهم میکنند تا بر ایدههای برتری “نژادی” تاکید کنند . . . بلکه آنها پیوسته بکارگیری تقسیمبندیهای نژادی را تقویت مینمایند” که این امر آنها را به مردود شمردن لطیفههایی که حتی نژادپرستی را به سخره میگیرند هدایت مینماید چرا که آنها تفکر نژادی[۲۴] را تقویت میکنند. با اینهمه، اکثر دستاوردهای دیگر، سعی در متوازن نمودن دقیق آنچه ویراستاران “استدلالهای جناح چپی[۲۵] خود-تخریبگر[۲۶]، نظارتی[۲۷] مرتبط با حقانیت سیاسی[۲۸] و محکومسازی[۲۹] جناح راستی[۳۰] فرصتطلبانه[۳۱]، نا-بازاندیشانه[۳۲] کردارش” مینامند (لاکیر و پیکرینگ ۲۴: b2005).
لاکیر و پیکرینگ در مقدمه پرمایه کتابشان در مورد آنچه “اخلاق[۳۳]” شوخی مینامند به بحث میپردازند و لطیفهگویی را به عنوان فرآیند “گفتگو” درباره مرز بین خندهدار و توهینآمیز به تصویر میکشند. بیلیگ (۲۰۰۵) مفهوم “عدم خنده[۳۴]“- عدم پذیرش آشکار مبادرت به شوخی- را برای بیان نکتهای مشابه درباره سرشت فرآیندی[۳۵] شوخی و پیامد نامعین آن وضع نمود. این چشمانداز به شوخی به عنوان گفتگو در مورد مرزها به مولفان اجازه میدهد تا بعد قدرت[۳۶] شوخی را آشکار کنند. با اینهمه، این امر توضیح میدهد که وقتی که گفتگوها به شکلی موفق به سرانجام میرسند چگونه لطیفهگویی مناسب ایجاد اجتماع نیز است. همانگونه که لاکیر و پیکرینگ بیان میکنند: لطیفهگویی حول برساخت[۳۷] “ما” است که بر مشارکت[۳۸] و نیز طرد[۳۹] دلالت دارد.
۳-۲ شوخی و خنده
در مطالعات شوخی، گرایشی به نادیده گرفتن خنده در تحلیل وجود داشته است زیرا رابطه یک به یک[۴۰] بین شوخی و خنده لزومی ندارد. دو پاسخ ممکن به تلاشهای موفق برای شوخی وجود دارد (لبخند زدن، لطیفهای دیگر، سپاسگزاری شفاهی[۴۱]، اعتراض در پاسخ به ابهامی ناموجه[۴۲])؛ و خنده میتواند به چندین حالت و احساس مرتبط شود که از رفاقت و عصبی کردن و استهزا گسترش دارد (پراوین ۲۰۰۰؛ روک ۱۹۹۸).
همانگونه که پیشتر مشاهده نمودیم کنش متقابلگرایان نمادین و پدیدارشناسان، خنده را به اساس مطالعات جامعهشناختی شوخی بدل نمودند و آن را به عنوان نشانه تغییر جهت به جانب وجه[۴۳] فکاهی و پذیرش لطیفه، علامت مهم پذیرش اجتماعی[۴۴]، بیان جهانبینی فکاهی (باختین) و به عنوان “زبان طنز” (زیجرولد ۱۹۸۳) توصیف نمودند. اخیرا، چندین مولف در مورد مشارکت خنده در جامعهشناسی شوخی استدلال کردهاند. بیلیگ (۲۰۰۵) خنده را موضوع اصلی نظریهاش درباره شوخی و شرمساری قرار داده است و اساسا خنده را به عنوان تمسخر در نظر میگیرد. کوییپرز (۷: a2006) در یادداشتی خوشبینانهتر، شوخی را به عنوان “تبادل موفقیتآمیز لطیفه و خنده” تعریف نمود و استدلال نمود که اگرچه ممکن است خنده پیامد منطقی گریزناپذیر شوخی نباشد اما امری ایدهآل است و پرطرفدارترین پاسخ به هر کوششی در جهت شوخی است . بنابراین، برای درک معنای اجتماعی شوخی، ضروری است.
جامعهشناسان، خارج از مطالعات شوخی، به شکلی فزاینده، به نقش احساسات در زندگی اجتماعی توجه نمودهاند. این امر شماری از آنان را به پذیرش مضمون خنده، عموما بدون آگاهی زیاد از بینشهای[۴۵] حاصل از دانش خنده رهنمون ساخت؛ در حالیکه از سوی دیگر، بینشهای حاصل از جامعهشناسی احساس هنوز تاثیر زیادی بر مطالعه شوخی نداشته است. یکی از چالشهای دانش جامعهشناختی شوخی تلفیق پیشرفتهای جامعهشناسی احساس در مطالعات شوخی است (و برعکس، “عرضه[۴۶]” مطالعات شوخی به جامعهشناسی احساسات).
شف در نظریه جامعهشناختیاش در مورد احساسات، شرمساری و غرور را به عنوان احساسات بنیادی زندگی اجتماعی در نظر میگیرد. او در کارش بر روی تخلیه روانی[۴۷]، خنده را به عنوان شکلی از تسکین فشار اجتماعی توصیف نمود (شف ۱۹۸۰). او در کار اخیرش بر روی بنیانهای احساسی زندگی اجتماعی (۱۹۹۰) خنده را به شکلی ویژهتر به عنوان غیاب شرمساری یا “ضد-شرمساری[۴۸]” توصیف کرد. بیلیگ (۲۰۰۵؛ a2001) در کارش بر روی تمسخر و خجالت از کار شف بر روی شرمساری در زندگی اجتماعی تاثیر پذیرفته است. با اینهمه، او خنده را نه به عنوان رهایی از خجالت در خود فرد، بلکه به عنوان علت خجالت- و بنابراین، همنوایی[۴۹] با هنجارها- در دیگران در نظر میگیرد.
