مارتین فورنیه برگردان آریا نوری
نهاد آموزشی و پرورش از بدو تاسیس ، چه تحولاتی را به خود دیده است؟ چه رخداد های مهمی در طول تاریخ نظام آموزشی فرانسه که یکی از مهم ترین ارکان این کشور محسوب می شود ، رخ داده است؟
مارتین فورنیه در مقاله ی فوق به بررسی کامل تاریخ نظام آموزش و پرورش فرانسه و رخداد های مهم آن می پردازد.۱۹۶۰- ۱۹۷۵ : مدرسه ای واحد برای همه
در سال ۱۹۵۹ مطابق قانونی تحصیل تا سن ۱۶ سالگی برای همگان اجباری شد. بذر این کار در واقع در دهه ی ۵۰ به واسطه ی اجتماع فاکتورهای بسیاری کاشته شده بود : از یک طرف دموکراتیزه کردن سیستم آموزشی و « فراهم کردن دانش برای همه» ، مساله ای که در برنامه ی مشهور لانجوین – والون (۱) در سال ۱۹۴۶ به آن اشاره شده است و از طرف دیگر توسعه ی اقتصادی و تکنولوژیک پس از دوران جنگ که نیاز به بالا رفتن سطح علمی نیروی کار را به امری اساسی مبدل کرده بود.
در این دوره شاهد افزایش امکانات مدارس و از بین رفتن شبکه های متفاوت تحصیلی بوده ایم. کلاس های درس دبیرستان با کلاس های مدارس آموزش عمومی ( CEG) اقدام شده و به مرور زمان شاخه ها و گرایشات مختلف تحصیلی از بین رفته و سرانجام دوران دبیرستان به صورت یکسان و یک شکل برای همه به اجرا درامد. دوران تحصیل به سه دوره ی ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان تقسیم بندی شد.
۱۹۸۵-۱۹۹۵ : افزایش چشمگیر دارندگان مدرک دیپلم. با وجود کاهش میزان زاد و ولد مسئولین به تجهیز بیشتر مدارس ادامه دادند. امروزه ۹۰ درصد افراد زیر ۲۲ سال در فرانسه در حال تحصیل هستند ، تحصیلی که دولت نهایت سعیش را به کار میبرد تا به بهترین نحو ممکن ضامن مهیا بودن شرایطش باشد. به واسطه ی قانون تصویبی در سال ۱۹۸۵ سه شاخه ی گوناگون در دیپلم به تصویب رسید : دیپلم عمومی ، فنی حرفه ای و تکنولوژی. در همین دوره مسئولین – شاید تا حدی خوشبینانه – هدف اصلی خود را رسیدن ۸۰ درصد از افراد یک گروه سنی مشخص تا سال ۲۰۰۰ به مدرک دیپلم قرار دادند. امروزه با شکل گیری دیپلم های حرفه ای و افزایش چشمگیر تعداد دانش آموزان در دبیرستان ، تقریبا ۶۲ درصد افراد حاضر در یک گروه سنی مشخص موفق به اخذ مدرک دیپلم خود می شوند. با این وجود این آمار از سال ۱۹۹۶ به بعد ثابت مانده است .به گفته ی وزارت آموزش و پرورش این مساله بر رشته های دانشگاهی ای که ورود به آن ها نیازمند داتشن مدرک دیپلم عمومی بوده تاثیر گذاشته و علت آن هم محدودیت ورود دانش آموزان به این گرایش هاست. وزارت آموزش و پرورش نهایت امکانات خود را برای از بین بردن این محدودیت ها به کار بسته است. با این وجود افزایش ورودی به دو گرایش فنی – حرفه ای و تکنولوژی تنها تا حدی توانسته است این مساله را جبران کند. درصد موفقیت در آزمون دیپلم نهایی افزایش یافته و در سال ۲۰۰۰ هشتاد درصد داوطلبین در آزمون خود موفق بوده اند.
مدارس میزبان دانش آموزانی جدید
تا قبل از سال ۱۹۵۰ نهاد مدرسه در فرانسه تفاوت های بسیار زیادی با امروز داشته است. در آن دوران کلاس های دختران و پسران از هم جدا بوده و سخت گیری های بسیاری انجام می شده است. فرانسوآ دوبه در مورد آن دوران می گوید : « نوجوانان و جوانان در مدارس هیچ حقی نداشتند ، جامعه پذیری و سلایق آن ها در مدارس سرکوب می شده است.»
