انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تجربه ضوابط در پاسادنا کالیفرنیا

«در تجربه‌ پاسادنا، ضوابط منعطف، گام‌به‌گام، مشارکتی و تعاملی موجب شده است تا ساکنان بتوانند با مشاوره طراحان بهترین موقعیت سکونت را برای خود ایجاد کنند. انتظام کلی محله توسط قوانین تضمین شده است و عدم شباهت، تنوع و درعین‌حال یکتایی هر یک از واحدهای مسکونی فضایی را ایجاد می‌کند که ساکنان از حضور و سکونت در آن لذت می‌برند».

 

گفته می‌شود که شهر امروزی دیگر پدیده‌ای زنده و ارگانیک نیست که به‌خودی‌خود طی زمان شکل بگیرد و مانند هر موجود زیست‌مند دیگری در طبیعت هرآینه با انتخاب بهترین پاسخ برای مسائل خود، پیش برود و رشد کند. شهر مدرن نیازمند آن است که برای بقای حیات و رشد کالبدی‌اش از پیش برنامه‌ریزی شود و این برنامه‌ریزی در قالب قوانین و ضوابط توسط شهرداری‌ها جهت اجرا ابلاغ شود. اگر این مفروض را بپذیریم سؤال بنیادی این است که این قوانین چیست و چه باید باشد؟‌ چگونه وضع می‌شود و چگونه باید وضع شود؟ آیا تصمیمات چند نفر انسان می‌تواند حیات و بالندگی یک شهر عظیم با میلیون‌ها یا هزاران انسان دیگر را تضمین کند؟ شهروندان به‌مثابه سلول‌های زنده این کالبد، چه سهمی در حیات کلیت آن دارند؟ آیا اساساً شهروندان باید نقشی فعال در حیات و رشد شهر داشته باشند یا صرفاً باید تابع و مجری دستورالعمل‌های ابلاغی باشند و دیگر نمی‌توانند مانند ساختار اجتماعی شهر پیش از صنعتی شدن در شکل‌گیری شهرها سهم داشته باشند؟ از جنبه‌ دیگر، دست‌کم می‌توان و باید پرسید در ایران نتیجه قوانین موضوعه در هر شهر موجب بالندگی، تعالی، زیبایی و زندگی آن شده است یا خیر؟ محصول ضوابط چگونه و در چه بازه‌های زمانی مشخص و متناوبی ارزیابی شده است و در صورت روشن شدن سهم قوانین در نامطلوب بودن سیمای شهری شکل گرفته، چه قوانینی اصلاح شده است؟

تجربه پاسادنا

در پاسخ به سؤالات بالا تحلیل تجربه‌ کریستوفر الکساندر در وضع ضوابط در شهر پاسادنا ایالت کالیفرنیا در آمریکا آموزنده است. از الکساندر و همکارانش خواسته شده بود که برای شهر پاسادنا که شهری تاریخی در آمریکا است و در دهه‌های اخیر جریان آپارتما‌ن‌سازی در آن رشد یافته است، ضوابط معماری و شهرسازی وضع نمایند. آنان به‌جای وضع قوانین با ماهیت تعیین برخی اعداد حداقلی و حداکثری، قوانینی وضع کردند که ماهیت سلسله‌ای و گام‌به‌گام داشت. هر گام مرحله بعد از گام قبلی خود بود و سازندگان، طراحان و مردم می‌بایست هر مرحله را طی کنند و از کارگروه ضوابط تأییدیه بگیرند.

الکساندر تشریح می‌کند که: «مراحل، یازده گام داشت و به نحوی طراحی شده بود که به‌تدریج یک‌به‌یک پیش برود و متقاضی بتواند فرم‌های تقاضانامه را به‌آسانی و با کم‌ترین تفسیر پر کند. فرآیند به نحوی در نظر گرفته شده بود که عملاً طراحی و برنامه‌ریزی برای توسعه در آینده را تسهیل و ساخت پروژه‌های جدید با کیفیت بالا را تشویق کند. سازنده‌ای که می‌خواهد امکان پروژه‌ای در مکانی جدید را چک کند، می‌تواند در زمان کوتاهی و به‌سادگی با تبعیت از مراحل نظم معین، آنچه عملی است را طراحی کند. ازآنجاکه مراحل در تعریف ما به الگوهای ضروری وابسته است، شاید بتوان گفت برای ساخت موفق هر آپارتمان، در این بستر، باید از این شرایط تبعیت کرد. به‌این‌ترتیب، این مراحل نه صرفاً نیازمندی‌های رضایت‌بخش که ضروریات عملکردی بودند».

مراحل دستورالعمل به‌این‌ترتیب تدوین شد:

گام ۱. ترسیم نقشه عرصه و محیط اطراف: برای آغاز فرآیند و حصول اطمینان از اینکه پروژه شما برای محیط اطرافش مفید است، باید از فهم ساختار آنچه در محیط اطراف وجود دارد، هم در قطعه زمین شما و هم در قطعات مجاور، آغاز کنید.

