انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تجزیه سودان، منازعه در شمال مالی : چه چیزی از مرزهای افریقایی باقی مانده ؟

آن سسیل روبر ترجمه ی حوا بختیاری

« ما با انجام مذاکرات و یافتن راه حل نهایی در مناقشه میان مالی و آزاواد Azawad موافق هستیم » این اظهارات آقایبلال آق آشه ریف(Bilal Ag Acherif)،سخنگوی شورشیان در اوگادوگو است که روز ١۶ نوامبر در جریان گرد هم آیی برای میانجیگری بین المللی در(بورکینافاسو) ایراد کرد . از طرف دیگر، سازمان ملل متحد مشغول بحث و بررسی در مورد مداخله ی نظامی است. تجزیه مالی در عمل نمایانگر شکنندگی و آسیب پذیری آشکارمرزهای افریقایی از پایان جنگ سرد می باشد .

انفجاراسرار آمیز کارخانه تسلیحاتی یارموک Yarmouk ، روز ٢٣ اکتبر گذشته در نزدیکی خارطوم هنوز مایه اختلاف و کدورت سودان با همسایگانش و سازمان های بین المللی است . به نقل ازSmall Arms Survey (١) مرکز تحقیقات سویس، ساختمان های منهدم شده که در آن ها اسلحه های سبک تولید می شد ، برای انبارکردن سایر تجهیزات نظامی وارداتی از چین هم مورد استفاده قرار می گرفته . خارطوم در سازمان ملل متحد، اسرائیل را – بدون ارائه مدرک – به خرابکاری و بمباران این محل متهم کرد که به عنوان حلقه ای از قاچاق اسلحه به مقصد نوار غزه و ایران شمرده می شد .

سودان، کشور بزرگی به وسعت ٢میلیون کیلومتر مربع است، که در بخش غربی اش (٢) با شورشیان دارفورمقابله می کند . علاوه بر این از ماه ژوئیه ٢٠١١، بعد از دهه ها جنگ داخلی، بخشی از سرزمین های جنوبیش از آن جدا شده و تحت عنوان سودان جنوبی به استقلال رسیده است . علی رغم چندین توافق نامه در مورد ترسیم نقشه مرزها و تقسیم منابع و امکانات، هنوزدو دولت فاصله ی زیادی تا دست یابی به صلح (٣) دارند.

سودان که مناقشاتی را پشت سر گذاشته، واز طرف جنبش های مرکز گرا مورد تهدید قرار گرفته ، در پهنه ی قاره افریقا موردی تک ومجزا محسوب نمی شود . در واقع، اگر تنش ها در Sahel منطقه ساحل توجه دیپلماتیک ورسانه ای را به خود اختصاص داده ، وقایع مشابهی در سایر مناطق افریقا نیز رخ می دهد : آرمان های خود مختاری، قیام های مسلحانه، ناتوانی مقامات دربرقرای و حفظ نظم، قاچاق و خرید و فروش غیر قانونی اسلحه و مهمات بین کشور ها، مداخله جویی های خارجی، کنترل وبهره برداری بی رویه ازمنابع طبیعی … دولت های رو به زوال نظارت بر « مناطق خاکستری» را که با مسافتی دور از پایتخت ها قرار گرفته و به شیوه خود گردان وغالبا با روش های جنایتکارانه اداره می شوند را از دست داده اند. به این ترتیب بین نیجر و نیجریه نواری به مسافت سی تا چهل کیلومتری وجود دارد که از کنترل نیامه(Niamey) و آبوجا(Abuja) خارج شده. خطوط مرزی ترسیم شده در دوره استعماری به دلیل جابجایی های گسترده مهاجرین، مسافرین و بازرگانان که آن ها را رعایت نمی کنند ، دیگر با واقعیت همخوانی ندارند .