امروزه با افزایش بی سابقه ی تعداد دانش آموزان ، مدارس راهنمایی ، دبیرستان و دانشگاه ها با جمعیتی جدید رو به رو هستند. بسیاری از آن ها دید سنتی والدین خود به مدارس را نداشته و حتی در برابر آن به نوعی رفتار« مصرف گرایانه » نشان می دهند. هدف بسیاری از دانش آموزان برای بدست آوردن دیپلم تنها پیدا کردن شغلی مناسب در آینده است. آن ها هیچ تمایلی به خو گرفتن به نظامی که در نظر آن ها بسیار قدیمی و از مد افتاده است ندارند.
دانش آموزان جدید در مدارس راهنمایی و دبیرستان که اغلب بزرگسال هستند زمان و انرژی زیادی را صرف تحصیل نمی کنند.آن ها بیشتر به فکر خوش گذرانی در دوران نوجوانی و جوانی خود هستند ، برای خود شغل های کوچکی دست و پا می کنند که وقت درس خواندشان را می گیرد ( این مساله به خصوص در اقشار کم درامد تر جامعه به چشم می خورد) ، وقت خود را به تفریخ با دوستان یا در کنار خانواده ی خود سپری می کنند و . . . از دهه ی ۷۰ به بعد ارزش های خانوادگی و اجتماعی جایگاه بسیار مهمی را برای کودک ، آزادی عمل و شکوفایی وی در نظر می گیرند. بسیاری از جوانان دیگر زیر بار نظام قانون مدار و سفت و سخت مدارس نرفته و دائما در تقابل با مدارس هستند.
در نظر بسیاری از متخصصین آموزش ، مشکلات و خشونت های موجود در مدارس تنها محدود به محله هایی خاص در جامعه نمی شود و از مریوط به نهاد خود نظام آموزشی است : زمانی که این نظام مسئولیت شکست های دانش آموزان را به گردن خودشان می اندازد ، به خصوص در شاخه ی فنی و حرفه ای ، برخی از دانش آموزان به خشونت پناه می برند. به گفته ی فرانسوآ دوبت « آن ها در برابر سیستمی که به اعتماد به نفسشان آسیب وارد می کند مقاوت کرده و سعی می کنند از شرفشان دفاع کنند.»
آیا نظام جدید مساوات را بیشتر از قبل رعایت می کند؟
آیا می توان گفت که با افزایش تعداد دانش آموزان نظام آموزشی فرانسه ماهیتی دموکرات تر از قبل پیدا کرده است؟ پاسخ این سوال ، اگر مدت زمان تحصیل و ارزش دیپلم ها را مد نظر قرار دهیم می تواند مثبت و منفی باشد.
از دهه ی ۸۰ به بعد ، تعداد بسیار کمتری از دانش آموزان مجبور به دوباره گذراندن دروس می شدند ، دسترسی به دیپلم عمومی در دبرستان ها به شدت افزایش پیدا کرده و فاصله ی بین توقعات والدین و شرایط تحصیلی فرزندانشان کاهش پیدا کرده است. دو سوم افراد نسل امروز شرایط اخذ مدرک دیپلم را دارند. به طور عمومی می توان گفت که قانون به تصویب رسیده در سال ۱۹۸۹ که هدفش افزایش سطح علم در کل جامعه بوده ، به هدف خود رسیده است. اما هرچند که مدارس راهنمایی بسیار یکپارچه تر از قبل عمل می کنند ، دبیرستان ها نه تنها با تنوع شاخه های آموزشی رو به رو شده اند بلکه فراوانی شاخه ها سبب به وجود آمدن نوعی سلسله مراتب در دبیرستان ها شده است.
مطالعات بسیاری که صورت گرفته است نشان می دهد که انتخاب شاخه های مختلف توسط دانش آموزان تا حد زیادی بستگی به شرایط زندگی آن ها دارد.فرزندان متعلق به طبقه ی عامه اکثرا دیپلم حرفه ای را انتخاب می کنند و فرزندان کارمندان رده ی بالا به سمت دیپلم عمومی کشیده می شوند. پیر مرل ( Pierre Merle) ، جامعه شناس این شرایط را نوعی دموکراسی گزینشی می داند.
به واسطه ی تعامل چندین عامل ، این دموکراسی گزینشی از پانزده سال پیش در دبیرستان ها در حال افزایش یافتن است. این عوامل عبارتند از آسان تر شدن نسبی دروس ، رقابت بین مدارس و تغییر نحوه ی عملکرد والدین برای انتخاب مدرسه ی فرزندان خود.»