کاتز (۱۹۹۶)، دیگر جامعهشناس احساس، مطالعهای بسیار خلاقانه در مورد خنده در محل تفریحات عجیب[۵۰] پاریسی را به انجام رسانید. او “دگرگونی[۵۱]” از حالت موقر به خنده و متعاقب آن دگرگونی دومی از “عمل خندیدن” به آنچه کاتز “انجام شده بوسیله” – خود را سپردن به- خنده است را مورد آزمون قرار میدهد. این دگرگونی بوسیله تماشای مشترک تصاویر ناهمخوان در آیینههای عجیب و غریب عموما همراه با اعضای خانواده حاصل میشود که سعی در گرد آوردن خانواده در پیوند قویا صورتبندی شده[۵۲] خنده و سرزندگی دارد. مطالعه کاتز توجه بسیاری به ویژگی جسمانی خنده و شیوه سهیم بودن این امر در ایجاد پیوندهای اجتماعی مبذول مینماید و مطالعهاش را به عنوان عامل تعدیل کننده تصویر کمابیش ابزارگرایانه[۵۳] و به شدت کلامی[۵۴] از زندگی اجتماعی که از تحلیل محاورهای حاصل میشود در نظر میگیرد تحلیلی که اساسا خلق روابط را در گفتار مییابد. کاتز توجه دقیقی به سرشت شوخیای که باعث این خندهها میشود نیز نموده است: او مفصلا شیوهای را که تصویر اعوجاجیافته[۵۵] (ناهمخوان) در آیینه توسط اعضای خانواده در مجموع به عنوان بامزه برساخته میشود را مورد تحلیل قرار میدهد.
در نهایت، نظریه کالینزدر مورد زنجیرههای کنش متقابل آیینی [۵۶] (۲۰۰۴) به عنوان تلفیق بسیار مورد تحسین نظریه دورکیم و جامعهشناسی خرد گافمن، احتمالا اولین نظریه جامعهشناختی است که جایگاهی محوری به خنده میبخشد. به زعم کالینز، زندگی اجتماعی، بر مبنای “انرژی احساسی[۵۷]” که در کنشهای متقابل در مقیاس خرد ظاهر میشود، بنا شده است اما در شبکههای بزرگتر و سمبلهای فرهنگی با محتوای احساسی قوی “منجمد شده است”. انرژی احساسی از طریق حضور مشترک فیزیکی با دیگر افراد در به اصطلاح آیینهای کنشمتقابلی (برای کالینز همه کنشهای متقابل، مناسک هستند) در کنش متقابل ظاهر میشود. همه کنشهای متقابل، به استثنای کنشهای موفق دارای انرژی بالا بویژه، منجر به هماهنگی[۵۸] موزون عمدتا ناخودآگاه یا کنشها، جنبشها و گفتاری میشود که کالینز آن را “همسویی[۵۹]” مینامد. خنده مثالی است واضح از همسویی موزون یک کنش متقابل با انرژی بالا و بنابراین، تولید خنده نوعا از طریق شوخی به یکی از علائم اصلی نزدیکی و درک اجتماعی بدل میشود. البته، از آنجایی که خنده در نظریه کالینز جایگاهی محوری دارد او به ندرت به شوخی توجه میکند. ما با نتیجهگیری از استدلال وی میتوانیم فرض نماییم که در دیدگاه کالینز، شوخی، شکل فرهنگی خاص ایجاد کنشهای متقابل موفق با انرژی بالا و همسویی و بدین لحاظ: بعد اصلی زندگی اجتماعی است.
۳-۳: شکلدهی[۶۰] اجتماعی شوخی: ژانرها و شکلهای واسطهای شوخی
بیشتر دانش جامعهشناختی شوخی به تعداد معدودی از اشکال فکاهی میپردازد: شوخی محاورهای و قابل توجهترین لطیفهها، “مگسهای میوه[۶۱]” دانش شوخی. لطیفه، ژانر مورد علاقه اندیشمندان حوزه شوخی بوده است زیرا لطیفهها به سادگی قابل استفاده هستند، آشکارا قصد بدل شدن به شوخی را دارند و واضح است که شوخی در کجا جای میگیرد: در جان کلام[۶۲]. با اینهمه، همانگونه که مارتین و کوییپرز (۱۹۹۹) نشان دادهاند لطیفههای آماده[۶۳]، درصد بسیار کمی از شوخیای را تشکیل میدهند که مردم از آن به طور روزانه لذت میبرند. افزون بر این، ژانر، احتمالا معنا و درک گفته فکاهی را تحت تاثیر قرار میدهد. کوییپرز (a2006) نشان داده است که لطیفه، در مقام یک ژانر، برای گروههای اجتماعی گوناگون، دارای دلالت معنایی یکسانی نیست: لطیفه یک ژانر مردانه به حساب میآید (سیاف. کرافورد ۱۹۹۵) و در هلند (و احتمالا دیگر کشورهای اروپای غربی) شوخی بر اساس طبقه رمزگذاری میشود. همچنین، همانگونه که دیویس (۲۰۰۳) نیز توضیح داده است لطیفه، ژانری جهانی نیست و در برخی فرهنگها لطیفه وجود ندارد.
مطالعه اشکال فکاهی و پیامدهایشان طبق معمول در جامعهشناسی شوخی کمابیش حاشیهای بوده است- پژوهشگران فرهنگ عامه[۶۴] در این زمینه پیشرو هستند. اما جامعهشناسان به شکلی فزاینده در حال کسب آگاهی در این زمینه هستند به ویژه به دلیل اهمیت فزاینده رسانهها در ابداع و اشاعه[۶۵] شوخی. افراد به شکلی فزاینده از شوخی لذت میبرند آن هم نه در کنشهای متقابل چهره به چهره بلکه از طریق انواع و اقسام رسانهها: آثار چاپی، تلویزیون، اینترنت. این “رسانهای شدن[۶۶]” شوخی این پتانسیل را دارد که تفسیر شوخی را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به ظهور اشکال جدید واسطهای فکاهی شده است.
