انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

توسعه را از توهم خالی کنید

توسعه را از توهم خالی کنید

گفت‌وگوی «مسئله» با پرویز کردوانی

معصومه محمودزادۀ وزیری

 

همۀ ایران از مشکل آب قم خبر دارند. اگرچه چند سالی می‌شود که با صرف هزینه‌های گزافی که صورت گرفته است، مردم قم آب شیرین می‌نوشند، ولی پرسش اینجاست که آیا این آب شیرین، احیاناً سراب نیست؟ فردای قم چه خواهد شد؟ برنامه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت توسعه در تمام نقاط جهان، برای فردای مردم آن مناطق است و ریز تا درشت مسائل آینده در این برنامه‌ها پیش‌بینی می‌شود. آیا برنامه‌های طراحی شده برای آب‌رسانی به شهر قم با آب شیرین، پایدار خواهد بود؟ در گفت‌وگوی پیش رو با پروفسور پرویز کردوانی، پدر کویرشناسی کشور، دربارۀ آیندۀ آب قم صحبت کرده‌ایم. ایشان در این گفت‌وگو با اشاره به وضعیت کنونی و محتوای برنامه‌ریزی‌های انجام شده، نسبت به آیندۀ این وضعیت خوش‌بین نیست. او معتقد است اگر برنامۀ فعلی توسعه در قم متوقف نشود، آیندۀ بسیار تاریکی در انتظار قم خواهد بود. مشروح این گفت‌وگو به این شرح است:

*‌ با توجه به موقعیت اقلیمی و کمبود آب در قم، برخی معتقدند که باید توسعه را در این منطقه رها کرد و به فکر تأمین آب برای همین میزان جمعیت ساکن در قم و اطراف این شهر بود. آیا برای آیندۀ قم، بحث آب و توسعه جمع‌پذیر نیست؟

نه، این‌طور نیست، اما باید دید مقصود از «توسعه» در نظر دوستان چیست. توسعه‌ای که امروز در قم وجود دارد یا توسعۀ پایدار؟ این موضوع در بحث توسعۀ پایدار قطعاً امکان‌پذیر و اجرایی است، اما با در نظر گرفتن یک اصل مهم یعنی «تغییر نگرش به آب و صرفه‌جویی در استفادۀ بهینه از آن».
*‌ تحلیل شما از وضعیت منابع آب در استان قم چیست؟

اولاً که قم از لحاظ منابع آبی سخت در مضیقه است. همان‌طور که می‌دانید، منابع آب زیرزمینی در استان قم وضعیت بسیار بدی دارد؛ به طوری که اگر مردم اقدام به حفر چاه‌های متعدد کنند، به دلیل موقعیت جغرافیایی استان و قرار گرفتن در جوار کویر و دریاچۀ نمک، آب شور درو می‌کنند که در نهایت پیشروی نمک در منابع زیرزمینی را به همراه دارد. دیگر منابع آبی در استان، آب رودخانه‌ای است. یکی از این منابع، رودخانۀ قره‌چای است که به دریاچۀ نمک می‌ریزد و عملاً چاره‌ای برای این مسئله نیست. از سوی دیگر، آب موجود در سدّ ۱۵ خرداد هم وقتی که هوا گرم می‌شود، می‌گندد. به‌علاوه، آب قم‌رود هم که وضعیتش روشن است. بنابراین باید گفت رود درست و حسابی برای تأمین آب در استان قم وجود ندارد.

*‌وضعیت مصرف آب هم که بیداد می‌کند…
بله مصرف آب شهر قم سال به سال بیشتر می‌شود. یکی از مهم‌ترین دلایل مصرف زیاد آب در قم، حضور زائران است. در این مورد روحانیت و علما با توجه به نفوذی که در زائران دارند، باید اقدام مثمر ثمری انجام دهند. من چندین‌بار دربارۀ این مسئله با علما صحبت کرده‌ام، اما متأسفانه به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم.