دولت به رسمیت شناخته نشده ای که توسط دار و دسته ها اداره می شود

با دسته هایی از کشته ها، پناهنده ها و با وجود باج گیری و اخاذی های بی پایان، جمهوری دموکراتیک کنگو به عنوان نمادی از این پدیده های تخریب گر شناخته شده. به همان ترتیب شاهد مضمحل شدن سومالی هستیم : بخشی از سرزمینش، سومالی لند(Somaliland)، تحت رهبری نخبگان محلی که در انگلستان آموزش دیده اند به شکلی از ثبات دست یافته، در حالی که در شمال موگادیشو(Mogadiscio)، پونت لند(Puntland)، دولت به رسمیت شناخته نشده ای است، که توسط دار و دسته هایی که از راه دزدی دریایی اموراتشان را می گذرانند ، اداره می شود . در افریقای غربی، اگر اکثر کشورها صلح را تجربه کرده اند، کانون های نهفته ی بحران متعددند و عمده بی ثباتی های بالقوه را شامل می شوند : کازامانس(Casamance)، منطقه ای در سنگال هم جوار با گامبیا و گینه بیسائو، مرتبا شاهد انفجار خشونت استقلال طلبان (آدم ربایی ها ، سوقصدها) است؛ در دلتای نیجر ، باند های مسلح از شرکت ها باج گیری کرده و در تاسیسات نفتی نیجریا خرابکاری می کنند که پیامدهای آن در کامرون(Cameroun) ، توگوو(Togo) در بنن (Benin) دیده می شود؛ در کشور های اتحادیه رود خانه Mano ( ساحل عاج، گینه، لیبریا و سیرالئون) (۴)، منازعات اخیر نشانه هایی بر جا گذاشته اند. منطقه ی صحرا- ساحل(saharo-sahelienne)، قلمرو فعالیت جنبش های جنایتکار، گروه های اسلام گرای افراطی و مطالبات طوارق ها می باشد که در عمل تجزیه مالی (۵) را سبب شده اند . به نظر می رسد تنها بخش جنوبی قاره که تحت سلطه ی افریقای جنوبی است از این گرایش رو به زوال و نابودی در امان مانده .

به نظر می رسد که اصل غیر قابل نقض بودن مرزها که در منشور سازمان اتحادیه افریقا (OUA) در سال ١٩۶٣ به ثبت رسیده، خدشه دار شده است. پیش از این، در ماه مه ١٩٩٣، استقلال اریتره و جدایی از اتیوپی به آن صدمه زده بود. دست کم دولت جدید در محدوده های ترسیم شده در زمان استعمار جای گرفته بود یعنی با حفظ چهار چوب مشروعیت بین المللی گذشته. اما در مورد جدایی سودان جنوبی، که پیدایش آن از طرف «مجامع بین المللی» تدارک دیده شده بود و بلا فاصله به رسمیت شناخته شد، چه می توان گفت؟ البته، خود مختاری این منطقه در چهارچوب یک دولت فدرال و در جریان استقلال در سال ١٩۵۶ وعده داده شده بود. اما خارطوم هیچگاه تعهدش را رعایت نکرد و شورش مسلحانه ای را آغاز کرد که به دو جنگ طولانی داخلی (۶) منتهی شد .

در حالی که فشار بر مرزها افزوده می شود، چه جوابی باید به استقلال طلبان ساحل یا کازامانس داد ؟ در اطلاعیه مورخ ١٧ فوریه ٢٠١٢ روسای دول اتحادیه اقتصادی کشور های افریقای غربی( Cedeao ) قویا بر تعلقشان به تمامیت کشور مالی که کنترل بخش شمالی سرزمینش را از دست داده بود تاکید کردند. اما اکثر آن ها( نیجریه، ساحل عاج(٧) و… با بحران های نهفته یا آشکاری مواجه هستند که فراتر از سرزمینشان وجود داشته و اعتبار و اقتدارشان را به چالش می کشد .

«سیستم های منازعه» تمام عیاری مستقر شده که مشخصه آن ها اشاعه فرا ملی بی ثباتی در افریقای غربی، شرقی و مرکزی است. به گفته ی آقای میشل لوتومبو(Michel Luntumbue ) (٨) کارشناس علوم سیاسی، این کانون های تنش معمولا « در امتداد فضاهای مرزی قرار گرفته اند که تحرک طبیعی وذاتی آن غالبا عامل اشاعه و بسط بحران ها می باشد». اگر پدیده های مشابهی توانسته اند اروپای مرکزی و شرقی را تحت تاثیر قرار دهند (تجزیه چکسلاواکی، از هم گسستگی یوگسلاوی)، در این جا موقعیت خاص دولت های افریقایی تضعیف شده یا در روند سقوط است که به واسطه بی کفایتی در تضمین رشد و توسعه دچار مشکل شده اند. طرح های ملی وترقی خواهانه نخبگان مستقل زیر ضربات سلطه و فساد در هم شکسته شده است. قیمومت وسرپرستی سامانه های مالی بین المللی بر برخورد از بالای آنها و رفتار غیر مسئولانه مقامات افزوده است .

