تصادفی بودن تکامل زبان
اد یانگ برگردان زهرا خلجی
نوشتههای مرتبط
بعضی از زبان شناسان زبان را مانند یک موجود زنده در نظر میگیرند که رشد میکند و تغییر میکند. اکنون یک گروه از پژوهشگران میخواهند از قیاس با تکامل تغییر زبانی را توضیح دهند، آنها استدلال میکنند که انتخاب طبیعی و رانش ژنتیکی با تغییر زبان در طول زمان مشابهت هایی دارند. متخصصان تاریخ زبان انگلیسی مدت زیادی است که اعلام کردهاند که عوامل اجتماعی و شناختی زبان را در طول زمان شکل میدهند. برای مثال زبان ها صرف بی قانون فعل ها را به خاطر اینکه حفظ کردنشان دشوار است، کنار میگذارند. این توضیحها از این نظر که بر اساس عوامل محسوسی داده شدهاند مانند فشار زیست شناسی انتخاب طبیعی هستند.
اما این توضیح زیست شناس تکاملی دانشگاه پنسیلوانیا، جاشوا پلاتکین را راضی نکرد.
ورود جاشوا پلاتکین به دنیای تکامل زبان با واژه clarity [وضوح] یا عدم وجود آن شروع شد.امروزه اگر شما بخواهید درباره چیزی که واضح است صحبت کنید، میگویید که clarity [وضوح] دارد. اما اگر شما در حدود سال ۱۹۸۰ زندگی میکردید، به احتمال زیاد از clearness [واضح بودن] آن حرف میزدید.
پلاتکین اولین بار هنگامی که داشت با قسمت نشانگر Ngram گوگل بازی میکرد، این تغییر زبانی را مشاهده کرد. این سرویس گوگل یک موتور جستجو است که به شما نموداری از بسامد واژه ها در میان میلیون ها کتاب را میدهد. این نشانگر به شما میگوید که یک قرن پیش واژه clearness به نسبت به clarity استفادهی غالب تری داشته است. اما اکنون برعکس آن صادق است، که عجیب است چون clarity حتییک فرم قانونمند هم نیست. اگر شما بخواهید که از clear [واضح] یک اسم بسازید، ساختن واژه clearness انتخاب بدیهیتری است. پلاتکین با خودش فکر کرد «چرا باید clarity چنین حرکت رو به رشد بزرگی داشته باشد؟ آیا نیرویی بود که clarity را در نوشتار با ارزشتر میکرد؟»
پاسخ آن روشن نبود. اما پلاتکین که یک زیست شناس تکاملی بود میدانست که چه گونه پاسخ این پرسش را پیدا کند.
تاریخ زبان شناسی و زیست شناسی تکاملی از زمانی که زیست شناسی تکاملی وجود داشته است با یکدیگر گره خورده اند. بسیاری از طرفداران داروینیسم زبان شناسانی بودند که شباهت هایی بین تکامل زبانها و گونههای جانداران میدیدند. داروین خودش دربارهی این «همانندی های عجیب» در کتاب تبار آدم (descent of a man) مینویسد. واژه های جدید و قواعد دستوری به صورت مداوم ظاهر میشوند و برای بقا با صورتهای جا افتاده میجنگند و بعضی مواقع آنها را به انقراض میکشانند. داروین در جایی نوشت: «ماندگاری… بعضی از واژههای مطلوب در تکاپو برای بقا انتخاب طبیعی است.»
همانطور که پلاتکین نقل میکند داروین از شیوهای که زبان تغییر تا «نظریه های خلاف اندیشانه خود را همه پسند کند و توضیحی برای مخاطب عام خود داشته باشد که انتخاب طبیعی به چه معناست. این فرآیند به آسانی در ارگانیزم ها قابل مشاهده نبود اما در میان واژهها راحت تر دیده میشدند.»
اما انتخاب طبیعی تنها یکی از نیروی های تغییر تکاملی است. ژن ها تحت تاثیر انتخاب طبیعی بیشتر (یا کمتر) رایج میشوند به خاطر اینکه دارندگان آن ها نیز با احتمال بیشتری (یا کمتری) بقا مییابند و تولید مثل میکنند. اما ژنها هم چنین میتوانند از نظر بسامدی به خاطر دلایل کاملا اتفاقی تغییر پیدا کنند که هیچ ربطی به قدرت یا سلامت دارندگان آنها ندارد و همه چیز به بخت و اقبال محض بستگی دارد. این فرآیند را با نام رانش میشناسند، و دههها طول کشید تا زیست شناسان تکاملی متوجه شوند که این به اندازه انتخاب طبیعی برای تکامل اهمیت دارد.