زائرانی که وارد قم می‌شوند، برای وضو و اعمال دینی آب بسیار زیادی مصرف می‌کنند. باید در این‌باره به زوار اطلاع‌رسانی و ذهن آنها را نسبت به این موضوع روشن کرد. متأسفانه طی سال‌های اخیر در این زمینه هیچ کاری انجام نشده است؛ نه فرهنگ‌سازی دقیق و حساب‌شده و نه اقدامات ساده‌تری مانند چاپ بروشورهایی دربارۀ حرمت اسراف و یا آموزش وضو گرفتن با آب کم. امام جعفر صادق(ع) از قول پیامبر(ص) می‌فرماید: که من با یک مُد وضو می‌گرفتم (یعنی با کمی بیشتر از نیم لیتر) و با سه لیتر هم غسل می‌کردم. حداقل کاری که در این زمینه می‌توان کرد، انتشار همین احادیث است.
چند وقت پیش کتابی می‌خواندم با عنوان «کویرهای ایران»، نوشتۀ سون هدین، از معروف‌ترین کویرنوردهای دنیا. او در این اثر دورۀ زمانی اوایل سال ۱۹۰۴ ایران را مورد بحث قرار داده است. این کتاب که توسط پرویز رجبی ترجمه شده، عکسی متعلق به ۱۰۷ یا ۱۰۸ سال پیش از حرم حضرت معصومه(س) دارد که در آن تصویر، حرم مطهر و چند خانه در دوردست دیده می‌شود. می‌خواهم بگویم قم کوچک و محدود بود و بعدها تبدیل به شهر و استان شد. متأسفانه مسئولان همین‌طور روستاها را به شهر تبدیل می‌کنند و شهرها را به شهرستان. در این شرایط مسلم است که برای تأمین آب مصرفی جمعیتی که دارند گرد هم می‌آورند، فکری نکرده‌اند. وقتی روستا شهر شد، مراکز خدماتی و رفاهی مانند کارواش‌ها، فضاهای سبز شهری، ادارت و… نیز کم‌کم شکل می‌گیرد و همۀ اینها برای امور روزانۀ خود به آب نیاز دارند. این دوستانی که در بیلبوردهای اتوبان‌ها مردم را به سرمایه‌گذاری در این شهر تشویق می‌کنند، آیا نمی‌دانند که قم از نظر آبی دچار مشکل بسیار شدیدی است؟ سرمایه‌گذای با خود نیروی کار به همراه می‌آورد؛ برای مثال نیروی کار از استان لرستان وارد قم می‌شود؛ یعنی هم جمعیت بالا می‌رود و هم فرهنگ‌های مصرف مختلف یک‌جا جمع می‌شود. نیروی کار لرستانی به دلیل این‌که منابع آب غنی‌ای داشته، عادت کرده که به مصرف آب دقتی نکند.
مسئولان شهر باید به یک برنامۀ جامع دربارۀ توسعۀ پایدار برسند و در این برنامه به بحث زائران توجه کنند. باید به این ساختمان‌سازی بی‌رویه در شهر فکر کنند. در حال حاضر توسعۀ بی‌رویۀ ساختمان‌سازی باعث شده که باغ‌های انار در استان تخریب و به ساختمان تبدیل شود. حالا ساختمان می‌سازند ایرادی ندارد، ولی باید مأمور وزارت نیرو، نمایندۀ شهرداری و مهندس ناظر ساختمان ضابطه‌هایی را در نظر بگیرند که اوّلاً تراکم زیاد فروخته نشود، ثانیاً برای گودبرداری که این روزها بسیاری از درختان خیابان را خشک می‌کند، جریمه‌های سنگین در نظر گرفته شود. شرط وصل کردن آب ساختمان را در استفاده از شیرآلات کم‌مصرف قرار دهند و… . این موارد را شما اضافه کنید به مسائلی مانند زلزله، فضای سبز و آپارتمان‌های رو به افزایش منطقۀ قم و پردیسان و ببینید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. مهندس ناظر چقدر از لحاظ علمی به این مسائل مجهز است؟ اصلاً برای مجریان این طرح‌ها حرف‌های این‌چنین مهم است؟ خیر، متاسفانه به این مسائل می خندند.
