شکلگیری و رشد هر رشتۀ علمی حاصل تلاش و فعالیت متفکران بسیاری است. باوجوداین، برخی از این متفکران تأثیر و نقش بیشتری در یک قلمروی علمی بر عهده داشته و دارند. در بین متفکران کلاسیکِ جامعهشناسی، سه شخصیت – کارل مارکس، امیل دورکیم و ماکس وبر- تأثیر چشمگیر و ژرفی بر جامعهشناسی بر جای نهادهاند. آنها اندیشه و نظریۀ اجتماعی و بینش جامعهشناختی را در مسیر تازهای وارد کردند و بر گسترۀ تفکر اجتماعی افزودند. ازاینرو، میتوان گفت؛ بدون فهم اندیشه و نظریات این سه تن، آنچنانکه لازم است نمیتوان نظریات معاصر را درک کرد.
این سه مرد بزرگ سنتهایی فکری به وجود آوردهاند و هر کدام رویکرد خاصی را نسبت به جامعه و واقعیتهای آن ارائه کردهاند که تا امروز نیز از آنها استفاده میشود و بسیاری از متفکرین معاصر در جامعهشناسی و دیگر رشتههای علوم انسانی و اجتماعی از آنها سود جستهاند. بهطورکلی، مارکس با ماتریالیسم تاریخی، دورکیم با جامعهشناسی اثباتگرا و وبر با جامعهشناسی تفهمی به تکوین و تداوم جامعهشناسی و شناخت علمی جامعه کمک ماندگاری کردهاند. اندیشههای آنها در شکلگیری حوزههای خاص جامعهشناسی نیز مؤثر بوده است.
نوشتههای مرتبط
مارکس از بزرگترین و تأثیرگذارترین متفکران و نظریهپردازان اجتماعی، مردی که جهان را در قرن بیستم لرزاند. آرمان و دغدغۀ اصلی او جامعهای عادلانهتر بود و در راه اندیشه ورزی از شور و انگیزه و ارادهای کمنظیر برخوردار بود. هرچند آرمانها و پیشبینیهای اجتماعی او -آنچنانکه خود در نظر داشت- تحقق نیافت و حتی با انحراف و با استفاده از اندیشههای او جهان در قرن بیستم با حکومتهای توتالیتر کمونیستی که در خلافِ جهت عدالت اجتماعی حرکت میکردند روبرو شد، اما اینها از شخصیت بزرگ، نبوغ فوقالعاده و بهویژه حس انساندوستی بینظیر او چیزی کم نمیکند. افزون بر این، مارکس را میتوان از بنیانگذاران جامعهشناسی معرفت، جامعهشناسی قشربندی و نابرابریهای اجتماعی، جامعهشناسی توسعه و جامعهشناسی اقتصاد در نظر گرفت.
دورکیم نیز بدون شک از بانیان جامعهشناسی دین است. او همچنین در مباحث اخلاق، خودکشی، تقسیمکار و جامعهشناسی آموزشوپرورش نیز صاحبرأی است. دورکیم برای نخستین بار رشتۀ جامعهشناسی را دانشگاهی کرد. و میتوان او را بهحق، یکی (شاید مهمترین) از بنیانگذاران اصلی جامعهشناسی در نظر گرفت. او تلاش فراوانی برای دفاع و اعتبار بخشیدن به جامعهشناسی بهعنوان یک علم به عمل آورد. نوشتههای دورکیم هنوز هم خواندنی و باارزش هستند و بهعنوان آثار برجستۀ کلاسیک در جامعهشناسی از اعتبار و جایگاه بالایی برخوردارند.
ماکس وبر نیز از سرآمدان جامعهشناسی دین، جامعهشناسی قشربندی و جامعهشناسی سیاسی به شمار میرود. او اندیشمندی جدی و دقیق و با بینشی عمیق و گسترده بود و آثاری از خویش بر جای گذاشت که درکی عمیقتر از جامعه و پدیدههای اجتماعی و همینطور بسیاری از نظریههای اجتماعی برای ما فراهم میکند. توجه وبر بر تبیین تفهمی در جامعهشناسی و فردگرایی روششناختیاش پایهگذار مکتبی مهم در جامعهشناسی شد.