در قاره سیاه، شدت نابرابری های اجتماعی گفتمان های هویتی را تشدید کرده که به عنوان تنها روش های ارتقا و پیشرفت اجتماعی تلقی می شوند: عضویت در یک « مجمع» مذهبی، فرهنگی یا طایفه ای با مطالبات مشخص باعث می شود که یک جوان بالغ احساس تعلق و وابستگی را باز یافته و برای احقاق حقوقش از طریق گروهی که به آن تعلق دارد به شیوه های مسلحانه متوسل شود ودر مجموع به ضرر کشورش اقدام کند. از سوی دیگر، جوانان بیش از پیش به افشای غفلت ها و بی توجهی های مسئولین می پردازند که غالبا منافع عمومی را به فراموشی سپرده و به قدرت چنگ انداخته اند.

فسخ قرارداد اجتماعی آشکار بین نسل ها به گفته ی آقای لوتومبو«فرهنگ ناشکیبایی » را در جوامعی تقویت می کند که مکانیسم های دموکراسی در آن ها هنوز به درستی جا نیافتاده است. مثلا باند ها و گروه های مسلح مستقر در دلتای نیجر نمونه مشخص جوانان عاطل و باطلی است که برای تصاحب سهم پر مایه از فرصت باد آورده ی نفتی حریص شده اند. فلسفه خود مختاری شبه جزیره مجاور باکاسی (Bakassi) در کامرون در اعتراض به مشروعیت دولتی شکل گرفته که در توزیع امکانات ناتوان است .

این مناقشات که علل بومی و محلی دارند، اکثرا از یک رویداد بیرونی آغاز یا نشات گرفته و تغذیه می شوند. مداخله غرب در لیبی در بهار سال ٢٠١١ به این ترتیب در پخش سلاح های جنگی به دست آمده از انبار مهمات کلنل قذافی و همین طور اسلحه های فرانسوی انگلیسی که با چتر نجات ارسال می شد، سهیم بود. این سلاح ها در منطقه ای سرازیر شد که پیش از این فلسفه جهاد گرایی اسلامی پا گرفته بود و آتش نیمه خاموش تنش ها میان پایتخت ها (باماکو و نیامه) و شورشیان طوارق با وجود فساد و خودکامگی سرخ و شعله ور شد. از سوی دیگر می دانیم که شرکت های بزرگ چند ملیتی از منازعات محلی استفاده ابزاری کرده و حتی آن ها را سازماندهی می کنند تا ثروت ها و منابع معدنی (٩) این کشورها را تصاحب کنند. قاره افریقا خود را در یک چرخه معیوب محبوس کرده زیرا اکثرا دولت ها برای حل بحران هایی که تهدیدشان می کند خود را ملزم به درخواست کمک خارجی می دانند و این چنین بر اتهام اولیه عدم صلاحیت و مشروعیت خود صحه می گذارند. برخی از ناظرین از تاثیرات نابهنجار مداخله انجمن های بشر دوستانه ابراز نگرانی کرده اند : کار شناس علوم سیاسی از کامرون آقای Achille Mbembe عقیده دارد که آن ها در مغشوش کردن نشانه های تمامیت دولتی دست داشته و باعث میشوند مناطق تحت پشتیبانی « در واقع به فرا سرزمینی » (١٠) تبدیل شوند .