گام ۲. درباره آرایش اولیه پروژه و فضای بیرونی‌اش به نحوی تصمیم‌گیری کنید که پروژه‌های اطراف و همسایگی‌اش را ارتقا دهد: خصوصیت همسایگی که در این دستور کار تعریف شده است تنها زمانی حاصل می‌شود که هر پروژه منفرد برای کار با پروژه‌های اطرافش ساخته شده باشد. زیبایی و صفتی که شهرها به دنبال آن هستند تنها درنتیجه روابط منسجم و پیوند میان اجزا و با توجه به باغ‌ها، حیاط‌ها، پارکینگ، ساختمان‌ها و خیابان‌ها حاصل می‌شود.

گام ۳. درباره آرایش اولیه و محل قرارگیری باغ اصلی تصمیم‌گیری کنید. نشان دهید که عرصه و عیان در سایت کجا قرار می‌گیرند: باغ باید بزرگ باشد؛ دست‌کم ۲۸ فوت در ۴۵ فوت [۸.۵ متر در ۱۳.۷ متر] به‌علاوه، محل قرارگیری باغ بزرگ را به نحوی تعیین کنید که بیش‌ترین پیوند را با فضاهای موجود اطراف داشته باشد تا تنوعی متعادل از فضاها را در همسایگی تأمین کند.

گام ۴: پارامترهای عددی را محاسبه کنید: پس‌ازآنکه محل قرارگیری و اندازه تقریبی باغ اصلی مشخص شد، مساحت‌ فضایی را محاسبه کنید که به حجم ساختمان، پارکینگ و دسترسی‌های سواره اختصاص دارد.

گام ۵. محل پارکینگ و دسترسی سواره را تعیین کنید: پارکینگ تعمیر را در محلی قرار دهید که از خیابان دیده نشود. بعد از رسیدن به تعداد آپارتمان‌ها، نوع پارکینگ را در ارتباط با آپارتمان‌ها انتخاب کنید. وقتی نوع پارکینگ مشخص شد، تصمیم‌گیری درباره محل قرارگیری پارکینگ‌ها، نوع و موقعیت دسترسی پیاده امکان‌پذیر خواهد شد.

گام ۶. محل قرارگیری ساختمان را مشخص و شکل کلی حجم آن را تعیین کنید: حالا محل قرارگیری ساختمان و شکل آن را بر اساس زیبایی باغ و خصوصیات خیابان تعیین کنید. محل حجم ساختمان‌ها را به نحوی تعیین کنید که محدوده‌ای کالبدی برای باغ تأمین شود. حداکثر عرض حجم ساختمان‌ها ۳۵ فوت [۱۵.۶ متر] است. دست‌کم باید ۶۰ درصد فضای باغ با احجام احاطه شود. هم‌زمان، پیوند و راه ارتباطی میان باغ و فضای باز را تأمین کنید.

گام ۷. شکل باغ را در ارتباط با ساختمان و باغ‌های مجاور بیارایید: اکنون کشیدگی، شکل و اندازه باغ اصلی را تعیین کنید و بیارایید. باغ اصلی باید به‌صورت موجودیتی منفرد و چهارگوشه از فضا متراکم گردد که با ضوابط و معیارهای فضاهای بازتعریف شده است. هفتاد درصد باغ اصلی باید زمین طبیعی و نه روی پارکینگ زیرزمینی در نظر گرفته شود.

گام ۸. جزئیات پارکینگ‌ را بزرگ‌نمایی کنید.

گام ۹. آپارتمان‌ها را تقسیم‌بندی کنید: در حجم کلی ساختمانی که در نظر گرفته‌اید، آپارتمان‌ها را بر اساس آنچه در آیین‌نامه مجاز دانسته شده است، مشخص کنید.

گام ۱۰. محل ورودی آپارتمان‌ها را تعیین کنید و آن‌ها را شکل دهید: محل ورودی‌ها را رو به باغ تعریف کنید. تا جایی که ممکن است، ورودی آپارتمان‌های بیش‌تری باید از باغ اصلی تعریف شود.

گام ۱۱. جزئیات باغ را طراحی کنید: باغ را با جزئیات متنوعی بیارایید که آن را به مکانی خوشایند، تفریحی و مفید برای افراد و ساکنان تبدیل ‌کنند.(الکساندر، ۱۳۹۹).

محصول فرآیند

محصول چنین فرآیندی محیط همسایگی سرزنده، زیبا، تعاملی و پاسخ‌گویی است که افراد تحت راهنمایی معماران برای خود ساخته‌اند. انتظام کلی محله توسط قوانین تضمین شده است و عدم شباهت، تنوع و درعین‌حال یکتایی هر یک از واحدهای مسکونی فضایی را ایجاد می‌کند که ساکنان از حضور و سکونت در آن لذت می‌برند. همچنین در سیمای شهری، تکرار خشک و خسته‌کننده و نازیبا ناشی از فرآیندهای ساخت از پیش تیپ‌سازی‌شده اتفاق نمی‌افتد. الکساندر در ارزیابی این تجربه می‌گوید: ساختمان‌ها تنوعی شگفت‌انگیز را نشان دادند. همگی شامل خصوصیات مشخص ثابتی بودند که توسط مراحل تکوین تعیین شده بود اما بااین‌وجود هر یک منحصربه‌فرد شده بود. مؤلفه‌های ابعادی، جالب‌توجه هستند. در این پروژه هیچ اشاره‌ای به آرایش مدولار در طراحی‌ها نشده است؛ اما ترکیب‌بندی و عرض هر ساختمان به نحوی کشیده و فشرده شده است که به‌خوبی با ساختار شرایط موجود زمین تطبیق می‌یابد. تنوعی که به‌این‌ترتیب حاصل شده و بیش‌تر شبیه به تنوعی ارگانیک است، نشان می‌دهد که هر آپارتمان حیات منحصر به خود را یافته است.