بههرحال، تأثیرگذاری آنها به حدی است که از آنها بهعنوان تثلیث سکولار جامعهشناسی نام برده میشود (پارکین، ۱۳۸۹: ۷)، که خود نشانگر احترامی است که آنها در بین تحصیلکردههای علوم اجتماعی دارند. رد پای نظریههای آنها را بهوضوح میتوان در بین اندیشمندان بزرگ معاصر مشاهده کرد. در اندیشۀ نظریهپردازان بزرگی مانند پیتر برگر، یورگن هابرماس و پییر بوردیو میتوان اندیشۀ این سه غول کلاسیک جامعهشناسی را باهم ردیابی کرد. خلاصه اینکه، برای فهم کاملتر و منظمتر از جامعه و پدیدههای اجتماعی و برای دستیابی به بینشی عمیقتر نسبت به مسائل جامعه، لازم است که این سه متفکر بزرگ را شناخت و آثار آنها را تا آنجا که امکان دارد خواند. خوشبختانه اکثر نوشتهها و آثار آنها به فارسی ترجمه شدهاند و ما میتوانیم به آنها دسترسی داشته باشیم.
آثار مهم و گزیدهای از نوشتههای مارکس که به فارسی ترجمه شدهاند:
«سرمایه؛ نقد اقتصاد سیاسی»، ترجمه حسن مرتضوی، جلد اول و دوم، تهران: آگه.
«دستنوشتههای اقتصادی-فلسفی ۱۸۴۴»، ترجمه حسن مرتضوی، انتشارات آشتیان.
«هجدهم برومر لوئی بناپارت»، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز.
«مانیفست کمونیست»، با همکاری فردریک انگلس، ترجمه مسعود صابری، نشر طلایه پرسو.
«فقر فلسفه»، ترجمه آرتین آراکل، نشر اهورا.
«سانسور و آزادی مطبوعات»، ترجمه حسن مرتضوی، نشر اختران.
«نبردهای طبقاتی در فرانسه از ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰»، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز.
«دربارهی مسئلهی یهود و گامی در نقد فلسفهی حق هگل، مقدمه»، ترجمه مرتضی محیط، نشر اختران.
«لودویگ فوئرباخ و ایدئولوژی آلمانی»، با همکاری انگلس و پلخانوف، ترجمه پرویز بابایی، نشر چشمه.
«رسالۀ دکترای فلسفه (اختلاف بین فلسفهی طبیعت دموکریت و اپیکور)»، ترجمه محمود عابدیان، حسن قاضی مرادی، نشر اختران.
«مارکس و خودکشی»، ترجمه حسن مرتضوی، نشر گام نو.
«دربارهی تکامل مادی تاریخ: ۲ رساله و ۲۸ نامه»، با همکاری انگلس، ترجمه خسرو پارسا، نشر دیگر.
«اتحادیههای کارگری»، با همکاری انگلس، ترجمه محسن حکیمی، نشر مرکز.
آثار مهم و گزیدهای از نوشتههای دورکیم که به فارسی ترجمه شدهاند:
«تربیت و جامعهشناسی»، ترجمه علیمحمد کاردان، انتشارات دانشگاه تهران.
«دربارۀ تقسیمکار اجتماعی»، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز.
«خودکشی»، ترجمه نادر سالارزاده امیری، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
«قواعد روش جامعهشناسی»، ترجمه علیمحمد کاردان، تهران: دانشگاه تهران.
«جامعهشناسی و فلسفه»، ترجمه فریدون سرمد، انتشارات کند و کاو.
«صور بنیانی حیات دینی»، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز.
«درسهای جامعهشناسی؛ فیزیک اخلاقیات و حقوق»، ترجمۀ سیدجمالالدین موسوی، نشرنی.
آثار مهم و گزیدهای از نوشتههای وبر که به فارسی ترجمه شدهاند:
«اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری»، ترجمه عبدالکریم رشیدیان و پریسا منوچهری کاشانی، انتشارات علمی و فرهنگی.
«عقلانیت و آزادی: مقالاتی از ماکس وبر و درباره ماکس وبر»، ترجمه یدالله موقن و احمد تدین، نشر هرمس.
«مفاهیم اساسی جامعهشناسی»، ترجمه احمد صدارتی، نشر مرکز.
«روششناسی علوم اجتماعی»، ترجمه حسن چاوشیان، نشر مرکز.
«دین، قدرت، جامعه»، ترجمه احمد تدین، نشر هرمس.
«شهر در گذر زمان»، ترجمه شیوا کاویانی، شرکت سهامی انتشار.
«اقتصاد و جامعه»، ترجمه مصطفی عمادزاده، مهرداد ترابی نژاد، عباس منوچهری، انتشارات سمت.
«دانشمند و سیاستمدار»، ترجمه احمد نقیب زاده، نشر علم.
منابع:
پارکین، فرانک (۱۳۸۹)، «ماکس وبر»، ترجمه شهناز مسمی پرست، نشر ققنوس.
http://anthropology.ir/zamanimasoud