جدا از اختلافات ارضی بین دولت ها، از سال های ١٩٩٠، شاهد افزایش منازعات داخلی با مشخصه سیاسی- طایفه ای هستیم که پیامد های آن می توانند از چهارچوب یک کشور فراتر روند ( لیبریا، سیرالئون، ساحل عاج، مالی ) . پایان رویارویی دوبلوک در دوران جنگ سرد توانست مطالبات گذشته را مطرح سازد در حالی که جهانی شدن اقتصادی و مالی بخشی از نقشه ی ژئوپلیتیک را از نو رقم زد. عدم ثبات دولت ها که ازارتکاب جرایم میان مرزی هم چون قاچاق اسلحه، مواد مخدر یا انسان نشات گرفته و تغذیه می شود. گینه بیسائو که کودتا های متعددی را تجربه کرده ، به نقطه ورود کوکائین از امریکای جنوبی و هروئین افغان تبدیل شده که از آن جا مجددا به مقصد اروپا و امریکا فرستاده می شود. اما این منطقه هم چنین شاهد تجارت انسان و بیگاری از آن ها در بخش کشاورزی و ماهیگیری می باشد (بورکینافاسو، غنا، بنن، گینه کوناکری،..). به نقل از صندوق سازمان ملل متحد برای کودکان (یونیسف) (١١)، دویست هزار کودک در افریقای غربی و در جمهوری دمکراتیک کنگو قربانی این قاچاق شده اند.

« بحران هویتی»

گروه های متعددی که به انحصاراعمال خشونت قانونی از جانب دولت اعتراض دارند از وجود مرزهای سهل العبور استفاده کرده ونسبت به شرایط ، ائتلاف هایی را تشکیل داده اند. در شمال مالی، القاعده در مغرب اسلامی (AQMI) ، انصارالدین، جنبش برای اتحاد و جهاد در افریقای غربی(Mujao) و گروه های چادر نشین طوارق که از گذشته مطالباتی داشتند، برای مبارزه بر علیه قدرت و سلطه باماکو با هم متحد شده اند. اما آن ها برای تبادل پول و خدمات با قاچاقچیان نیزهم پیمان شدند. این اتحاد ها به همان سهولتی که بسته می شوند از هم گسسته نیز می گردند. محدوده ی سرزمین ها به نفع نواحی هم مرز «کشور های مرزی» بی رنگ شده و نظارت در آن ها از پائین، یعنی به وسیله ی بازی خود نقش آفرینان صورت می گیرد. گاهی دولت ها در صدد جوابگویی به ریسک های تجزیه از طریق اجرای اصلاحات نهادی مانند تمرکز زدایی در مالی یا تاسیس یک فدراسیون در نیجریه بر آمده اند. ولی گرایش های جدی و شاقی در عمل کماکان وجود دارند. رئیس جمهور سابق مالی آقای آلفا عمر کوناره (Alpha Omar Konare) عقیده دارد که این پدیده ها کلید و راهگشای دوران حاضر می باشند : از طریق آن هاست که «صلح، یعنی دموکراسی، یعنی رشد و توسعه برقرار می شود» زیرا « صلح با وجود مرزهای مورد اختلاف و پذیرفته نشده که ترس از همسایه تنها چیزی است که عموما در آن سهیم (١٢) هستند ، محقق نمی شود » .

آقای پیر کیپره(Pierre Kipre) ، تاریخ شناس از ساحل عاج معتقد است که افریقا یک « بحران هویتی» را پشت سر می گذراند که ریشه هایش را در تاریخ دور و درازی فرو برده است . البته درست است که مرزها به طور مصنوعی توسط قدرت های استعمارگر در جریان کنفرانس برلن در سال های ١٨٨۵-١٨٨۴ ترسیم شد و به واقعیت های اجتماعی و انسانی کاملا بی اعتنا بود، آقای کیپره بر کمبود وکاستی موجود در خود این جوامع هم تاکید دارد. به نظر او، تنش ها از « نادیده گرفتن این که اتحادیه های سیاسی افریقایی به مکان به همان اندازه که به شبکه ی روابط اجتماعی، به عنوان اجزا سازنده قدرت (١٣) بها داده اند» . مبارزه بر علیه استعمار در چهارچوب ترسیم کشور ها شکل گرفت که در اواخر قرن نوزدهم تقسیمات کشوری توسط ارو پاییان صورت گرفت و مهر تایید بر آن نهاده شد . دولت های مستقل، که سرگرم استقرار قدرت نو پا ی خویش بودند با هم وارد جنگ شدند. علاوه بر این، رژیم های تک حزبی که گاهی از طریق مبارزات مسلحانه شکل گرفته بودند به شیوه های مستبدانه متوسل شده و ادعا می کردند در جهت تعالی آرمان های واگرا مردم برای تضمین رشد و توسعه « کشور» فعالیت می کنند. ترسیم مرز های انعطاف ناپذیر، از رسوم افریقایی به شمار نمی رود چون رسوم افریقایی بیشتر بر دیدار، مشارکت و تبادل ارزش می نهند. آقای کوناره «سرحدات متغیر و ناپایدار» را مطرح می کند که هم چون «بخیه» یا «لحیم کاری» عمل می کنند. « قوم خویشی» و شوخی هایی که همراه آن می آید رسمی است که کماکان پا بر جاست . استقلال ها در سال های ١٩۶٠ به دست آمد در حالی که مردم هنوز ترکیب مکان های سیاسی که فقط هشتاد سال پیشتر توسط برلن بوجود آمده بود را وارد زندگیشان نکرده بودند .

