انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تعهد شهروندی و نقش شهروندان در «مادرکشی»

آذر ۱۳۹۴ در بروشور جشنواره حقیقت، نام فیلمی توجه مرا خیلی به خود جلب کرد، «مادرکشی» ساخته کمیل سوهانی. دفترچه جشنواره را باز کردم و توضیح فیلم را خواندم؛ متوجه شدم فیلم در مورد مسئله آب است. دو واژه مادرکشی و آب ارتباط ناهمگونی بود که حس کردم حتماً باید این فیلم را ببینم. جشنواره حقیقت در آن زمان همچنان در سینما فلسطین و سپیده برگزار می‌شد و هنوز به سینما چارسو منتقل نشده بود. فیلم یک بار در جشنواره پخش شده بود و آن روز، دومین پخشش بود. خودم را از سینما فلسطین به سالن شماره ۲ سینما سپیده رساندم، سالنی کوچک با صندلی‌های محدود. به‌موقع رسیدم ولی صندلی‌ها پر شده بود. مانند چند نفر دیگر گوشه سالن کف سینما نشستم، اولین بار بود چنین چیزی را تجربه می‌کردم. چند دقیقه گذشت که جمعیت زیاد دیگری همین سبک را انتخاب کردند و واقعا فیلم ارزش چنین سبکی را داشت. این مستند نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت حکمرانی آب در ایران را داشت و عواملی مانند سدسازی بی‌رویه، دخالت در اکوسیستم طبیعی، سوء مدیریت و غیره را مورد واکاوی قرار می‌داد. درواقع این فیلم به نقش دولت در حفظ منبع حیاتی آب پرداخت و آن را محور توجه‌اش قرار داد و تصمیم‌هایی که در سرعت بخشیدن به نابودی آب و زمین موثر بودند را به تصویر کشید. عوامل فیلم به چندین استان سفر کردند و مشکلاتی نظیر دریاچه ارومیه، تالاب هامون، سفیدرود، کارون و سد‌های آن و غیره را در مرکز پژوهش خود قرار دادند. حقیقت این است که در بسیاری مواقع عموم مردم نمی‌توانند در این نوع تصمیم‌گیری‌ها و یا تغییر آن‌ها دخالتی داشته باشند، اما نکته اینجاست که این ناتوانی این تصور را در افراد ایجاد می‌کند که همیشه مسئولیت به دوش دولت است و حال اگر مشکلی وجود دارد از سوی آن است و مسئولین دولتی موظف به حل آن می‌باشند و به راحتی از تعهدات شهروندی خویش شانه خالی می‌کنند. به اعتقاد من بحران‌ها و معضلات هر جامعه اصولاً دو روی دارد، دولت و ملت. و درمورد معضل کمبود آب هم چنین فکر می‌کنم، سیاست‌های نادرستی در زمینه کشاورزی و غیره که حتی ممکن است اطلاع کوچکی از آنها نداشته باشیم به کاهش سطح آب‌های زیرزمینی در کشور منجر شده است این در حالی است که در بسیاری از مواقع نمی‌توانیم مانعی در این روند سیاست‌ها ایجاد کنیم‌؛ باوجود همۀ مسائل در تصمیم‌گیری ها و مدیریت‌های دولتی، اما روی دیگر مسئولیت حفظ این منبع حیاتی به سمت کیست؟ ما به عنوان شهروندانی که در شهرها زیست می‌کنیم و آب را به آسانی دریافت می‌کنیم تا چه اندازه خود را حافظ آن می دانیم؟ سهم ما شهروندان در این مادرکشی چه اندازه است؟