*‌ خانه‌ها و بافت‌های قدیمی قم نیز در بحث مصرف آب و همچنین در مبحث زیرساخت قدیمی شبکۀ آبی قم بسیار حائز اهمیت است، اما گویا این موضوعات نیز به طور کامل فراموش شده است؟
بله، درست است. بافت‌های قدیمی در روند توسعه در شهری مانند قم با آن قدمت، خیلی مهم است. مسئولان باید دو اقدام را در این زمینه به صورت همزمان انجام دهند؛ نخست این‌که با طرح کارشناسی بدون آسیب رساندن به بافت قدیمی شهر، سیستم آب آن مناطق را تغییر دهند. این‌که می‌گویم «کارشناسی»، به این دلیل است که مهندسی بی‌سواد و کم‌تجربه، یک لوله را در بافتی چندصد ساله تغییر ندهد و با این کارش هزینۀ گزافی را به فرهنگ کشور وارد کند. به همین دلیل است که می‌گویم باید تیم کارشناسی قوی داشته باشند. اقدام دیگر این است که برای مردم آن بافت‌ها، طرح‌های ارزان‌قیمت و تسهیل‌کننده در نظر بگیرند. وزارت نیرو یا ادارۀ کل آب باید خدماتی از این دست ارائه دهند که مثلاً شیر کم‌مصرف در خانه‌ها کار بگذارند و بعد هزینۀ این شیرآلات را به صورت ماهیانه در آب‌بهای خانواده‌ها دریافت کنند؛ به این ترتیب ماهی پنج هزار تومان آب‌بهای قبض آنها اضافه می‌شود که در این صورت نه بر مردم فشار سنگینی وارد می‌شود و نه بر دولت.
این‌که تنها به مردم بگوییم «آب نیست» کاری از پیش نمی‌رود. هنگامی که به مردم می‌گوییم صرفه‌جویی کنید، باید امکانات صرفه‌جویی را نیز برای آنها فراهم کنیم.
*‌ گذشته از مردم، دولت چقدر در مصرف بی‌رویۀ آب تأثیرگذار است؟
متأسفانه بار مصرف در ادارات هم بسیار بالاست و دیده شده که روال مصرف آب برخی از کارمندان و حتی مدیران در محل کار تغییر می‌کند و رو به اسراف پیش می‌رود. در این زمینه نیز باید فرهنگ‌سازی کرد.
*برای هر فرد باید سرانۀ فضای سبز به میزان استاندارد وجود داشته باشد. آیا در شهری کویری مانند قم نیز می‌توان راهکاری ارائه داد که هم فضای سبز وجود داشته باشد و هم در عین حال آب زیادی برای آن صرف نکرد؟
نگرانی شما قابل درک و البته قابل بحث است. در جواب شما باید بگویم بله می‌شود. اخیراً شنیده‌ام شهردار تهران گفته است که دیگر چمن‌کاری نمی‌کنیم. به نظرم حرف خوبی نزده است، بلکه بهتر بود می‌گفت همۀ چمن‌های فضای سبز تهران را از بین می‌برم!
*‌ به همین صراحت؟
بله به همین صراحت. شهردار قم هم باید همین موضوع را به صورت علنی بگوید. وقتی بگویند دیگر چمنی نمی‌کاریم، چمن‌های از پیش کاشته شده تا ۱۰ سال دیگر هم باقی می‌ماند، اما هنگامی که می‌گوییم باید همۀ چمن‌ها در تهران از بین برود، به این فکر می‎کنیم که پس در قم باید چه کاری صورت بگیرد.