در این صورت آیا باید بر پایی «یک ضد کنگره برلن» را متصور شد؟ در سال ١٩٩۴، نویسنده ی نیجریایی آقای سوئینکا(Wole Soyinka)، اظهار داشت :

« باید بنشینیم و با در دست داشتن گونیا و پرگار مرزهای کشور های افریقایی را از نو ترسیم کنیم (١۴)» . جدید تردر سال ٢٠٠٩، آقای نیکولا سارکوزی چند هفته قبل از سفر افریقایی اش در مورد جمهوری دموکراتیک کنگو چنین سفارش کرده بود : « باید بالاخره در مقطعی از زمان گفتگویی که تنهابه موقعیت موجود نپرداخته بلکه ساختاری باشد صورت گیرد : چطور در این منطقه از دنیا فضا و، مکان را تقسیم می کنیم ثروت هارا را تقسیم می کنیم و چنین تلقی از جغرافیا را می پذیریم که قوانین خاص خودش را دارد و به ندرت محدوده و موقعیتشان تغییر می کند ، باید یاد بگیریم که در کنار هم زندگی کنیم(١۵) » ؟ این اظهارات نگرانی را در منطقه ی دریاچه های بزرگ برانگیخت و هراس از اجرای تقسیماتی به «شیوه گذشته» را ایجاد کرد. اما جدا از سبک پر جوش و خروش رئیس جمهور سابق فرانسه ، این نظر و ایده ی خیلی از روشنفکران و حاکمان افریقایی را سرگشته و معذب کرده. به نوشته ی آقای علی مزروعی(Ali Mazrui) کنیایی، کارشناس علوم سیاسی« در جریان قرن آتی ، شکل و پیکر بندی اغلب کشور های افریقایی کنونی تغییر خواهد کرد. دو حالت دارد : یاخود مختاری قبیله ای به پدید آمدن کشور های کوچک تر منتهی می شود مانند نمونه ی جدایی اریتره و اتیوپی ؛ یا ادغام منطقه ای صورت گرفته که به اتحاد های سیاسی و اقتصادی وسیعتری (١۶) می انجامد.»

به نظر می رسد رهبران افریقایی طرفدار نظریه دوم باشند. مرز ها مورد حمایت قرار خواهند گرفت، اما نهاد های منطقه ای چهار چوب صلح آمیزی راایجاد خواهند کرد . به این ترتیب در سال ٢٠٠٢ OUA،به اتحادیه افریقا تبدیل شد. با ساختاری منسجم تر، این اتحادیه از یک ارگان اجرایی دائم و یک شورای صلح و امنیت برخوردار است. این اتحادیه درجه بندی از تحریم ها را در نظر گرفته که کشورهای نیجریه، ساحل عاج و مالی تبعات آن را تجربه کرده اند ازجمله : تعلیق حضوردراتحادیه، ممنوعیت مبادلات تجاری، مسدود شدن دارایی های مالی… گذشته از این اتحادیه دست به ابتکار هایی زده مانند طرح عملی مبارزه با مواد مخدروپیشگیری از جرم و جنایت. Cedeao به تحکیم مشارکت پانزده کشور عضو در بخش های مورد نظر: مواد مخدر، تسلیحات، نوعی از برده داری و قاچاق مهاجرین(١٧). این همآن سازمان منطقه ای است که باید هدایت عملیات نظامی آتی در شمال مالی را به عهده گیرد، در صورتی که شورای امنیت سازمان ملل مجوز عملیات را صادر کند .