 

تحلیل دستاوردها

در یادگیری از پاسادنا،‌نخست باید دانست که تجربه پاسادنا در مقام آنتی‌تز وضع موجود در اینجا مطرح شده است تا بتوان از آن به سنتز بومی متناسب با اقتضائات زمینه‌ای گذار کرد. آنچه در این تجربه ارزنده بسیار مهم است ماهیت مقررات است که آن را برجسته می‌سازد. ضوابط در اینجا ماهیت مرحله‌ای دارد و هر قانون گامی است از گام‌های متعدد که باید طی شود و سازنده نمی‌داند در مرحله با چه مقرراتی روبه‌رو می‌شود. صرفاً باید تلاش خود را در هر مرحله برای پیاده‌سازی مطلوب ضوابط انجام دهد و تأییدیه بگیرد و مقررات مرحله‌ بعد را دریافت کند. قانون ضمان کیفیت و زیبایی است و هر مرحله زمانی رخ می‌دهد که مرحله قبل از آن تصویب شده باشد. به‌این‌ترتیب فرایند طراحی، گام‌به‌گام پیش می‌رود تا ساختمان‌ها از درون آن‌ها تکوین یافته و ظاهر شوند؛ همانند همه مراحل ساخت موجودات زنده در طبیعت. هرچند فرآیند تولید در طبیعت همواره یکسان است اما هیچ محصول تکراری در آن وجود ندارد و همه‌چیز منحصربه‌فرد است. هیچ‌چیز در طبیعت به‌یک‌باره خلق نمی‌شود و این مهم‌ترین آموزه طبیعت برای انسان در خلق زیبایی و کارایی است. قطعاً هر چیز زیبا باید طی مراحل گام‌به‌گام و هر مرحله از درون مرحله قبل خلق شود. به‌عبارت دیگر، سازنده از ابتدا قوانین و ضوابط در مراحل بعدی را نمی‌داند و در هر مرحله فقط باید به همان مرحله بیندیشد اما در ایران، ماهیت ضوابط از پیش تعریف‌شده است و سازنده از ابتدا می‌داند که مثلاً در مرحله طراحی پلان یا سفت‌کاری و نازک‌کاری و حتی نصب تجهیزات باید چه مقرراتی را اجرا کند.

ویژگی دیگر این تجربه آن است که مردم خود نیز می‌توانند مستقلاً و یا با مشاوره تیم مهندسی به اجرای ضوابط به‌مثابه مراحل تکوین پروژه اقدام کنند و ازاین‌رو نوعی طراحی تعاملی با مشارکت شهروندان و طراحان شکل می‌گیرد. هیچ نظام زیبایی‌شناسی متقنی که توسط عده‌ای تصویب و جهت اجرا ابلاغ شده باشد، وجود ندارد. کسی شایسته‌تر از همه آحاد جامعه برای خلق زیبایی تلقی نمی‌شود. مردم توسط مهندسان هدایت می‌شوند تا بهترین نتیجه حاصل شود. هیچ دو پلاکی شبیه به هم نیست و تنوعی زیبا و شگفت‌انگیز حاصل می‌شود. محله‌ای که هر کس دوست دارد در آنجا زندگی کند و حاضر به ترک آن نخواهد بود. پایدار اجتماعی خود را متظاهر می‌سازد و ضوابط به خدمت اجتماع، مردم، معماری و شهر درمی‌آید.

در انتها باید تأکید کرد که باتوجه به آنکه تجربه پاسادنا در شهر کوچکی با ویژگی‌های خاص خود اعم از تراکم پایین و گستردگی شهر در سطح زمین و ساخت‌واحدهای ویلایی یا کوتاه‌مرتبه اتفاق افتاده است، می‌تواند الگوی قابل‌اعتنایی برای تنظیم ضوابط منطقه‌ای در سطح کلان‌شهرهای بزرگ‌مقیاس باشد و هر منطقه با توجه به ویژگی‌های خاص خود واجد قوانین منحصر به خود باشد.

 

منبع

الکساندر، کریستوفر (۱۳۹۹). سرشت نظم، ج ۲. فرآیند آفرینش حیات، ق ۲: فرآیندهای زنده، ترجمه علی اکبری و ندا عبدزاده، تهران: پرهام‌نقش.

 

این مقاله پیشتر در نشریه کوچه شماره ۶ منتشر شده است.