انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

تاریخ فرهنگیِ بدن و بدن‌مندی در ایرانِ عصر جدید(۹)

جعفر شهری در توصیفِ «خزینه» و طریق استحمام در شهر تهران تا قبل از تثبیت اصلاحات جدید می نویسد :
«خزینه دیوار کشیده سه سوراخ برای اخراج بخار آبش تعبیه شده ، اما در اصل به این خاطر که داخلش معلوم و اولاً تفتیش حال مشتریان که در آن کار خلاف نکنند و دیگر هر آینه مأمور بلدیه رسید فوراً مشتریان را ندا داده از آن خارج نمایند، از آن که نه حمامی و نه مشتریان می توانستند از خزینه صرف نظر بکنند . حمامی به خاطر استفاده اش که با یک خزینه آب که گرم شود ، صدها تن می توانستند استفاده کنند و خلاف آن که زیر دوش بروند ، چند برابر آن باید آب گرم بکنند ، و مشتریان که حمام سنتی شان بوده به آسانی نمی توانستند از آن دست بکشند. لذا خزینه ها درِ مخفی ای داشتند که مشتریان از آن داخل و خارج می شدند. » ( ۱۴ )

جالب است که بدانیم از زمان صفوی تا عصر قاجار، تصور و باور مردم نسبت به «فواید» آب خزینه هیچ تغییری نکرده بود: «از آن جمله شفای آن بود که می گفتند آب خزینه هر زخم و جراحت را علاج بوده» ، به همین دلیل زخمهای ناشی از کچلی و جوش و بریدگی و قمه و جراحات ناشی از چاقو خوردگی و تا غسل و … همه در آن شستشو می شده است . ( ۱۵ ) . «رسانه»ای شدن مسائل روزمره ، حتی اگر همچون ایران تنها می توانست در انحصار قدرت باشد ، از ویژگی ساختار جدید بود. به عنوان مثال ، روزنامه اخگر در مقام حامیِ بوروکراسی جدید در تغییر سبک زندگی، در خصوص تغییر روش استحمام در اصفهان می نویسد:
«حمامهای اصفهان عموماً هر سی روز یک دفعه زودتر آبهای خود را عوض نمی کنند و بلکه بسیاری از آنها گاهی به مأمورین بلدی جا زده ، از تغییر آب و یا به اصطلاح زیر آب زدن خزانه های خویش شانه تهی می‌کنند. در صورتی که اگر یک بلدیه دلسوز ، یک بلدیه قوی و صاحب اراده می‌داشتیم ، تا کنون هفت عشر آنها را توانسته بود که تغییر شکل داده و به حمام دوش مبدل نماید. (۱۶) . همین روزنامه یک سال بعد، از نظام نامه ای سخن می‌گوید که شهرداری اصفهان برای حمامها تنظیم کرده است: «از طرف بلدیه، نظام نامه حمام های شهر که دارای یک مقدمه و چهار فصل، که فصل اول راجع به نظافت، فصل [دوم] راجع به وظایف کارگران، سوم مربوط به اسباب و ملزومات مستعمله در حمام و چهارمین فصل راجع به مشتریان [تنظیم] گردیده». ( ۱۷).
اما از آنجا که حمامی های اصفهان تن به همکاری نمی‌دهند و چندین و چند تخلف گزارش می‌شود، شهرداری تصمیم به مجازات آنها از طریق پرداخت جریمه تا بستن و پلمپ کردن کسب و کارشان می‌گیرد : « اخیراً دایره تفتیش شهرداری، حمامی هایی که تا حال اقدام به ساختمان دوش در حمامهای خود ننموده اند، تحت تعقیب و متخلفین را جلب می نماید ». ( ۱۸ ) و جا دارد همینجا بگوییم که پس از سقوط حکومت رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰ ، تمامی کوشش و تلاشهایی که در طولانی مدت، صَرف وادار کردن حمامی ها در مقرر داشتن بهداشت در حمامها شده بود، یک شبه فرو می‌ریزد. و طبق گزارشات، جز معدودی از حمامی ها، همگی به همان سبک سنتی باز می‌گردند و درِ «خزینه»ها دوباره باز می‌شود؛ که دلیل آن را می‌باید در همان فرامین مبتنی بر تنبیه و جریمه ی دولت جدید و مشارکت ندادن مردم در تغییر ساختارها از سنت به مدرن دید. چیزی که از نظر مردم «تحمیل سبک جدید زندگی» تلقی می‌شد و نه پیشنهادِ روشی جدید و آزمودن دلبخواهیِ آن؛ به این معنا که عمل خردمندانه آن بود تا دولت جدید بر روی جوانان و نوجوانان و کودکان سرمایه گذاری کند و گروه فرهنگ سازی اش را معطوف به فرزندان و یا به عبارتیِ نسل جوان سازد و آنهم فارغ از هرگونه اجبار و زور.
باری، روزنامه اخگر درباره بازگشت به شیوه سنتی استحمام،ـ پس از سقوط حکومت رضا شاه ـ ، به شدت انتقادکرد: «مجدداً صاحبان گرمابه ها به نام استفاده از کلمه آزادی، درب خزینه های خود را باز کرده اند و مشتریان خودشان را به خزینه ها هدایت می کنند و چون این امر مکرر در مکرر اتفاق افتاده ، شهرداری اصفهان در صدد برآمده است که از عمل این قبیل اشخاص متخلف بیش از پیش جداً جلوگیری نماید و لذا پس از بررسی از طرف بازرسی شهرداری و تعقیب موضوع و استفسار از تکرار عملشان چنین پاسخ داده اند که “بر حسب تقاضای مشتریان برای به جا آوردن غسل ارتماسی به باز کردن درب خزینه های خود اقدام نموده ایم ” ؛ لیکن شهرداری از نظر بهداشت عمومی و سایر مضراتی که به واسطه باز بودن درب خزینه ها موجب زیان عمومی است ، جداً صاحبان گرمابه ها را مورد تعقیب قرار داده و درب خزینه های آنها را «سیم و سرب» [پلمپ] نموده است و مخصوصاً همه روزه متخلفین را به دادگاه بخش شهرداری جلب و آن عده ای که مکرر به عمل خودشان ادامه داده اند از کسب ممنوع نموده است. و به طوریکه اطلاع داریم اداره شهرداری مقرر داشته است کلیه گرمابه دارها باید پروانه کسب از دایره پیشه وران شهرداری تحصیل و اینک هم عده زیادی از آنها با این دستور موافقت و تقاضای آن را به دفتر شهرداری تسلیم نموده اند» ( ۱۹) .
چنانچه دیده می‌شود، پس از سقوط حکومت رضا شاه، گروههای نخبه شهر ، به کمک شهرداری ها، بر اساس همان دستاوردهای شانزده ساله ، به سرعت کنترل مبتنی بر نظم دولت نوین، را به دست می‌گیرند. مواردی که درباره «حمام و حمامی ها» و نحوه استحمام اهالی شهر تهران و یا اصفهان گفته شد ، همگی نمونه هایی از فرهنگ عقب مانده و فقدان بهداشت ، در خصوص عملی است (استحمام) که می بایست از آن توقع پاکی و پاکیزگی داشت ؛ توجه شود که این «توقع» برخاسته از نگرش امروز نیست بلکه از آنجا که در همان ایام درک و مطالبه می شد ، بنابراین حتما لازم به اصلاح بوده و دولت جدید هم با جدیت آنرا دنبال می کرد.

