انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

توسعه و تثبیت دموکراسی در ایران و ترکیه

کشورهای ایران و ترکیه، ضمن قرار گرفتن در منطقه‌ی جغرافیایی واحد، کم و بیش از پیشینه‌ی فرهنگی و اجتماعی واحدی نیز برخوردارند؛ اما بررسی وضعیت نظام سیاسی این دو کشور از منظر دموکراتیزاسیون، نشان‌گر تفاوت‌هایی در میزان توسعه و تثبیت دموکراسی در میان آن‌هاست.

مقدمه و طرح مسئله

کشورهای ایران و ترکیه، ضمن قرار گرفتن در منطقه‌ی جغرافیایی واحد، کم و بیش از پیشینه‌ی فرهنگی و اجتماعی واحدی نیز برخوردارند؛ اما بررسی وضعیت نظام سیاسی این دو کشور از منظر دموکراتیزاسیون، نشان‌گر تفاوت‌هایی در میزان توسعه و تثبیت دموکراسی در میان آن‌هاست. در گزارش‌های «خانه‌ی آزادی[۱]» کشور ترکیه در وضعیت «تا حدی آزاد[۲]» و کشور ایران در وضعیت «غیر آزاد[۳]» قرار گرفته است. جدول ذیل، وضعیت شاخص‌های مورد نظر آزادی را در دو کشور نشان می‌دهد.

کشور

حقوق سیاسی

آزادی‌های مدنی

وضعیت

ترکیه

۳[۴]

۴

تا حدی آزاد

ایران

۶

۶

غیر آزاد

همان‌طور که در جدول فوق نیز مشاهده می‌شود، وضعیت دموکراسی در کشور ترکیه ـ اگرچه بهتر از ایران است ـ اما همچنان مطلوب نیست. اگر قانون اساسی دو کشور را در کنار تجربه‌ی تاریخی آن‌ها در زمینه‌ی دموکراتیزاسیون ملاک قرار دهیم، مشاهده می‌شود که در هر دو کشور نوعی «دموکراسی کنترل شده» وجود دارد. در هر دو کشور نهادهایی غیر انتخابی قادر به تأثیرگذاری بر فرایندهای دموکراتیک هستند؛ در ترکیه ارتش و در ایران ولی فقیه و شورای نگهبان این نظارت را انجام می‌دهند. بنابراین می‌توان نظام سیاسی ترکیه را «دموکراسی کنترل شده با نظارت ارتش» و نظام سیاسی ایران را «دموکراسی کنترل شده با نظارت روحانیت» دانست. اما با این وجود تفاوت بارزی در میزان توسعه و تثبیت دموکراسی در دو کشور به چشم می‌خورد.

با ملاحظه‌ی موارد فوق، این یادداشت می‌کوشد به پرسش ذیل پاسخ دهد:

علل و عوامل توسعه و تثبیت دموکراسی در ترکیه و عدم توسعه و تثبیت آن در ایران چیست؟

به منظور پاسخ‌گویی به پرسش فوق برخی از مهم‌ترین متغیرها و مفاهیم اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که در تئوری‌های دموکراتیزاسیون به عنوان مبین دموکراسی در نظر گرفته شده‌اند و فاقد تناقض تئوریک در زمینه‌ی دو جامعه‌ی مورد مطالعه هستند، انتخاب شده و وضعیت هر یک از آن‌ها در ایران و ترکیه مورد بررسی قرار گرفته است. این متغیرها عبارتند از:

A

پیشینه‌ی اسلامی

B

مدرنیزاسیون

C

تکثر قومی

D

دخالت مذهب در سیاست

E

اقتصاد متکی به نفت

F

فشار نهادهای بین‌المللی

G

نهادینه شدن تحزب

H

مصالحه‌ی نخبگان

در ادامه، هر یک از مفاهیم فوق به اختصار در زمینه‌ی تاریخی ـ اجتماعی دو جامعه مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.