رسانههای جدید همواره موجب تولد اشکال جدید فکاهی شدهاند: دکر (۲۰۰۱) استدلال میکند که داستانهای فکاهی کوتاه از امکان چاپ ارزان بسیار منفعت بردند. ویکبرگ (۱۹۹۸) استدلال میکند که شوخی اساسا یک ژانر قرن نوزدهمی است که فرایندهای صنعتیسازی[۶۷] و کالایی شدن[۶۸] در خلال این دوره را نشان میدهد. همچنین، دیگر ژانرها میتوانند عناصری از ژانرهای جدید را ترکیب نمایند: اورینگ (۱۹۸۷) پیشنهاد مینماید که لطیفههای فاجعه، پاسخی هستند به گفتمان رسانهای درباره فاجعه با اشاره به این که این ژانر شفاهی، مراجع و بخشهای فرهنگ رسانهای را ترکیب نمود. اخیرا تلویزیون چندین ژانر فکاهی جدید ابداع نموده است (از طریق تلفیق بخشهای دورهای ژانرهای قدیمیتر) که قابل توجهترین آنها کمدی موقعیت[۶۹] است. میلز (۲۰۰۵) در مطالعه درخشان اخیرش درباره این ژانر، اولین فردی بوده است که به شکلی ویژه طنز کمدی موقعیت را مورد بررسی قرار داده است. تاکنون، مطالعات اندکی درباره ژانر، عمدتا کمدی موقعیت را بر حسب خط مشی سیاسیاش و بویژه خط مشی سیاسیاش درباره کلیشهسازی و بازنمایی[۷۰] مورد بررسی قرار دادهاند. درنهایت، در دهه گذشته، اینترنت منجر به تکثیر ژانرهای فکاهی بسیاری شده است که بسیاری از آنها از ژانرهای محلی پیشین و سنن آیینی با ویژگی خودتان انجام دهید[۷۱] مشتق میشوند (کوییپرز ۲۰۰۵؛ شیفمن ۲۰۰۷).
پیامدهای ژانر و شکل برای تفسیر و ارزیابی شوخی، دیگر حوزه تحت مطالعه در دانش شوخی است. مطالعات دریافت[۷۲] شوخی واسطهای معدود و نادر هستند. بهرغم مرکزیت شوخی در رسانههای جمعی، مطالعات رسانه و ارتباطات[۷۳] توجه کمی به اشکال فکاهی نظیر کمدی، کاریکاتور[۷۴] یا تبلیغات فکاهی[۷۵] مبذول نمودهاند. مطالعات دریافت درباره کمدی بسیار اندکی که به انجام رسیدهاند عمدتا بر موضوعات نژادی متمرکز بودهاند (کلمن ۲۰۰۰)؛ دو رساله کامل وجود دارند که به دریافت شوی پرطرفدار کازبی در دهه ۱۹۸۰ اختصاص یافتهاند (فولر ۱۹۹۲؛ جلی و لوییس ۱۹۹۲). به نظر میرسد که این مطالعات بیشتر متوجه موضوعاتی نظیر نژاد و بازنمایی هستند تا ویژگی فکاهی شوهای کمدی. گری (۲۰۰۶) در کتاب اخیرش با نام سیمپسونها مطالعه دریافت کوچکی به عنوان بخشی از مطالعه مفصلتر و استنباطی درباره این چندگانه کاریکاتور/کمدی موقعیت به شدت بینامتنی[۷۶] و دارای درک رسانهای[۷۷] ارائه نمود که ویژگی فکاهی این شو را عمدتا به عنوان تقلید مضحک[۷۸] تفسیر میکند.
در نهایت، اهمیت فزاینده شوخی واسطهای نیز نور تازهای بر پرسشهای قدیمی درباره معنای شوخی میتاباند. لاکیر و پیکرینگ (a2005) متذکر میشود که شوخی واسطهای به طور جدی گفتگو در مورد معنای لطیفه را پیچیده میسازد زیرا شوخی واسطهای، دیگر به شکلی مستحکم در یک زمینه استقرار نمییابد که این امر لطیفههای واسطهای را کثیرالمعانیتر[۷۹] و مبهمتر میسازد. مباحثه سالهای ۲۰۰۶-۲۰۰۵ حول کاریکاتورهای محمد، که در ابتدا در روزنامهای دانمارکی به چاپ رسیدند و منجر به اعتراضات جهانی شدند، توضیحی است دراماتیک در مورد اینکه چگونه مبادرت به شوخی میتواند منجر به پاسخهای متفاوت در زمینههای متفاوت گردد (لوییس ۲۰۰۸).
۴- نتیجه گیری
جامعهشناسی، رشتهای با مرزهای شکننده و بنیانی بحثبرانگیز است: چارچوب بنیادین، چشمانداز نظری یا رویکرد روششناسانه[۸۰] یگانهای وجود ندارد که همه جامعهشناسان به آن استناد کنند. بسیاری از ایدههای بنیادین جامعهشناسی از دیگر رشتهها به عاریت گرفته شدهاند و بسیاری از ایدههای آن هم در دیگر رشتهها اشاعه یافتهاند. این امر به ویژه در حوزه کوچک و بینرشتهای مطالعات شوخی به شکلی آشکار قابل مشاهده است: بین جامعهشناسی و رشتههای همبسته “تردد مرزی[۸۱]” بسیاری وجود داشته است. به همین دلیل، این نظر اجمالی به مطالعات جامعهشناختی شوخی، بسیاری از انسانشناسان[۸۲]، پژوهشگران فرهنگ عامه، زبانشناسان[۸۳] و روانشناسان را مطرح نمود. برای برخی، این امر میتواند حاکی از سلطهگرایی[۸۴] جامعهشناختی باشد.