ادامه دارد…

منابع:
شهری ، جعفر؛ تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، زندگی ، کسب و کار …؛ موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ دوم ، ۱۳۶۹ ، ج ۳، ص ۱۲ .
شهری ، جعفر؛ تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، زندگی ، کسب و کار …؛ موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ دوم ، ۱۳۶۹ ، ج ۳، ص ۲۴ .
روزنامه اخگر، سال سوم، ش ۶۳۲، ۲۸ مرداد ۱۳۱۰؛ نقل از کتاب تحولات عمران شهری اصفهان در دوره پهلوی اول؛ گرد آوری عبدالمهدی رجایی، انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۷ ، ص ۵۵۲ .
روزنامه اخگر، سال چهارم ، ش ۷۵۶ ، ش ۲۶ خرداد ۱۳۱۱ ؛ نقل از کتاب تحولات عمران شهری اصفهان در دوره پهلوی اول؛ گرد آوری عبدالمهدی رجایی، انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۷ ، ص ۵۵۹ .
روزنامه اخگر، سال نهم ، ش ۱۱۸۷، آبان ۱۳۱۵؛ نقل از کتاب تحولات عمران شهری اصفهان در دوره پهلوی اول؛ گرد آوری عبدالمهدی رجایی، انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۷، ص۵۷۷ .
اخگر ، سال چهاردهم ، ش ۱۷۵۳ ، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۱؛ نقل از کتاب تحولات عمران شهری اصفهان در دوره پهلوی اول؛ گرد آوری عبدالمهدی رجایی، انتشارات سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۷، صص ۵۹۸، ۵۹۹ .