A: پیشینه‌ی اسلامی

هر دو کشور از سابقه و پیشینه‌ی طولانی در فرهنگ اسلامی برخوردارند. بنابراین اسلام به عنوان یک جریان فرهنگی با قدمت زیاد در هر دو جامعه وجود داشته است. اگرچه اسلام در دو کشور تفاوت‌های بسیاری داشته است، اما در این‌جا بحث از وجود یا عدم وجود پیشینه‌ی اسلامی و اسلام به عنوان یک نهاد اجتماعی ریشه‌دار در این جوامع است.

B: مدرنیزاسیون

فرایند مدرنیزاسیون به دلیل نزدیکی ترکیه و اروپا و وضعیت باثبات‌تر سیاسی در امپراطوری عثمانی، در این کشور حدود نیم قرن پیش‌تر از ایران آغاز شد. شکست قطعی عثمانی در جنگ با اتریش (۱۷۱۸) و پس از آن شکست از روسیه موجب شد عثمانیان پیش‌تر از ایرانیان در عهدنامه‌ی ترکمانچای (۱۸۱۳) با برتری غرب مواجه شوند و بازنگری در ساختارهای اداری، نظامی و اقتصادی خود را آغاز کنند. احداث چاپخانه، راه آهن، بانک و مدارس متوسط در عثمانی بیش از نیم قرن زودتر از ایران انجام شده است.

 اگرچه اصلاحات مدرن در امپراطوری عثمانی حدود یک قرن پیش‌تر از ایران صورت گرفت، اما با این وجود، چنان‌چه مدرنیزاسیون را یکی از عوامل یا شرایط لازم برای شکل‌گیری فرایند دموکراتیزایسیون و تثبیت آن بدانیم، باید گفت در شرایط فعلی هر دو کشور سطح قابل قبولی از مدرنیزاسیون را تجربه کرده‌اند.

سه شاخص شهرنشینی، میزان سواد و سرانه‌ی تولید ناخالص ملی می‌تواند تاحدی گویای وضعیت مدرنیزاسیون در این دو کشور باشد. بر پایه‌ی داده‌های بانک جهانی وضعیت کشورهای ایران و ترکیه در خصوص این سه شاخص در سال ۲۰۰۹به شرح جدول ذیل بوده است:

کشور

شهرنشینی

سواد

تولید ناخالص ملی

ایران

۶۹

۹۹

۱۱.۳۹۵

ترکیه

۷۲

۹۸

۱۴.۵۷۸

همان‌طور که در جدول فوق مشاهده می‌شود، وضعیت دو کشور از نقطه‌نظر شاخص‌های فوق تفاوت فاحشی با هم ندارند و بنابراین می‌توانیم از وجود یا حضور عامل مدرنیزاسیون در دو کشور سخن بگوییم.

C: تکثر قومی ـ مذهبی

مقصود از طرح این عامل اهمیتی است که وحدت ملی در شکل‌گیری دموکراسی دارد. حکومت‌هایی که قادر نباشند این وحدت را دیر میان گروه‌های مختلف قومی، مذهبی، زبانی و … ایجاد کنند، در راه دموکراتیزاسیون با مشکل روبرو خواهند شد. اگرچه با اضمحلال امپراطوری عثمانی و شکل‌گیری دولت ـ ملت ترکیه، تکثر فراوان قومی موجود در این امپراطوری کاهش یافت اما ترکیه در شرایط فعلی نیز از اقلیت‌های قومی ـ مذهبی‌ای تشکیل شده است که دارای داعیه‌های سیاسی نیز هستند. از جمله‌ی ایران اقلیت‌ها می‌توان به علویان و کردها اشاره کرد. در ایران نیز مجموعه‌ی اقوام مختلفی زندگی می‌کنند. بنابراین می‌توان گفت در هر دو کشور با حضور تکثر قومی مواجه هستیم.

D: دخالت مذهب در سیاست

پایان حاکمیت نظام سیاسی عثمانی در ترکیه به معنای تضعیف قدرت نهاد دین در جامعه نیز بود. چرا که وضعیت سیاسی دستگاه خلافت عثمانی چنان بود که در آن نخبگان دینی به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از دستگاه خلافت شمرده می‌شدند. اما در ایران جدایی نهاد دین از سیاست، پیش از شکل‌گیری رژیم جمهوری اسلامی، همواره پایدار بوده است.

