انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تکنولوژی و خاطرات انسان

اگر هم اکنون، به شکار خاطره برخواسته باشید، خواهید دید که همه جا انباشته شده است (لینگر،۲۰۱۸). یک خاطره، یک بازنمایی نمادین یا شناختی از مجموعه‌ای از پدیده‌هاست که با گذشته نسبت دارد(همان). نسبت خاطره با تاریخ در جمعی و منفرد بودن آن است.گذشته ی یک فرد بخصوص، خاطرات اوست و گذشته ی یک جامعه، که در حافظه ی جمعی جای می گیرد، تاریخ است. این دو در هویت یابی به یکدیگر پیوسته اند (جنکینز،۲۰۰۸: فصل۴). رابطه ی خود، هویت و خاطره، رابطه ای نزدیک و صمیمانه است(لینگر،۲۰۱۸). خاطره، که برای هر شخص گذران زمان در نقطه ای از فضا، در زیست جهان خاص خود است، در مجموعه ی تمایز ها، مشابهت ها و تفاوت های بین افراد، تاثیر گذار است. ارتباط هویت و خاطره از همین جاست.

خود (I) از جهت تفاوت و تمایزی که با دیگری و خویشتن (self) دارد، خویشاوندی و نزدیکی با هویت پیدا می کند. خاطره، یکی از تمایز هایی ست که خود با خویشتن (در معنایی که نانسی به کار می برد) می تواند داشته باشد. ژان لوک نانسی (۲۰۰۹) خویشتن را در کنار رفتن مرز های بین خود و دیگری و آمیختگی قلمرو هایی که (خود) ساخته است می بیند. حالتی که او برای خویشتن متصور شده در هنگام به خواب رفتن رخ می دهد. جایی که عملا سیستم ثبت خاطره ای در آگاه، وجود ندارد.

هویت، در طول زمان می تواند تغییر کند.در هر دوره روی جنبه های متفاوتی از تشخص،تمایز،تفاوت و شباهت دست می گذاریم.در شرایط مختلفی زندگی می کنیم.پدیدها، حوادث و اتفاقات جدیدی در پی هم می آیند.کلمات جدیدی یاد میگیرم.با گروهی وارد رابطه نزدیک می شویم و دسترسی به دیگرانی را از دست می دهیم. همه ی این عوامل بعنوان عوامل انسانی و غیر انسانی روی شکل گیری و تغییر هویت ما تاثیر می گذارند.

می توان گفت که هویت و ساز و کار آن نسبت به خاطره و حافظه از استقلال بیشتری برخوردار است.(لینگر،۲۰۱۸) خاطرات هم تغییراتی می کنند. گاتشال(۲۰۱۲) در کتاب حیوان قصه گو به خوبی بیان داشته است که تصور،تاکید بر جنبه ها و جزئیات و خاطره ی ما از اتفاقتی که تجربه کرده ایم، در طول زمان تغییر می کند. خصوصیت قصه گویی انسان، روایت را بازسانی و تغییر می دهد. خاطرات و حافظه خود در حال تغییرند.اما مسائلی بنیادی و کلی که الصاق به هویت بنیادی و ریشه ای ما (پدر و مادر ما کیست؟در چه شهری،چه کشوری و چه زبانی به دنیا آمده ایم و ..) وجود دارند که احتمالا در تغییر پیدا کردن آنقدر ها استقلال نداشته باشند.

تغییر در حافظه غالبا به دنبال یا همراه با تغییر در هویت است.(لینگر،۲۰۱۸)دستکاری و جایگزین سیستماتیک خاطره، مسئله ای است که مستقیما با ساز و کار ایدئولوژی و قدرت سیاسی در ارتباط است: ایدئولوژی در پی ازلی کردن ارزش ها و اهداف خود، تعین نقطه ای از زمان بعنوان آغاز تاریخ و ایستادن بر هیجان جمعی، گذشته و آینده را تخریب و به شکلی که میخواهد از نو بازسازی می کند. نمونه این عملکرد را در رمان های مشهور جرج اورول، ۱۹۸۴ و همچنین قلعه حیوانات، بعنوان منابع ادبی ارزشمندی که این ساز و کار را توصیف میکنند، داریم. رمان دنیای قشنگ نو نوشته ی آلدوس هاکسلی،نویسنده انگلیسی،نمونه ای دیگری از این تخریب و تعین خاطرات را در سطح زبان،تجربه و بدن به نمایش گذاشته است.رابطه زبان و فنون بدنی با حافظه،در بدنمند شدن ارزش ها و تجربه های کلیدی یک جامعه،در قالب زبان و فنون کالبدی است.خاطرات قومی در پیچ وخم زبان،استعاره ها و اسطوره ها، ثبت شده است. همین مسئله در مورد فنون بدنی،اداها و برچسب های کالبدی نیز صادق است.