افزایش جمعیت دلیلی در تشدید به خطر انداختن کمبود آب است و مسئله بحران آب را بحرانی‌تر کرده است. میزان جمعیت شهرها نسبت به دهه‌های قبل چندین برابر و میزان مصرفی آب شرب بیشتر شده است. کاوه مدنی افزایش جمعیت را در ایران در ۴ دهه اخیر، یکی از دلایل نگران کننده برای مدیریت آب می‌داند و معتقد است اگر سازگاری بین توزیع جمعیت و میزان کاهش مصرف آب وجود نداشته باشد، رشد جمعیت می‌تواند عواقب فاجعه‌آمیزی داشته باشد. مطیعی و همکارانش نیز یکی از دلایل بحران آب در ایران را افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی می‌دانند. حال با توجه به این زنگ خطر، چه میزان از جمعیت شهرها با بحران آب آشنایی دارند و آینده‌نگری در مورد جمعیت در ایران و حفظ منابع طبیعی دارند؟ شواهد امر که گویای شرایط مناسبی نیست. بارها از کنار آپارتمان‌هایی رد شدم که فردی در حال شست‌و‌شوی پارکینگ و یا محوطه جلوی ساختمان بوده است. عمدتاً برای راحتی کار شلنگ قطوری با فشار آب در دست اوست و تمام خاشاک را با همان فشار آب به سمت جوی آب هل می‌دهد و ظاهراً هم این خود نوعی سبک است که مدام با آن مواجه می‌شویم. می‌توان در گوشه‌ای ایستاد و ساعت‌ها نظاره‌گر چنین تصاویری بود. گاهی این قدر این فرایند طولانی می‌شود که این تصور شکل می‌گیرد که بعضی‌ها از آب بازی خوششان می‌آید. یوسف حیدری در سال ۱۳۹۳ اذعان داشته است که مردم تهران هر روز به اندازه دریاچه چیتگر آب مصرف می‌کنند. شاید این عبارت که صرفه‌جویی یعنی درست مصرف کردن کمی نخ‌نماشده باشد ولی همچنان بر پایه حقیقت استوار است. قرار بر مصرف نکردن نیست، بحث بر سر حساسیت بر روی استفاده بهینه است، استفاده نکردن برای کارهای غیرضروریست.
جدای از اینکه افزایش جمعیت تولیدات کشاورزی بیشتری را می‌طلبد، مصرف خانگی آب را نیز بیشتر خواهان می‌شود. حال اگر نگاه مصرف‌گرایی که در ابعاد دیگر زندگی ما شهرنشینان حاکم است، همچنان در مصرف روزانه آب هم حاکم باشد، تنها وضعیت را بغرنج‌تر خواهد کرد. هزینه آب در ایران کمتر از هزینه‌هایی مانند گاز و برق است و شاید این ارزان‌تر بودن، حس کم‌اهیمت‌تر بودن را در افراد ایجاد کند. آیا تا به حال به این موضوع اندیشیده‌ایم که ما چه‌اندازه در این مادرکشی سهیم هستیم؟ البته سهم ما به اندازه سهم اتلاف در کشاورزی نیست ولی بی‌سهم هم نیستیم. دهقان و پوررضا کریم سرا در تحقیق خود به این نتیجه رسیده‌اند که بین نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت‌پذیری اجتماعی با سرانه آب رابطه معناداری وجود دارد. «از سویی مسئولیت‌پذیری هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیرمستقیم از طریق نگرش به مصرف بهینه آب بر روی سرانه مصرف خانواده تاثیر می‌گذارد. رشد مسئولیت اجتماعی در شهروندان باعث توجه آنها به دوست داشتن همنوع، تمرین وفاق جمعی، همسازی و سازگاری شده و شرایط به گونه‌ای فراهم می‌شود که روابط و مناسبات خود را با مردم محکم سازند و رفتارشان براساس روحیه جمع‌گرایی و مصالح اجتماعی در عین حال منافع فردی افزایش می‌یابد و این عامل مهمی بر روی نگرش شهروندان و اصلاح شیوه مصرف آنان دارد و باعث کاهش مصرف سرانه آب از یک سو و ارتقای نگرش شهروندان به مصرف بهینه آب دارد.» (دهقان، پوررضا کریم سرا، ۱۳۹۵: ۲۶۳). ایشان همچنین تاکید بر اصلاح الگوی مصرف و بالابردن سطح آگاهی مردم مخصوصاً زنان به دلیل حضور بیشترشان در خانه دارند. برای یک مهمانی ساده‌ای که در خانه برگزار می‌کنیم، معلوم نیست از روز قبل مهمانی تا روز بعد چه اندازه آب مصرف و برای صرف شام آن مهمانی چه‌قدر ظرف کثیف می‌کنیم؛ برای خانه‌تکانی هرآنچه که در خانه است را می‌خواهیم بشوریم. نمی‌توان انکار کرد این نوع مصرف زاییده زندگی مدرن است. از زمانیکه آب با لوله‌کشی وارد حریم درونی خانه‌ها شد، به ظاهر ضرورت مصرف آن هم افزایش یافت! تا همین چند دهه قبل مادربزرگ‌هایمان باید از سرچشمه آب می‌آوردند و یا یخ حوض می‌شکستند. آب را باید خودشان به‌سختی حمل می‌کردند و به خانه می‌آوردند و برای آن ارج و قرب بیشتری قائل بودند. در خانه حمام نداشتند و هرچند وقت حمام عمومی می‌رفتند و این‌طور نبود هروقت اراده کنند دوش بگیرند. بر این باورم که اصولاً دسترسی آسان به نعمتی، از قدر و منزلت آن می‌کاهد، دست‌کم در مورد آب بر این باور تاکید دارم.