استقلال نهاد دین از نهاد سیاست در ایران سبب شد با نابودی نظام‌های سیاسی غیر دموکراتیک نیز مذهب همچنان در متن زندگی اجتماعی و سیاسی ایرانیان نقش قابل توجهی ایفا نماید. چنان‌که اهمیت این نقش در انقلاب اسلامی ایران پیش از هر زمان دیگر آشکار شد.

 از سال ۱۹۲۸، زمانی که اشاره به اسلام به عنوان دین رسمی کشور حذف شد، ترکیه کشوری غیر مذهبی بوده است. قانون اساسی سال ۱۹۸۲ این کشور نیز ترکیه را کشوری «سوسیال دموکرات و غیر مذهبی» تعریف کرده که «حقوق بشر را محترم می‌شمارد» (ماده ۲). ماده ۱۴ قانون اساسی ترکیه هرگونه تبعیض را بر اساس دین و فرقه منع کرده و ماده ۲۴ آن آزادی عقیده، اعتقادات مذهبی و عمل به آن را اعلام ولی هرگونه استفاده از دین را برای اهداف یا مقاصد سیاسی ممنوع کرده است. در سال‌های اخیر هر چند با اصلاحات رخ داده در عرصه‌ی سیاسی ترکیه از شدت یک جانبه‌ی رویکرد سکولاریستی کاسته شده است، اما اصول آن کماکان مد نظر دولت‌مردان قرار دارد و روی کار آمدن احزاب اسلامی نیز رویکرد سکولار این نظام سیاسی را به شکل ساختاری تغییر نداده است. در ایران اما از آن‌جا که نوع نظام سیاسی از اساس «اسلامی» تعریف شده است، شاهد نقش‌آفرینی مستقیم نهاد دین و نخبگان دینی در سیاست هستیم. بر این اساس می‌توان از حضور متغیر «دخالت مذهب در سیاست» در ایران و غیاب آن در کشور ترکیه سخن گفت.

E: اقتصاد متکی به نفت

در برخی از تئوری‌های دموکراتیزاسیون ـ که به تئوری‌های دولت رانتیر نیز مشهور هستند ـ بر این‌ نکته تأکید شده است که هر چه میزان وابستگی دولت مرکزی به درآمد حاصل از استخراج مواد خالصی همچون نفت بیشتر و اتکای آن به درآمدهای مالیاتی کمتر باشد، حرکت چنین دولتی به سمت دموکراتیزاسیون سخت‌تر خواهد بود.

مقایسه‌ی دو دولت ایران و ترکیه نشان می‌دهد که میزان وابستگی دولت ایران به درآمدهای نفتی بسیار زیادتر از دولت ترکیه است. جدول ذیل درصد درآمدهای مالیاتی دو دولت ایران و ترکیه را بر اساس داده‌های بانک جهانی نشان می‌دهد.

کشور

درصد درآمدهای مالیاتی به کل درآمدها

ترکیه

۲۷.۷

ایران

۴.۵

بنابراین در خصوص این شاخص باید از حضور اقتصاد متکی به نفت در ایران و غیاب‌ آن در ترکیه سخن گفت.

F: فشار نهادهای بین‌المللی

مقصود از نهادهای بین‌المللی در این‌جا نهادهایی فراتر از دولت ـ ملت‌هاهستند که به طرق مختلف از امکان اثرگذاری بر سیاست‌های داخلی برخوردارند. دولت ترکیه از ابتدای شکل‌گیری علاقه‌ی وافری به عضویت در اتحادیه‌ی اروپا از خود نشان داده است و از آن‌جا که برخورداری از شیوه‌های حکمرانی دموکراتیک یکی از شاخص‌ها و شروط اصلی این اتحادیه در پذیرش اعضاست، حکمرانان ترکیه درجهت دستیابی به مزایای اقتصادی عضویت در اتحادیه‌ی اروپا قاعدتاً  برای توسعه‌ی دموکراسی در کشورشان تحت فشار هستند.