اتفاقی که در رمان های ۱۹۸۴ و دنیای قشنگ نو می افتد، وابستگی و نزدیکی بسیاری با ابزار تکنولوژیک دارد.هر چند در متن این دو ذات تکنولوژی به چالش کشیده نشده و تنها شمه ای از کارکرد آن مورد استفاده قرار گرفته و اصلا حضور تکنولوژی بعنوان نشانه ای از تسلط در این رمان ها نمایان است.در تکنولوژی و با تکنولوژی، چیزی راز آمیز باقی نمی ماند.چیزی در پرده ی ابهام ننشسته و نظارت، معنای آشکار کردن را به تصرف در آورده است. پرسشی که در اینجا درگیر می شویم این است که تکنولوژی، چه نسبتی با خاطره برقرار می کند و از این طریق چگونه بر هویت تاثیر می گذارد؟

در عصر حاضر، ابزار تکنولوژیک، در جریان اسطوره ی پیشرفت، به طور مداوم نو می شوند. خطوط جدید تولید، ماشین ها و محصولات تکنولوژیک قدیمی تر را کنار میزند.دستگاه های جدیدی برای تولید در کارخانه و کشاورزی وارد می شوند و میزان و کیفیت تولید، تغییر می کند. این حرف ها دست کم چیزی است که در مورد این محصولاتی که هر روز خود را تازه می کنند،گفته می شود. سرعت نرم افزاری مسئله بسیار سریع تر است. امکانات جدید برنامه های کامپیوتری و سیستم های اندرویدی،هر ماه،شاید هم زودتر آماده ی به روز شدن هستند. هر چند در بسیاری از موارد شکل کلی رابطه، نرم افزار و سخت افزار بسیار دیرتر از سرعتی که توصیف کردیم، عوض می شود. اما روند تغییر به طور کلی سرعت بالایی دارد آنقدر که انسان های نسل های مختلف، تجربه و حافظه ی متفاوتی در خصوص تکنولوژی دارند:

یکی تلفن همراه و واقعیت مجازی را در نوزادی تجربه کرده، یکی دیگر در هجده سالگی برای اولین بار در ابتدای دهه هشتاد،تلفن همراه ساده را دیده که نیازی به سیم تلفن ندارد و به سادگی قابل حمل است. حافظه ی ۴۰ گیگابایت و ریزپردازنده ی پنتیوم۴، ممکن است به گوش  کسی که تنها کمتر از یک دهه بعد از اوج این چنین محصولاتی، کامپیوتر داشته، آشنا نباشد.اشیا، زود به زود و بنابر بالا رفتن کارایی، جای خود را به اشیای جدید دادند. و اشیای قدیمی، که حالا ازکارکرد اصلی خود بازشده بودند،هرگز فرصت ارتباط صمیمانه و عاطفی با صاحب خود پیدا نکردند آنقدر که بخواهند برای صاحب شی، ارزش خاصی داشته باشند،بنابراین از خانه بیرون می روند.

اشیا و وسایل در جهان سنتی، در خانه ی بورژوازی، با نظمی اخلاقی چیده شده بودند.(بودریار،۱۹۶۸:فصل۱) انسان به وسیله این اشیا با خانه و خانواده ی خود ارتباطی دارد. اشیا، بازنمای حضور انسانی هستند که صاحب آن هاست.ترکیب بندی اساسیه، نظم اجتماعی را نشان می دهد و به ساختار های خانوادگی و اجتماعی، وفادار است. چیدمان، ارگانیسمی می سازد و در رابطه ای پدرسالارانه،و در محیطی که سنت و اقتدار را القا می کند، ساختاری بوجود می آید که اعضای خانواده را با قلبی عاطفی به هم پیوند می دهد.(بودریار، ۱۹۶۸،فصل یک)

دیدن و ارتباط با اشیا، در این چنین چیدمانی، خاطره ها و تصاویری مربوط به خانه ی پدری، محله و شهر سنتی به ما ارائه می دهد. به موزه که بروید، اشیا و چیدمان خانه ی آدمی بزرگ، آن طور که فکر میکنند دست نخورده، برای دیدار عموم محیاست. انگار حضور او را در چیدمان قدیمی، حس کنند.وسایل خانه ی پدری، جهیزیه ی مادر،تفنگ پدربزرگ و… هر کدام ارزشی  پیدا می کنند و به هویت خانوادگی متصل می شوند.