من چند وقت پیش در قم دیدم که وسط رودخانه دارند چمن تازه می‌کارند. مسئولان قم باید از همین الآن وسط چمن‌ها درخت بکارند، چرا؟ چون چمن چند عیب دارد؛ نخست آنکه آب زیادی باید برای طراوت آن صرف شود. دیگر اینکه قدرت ماندگاری ندارد و آبی که برای مانایی آن هزینه می‌شود، در واقع به هدر می‌رود. چمن‌ها اگر کمی رشد کنند، باید کوتاه شوند، اما درخت وضعیت دیگری دارد. درخت همین‌طور که شاخه و سایه‌اش بلندتر و بیشتر می‌شود، آبی که صرف آن می‌شود نیز به هدر نمی‌رود. از سوی دیگر، چمن سرطان‌زاست. کود شیمیایی که برای رشد چمن‌ها به کار می‎رود، حاوی نیترات است. وقتی که این نیترات در آب حل می‌شود، آب را به منبعی برای سرطان تبدیل می‌کند. طبق یافته‌های دانشمندان چمن‌ها به گرم شدن کرۀ زمین کمک می‌کنند. از سوی دیگر، چمن‌ها تقریباً شش‌ماه از سال هم زرد هستند؛ زمستان از سرما زرد می‌شوند و تابستان هم از گرما. این است که به قطع و یقین می‌گویم که شهرداری قم باید فضای سبز را با درختان تأمین کند. علاوه بر این، بلوارهای درون شهر را نیز باید باریک کنند؛ به اندازه‌ای که یک درخت درون آنها بگنجد. شرایط آب و هوایی استان قم به صورتی است که باید درختانی مانند کاج و سرو که مصرف کمتری در آب دارند و از سوی دیگر در تمام مدت سال هم سبز هستند، کاشته شود. اگر شما بنویسید که فلانی گفته در قم کاج و سرو بکارند، ممکن است مهندس کشاورزی بگوید آقای کردوانی اشتباه کرده است؛ زیرا این نوع درختان خاک را اسیدی می‌کنند. در حالی که باید به این نکته توجه داشت که این درختان، خاک را اسیدی نمی‌کنند، بلکه در خاک خاصیتی ایجاد می‌کنند که از آن با عنوان «آللوپاتی» یاد می‌شود. در این حالت ترشح این نوع درختان بر گیاهان دیگر اثر می‌گذارد و سبب می‌شود اطراف مناطقی که درخت کاج کاشته‌اند، گیاه دیگری سبز نشود. برای بحث کشاورزی در شهر قم ـ هرچند کشاورزی چندان در این شهر وجود ندارد ـ این یک ملاحظۀ مهم است؛ زیرا هر جا درخت کاج باشد، تا آنجایی که ریشه‌اش پیش رفته نمی‌توان محصولاتی مانند گندم، پنبه و… کاشت و سبز کرد، اما این مسئله باز هم در شهر قم نه‌تنها مسئله بدی نیست، بلکه بهتر هم هست. اطراف این درختان در بلوار نباید چیزی کاشته شود.
پس نتیجه سخنان گفته شده این شد که اولاً کاج و سرو کم‌مصرف است. اگر وسط بلوارها گیاهانی مانند اکالیپتوس کاشته‌اند، بهتر است کاج و سرو بکارند. متأسفانه درخت‌هایی که الان کاشته می‌شود نه تناسب زیستی با محیط دارد و نه تناسب فیزیکی، زیرا شاخ و برگ درختان کاشته شده بزرگ می‌شود و خیابان را اشغال می‌کند و این امر برای عبور و مرور خودروها نیز مزاحمت ایجاد می‌کند.