به همین ترتیب تحلیل های جامعه شناسان نشان می دهد که فاصله ی بین مدارس مستفر در مراکز شهر ها و مدارس مناطق حومه ای افزایش پیدا کرده است.مدارس واقع در مراکز شهرها با امکانات بیشتری که دارند سعی می کنند تا دانش آموزان متعلق به طبقه ی مرفه جامعه را به خود جذب کنند. مدارس مناطق حومه ای هم تنها می توانند دانش آموزان ” بهتر ” را در بین کسانی که برای ثبت نام مراجعه می کنند انتخاب کنند و قدرت مانور بسیار کمتری دارند.
چند برابر شدن دایره ی تصمیم گیری
در دهه ی ۸۰ ، تاثیر گذار بودن نظام آموزشی فرانسه زیر سوال رفته بود. مردم این نظام را به تکیه ی بیش از حد بر خود و بازدهی ضعیف متهم می کردند. دانش آموزان هم توقع نتایج بهتری داشتند. مطابق قوانینی که در سال ۱۹۸۲ به تصویب رسید ، بخشی از مسئولیت ها به خود مدارس و بازرسان سپرده شد. در این زمینه قدرت بیشتری به خود مدارس داده شد تا با توجه به استراتژی ای که دارند خودشان برنامه های درسی دانش آموزان را تنظیم کنند.
در سطح ملی ، نهاد ها و متخصصین جدیدی در حوزه ی تصمیم گیری پای به عرصه گذاشتند. از زمان انتخاب ساواری به عنوان وزیر آموزش و پرورش فرانسه ، شوراهایی جدید متشکل از متخصصین حوزه ی آموزش ، جامعه شناسان ، فیلسوفان ، تاریخدانان و آموزگاران برای نظر دهی در مورد کارکرد مدرسه و مهیا کردن شرایط برای ایجاد اصلاحات در نهاد مدرسه تشکیل شد.
در سطح محلی ، از حوزه های اداری و نهادهای حرفه ای دعوت به عمل آمد تا در تصمیم گیری ها شرکت کنند.به همین ترتیب در حوزه ی دیپلم حرفه ای ، برنامه های درسی توسط کارگروه های متخصص و ناظر محلی تایید می شود. در حوزه ی سیاست شهری ، شهرداری ها هم به کمک مدارس شتافته و امکانات مختلفی را در اختیار آن ها قرار می دهند.
نقش آفرینی کنشگر های جدید در نظام آموزشی فرانسه با وجود حضور رئسای شرکت ها ، والدین ، و نمایندگان محلی در جلسات شورای مدارس قابل ملاحظه است. به همین ترتیب ما شاهد قدرت گیری و روی کار آمدن مشاوران آموزشی ، روانشاسان و مددکاران اجتماعی در مدارس هستیم. چگونه می توان این تغییرات را تحلیل کرد؟ گروهی این تغییرات را با توجه به روحیه ی جدید خودمختاری در مدارس توجیه می کنند. گروهی دیگر سایه ی لیبرالیسم آنگلو ساکسون را در این میان مشاهده کرده و بر جنبه های مثبت رقابت در مدارس و دیدی مصرف گرایانه به آن تاکید می کنند. به این ترتیب ، موج اصلاحاتی که از سال ۱۹۸۰ به بعد مدارس فرانسه را در نوردیده سبب شده است تا امروزه والدین همواره در اضطراب انتخاب بهترین مدرسه برای فرزند خود به سر ببرند.
امروزه در شهرهای بزرگ شاهد رشد روز افزون فاصله بین مدارس مستقر در مناطق مرکزی شهر و مدارس مستقر در مناطق فقیر نشین و حومه ی شهر هستیم. با این وجود تنوع و تفاوت گسترده ای بین مدارس به چشم می خورد ، از نحوه ی جهت گیری آن ها گرفته تا انتخاب کارکنان و استراتژی های آموزشی ای که دنبال می کنند.
در فرانسه ی امروز ارزیابی تاثیر سیاست های جدید آموزشی با توجه به شکاف و نابرابری ای که در اجرای آن ها به وجود آمده است اصلا کار آسانی نیست.
برنامه ی لانژوین – والون عنوانی است که برای پروژه ی اصلاح نظام آموزشی فرانسه پس از آزاد سازی این کشور مطابق با برنامه های دولت برامده از شورای ملی مقاومت ( CNR) انتخاب شد
منبع: مجله ی علوم انسانی فرانسه scienceshumaines.com