بر این اساس با توجه به فقدان وجود چنین فشاری از سوی نهادهای بین‌المللی در خصوص ایران، می‌توان گفت شرط علی فشار نهادهای بین‌المللی در موردِ ترکیه حاضر و در موردِ ایران غایب است.

G: نهادینه شدن تحزب

مقصود از تحزب در این‌جا ایفای نقش تأثیرگذار احزاب در حیات سیاسی جامعه است. در فرایند شکل‌گیری دولت مدرن در ایران و ترکیه از همان ابتدا تفاوت مهمی وجود داشت. این تفاوت به قدرت شخصی رضاشاه و قدرت سازمان یافته‌ی گروهی در قالب حزب مردم در ترکیه برمی‌گشت. شخصی شدن و خودکامگی قدرت در ایران، در دوره‌های پس از رضاشاه نیز ادامه یافت، در حالی که حیات سیاسی مدرن در ترکیه شاهد استمرار و تکوین بوده است. اگر در ترکیه گشایش به سوی چند حزبی با اراده‌ی نخبگان حاکم صورت گرفت، در ایران به دلیل ضعف حکومت احزاب متعدد و بی‌بنیانی شکل گرفت که باعث هرج و مرج و آشفتگی شد.

مقایسه‌ی اهمیت احزاب در شرایط کنونی نیز از شرایط متفاوت دو کشور حکایت دارد. در ادامه‌ی همین پیشینه، اکنون احزاب در ترکیه از اهمیت قابل توجهی برخوردارند و بخش مهمی از کنش‌های سیاسی در قالب احزاب صورت می‌گیرد، در حالی که وضعیت احزاب در ایران چندان قابل توجه نیست. در ایران حتی مقوله‌ی انتخابات نیز مبتنی بر حضور کاندیداهای منفردی است که در قالب احزاب قدم به میدان رقابت نمی‌گذارند.

بر این اساس می‌توان گفت احزاب در ترکیه دارای نقش تأثیرگذار بر حیات سیاسی (حضور) و در ایران فاقد این نقش (غیاب) هستند.

H: مصالحه‌ی نخبگان

یکی از نکات مهم در توسعه‌ی دموکراتیزاسیون، نهادینه شدن مذاکره و مصالحه میان نخبگان سیاسی است و می‌توان گفت بخش مهمی از دموکراسی به عنوان یک روش حکمرانی بر پایه‌ی گفتگو، مذاکره و مصالحه استوار است.

شکل‌گیری دولت‌های ائتلافی یکی از شاخص‌های وجود مصالحه میان نخبگان سیاسی در محدوده‌ی دولت ـ ملت‌هاست. تاریخ معاصر ترکیه شاهد چند مورد تشکیل دولت ائتلافی بوده است، در حالی که چنین تجربه‌ای در سطح وسیع در ایران وجود نداشته است. بنابراین در خصوص این متغیر نیز می‌توان گفت که در ترکیه با حضور مصالحه‌ی نخبگان و در ایران با غیاب آن مواجه بوده‌ایم.

جمع‌بندی

۸ عامل فوق از این رو مورد بررسی قرار گرفت که با نشان دادن تمایزات و تشابهات میان تجربه‌ی دموکراتیزاسیون در ایران و ترکیه، گوشه‌ای از عوامل مؤثر بر تمایز میان این دو تجربه آشکار شود[۵].

مطالعه‌ی این عوامل نشان داد که سه عامل پیشینه‌ی اسلامی، مدرنیزاسیون و تکثر قومی در هر دو جامعه حضور داشته‌اند[۶] و بنابراین نمی‌توان حضور و غیاب آن‌ها را در تفاوت تجربه‌ی دموکراتیزاسیون در دو کشور مؤثر دانست. اما وضعیت دو کشور در خصوص ۵ عامل دیگر متفاوت بوده است؛ تفاوت در حضور یا غیاب این عوامل می‌تواند مبین بخشی از تفاوت در کل فرایند دموکراتیزاسیون در دو کشور باشد.