رابطه ی فرد و خانواده و جامعه که تغییر کرد، چیدمان اشیا نیز عوض شد.(بودریار،۱۹۶۸:فصل۱) اشیا بیشتر بر اساس کارکردشان چیده شدند. فضا متراکم تر و کوچک تر بود، بنابراین محصول جمع و جور تر ساختند.چیزهایی تا و باز می شدند و از چشم پنهان می شدند تا فضای کمتری بگیرند. نسبت انسان با اشیا بنا بر کارکردشان تعیین میشد. اشیا از نظم اخلاقی دوره قبل رها شده بودند و تنها اسیر کارکرد خود بودند.(اما مادامی که شی فقط در کارکردش آزاد باشد، انسان نیز به طور متقابل فقط به عنوان کاربر این اشیا آزاد است.)(همان) البته رابطه ی انسان و اشیا از این نظر که زیر نظر نظمی اخلاقی نیست و این نظم از پیش، هنجاری را مشخص نمی کند، لیبرال تر شده است.فرد دیگر از طریق این اشیا پیوند مستحکمی با خانواده ندارد.(همان) اینجا نقطه ای است که خاطره ی انسان،به خطر می افتد.

تکنولوژی وضعیت و سویی دوگانه دارد :

 هدف واقعی جامعه تکنیکی زیر سوال بردن ایده ی پیدایش،نادیده گرفتن منشا، معنای از پیش معین شده و جوهرهایی است که اثاثیه ی خوب قدیمی نماد های انضمامی آن ها بودند- این نوعی محاسبه و مفهوم بندی عملی بر اساس انتزاع کامل، و ایده ی جهانی است که دیگر از پیش داده نشده، بلکه تولید شده است-یعنی جهانی تحت سلطه،دستکاری شده، فهرست شده و کنترل شده و در یک کلام اکتسابی. (بودریار،۱۹۶۸،فصل۱)

اما از سویی دیگر، این اشیایی که فرصت خاطره ندارند،از ایدئولوژی که در آن ها رسوخ کرده باشد و بخواهد آغازی و گذشته ای تعیین کند نیز رها شده اند.تکنولوژی، از سویی میتواند خاطره را ثبت کند.چه در عکس،چه در فیلم، چه به وسیبه ضبط صدا. خاطراتی که پیش از این در ساز و کار بیولوژیک مغز انسان، به مرور زمان و طبق شرایط مختلف، دگرگونی هایی پیدا می کردند، حالا منبعی پیدا کرده اند که به آن اتکا کنند. تکنولوژی خاطرات ما را نگه میدارد.و هنگامی که بخواهیم از صدق چیزی اطمینان پیدا کنیم، نه به خود بلکه به تکنولوژی مراجعه می کنیم.خاطرات به صورت سیستماتیک،دیگر نه همراه ما، بلکه همراه انواعی از تکنولوژی است. خودرو به یاد دارد که چند کیلومتر این سو و آن سو رفته ایم.گوشی تلفن همراه به یاد دارد که به چه کسی چه گفته ایم و دوربین فیلم برداری میداند در یک زمان مشخص چکار کرده ایم. خاطراتی که پیش از این، وابسته به وجود انسانی ما بود،و بر خود و هویت تاثیر میگذاشت، حالا خود را به تکنولوژی ارجاع میدهد. اما تکنولوژی، حداقل در چیدمان و رابطه ای که در فضا می تواند با انسان داشته باشد، خاطره ای از خود نمی سازد. بلکه پشت سرهم جای خود را به محصول یشرفته تر می دهد و از بودن در خاطرات ،خود را پنهان می کند. این مسئله ی متناقض رابطه تکنولوژی و خاطره  است.

 

منابع:

Linger, D. T. (2018). Memory Fields. Ethos, 46(3), 373–۳۹۶. doi:10.1111/etho.12208 ۱

بودریار،ژان،۱۹۶۸، نظام اشیا، ترجمه ایزدی،پیروز، نشر ثالث،تهران،۱۳۹۳، نسخه الکترونیکی

گاتشال،جاناتان،۲۰۱۲، حیوان قصه گو،ترجمه مخبر، عباس،نشر مرکز، ۱۳۹۵

نانسی،ژان لوک،۲۰۰۹، آوار خواب،ترجمه کیانی خواه،احسان، حرفه نویسنده،۱۳۹۵

جنکینز،ریچارد،۲۰۰۸، هویت اجتماعی،ترجمه احمدی، اکبر،نشر علم، ۱۳۹۶ ، نسخه ی الکترونیکی