امیدوارم که در این مقاله نشان داده باشم که این فتح باب نشان از شمار دستاوردهای جامعهشناختی در تحقیقات شوخی دارد. جامعهشناسی در صورت بکارگیری صحیح، ابزاری برای مرتبط ساختن کنشهای متقابل کوچک مقیاس با پیشرفتهای اجتماعی بزرگتر فراهم میآورد؛ شرایط فرهنگی با سرگرمی فردی؛ و کارکردهای اجتماعی شوخی با شکل و محتوای آن. با اینهمه، مرزهای سست جامعهشناسی و التقاطگراییاش[۸۵] خطرات قابل توجهی نیز در پی دارد: تجربهگرایی قوام نیافته به لحاظ نظری[۸۶] و تعمیم مفرط[۸۷] از تک مورد یا یافتههایی محدود؛ گرایش به “پیدا کردن” مفاهیم سست، اجزای نظریهها و یافتههای مشتق از دیگر رشتهها؛ گرایش به تقلیل همه شوخیها به کارکرد یا معنای واحد؛ یا به طورکلی، فقدان دقت[۸۸] نظری یا روششناختی. با اینهمه، به نظر میرسد که در دهههای گذشته، دانش جامعهشناختی شوخی پختهتر شده است. به طور کلی، مطالعات اخیر، پرمایهتر و دقیقتر هستند: وقتی نظری هستند، ادعاهایشان به شکلی قابل ملاحظه کمتر بیپروا و عجولانه هستند و وقتی تجربی هستند وضوح ارتباط بین یافتهها و نظریههای جامعتر آشکار است.
با مرور رویکردهای جامعهشناختی گوناگون به مقوله شوخی، آشکار است که فقط یک نظریه جامعهشناختی درباره شوخی وجود ندارد. اندیشمندان و نظریهپردازان مورد بحث، چشماندازهای مختلفی نسبت به دارند که عموما از نظریه اجتماعی عامتری مشتق شدهاند. بنابراین، به رغم گشودگی جامعهشناسی شوخی به دیگر رشتهها بسط و توسعه آن به طور کلی بسیار شبیه بسط و توسعه جامعهشناسی است؛ از آنجایی که جامعهشناسی مزبور شبیه به بسط و گسترش مطالعات شوخی است، این امر عمدتا در دقت و پرمایگی فزاینده آن است. رابطه بین جامعهشناسی شوخی و نظریههای عام شوخی، نظیر روایتهای گوناگون نظریه ناهمخوانی و (همراه با موارد استثنای قابل توجه) نظریه برتری، همچنان کمابیش ضعیف است. تاکنون جامعهشناسان به زبانشناسان و روانشناسان در راستای کوشش در تلفیق یافتههایشان در نظریه عام شوخی ملحق نشدهاند. به نظر من، این امر چندان بد به نظر نمیرسد. بهترین جامعهشناسی شوخی، هم نظری و هم تجربی به طور قطع در نظریه جامعهشناختی ریشه داشته است: در کل، با یکپارچه نمودن بینشهای حاصل از دانش شوخی، با در نظر داشتن ابهامات و خاصبودگی آن، البته با مبنا قرار دادن چارچوب تفسیری و رویکرد روششناختی نظریه اجتماعی انتخابی مولف.
یاداشت ها
- اورینگ (۱۹۹۴)، در یک چرخش کاملا بدیع در نظریه شوخی روانکاوانه، نظریه فروید را به روز رسانی نمود و پیشنهاد نمود که شوخی در آمریکای مدرن برای بروز و بیان احساسات استفاده میشود، احساساتی که در جوامع مدرن غربی به شکلی فزاینده به تابو بدل شده و سرکوب شدهاند.
- برای بحث مفصل، بیش از حد دیر است اما به موقع خودش برای ذکر در پانویس، the International Review of Social History مطلبی ویژه در مورد شوخی و اعتراض اجتماعی منتشر نمود (تی هارت و باس ۲۰۰۷)، که حاوی تعداد زیادی دستاورد خردمندانه و مطالعات موردی جالب است که مستقیما به موضوعات بحث شده در این بخش اشاره دارند.
- این عدم شفافیت مفهومی تا اندازهای بوسیله پیشینه نظری بسیاری از اندیشمندان شوخی وابسته به نظریه تضاد ایجاد شده است. جامعهشناسان اغلب از این رویکرد برای پیروی از سنتهای مارکسیستی یا ملهم از مارکسیسم بهر میبرند که در آنها جامعه به معنای منازعه مفهومپردازی میشود که به معنای آن است که همه اشکال نابرابری لزوما مستلزم تضاد هستند و برتری و تضاد امری کاملا یکسان هستند. افزون بر این، در مطالعات شوخی، تاثیر فرویدی قویای وجود داشته است که منجر به تفاسیری شامل امیال و انگیزههای “ناخودآگاه” در شوخی نیز شدهاند. هر دوی نظریات مارکسیستی و فرویدی، اگرچه گاهی اوقات پرمعنی و عمیق به نظر میرسیدند، گرایش به تسهیل تفاسیر شوخی برحسب تضاد و ستیزهجویی دارند حتی وقتی که طرفهای ذینفع با این تفسیر موافق نباشند و حتی شدیدا با آن مخالف باشند (آن را به ترتیب با عباراتی نظیر “آگاهی غلط” یا “انکار” ملامت مینمایند).