زبان شناسان هنوز ازین قافله عقب هستند. خیلی راحت میتوان دید که زبان چه گونه از راه رانش تغییر میکند، همانطور که مردم به صورت تصادفی واژهها و ساختارهایی را که میشنوند را انتخاب میکنند.
اما وقتی داروین درباره تکامل زبان ها صحبت میکند، او میگوید :«صورتهای بهتر، کوتاهتر و سادهتر به صورت مداوم دست بالا را پیدا میکنند و موفقیت خود را مدیون برتریهای ذاتی خود هستند.» این دیدگاه کاملا بر اساس انتخاب طبیعی است که هنوز هم استفاده میشود. پلاتکین میگوید «در اغلب مواقع زبان شناسان امروزه نگاهی داروینی سخت گیرانه دارند. هنگامی که آنها تغییری میبینند، میپندارند که باید نیرویی جهتدار در پشت آن پنهان شده باشد. اما نظر من این است که تغییر زبانی و احتمالا قسمت اعظمی از آن با بخت تصادفی رانده میشود، با رانش.»
برای اینکه متوجه شوند آیا این نظر درست است، او و همکارانش یک آزمون آماری را طراحی کردند که میتواند بین تاثیر رانش و انتخاب طبیعی تمایز قائل شود. آن ها این آزمون ها را به تعدادی از منابع آنلاین مانند پیکره زبان انگلیسی آمریکایی تاریخی که مجموعهای دیجیتالاز ۴۰۰ میلیون واژه استخراج شده از صدهزار متن است که در دویست سال گذشته انتشار یافته اند.
این تیم اول به روی صورت گذشته فعلها متمرکز شد و حداقل ۶ مورد پیدا کرد که انتخاب طبیعی به وضوح درگیر بوده است. در بعضی از موارد فعلها قانونمند شده بودند و صورت های عجیب گذشته را به نفع آنهایی که بیشتر قابل پیشبینی بودند، یعنی مختوم به ed- از دست دادند. به طور مثال wove [بافت] جای خود را به weaved داد و smelt [بو کرد]جای خود را به smelled داد. این تعجب آور نیست: بسیاری از زبان شناسان اظهار کردهاند که فعل ها در طول زمان قانونمند تر میشوند، شاید به خاطر اینکه همانطور که داروین گفته است، یادگیری آنها راحت تر است.
اما پلاتیکن به همان اندازه مثالهایی پیدا کرده است که این انتخاب فعل ها را به سمت بی قانونی کشانده است: dived [شیرجه رفت] به جای dove، lighted [روشن کرد] به جای lit، و waked [بلند شد] به جای woke و sneaked [جیم شد] به جای snuck از بین رفته اند. چرا؟ شاید به خاطر اینکه ما وقتی واژه هایمان شبیه به هم هستند خوشمان میآید و سعی میکنیم آن ها را تغییر دهیم تا این وزنها را نگه داریم. به طور مثال dove زمانی شروع به جا به جا شدن با dived کرد که اتوموبیلها معروف شده بودند و drive/drove [رانندگی کرد] بخش رایجیاز انگلیسی شدند. به همین صورت حرکت از سمت quitted [ترک کرد] به quit با زیاد شدن split [جدا شد] همزمان شد که هنگامی که معنای جدیدی گرفت (ترک کردن) بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار گرفت. در هر دو مورد تغییرات در یک فعل بی قانون drive یا split باعث شده است که دیگر فعلها نیز بی قانون شوند. به گفتهی پلاتکین «ما نمتوانیم دقیقا دلیل آن را بگوییم، اما آن ها همزمان هستند.»
سالیکوکو موفوینی از دانشگاه شیکاگو میگوید :«این تحقیق باعث میشود که بیشتر به انگیزهی تغییر بیاندیشیم. ادعای کلی این است که تکاملی به سمت قانونمند شدگی بوده است، اما آنها نشان دادهاند که همیشه چنین اتفاقی نیوفتاده است. اکنون ما باید دربارهی زمانی که صورت های بی قانون در برابر انواع قانونمند ترجیح داده میشوند بیشتر فکر کنیم.»