ایران در طول تاریخ توانست از روش‌های به سبک هر دوره همچون ایجاد صدها قنات در مناطق خشک آب مورد نیاز خود را تامین کند. اما آنچه که اکنون شاهدش هستیم آفت در سیستم آبیاریست، حدود ۹۰ درصد کل مصارف آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و البته تمامی حجم این آب به گیاه نمی‌رسد و به دلایلی همچون استفاده از روش‌های سنتی آبیاری و آشنا نبودن کشاورز با روش‌های مدرن آبیاری، مصرف بهینه صورت نمی‌گیرد و در نتیجه بیشترین اتلاف آب به دلیل عدم مدیریت درست در این بخش است. اما این دلیلی بر سوء مصرف ما در مصارف شرب که درصد پایینی از کل مصارف آب را تشکیل می‌دهد نمی‌شود. هرکس رسالتی برای حفظ منابعی که ثروت هر کشور است بر دوش دارد، شاید تغییر در نوع سبک زندگی ما و نشان دادن نگرانیمان در بحران آب بتواند شروعی در بازنگری در تصمیم‌گیری های کلان کشوری و سیاست‌های کشاورزی دولت نیز باشد. کودکان مدیریت آب را از والدین خود می‌آموزند، فردای بی‌آب، جهان بی‌آب، ایران بی‌آب مساویست با نابودی. فرهنگ‌سازی واژه‌ای کلان است برای استفاده بهینه از آب. نیازمند آن هستیم تا این فرهنگ‌سازی را به صورت رفتارهای خرد وارد عادت‌های زندگی کنیم. به عنوان مثال حیدری نمونه‌هایی را می‌آورد و معتقد است در حمام سردوش‌های معمولی بطور متوسط ۲۰ لیتر در دقیقه آب مصرف می‌کنند درحالی که با استفاده از سردوش‌های کم‌مصرف تا ۵۰ درصد در مصرف آب صرفه‌جویی می‌شود و یا اینکه باید زمان استحمام کوتاه‌تر شود. بسیاری از فلاش تانک‌ها ۱۳ لیتری هستند در صورتی که با فلاش تانک‌هایی با حجم کمتر در مصرف آب صرفه جویی کرد. حتی می‌توان دقیق‌تر به مسئله نگاه کرد. ما به عنوان افرادی شهرنشین با این جمعیت میلیونی و در این دنیای مدرن و پیچیده با کمبود منابع باید بیاموزیم انسان‌هایی مسئول باشیم، درست است که همه ما مهندس کشاورزی نیستیم و نمی‌توانیم در حیطه به‌سازی روش‌های آبیاری در کشاورزی ایده دهیم ولی می‌توانیم در قبال حتی یک لیوان آبی که روزانه به‌هدر می‌دهیم حساس باشیم. مادرمان نیاز به مراقبت بیشتری دارد، باید محافظ و مراقبش باشیم.

منابع

حیدری، یوسف، «زندگی سالم در گرو مدیریت مصرف آب»، روزنامه ایران، س ۲۰ ش ۵۶۸۹، ۱۷ تیر ۱۳۹۳.

دهقان، حسین، پوررضا کریم سرا، ناصر، «عوامل موثر بر سرانه مصرف آب خانواده‌های تهرانی»، فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی، س ۵ ش ۱۹، تابستان ۱۳۹۵، صص ۲۶۸- ۲۴۵.

Madani, Kaveh, «Iran´s looming water crisis», The middle east in London, February- march 2015.

Motiee, H, Manouchehri, GH, Tabatabae, M.R.M, «Water crisis in iran: codification and strategies in urban water».

سیده فاطمه آقامیری

۱۶/۲/۹۷

Sf.aghamiri@urd.ac.ir