- من گاهی اوقات از “کنش متقابلگرایی نمادین” به عنوان اصطلاحی عام برای مکاتب مخالف در تحقیقات اجتماعیای استفاده میکنم که بر ساخت معنا در کنش متقابل روزمره متمرکز هستند از کار اروینگ گافمن (که از پذیرش کنش متقابلگرای نمادین بودن سرباز زد) و قومشناسان (که آنان نیز از پذیرش نام کنشگرایان متقابل نمادین سرباز زدند) تا کارهای اخیر در جامعهشناسی و زبانشناسی اجتماعی توسط اندیشمندانی که دیگر درباره این برچسبها سختگیر نیستند.
منابع
Apte, Mahadev L.
۱۹۸۵ Humor and Laughter: An Anthropological Approach. Ithaca: Cornell
University Press.
Attardo, Salvatore, and Victor Raskin
۱۹۹۱ Script Theory revis(it)ed: Joke Similarity and Joke Representation
Model. HUMOR ۴ (۳): ۲۹۳-۳۴۷.
Bakhtin, Mikhail Mikhailovich
۱۹۸۴ Rabelais and his World. Bloomington: Indiana University Press.
(Original Russian ed. 1965.)
Benton, Gregor
۱۹۸۸ The origins of the political joke. In Powell and Paton (eds.), 33-55.
Berger, Peter
۱۹۹۷ Redeeming Laughter: The Comic Dimension of Human Experience.
Berlin/New York: Walter de Gruyter.
Bergson, Henri
۱۹۹۹ Laughter: An Essay on the Meaning of the Comic. Los Angeles:
Green Integer. (Original French ed. Paris: Presse Universitaire de
France, 1900.)
Billig, Michael
۲۰۰۱a Humour and hatred: !e racist jokes of the Ku Klux Clan. Discourse
& Society ۱۲ (۳): ۲۶۷-۲۸۹.
۲۰۰۱b Humour and embarrassment: Limits of ‘nice guy’ theories of social
life. Theory, Culture & Society ۱۸ (۵): ۲۳$۴۳.
۲۰۰۵ Laughter and Ridicule: Towards a Social Critique of Humor. London:
Sage.
Bradney, Pamela
۱۹۵۷ The joking relationship in industry. Human Relations ۹ (۲): ۱۷۹-۱۸۷.
Burma, John
۱۹۴۶ Humor as a technique in race conflict. American Sociological Review
۱۱ (۶): ۷۱۰-۷۱۵.
Coleman, Robin
۲۰۰۰ African American Viewers and the Black Situation Comedy: Situating
Racial Humor. New York: Garland
Collins, Randall
۲۰۰۴ Interaction Ritual Chains. Princeton: Princeton University Press.
Coser, Rose
۱۹۵۹ Some social functions of laughter: A study of humor in a hospital
setting. Human Relations ۱۲ (۲): ۱۷۱-۱۸۲.
۱۹۶۰ Laughter among colleagues: A study of the social functions of humor
among the staff of a mental hospital. Psychiatry ۲۳ (۱): ۸۱-۹۵
Crawford, Mary
۱۹۹۵ Talking Difference: On Gender and Language. Sage: London.
۲۰۰۳ Gender and humor in conversational context. Journal of Pragmatics
۳۵ (۹): ۱۴۱۳-۱۴۳۰.
Davies, Christie
۱۹۸۲ Ethnic jokes, moral values, and social boundaries. British Journal of
Sociology ۳۳ (۳): ۳۸۳-۴۰۳.
۱۹۹۰ Ethnic Humor around the World: A Comparative Analysis. Bloomington:
Indiana University Press.
۱۹۹۱ Ethnic humor, hostility and aggression: A reply to Eliott Oring.
Humor ۴ (۴): ۴۱۵-۴۲۲
۱۹۹۶ Puritanical and politically correct? A critical historical account of
changes in the censorship of comedy by the BBC. The Social Faces
of Humour ۲۹-۶۲.
۱۹۹۸a Jokes and their Relations to Society. Berlin/New York: Mouton de
Gruyter.
۱۹۹۸b The Dog that Didn’t Bark in the Night: A new sociological approach
to the cross-cultural study of humor. In Ruch (ed.), 293-308.
۲۰۰۲ The Mirth of Nations. New Brunswick: Transaction.
۲۰۰۷ Humour and protest: Jokes under communism. International Review
of Social History ۵۲: ۲۹۱-۳۰۵.
Davis, Murray
۱۹۹۳ What’s so Funny? The Comic Conception of Culture and Society.
Chicago: University of Chicago Press.
Dekker, Rudolf
۲۰۰۱ Humour in Dutch Culture of the Golden Age. Basingstoke: Palgrave.
Douglas, Mary
۱۹۷۵ Jokes. In: Implicit Meanings: Essays in Anthropology, ۹۰-۱۱۴. London:
Routledge.
Draitser, Emil
۱۹۹۸ Taking Penguins to the Movies: Ethnic Humor in Russia. Detroit:
Wayne State University Press.
Dundes, Alan
۱۹۸۷ Cracking Jokes: Studies of Sick Humor Cycles and Stereotypes. Berkeley:
Ten Speed Press.
Dundes, Alan, and Tomas Hauschild
۱۹۸۳ Auschwitz jokes. Western Folklore ۴۲ (۴), ۲۴۹-۲۶۰.
Emerson, Joan
۱۹۶۹ Negotiating the serious import of humor. Sociometry ۳۲ (۲): ۱۶۹–
۱۸۱.
Fine, Gary Alan
۱۹۸۳ Sociological aspects of humor. In Goldstein and McGhee (eds.),
Handbook of Humor Research, ۱۵۹-۱۸۲. New York: Springer.
۱۹۸۴ Humorous interactions and the social construction of meaning: Making
sense in a jocular vein. Studies in Symbolic Interaction ۵ (۵):
۸۳-۱۰۱.