مسئلۀ دیگر در بحث فضای سبز این است که به هیچ وجه گُل نباید در شهر قم کاشته شود، چون ملاحظۀ بهداشت و سلامتی مردم در میان است. این حرف‌ها را باید به مردم منتقل کنند. گل نباید در شهر باشد. شهرداری در شهری مانند تهران هم در میان چمن‌ها گُل می‌کارد که خوب نیست؛ چون هم بهداشت و سلامت مردم با این کار به خطر می‌افتد و هم آب زیادی مصرف می‌شود. سلامتی شهر و مردمانش بهتر از زیبایی است.
*‌ کاشت گل با بهداشت و سلامت چه منافاتی دارد؟
بهداشت یعنی چی؟ برای شما مثالی می‌زنم. فرض کنید مادری دخترش را به دلیل موخوره نزد پزشک می‌برد. پزشک معالج تشخیص می‌دهد که برای این‌که این کودک کچلی نگیرد، باید موهایش به شکل پسرانه کوتاه شود. مادر کودک با شنیدن این موضوع، نگران از دست رفتن موهای بلند دخترش است که با کوتاه شدنش، امکان دارد چهرۀ دخترش زشت شود، اما پزشک می‌گوید که اگر سلامتی دخترت برایت اهمیت دارد باید همین کار را بکنی.کاشت گل در شهر هم مانند همین مثال است. ما الان به آب نیاز داریم. آب خوردن نداریم، آن وقت برویم گل بکاریم؟
فلسفۀ فضای سبز در شهرها به دو دلیل است؛ یکی برای تمیز شدن هوا و دیگری برای زیبایی. می‌توان برای حفظ زیبایی شهر به جای گل، از درخت استفاده کرد. هر چقدر درخت بزرگتر باشد زیباتر است و قدرت تصفیه‌کنندگی‌اش نیز بیشتر است، اما چمن این خاصیت‌ها را ندارد. این را هم بگویم که در برنامۀ توسعه باید فکر دیگری به حال آلودگی هوا بکنند. شما نمی‌توانید آلودگی هوا را با درخت و گیاه تمیز کنید. برنامۀ توسعه باید از توهم و ژست رفع آلودگی هوا با کاشت چمن و گلدان روی پل، خالی باشد.
*‌ فضای سبز قم چطور باید آبیاری شود؟
در قم یا باید از آب چاه، آب فضای سبز را تأمین کنند که در این حالت سطح آب‌های زیرزمینی پایین می‌رود و بعد از آن پیشروی آب شور را به دنبال دارد، یا معضل آب نیتراته و هزار مسئلۀ دیگر را موجب می‌شود که این نیز تبعاتی دارد. انتقال آب از استان‌های هم‌جوار به داخل شهر هم که هزینه‌های فراوانی به همراه دارد.
*‌با این سخنان شما، توسعۀ استان قم باید متوقف شود؟!
متوقف که نمی‌شود. نمی‌توان جلوی فراوانی جمعیت را گرفت. به هر حال زاد ولد باید باشد. نمی‌توانید به یک خانواده بگویید که جمعیت خود را توسعه ندهد، بالاخره در یک خانواده بچه باید ازدواج کند، مسکن داشته باشد و… . نمی‌توانید به یک شهر بگویید که بیل و کلنگ و بنایی را کنار بگذارند و به همین ساختمان‌ها اکتفا کنند. نه، باید طرح نوینی در پیش بگیرند. باید قدرت مدیریت را بیشتر کنند و انسان‌های لایق را سر کار بیاورند. البته اگر گوش شنوایی باشد. گام نخست این است که باید توسعه، توسعۀ پایدار باشد. باید پتانسیل‌های موقیعت مکانی دقیقاً سنجیده شود.