به گفته ی آقای ممدو لامین دیالو(Mamadou Lamine Diallo) (١٨) ، اقتصاد دان، برون رفت از« استراتژی های واکنشی» ضرورتی به شمار می آید؛ باید هم چنین بینش های صرفا امنیتی را کنار گذاشت که احتمال دارد دست یابی به تنها بخشی از اهداف را امکان پذیر سازد. مسئله یافتن دوباره اشکال مشروعیت قدرت است که با واقعیت های جوامع افریقایی مطابقت و همخوانی داشته باشد، زیرا دولت ها به دلیل نداشتن پایگاه مردمی سقوط می کنند .

آقای کوناره تکرار می کند که : اقدام به جای افریقایی ها، در صورتی که مسئله همراهی کردن با آن ها مد نظراست، یعنی ریسک ترک کردن منطق شکارگاه اختصاصی، یا به گونه ای شکاری که دیگر نمی توان به تنهایی برای خود نگه داشت و رفتن به سمت منطق محکوم و قابل سرزنشی که : به نفع انحصار طلبان خارجی است که برایشان برخی کشورهای افریقایی مناسب توسعه یافتن و صنعتی شدن هستند و برخی دیگر محکوم به ایفای نقش بازارهای صرف و تامین کنندگان مواد اولیه (١٩) ». تحکیم مراجع نظارتی وکنترل منطقه ای ، بدون شک بهترین روش رسیدن به تایید در سطح قاره است. می بایست بر «اجتماعات مردمی » که با بسیج امکانات فرهنگی و غنای تجارب و رسوم اجتماعی هر روز قابلیت حل تنش ها را در مناطق متعدد عاری از درگیری و مناقشه درافریقا به نمایش می گذارند ، تکیه کرد.

١- Small Arms Srvey, communique ,Geneve, 25 octobre 2012.

٢- سرکوب وحشیانه اعما ل شده توسط رئیس جمهوری موجب شد دیوان کیفری بین المللی،حکم جلب عمر البشیر را صادر کند .

٣- رجوع به مقاله آقای ژان باتیست گالون، جدایی تلخ دو سودان، لوموند دیپلماتیک ، ژوئن ۲۰۱۲ .

http://ir.mondediplo.com/article1847.html

۴- هدف اتحادیه روخانه مانو که در سال ۱۹۷۳ تاسیس شد، حمایت از مبادلات تجاری می باشد.

۵- رجوع به مقاله آقای ژاک دلکروز، زوال و نابودی رویای دموکراتیک در مالی، لوموند دیپلماتیک ،سپتامبر ۲۰۱۲.

http://ir.mondediplo.com/article1885.html

۶- از سال ۱۹۵۵تا ۱۹۷۲ و سپس از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۵ .

٧- Lire Fanny Pigeaud, Guerre pour le cacao dans l’Ouest ivoirien, Le Monde diplomatique, septembre 2012.

٨- میشل لونتومبو، گروه های مسلح، مناقشات و فرمانروایی در افریقای غربی : جدول مطالعه، یادداشت تجزیه و تحلیل گروه تحقیق و اطلاعات در مورد صلح و امنیت ، بروکسل ۲۷ ژانویه ۲۰۱۲.

٩- Lire Colette Braeckman, Les Nouveaux Predateurs . Politiques des puissances en Afrique centrale, Fayard, Paris, 2003.

١٠- Achille Mbembe, Vers une nouvelle geopolitique africaine, dans Afriques en renaissance, Maniere de voir , n 51 , mai-juin 2000.

١١- مطالعه نوعی برده داری از کودکان در افریقای غربی، مرکز تحقیقات اونیسف آوریل ۲۰۰۲

١٢- نطق افتتاحیه آقای آلفا عمر کوناره ، مرزهای افریقا از قرن دوازدهم تا قرن بیستم ، یونسکو.

١٣- پییرکیپره، مرزهای افریقایی و الحاق منطقه ای: در مورد بحران هویت ملی در افریقای غربی در اواخر قرن بیستم .

١۴- Wole Soyinka, Blood soaked quilt of Africa, The Guardian Londres 17 mai 1994.

١۵- نیکولا سارکوزی ۱۶ ژانویه ۲۰۰۹ تبریک سال نوبه سفرا.