Ford, Tomas, and Ferguson, Mark
۲۰۰۴ Social consequences of disparagement humor: A prejudiced norm
theory. Personality and Social Psychology Review ۸ (۱): ۷۹-۹۴.
Freud, Sigmund
۱۹۷۶ Jokes and Their Relation to the Unconscious. Harmondsworth: Penguin.
(Original German ed. Leipzig: Deuticke, 1905.)
Fuller, Linda
۱۹۹۲ The Cosby Show: Audiences, Impact, and Implications. Westwood,
CT: Greenwood Press.
Galanter, Marc
۲۰۰۴ Lowering the Bar: Lawyer Jokes and Legal Culture. Madison: University
of Wisconsin Press.
Goffman, Erving
۱۹۷۴ Frame Analysis: An Essay in the Organization of Experience. Boston:
Northeastern University Press.
Goldstein, Donna
۲۰۰۳ Laughter out of Place: Race, Class, Violence and Sexuality in a Rio
Shantytown. Berkeley: University of California Press.
Gouin, Rachel
۲۰۰۳ What’s so funny? Humor in women’s accounts of their involvement
of social action. Qualitative Research ۴ (۱): ۲۵-۴۴.
Gray, Jonathan
۲۰۰۶ Watching with the Simpsons: Television, Parody, and Intertextuality.
London: Routledge.
Gruner, Charles
۱۹۷۸ Understanding Laughter: The Working of Wit and Humor. Chicago:
Nelson-Hall.
Gundelach, Peter
۲۰۰۰ Joking relationships and national identity in Scandinavia. Acta Sociologica
۴۳ (۲): ۱۱۳-۱۲۲.
Habermas, Jürgen
۱۹۹۲ Further reflections on the public sphere. In Craig Calhoun (ed),
Habermas and the Public Sphere, ۴۲۱-۴۶۱. Cambridge, MA: MIT
Press,’t Hart, Marjolein, and Dennis Bos
۲۰۰۷ Humour and Social Protest. Special issue of International Review of
Social History ۵۲, supplement S15.
Hay, Jennifer
۲۰۰۰ Functions of humor in the conversations of men and women. Journal
of Pragmatics ۳۲ (۶): ۷۰۹-۷۴۲.
۲۰۰۱ The pragmatics of humor support. HUMOR ۱۴ (۱): ۵۵-۸۲.
Hiller, Harry
۱۹۸۳ Humor and hostility: A neglected aspect of social movement analysis.
Qualitative Sociology ۶ (۳): ۲۵۵-۲۶۵.
Hobbes, Tomas
۱۶۶۰/۱۹۸۷ Tomas Hobbes. In John Morreall (ed.), Philosophy of Laughter and
Humor, ۱۹-۲۰.
Holmes, Janet
۲۰۰۰ Politeness, power and provocation: How humor functions in the
workplace. Discourse Studies ۲ (۲): ۱۵۹-۱۸۵.
۲۰۰۶ Sharing a laugh: Pragmatic aspects of humor and gender in the workplace.
Journal of Pragmatics ۳۸ (۱): ۲۶-۵۰.
Howitt, Dennis & Kwame Owusu-Bempah
۲۰۰۵ Race and ethnicity in popular humour. In Lockyer and Pickering
(eds.), 45-62.
Jefferson, Gail
۱۹۷۹ A technique for inviting laughter and its subsequent acceptance/declination.
In G. Psathas (ed.), Everyday Language: Studies in Ethnomethodology,
۷۹-۹۶. New York: Irvington.
Jenkins, Ron
۱۹۹۴ Subversive Laughter: The Liberating Power of Humor. New York:
Free Press.
Jhally, Sut, and Justin Lewis
۱۹۹۲ Enlightened Racism: The Cosby Show, Audiences, and the Myth of
the American Dream. Boulder, CO: Westview Press.
Katz, Jack
۱۹۹۶ Families and funny mirrors: A study of the social construction and
personal embodiment of humor. American Journal of Sociology ۱۰۱
(۵): ۱۱۹۴-۱۲۳۷.
Koller, Marvin
۱۹۸۸ Humor and Society: Explorations in the Sociology of Humor. Houston:
Cap and Gown Press.
Kotthoff, Helga
۲۰۰۰ Gender and joking: On the complexities of women’s image politics
in humorous narratives. Journal of Pragmatics ۳۲: ۵۵-۸۰.
۲۰۰۶ Gender and humor: The state of the art. Journal of Pragmatics ۳۸ (۱):
۴-۲۵.
Kuipers, Giselinde
۲۰۰۰ The Difference between a Surinamese and a Turk: Ethnic Jokes and
the Position of Ethnic Minorities in the Netherlands. HUMOR ۱۲
(۲): ۱۴۱-۱۷۵.
۲۰۰۵ Where was King Kong when we needed him? Public discourse, digital
disaster jokes, and the functions of laughter a”er 9/11. Journal
of American Culture ۲۸ (۱): ۷۰-۸۴.
۲۰۰۶a Good Humor, Bad Taste: A Sociology of the Joke. Berlin/New York:
Mouton de Gruyter.
۲۰۰۶b The social construction of digital danger: Debating, defusing, and
inflating the moral dangers of online humor and pornography in
the Netherlands and the United States. New Media & Society ۸ (۳):
۳۷۹-۴۰۰.
Lafave, Lawrence
۱۹۷۲ Humor judgments as a function of reference groups and identification
classes. In Jeffrey Goldstein and Paul McGhee (eds), The Psychology
of Humor, ۱۹۵-۲۱۰. New York: Academic Press.
LaFave, Lawrence, Jay Haddad, and William Maesen
۱۹۷۶ Superiority, enhanced self-esteem and perceived incongruity humor
theory. In Anthony Chapman and Hugh Foot (eds.), Humor and
Laughter, ۶۳-۹۲. New Brunswick: Transaction Publishers.