اشتباهی که تا به امروز در شهری مثل قم رخ داده این است که ساختمان و شهر توسعه یافته و تعداد صنایع زیاد شده، اما هم‌زمان دربارۀ استفاده از لوازم کم‌مصرف اطلاع‌رسانی نشده است. هنگامی که فضای سبز ایجاد کردند، از کاشت چمن خودداری نکردند و میزان آب را در نظر نگرفتند. باید مرادمان از توسعه روشن باشد. هدف ما از توسعه این است که کارخانه‌ها را زیاد کنیم؟ جمعیت را بالا ببریم؟ و … منظور ما از توسعه دقیقاً چیست؟ اگر واقعاً به توسعه ایمان داریم، باید قبل از ازدیاد کارخانه‌ها و… سیستم کارخانه‌های موجود را عوض کنیم. قبل از ساخت و ساز تازه، ساخت و سازهای قدیمی را به سیستم های جدیدی که مانع از مصرف زیاد آب می شود، مجهز کنیم.
سال‌هاست که در اروپا زمین کشاورزی زیاد نشده است. یک زمانی هر هکتار تنها دو تُن گندم ثمر داشت، اما کم‌کم با انجام مطالعات این میزان را به ۱۲ تن در هر هکتار افزایش دادند. صنعت اروپا نیز وضعیتی مشابه دارد. تمام صنایع اروپا به گونه‌ای طراحی شده است که می‌توانند از آب مصرفی، هفت‌بار دیگر نیز استفاده کنند. شرایط همانند قم نیست که مثلاً کارخانه‌های سنگبری فقط آب را یکبار استفاده می‌کنند و سپس آب در بیابان‌ها رها می‌شود. پس اگر بخواهند با این روند بی‌رویه و با این تعریف، قم را توسعه دهند و بگویند که بیایید در قم سرمایه‌گذاری کنید و توسعه‌اش بدهید، به عقب‌افتادگی می‌رسند، به روزی که دیگر آبی وجود ندارد.
*‌ به این دلیل از خلیج فارس آب را به داخل ایران انتقال می‌دهند؟
بله چون ناگزیر شده‌ایم. هزینه انتقال هر متر مکعب آب به داخل کشور، ۲۰ الی ۲۵ هزار تومان است. حساب کنید چه هزینه‌ای متحمل می‌شویم تا آب را انتقال دهیم.
*‌ یکی از مباحثی که این روزها در مبحث توسعه مطرح می‌شود، بحث شهرنشین کردن روستایی‌ها به علت کمبود آب و نابودی کشاورزی است. آیا چنین طرح هایی راه به جایی می برد؟
این فرایند هم هزینه دارد. در کشورهای توسعه‌یافته‌ای مانند هلند، ژاپن و… تبدیل روستا به شهر بر اساس جمعیت صورت می‌گیرد؛ مثلاً جمعیت بالای ۳۰ هزار نفر را در حوزۀ شهری به شمار می‌آورند. این در حالی است که اینجا، مثلاً در مناطقی مانند گرمسار، روستایی با ۱۷۰۰ نفر جمعیت به شهر تبدیل شده است. تبدیل روستا به شهر تبعاتی برای مصرف آب نیز به همراه دارد. روستاییان به جای رفتن بر سر مزارع و زمین‌های کشاورزی به ادارات می‌روند و فرهنگ‌ زندگی‌ تغییر می‌کند و این خود مصرف آب بیشتری به همراه دارد. ضمناً این نکته را نیز یادآور شوم که در حال حاضر در شرایط پساتحریم هستیم و باید دیگر آن فرهنگ قدیم را کنار بگذاریم. تا به حال روال به این صورت بود که هرچه توانستیم به شهر رسیدیم و آن را توسعه دادیم، آب را از روستا گرفتیم و به همراه صنعت وارد شهر کردیم، زیرساخت‌های کشاورزی، آب زیرزمینی، مواد غذایی و غیره را نابود کردیم. تا الان به پول نفت تکیه کرده بودیم و مایحتاج را از خارج وارد می‌کردیم، به همین دلیل، تولید ما در حوزۀ کشاورزی از رونق افتاده است. در شرایط کنونی باید به تولید کشاورزی بپردازیم.