به هر حال اگر اصلا به طور کل چیزی ترجیح داده میشود. این تیم پژوهشی به این نتیجه رسیدند که تغییراتی که برای قسمت اعظم فعل های ما رخ دادهاند با رانش سازگار هستند. لازم نیست که از انتخاب طبیعی استفاده کنید تا توضیح دهید چرا ما به جای اینکه بگوییم spilled [پاشیده شد] میگوییم spilt و یا به جای burnt [سوخت] میگوییم burned و به جای kintted [بافت] می گوییم knit.
در موارد دیگر رانش و انتخاب طبیعی با یکدیگر کار میکنند تا زبان ها را شکل دهند. به طور مثال تیم پلاتکین هم چنین به ظهور ناگهانی do در قرن ۱۶ نگاه کردند و عبارتهایی مانند «you say not» به سرعت به «you do not say» تغییر کردند. آن ها به این نتیجه رسیدند که در ابتدا این واژه راه خود را به صورت اتفاقی به جملات پرسشی باز کرد بنابراین «say you» به تدریج به «do you say» تبدیل شد و وقتی که دیگر به حالت متداول در آمد، انتخاب طبیعی آن را وارد بافت هایی مانند جملات اخباری کرد، احتمالا به خاطر اینکه راحتتر بود که از آنیکجور استفاده کنند.
این تیم هم چنان یک تغییر دستوری دیگر که مبهم تر هم هست به نام چرخهییسپرسن را نیز تحلیل کرد. در انگلیسی کهن که قبل از هجوم نرمن ها صحبت میشد، افراد با قرار دادن not در جلوییک فعل آن را منفی میکردند. در انگلیسی میانه که در بین قرن ۱۱ و ۱۵ صحبت میشد، منفی سازی ها مانند فرانسوی مدرن به صورت je ne dis pas، قبل و بعد فعل میآمد. در اوایل انگلیسی مدرن که بین قرن های ۱۵ و ۱۷ صحبت میشد، منفی ساز بعد از فعل میآمد – که در شکسپیر به صورت I say not آمده است. امروزه ما یک چرخهی کامل را به I don’t say طی کردهایم.
چرخه یسپرسن در بسیاری از زبان های بیربط نیز وجود دارد. در فرانسوی به طور مثال جمله رسمی je ne dis pas[من نمیگویم] جای خود را به محاورهاش je dis pasمیدهد.
براساس تحلیل پلاتکین، انتخاب طبیعی هنوز هم چرخهییسپرسن را بهتر از رانش توضیح میدهد. به نظر او شاید به خاطر تاکید آن است. اگر یک صورت رایج باشد، زبانوران میتوانند عدمتوافق خود را با اضافه کردن یا کم کردن کلمههای دیگری بیان کنند (I don’t say that at all در برابر I don’t say that) همانطور که صورت ها تاکیدی بیشتر رواج پیدا میکنند خودشان هم محرکهشان را از دست میدهند و جایگزین میشوند.
این نتایج بخشی از یک رویه گستردهتر است که زبان شناسان از این پیکره های بزرگ آنلاین استفاده میکنند که معماهایی که مدت طولانی است حل نشده باقی ماندهاند را مورد توجه قرار دهند. جنیفر کالبرتسون از دانشگاه ادینبرگ میگوید «اینیک رویه بسیار عالی است. زبان شناسان بسیاری از موارد بسیار جالب تغییر زبانی را حل کردهاند، اما توضیحاتی که ارائه میشوند بعضی اوقات مانند داستان های از قبل اندازه گیری شدهاند.فرآیند های تصادفی زیاد مورد توجه قرار نمیگیرند به خاطر اینکه ما میخواهیم همیشه توضیحات جالبی داشته باشیم.» اما با در نظر گرفتن رانش زبان شناسان میتوانند «انرژی شان را به روی ارائه دادن توضیح هایی در جاهایی که واقعا تضمین شده هستند بگذاریم.»
اما در آخر چه بر سر تغییر از clearness به سمت clarity میآید که پلاتکین را به دنبال این مسئله کشاند؟ او میگوید که نشانه هایی از انتخاب طبیعی یافته است اما باید براییافتن آن منتظر مقالههای دیگری باشیم. او میگوید «باید کار های بیشتری انجام شود. این تنها ابتداییک تحقیق است که نباید لزوما در متون نوشتاری محدود شود. گزارش های گفتاری نیز برای بازرسی با دقت آماده هستند.»
اصل مقاله منتشر شده در مجله nature:
Detecting evolutionary forces in language change, Joshua B. Plotkin
https://www.nature.com/articles/nature24455
منبع: آتلانتیک
https://www.theatlantic.com/science/archive/2017/11/drove-not-drived/544595/