Lewis, Paul
۲۰۰۶ Cracking Up: American Humor in a Time of Conflict. Chicago: University
of Chicago Press.
Lewis, Paul (ed.)
۱۹۹۷ Debate: Humor and political correctness. HUMOR ۱۰ (۴): ۴۵۳-۵۱۳.
۲۰۰۸ The Muhammad cartoons and humor research: A collection of essays.
HUMOR ۲۱ (۱): ۱-۴۶.
Lockyer, Sharon
۲۰۰۶ A two-pronged attack? Private Eye’s satirical humour and investigative
reporting. Journalism Studies ۷ (۵): ۷۶۵-۷۸۱.
Lockyer, Sharon, and Michael Pickering
۲۰۰۵a The ethics and aesthetics of humour and comedy. In: Lockyer and
Pickering (eds), 1-24.
۲۰۰۵b Beyond the Joke: The Limits of Humour. Basingstoke: Palgrave.
Martin, Rod
۲۰۰۶ The Psychology of Humor: An Integrative Approach. Burlington:
Elsevier Academic Press.
Martin, Rod & Nicholas Kuiper
۱۹۹۹ Daily occurrence of laughter: Relationship with age, gender and type
a personality. HUMOR ۱۲: ۳۵۵-۳۸۴.
Martineau, William
۱۹۷۲ A model of the social functions of humor. In: Jeffrey Goldstein and
Paul McGhee (eds.), The Psychology of Humor, ۱۰۱-۱۲۸. New York:
Academic Press.
Middleton, Russell
۱۹۵۹ Negro and white reactions to racial humor. Sociometry ۲۲ (۲): ۱۷۵–
۱۸۳.
Mills, Brett
۲۰۰۵ Television Sitcom. Berkeley: University of California Press.
Morreall, John
۱۹۸۳ Taking Laughter Seriously. Albany: SUNY Press.
۲۰۰۵ Humour and the conduct of politics. In Lockyer and Pickering (eds.),
۶۳-۷۸.
Morreall, John (ed.)
۱۹۸۷ The Philosophy of Laughter and Humor. Albany: SUNY Press.
Morrow, P. D.
۱۹۸۷ Those sick challenger jokes. Journal of Popular Culture ۲۰ (۴): ۱۷۵–
۱۸۴.
Mulkay, Michael
۱۹۸۸ On Humour: Its Nature and Place in Modern Society. Oxford: Polity
Press.
Nevo, Ofra
۱۹۸۵ Similarities between humor responses of men and women in Israeli
Jews and Arabs. In Marylin Safir, M. T. Mednick, D. Israeli, and
- Bernard (eds.), Women’s Worlds, ۱۳۵-۱۴۱. New York: Prager.
Norrick, Neill
۱۹۹۳ Conversational Joking: Humor in Everyday Talk. Bloomington: Indiana
University Press.
Obdrlik, Antonin
۱۹۴۲ Gallows humor: A sociological phenomenon. American Journal of
Sociology ۴۵ (۵): ۷۰۹-۷۱۶.
Oring, Elliott
۱۹۸۷ Jokes and the discourse on disaster: !e Challenger shuttle explosion
and its joke cycle. Journal of American Folklore ۱۰۰ (۳۹۷):
۲۷۶-۲۸۶.
۱۹۹۱ Review of “Ethnic Humor around the World”. HUMOR ۴ (۱): ۱۰۹–
۱۱۴.
۱۹۹۲ Jokes and their Relations. Lexington: University Press of Kentucky.
۱۹۹۴ Humor and the suppression of sentiment. HUMOR ۷: ۷-۲۶.
۲۰۰۳ Engaging Humor. Champaign: University of Illinois Press.
Oshima, Kimie
۲۰۰۰ Ethnic jokes and social function in Hawai’i. HUMOR ۱۳ (۱): ۴۱–
۵۷.
Palmer, Jerry
۱۹۹۴ Taking Humour Seriously. London: Routledge.
۲۰۰۵ Parody and decorum: Permission to mock. In Lockyer and Pickering
(eds.), 79-97.
Paton, George,
۱۹۸۸ In search of literature on the sociology of humour: A sociobibliographical
afterword. In Powell and Paton (eds.), 260-271,
Paton, George, and Ivan Filby
۱۹۹۶ Humour at work and the work of humour. In Powell, Paton, and
Wagg (eds.), 105-138.
Pizzini, Franca
۱۹۹۱ Communication hierarchies in humor: Gender differences in the obstetrical/
gynaecological setting. Discourse & Society ۲: ۴۷۷-۴۸۸.
Powell, Chris
۱۹۸۸ A phenomenological analysis of humour in society. In Powell and
Paton (eds.), 86-105.
Powell, Chris & George Paton (eds.)
۱۹۸۸ Humour in Society: Resistance and Control. Basingstoke: MacMillan.
Powell, Chris, George Paton, and Stephen Wagg (eds.)
۱۹۹۶ The Social Faces of Humour: Practices and Issues. Aldershot:
Arena.
Provine, Robert
۲۰۰۰ Laughter: A Scientific Investigation. New York: Viking.
Raskin, Victor
۱۹۸۵ Semantic Mechanisms of Humor. Dordrecht: Reidel.
Robinson, Dawn, and Lynn Smith-Lovin
۲۰۰۱ Getting a laugh: Gender, status, and humor in task discussions. Social
Forces ۸۰ (۱): ۱۲۳-۱۵۸.
Ruch, Willibald (ed.)
۱۹۹۸ The Sense of Humor. Explorations of a Personality Characteristic.
Berlin/New York: Mouton de Gruyter.
Sayre, Joan
۲۰۰۱ The use of aberrant medical humor by psychiatric unit staff. Issues in
Mental Health Nursing ۲۲ (۷): ۶۶۹-۶۸۹.