ما نباید به برنامۀ توسعۀ بی‌رویۀ پیش از این وفادار بمانیم که اگر این‌طور شد، مانند گذشته کشاورزان روستا را خالی می‌کنند و مسئول توسعه نیز بر روستانشینان فشار می‌آورد تا هزینۀ توسعۀ نامتعارفش را دریافت کند.
شرایط در شهرها نیز مساعد نیست. ساخت‌وسازها در شهرها ادامه دارد و شهرداری‌ها هم با هدر دادن آب در مصارف مختلف به زیاده‌روی در مصرف آب کمک می‌کنند. در این شرایط تنها به مردم می‌گویند که صرفه‌جویی کنید، مردم هم نمی‌توانند. زمانی هم که آب برای مصرف مردم کم می‌ِآید، به دروغ می‌گویند که ۹۰ درصد آب، صرف امور کشاورزی شده است. دروغ می‌گویند؛ چون درِ مزارع کشاورزی را به صورت هوشمندانه کنترل می‌کنند و درب چاه‌های غیرمجاز را می‌بندند. برای روستا چاه محدود است، ولی در شهر این مصرف تشدید می‌شود. در شهرها حفر چاه‌های متعدد تا اندازه‌ای مثلاً پنج حلقه، مجاز است. در این شرایط است که زمین نشست می‌کند، ساختمان‌ها فرومی‌ریزد، لوله‌های آب و گاز می‌شکند و ساختمان‌های قدیمی در شهرهایی مانند قم از بین می‌رود. در حال حاضر بیشتر چاه‌ها در شهرهایی مانند قم و تبریز در حال آلوده شدن هستند. بدبختی این‌جاست که نمی‌گویند قم آب ندارد، بلکه می‌روند از اعماق زمین آب بیرون می‌کشند و وضعیت اسف‌بار امروز را رقم می‌زنند.
*‌حالا که تالاب‌های قم در حال از بین رفتن است، چه کار باید کرد؟
امروز دیگر کار از کار گذشته است. دلسوزی برای تالاب‌ها بی‌مورد است. آبی که تا امروز به دست آمده از تالاب‌ها بوده است. عملاً منابعی به اسم تالاب‌ها را از دست داده‌ایم. حالا باید آب ذخیره کرد. بهترین راه برای شرایط کنونی، احداث سد است. زمانی برخی معتقد بودند که باید دریچه سدها را باز کرد، حق هم داشتند، اما امروز وضعیت فرق کرده است.
قم تنها دو ماه در سال بارندگی دارد و مابقی ایام سال بارشی ندارد. گاه دربارۀ احداث سدها نظرات غیرکارشناسی ارائه می‌شود. مثلاً می‌گویند که سد باعث شد تا باتلاق گاوخونی خشک شود، اما این‌طور نیست. ما به جای هدر رفتن و تبخیر آب، سد احداث کردیم؛ اما باید سهم گاوخونی از آب را رها می‌کردیم. متأسفانه مفهوم توسعۀ پایدار در کشور ما غریب است. اگر گام‌های نخست سدسازی را طی می‌کردند، به فکر بودند و همۀ آب را ذخیره نمی‌کردند، وضعیت امروز این‌طور نبود.
*دریاچۀ نمک چطور؟ این دریاچه در حال خشک شدن است. و برخی برآورد کرده اند خشکی این دریاچه موجب گسترش کویر خواهد شد.
نمی‌توان از این اتفاق جلوگیری کرد. مهم‌ترین منبع آب این دریاچه، رودخانۀ قره‌چای است. قره‌چای در بین راه خشک شده است؛ هرچند اخیراً دوباره آن را احیا کرده‌اند. سرچشمۀ آن در همدان است که در ابتدا نامش شراء بود. این رود از همدان، به سمت استان مرکزی می‌رود و بعد نیز به قم و دریاچۀ قم می‌ریزد. وقتی این رود و باقی رودهایی که به دریاچه می‌ریزد خشک می‌شود، دیگر دریاچه هم رفتنی است و کاری نمی‌شود کرد. صریح بگویم، زنده کردن دریاچه نمک شعار است. راهی برای زنده کردن آن ندارند، مگر آن‌که بخواهند آب شرب در این دریاچه بریزند. البته خوبی دریاچۀ قم این است که همانند دریاچۀ ارومیه ریزگرد درست نمی‌کند، نمکش سفت و سخت است.