١۶- Ali Mazrui, The Bondage of Boundaries, dans The future Surveyed : 150 Economist Years, numero special de The Economist, Londres , 11Septembre 1993.

١٧- Mamdou Lamine Diallo, Afrique dans la nouvelle geopolitique mondiale, Fondation Gabriel Peri, Pantin ,24 janvier 2008.

١٨- Des frontieres en Afrique op,cit.

افریقای جنوبی شاهانه

آیا افریقای جنوبی از جنبش « قلمروزدایی» این قاره خواهد گریخت؟ افریقای جنوبی، که دارای ساختار دولتی سامان یافته با دستگاه اداری و سرکوبگر آپارتاید بود، با از بین بردن این رژیم نژاد پرست، به مشروعیت رسید، این کشور با ثروتی بی کران، از تزلزل و ضعف نهاد های سیاسی همسایگانش (موزامبیک، سوازیلند،..) برای تبدیل آن ها به بازارهای انحصاری استفاده می کند . افریقای جنوبی سعی دارد از عضویتش در گروه BRICS که در آن با برزیل، روسیه، هند و چین هم پیمان شده نهایت استفاده را ببرد. پرتوریا که در سال ٢٠١٣میزبان اجلاس آینده کشورهای عضو می باشد، نتیجه ی توافقات مبادله ای را مطرح می کند.

به نظر آقای Achille Mbembe کارشناس علوم سیاسی از کامرون،«کشور رنگین کمان» بیش از پیش شاهانه شده وبی اعتنا به محدوده ها و موانع مرزی در محو کردن آن ها سهیم می شود. برتری و تسلط اقتصادی بر تمام منطقه زیر دست که به نوعی منطقه داخلی کشورش محسوب می شوند، پرتوریا شرکت های امنیتی را تا مالی، غنا و گینه صادر می کند. شرکت های افریقای جنوبی در تجارت اسلحه – هم به شکل تائید نشده هم به طور رسمی- در مناطق مبادلات بین المللی غیر رسمی شرکت دارند .افریقای جنوبی به یک قدرت قاره ای تبدیل شده. خانم نوکوسازانا دلامینی زوما (Nokosazana Dlamini Zuma)همسر سابق رئیس جمهور افریقای جنوبی آقای ژاکوب زوما ، در ماه ژوئیه سال ٢٠١٢ به ریاست کمیسیون اتحادیه افریقا انتخاب شد. رقیب خانم زوما آقای ژان پنگ از گابن بود که در پیکاری طولانی و دشوار شکست خورد. پرتوریا از نفوذ ش در این انتخابات استفاده کرد و «امتیاز های» دوستی با کشورش را به رخ کشید. به نظر آقای Mbembe ، در شمال، «مرز مجازی» افریقای جنوبی از این پس حدودا هم سطح کاتانگا در(جنوب غربی جمهوری دموکراتیک کنگو) (١) قرار گرفته. از سوی دیگر افریقای جنوبی وارد منطقه ی پر جاذبه ی اقیانوس هند و آسیا می شود .

با این همه اما آینده ی غول افریقای جنوبی بی خطر نیست. تنش های اجتماعی همان طور که سرکوب اعتصاب در Marikana (٢) ماریکانا به نمایش گذاشت، کشمکش های قدرت در درون کنگره ملی افریقا ANC یا اتهامات فساد و رشوه خواری بر علیه آقای زوما از شکنندگی پر معنا و تناقضات موجود حکایت می کند . این چنین در بهار سال ٢٠٠٨، هجوم ناگهانی مهاجرین اقتصادی کشور های همسایه، با واکنش خشن و تند مردم مواجه شد و ده ها تن کشته به جا گذاشت. گویی مخدوش شدن محدوده ی سرزمین ها فقط به نفع شرکت ها تمام می شود…

١-

Achille Mbembe Vers une nouvelle geopolitique africaine, dans Afriques en renaissance , Maniere de voir mai juin 2000.

٢-

Lire Greg Marinovich, Une tuerie comme au temps de l’apartheid, Le Monde diplomatique, octobre 2012.

این مقاله در چارچوب همکاری «انسان شناسی و فرهنگ» و سایت دوستان لوموند دیپلماتیک منتشر می شود و در فرانسه در اکتبر ۲۰۱۲ به انتشار رسیده است.