Scheff, Tomas
۱۹۸۰ Catharsis in Healing, Ritual, and Drama. Berkeley: University of
California Press.
۱۹۹۰ Microsociology: Discourse, Emotion, and Social Structure. Chicago:
University of Chicago Press.
Scott, James
۱۹۸۵ Weapons of the Weak: Everyday Forms of Peasant Resistance. Yale:
Yale University Press.
Shiffman, Limor
۲۰۰۷ Humor in the age of digital reproduction: Continuity and change in
internet-based comic texts. International Journal of Communication
۱: ۱۸۷-۲۰۹.
Shiffman, Limor, Stephen Coleman, and Stephen Ward
۲۰۰۷ Only joking? Online humour in the 2005 UK general election. Information,
Communication & Society ۱۰ (۴): ۴۶۵-۴۸۷.
Shiffman, Limor, and Elihu Katz
۲۰۰۷ “Just call me Adonai”: A case study of ethnic humor and immigrant
assimilation. American Sociological Review ۷۰ (۵): ۸۴۳-۸۵۹.
Spencer, Herbert
۱۹۸۱/۱۹۸۷ Herbert Spencer. In John Morreall (ed.), 99-110.
Speier, Hans
۱۹۹۸ Wit and politics: An essay on laughter and power. American Journal
of Sociology ۱۰۳ (۵): ۱۳۵۲-۱۴۰۱.
Spradley, James, Brenda Mann
۱۹۷۵ The Cocktail Waitress. New York: John Wiley & Sons.
Stephenson, Richard
۱۹۵۱ Conflict and control functions of humor. The American Journal of
Sociology ۵۶ (۶): ۵۶۹-۵۷۴.
Stokker, Kathleen
۱۹۹۵ Folklore Fights the Nazis: Humor in Occupied Norway 1940″1945.
Madison: University of Wisconsin Press.
Sykes, A. J. M.
۱۹۶۶ Joking relationships in an industrial setting. American Anthropologist
۶۸:۱۸۸-۱۹۳.
Wagg, Stephen
۱۹۹۶ Everything else is propaganda: !e politics of alternative comedy. In
Powell, Paton and Wagg (eds.), 297-320.
Walle, Alf
۱۹۷۶ Getting picked up without being put down: Jokes and the bar rush.
Journal of the Folklore Institute ۱۳: ۲۰۱-۲۱۷
Wickberg, Daniel
۱۹۹۸ The Senses of Humor: Self and Laughter in Modern America. Ithaca:
Cornell University Press.
Zijderveld, Anton
۱۹۸۲ Reality in a Looking-glass: Rationality through an Analysis of Traditional
Folly. London: Routledge and Kegan Paul.
۱۹۸۳ Trend report on the sociology of humour and laughter. Current Sociology
۳۱ (۳).
Zillman, Dolf
۱۹۸۳ Disparagement humor. In Paul McGhee and Jeffrey Goldstein
(eds.), Handbook of Humor Research. Vol. 1, 85-108. New York:
Springer.
Zillman, Dolf, ans Holly Stocking
۱۹۷۶ Putdown humor. Journal of Communication ۲۶ (۳): ۱۵۴-۱۶۳.
[۱] Dark side of humor
[۲] Mediatized
[۳] Psyche
[۴] Transgressive
[۵] Aggressive
[۶] Conflictive
[۷] Butt
[۸] Deprecating
[۹] Descendent
[۱۰] Correlate
[۱۱] Putdown
[۱۲] Mechanism
[۱۳] Overlap
[۱۴] Racist
[۱۵] Stereotyping
[۱۶] Playfulness
[۱۷] Unwritten rules
[۱۸] Informal regime
[۱۹] Sexist
[۲۰] Die-hard
[۲۱] Mediated
[۲۲] Implication
[۲۳] Discourse
[۲۴] Racial thinking
[۲۵] Left-wing
[۲۶] Self-defeating
[۲۷] Regulatory
[۲۸] Political correctness
[۲۹] Denunciation
[۳۰] Right-wing
[۳۱] Opportunistic
[۳۲] Unreflexive
[۳۳] Ethics
[۳۴] Unlaughter
[۳۵] Processual
[۳۶] Power dimension
[۳۷] Donstruction
[۳۸] Inclusion
[۳۹] Exclusion
[۴۰] One-on-one relationship
[۴۱] Verbal acknowledgment
[۴۲] Lame pun
[۴۳] Mode
[۴۴] Social acceptance
[۴۵] Insight
[۴۶] Sell
[۴۷] Catharsis
[۴۸] Anti-shame
[۴۹] Formity
[۵۰] Funhouse
[۵۱] Metamorphosis
[۵۲] Embodied
[۵۳] Instrumentalist
[۵۴] Verbal
[۵۵] Distorted
[۵۶] Interaction ritual chains
[۵۷] Emotional energy
[۵۸] Coordination
[۵۹] Attunement
[۶۰] Shaping
[۶۱] Fruit flies
[۶۲] Punchline
[۶۳] Canned
[۶۴] Folklorist
[۶۵] Dissemination
[۶۶] Mediatization
[۶۷] Industrialization
[۶۸] Commodification
[۶۹] Sitcom
[۷۰] Representation
[۷۱] Do-it-yourself
[۷۲] Reception study
[۷۳] Communication study
[۷۴] Cartoon
[۷۵] Humorous advertising
[۷۶] Intertextual
[۷۷] Media-savvy
[۷۸] Parody
[۷۹] Polysemic
[۸۰] Methodological approach
[۸۱] Boundary traffic
[۸۲] Anthropologist
[۸۳] Linguist
[۸۴] Imperialism
[۸۵] Eclecticism
[۸۶] Undertheorized
[۸۷] Overgeneralization
[۸۸] Rigor