جدول ذیل وضعیت هر یک از عوامل را در دو کشور نشان می‌دهد:

A

B

C

D

E

F

G

H

کشور

پیشینه‌ی اسلامی

مدرنیزاسیون

تکثر قومی

دخالت مذهب در سیاست

اقتصاد متکی به نفت

فشار نهادهای بین‌المللی

نهادینه شدن تحزب

مصالحه‌ی نخبگان سیاسی

ترکیه

۱

۱

۱

۰

۰

۱

۱

۱

ایران

۱

۱

۱

۱

۱

۰

۰

۰

نتیجه‌گیری

هدف این یادداشت پاسخ‌گویی به این پرسش بود که «علل و عوامل توسعه و تثبیت دموکراسی در ترکیه و عدم توسعه و تثبیت آن در ایران چیست؟» به عنوان نتیجه‌گیری از مباحث مطروحه و در پاسخ به این سوال بر اساس مجموعه‌ی مباحث مطرح شده می‌توان گفت:

  1. دموکراسی ترکیه تابعی است از حضور پیشینه‌ی اسلامی، مدرنیزاسیون، تکثر قومی، فشار نهادهای بین‌المللی، نهادینه شدن تحزب و مصالحه‌ی نخبگان سیاسی و غیاب اقتصاد متکی به نفت و دخالت مذهب در سیاست.

DT[۷]= ABCdeFGH

  1. دموکراسی ایران تابعی است از حضور پیشینه‌ی اسلامی، مدرنیزاسیون، تکثر قومی، اقتصاد متکی به نفت، دخالت مذهب در سیاست و غیاب فشار نهادهای بین‌المللی، نهادینه شدن تحزب و مصالحه‌ی نخبگان سیاسی

DI[۸]= ABCDEfgh

  1. فرایند دموکراتیزاسیون در هر دو کشور در زمینه‌ای که پیشینه‌ی اسلامی، مدرنیزاسیون و تکثر قومی در آن حضور داشته، ‌صورت گرفت است. پس حضور یا غیاب این سه عامل نمی‌تواند علت توسعه و تثبیت دموکراسی در ترکیه و عدم توسعه و تثبیت آن در ایران باشد.
  2. توسعه بیشتر و تثبیت عمیق‌تر دموکراسی در ترکیه به نسبت ایران تابعی است از غیاب اقتصاد متکی به نفت در این کشور و حضور آن در ایران، غیاب دخالت مذهب در سیاست در ایران و حضور آن در ایران، وجود فشار نهادهای بین‌المللی معطوف به دموکراتیزاسیون به ویژه اتحادیه‌ی اروپا در ترکیه و غیاب این عامل در ایران، وجود نهادینه‌شدن تحزب و مصالحه‌ی نخبگان سیاسی در ترکیه و غیاب آن‌ها در ایران.

پرونده ی «تحولات خاور میانه» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/10253

 

دوست و همکار گرامی
چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی، نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید:

http://anthropology.ir/node/11294

[۱] Freedom House

[۲] Partly Free

[۳] Not Free

[۴] نرخ‌های گزارش شده در این جدول، در طیفی از ۱ (آزادترین) تا ۷ (غیر آزادترین) قرار دارند.

[۵]. در خصوص عوامل مورد نظر توجه به این مسئله حایز اهمیت است که در این نوشته هدف، بررسی فرایندهای متفاوت شکل‌گیری عامل‌ها نیست، بلکه تنها حضور و غیاب آن‌ها در جامعه مورد توجه قرار گرفته است. بررسی فرایند و سرگذشت متفاوت هر یک از عوامل فوق، نیازمند بحثی عمیق و گسترده است که می‌تواند با عمق و دقت بیشتری مبین چرایی و چگونگی تجربیات متفاوت دو کشور در فرایند دموکراتیزاسیون باشد.

[۶]. اگرچه در هر یک از این دوجامعه سرگذشت متفاوتی داشته‌اند.

[۷]  Democracy in Turkey

[۸]  Democracy in Iran