حالا می‌توان امیدوار بود که دریاچه از منابع طبیعی تجدید شونده است. باید تا جایی که ممکن است نمکش را برداشت کرد و امیدوار بود که خصلت تجدید شوندۀ آن، به‌ گونه‌ای باشد که دوباره نمک بسازد. دریاچۀ قم به دلیل این‌که یکی از منابع کریستال‌های زیبا در کشور است، منبع درآمد بزرگی است و جاذبه توریستی دارد؛ البته این را نه کسی می‌دانست و نه کسی می‌داند.
این که فکر کنیم خشکسالی فقط کشور ماست، اشتباه محض است. آمریکا چندین دریاچه‌اش خشک شده است؛ خصوصاً دریاچۀ تاهو که خیلی هم زیبا بود. تاهو دریاچه‌ای بود که آب کالیفرنیا را تأمین می‌کرد. آنها هم این مشکل را دارند. بنابراین شما فکر تالاب و دریاچه نباشید، فکر این باشید که همین آب باقی‌مانده در کف زمین که برای کشاورزی استفاده می‌کنند طوری مصرف شود که برای آیندگان هم چیزی بماند. باز هم یادآور می‌شوم که همۀ منابع زیرزمینی آب در اطراف قم، شور است؛ یعنی اگر یک مقدار از این میزانی که هست، پایین‌تر برود، همه شور می‌شود. منابع آب زیرزمینی قم از شیب‌های بالادست و از طرف تهران و… می‌آید. در این محیط آب باران درون زمین نفوذ نمی‌کند، پس هرچه برداشت کنند، پیشروی آب شور به بار خواهد آورد.
در پایان باید بگویم که من نظریۀ جدیدی برای این شرایط دارم. باید آب شیرین‌کن شیشه‌ای بالای پشت‌بام خانه‌ها گذاشته شود. من این طرح را ۱۵ سال پیش به یکی از دانشجویان استان قم دادم، او هم ماکتش را درست کرد و خوب هم از کار درآمد. شیوۀ کار به این صورت است که وقتی آب در این دستگاه وارد می‌شود، تبخیر می‌شود و بالا می‌رود و از آنجا به مجرایی دیگر می‌ریزد و آب شیرین تحویل می‌دهد. در این شرایط روزانه حدود ۱۵ الی ۲۰ لیتر آب شیرین می‌توان تولید کرد.
سوتیتر: در حال حاضر بیشتر چاه‌ها در شهرهایی مانند قم و تبریز در حال آلوده شدن هستند. بدبختی این‌جاست که نمی‌گویند قم آب ندارد، بلکه می‌روند از اعماق زمین آب بیرون می‌کشند و وضعیت اسف‌بار امروز را رقم می‌زنند.
سوتیتر: اگر وسط بلوارها گیاهانی مانند اکالیپتوس کاشته‌اند، بهتر است کاج و سرو بکارند. متأسفانه درخت‌هایی که الان کاشته می‌شود نه تناسب زیستی با محیط دارد و نه تناسب فیزیکی
سوتیتر: امروز دیگر کار از کار گذشته است. دلسوزی برای تالاب‌ها بی‌مورد است. آبی که تا امروز به دست آمده از تالاب‌ها بوده است. عملاً منابعی به اسم تالاب‌ها را از دست داده‌ایم.

این نوشته در چارچوب همکاری مشترک انسان شناسی و فرهنگ و نشریه مسئله منتشر می شود.