بررسی آمارهای مربوط به بازدید گردشگران از مراکز تولید صنایع دستی، نشانگر آن است که صنایع دستی یا هنرهای صناعی که یکی از مظاهر فرهنگی و هنری محسوب میشود، میتواند عامل مهم و حتی موجبی برای جلب و جذب گردشگران به حساب آید، همچنین رونق گردشگری در منطقه موجب احیای صنایع دستی گردد. چرا که هر اثر صنایع دستی بازگوکنندهی خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور و حتی منطقه و محل تولید است و میتواند در شناساندن هنر اصیل و بومی و فرهنگ نقش اساسی ایفا کند. بررسیهای سه دههی پایانی قرن بیستم میلادی تا به امروز، این واقعیت را مطرح کرده است که خرید سوغات، آن هم سوغاتی ماندگار و با هویت که ضمناً نشانهها و علائم و نمادهایی از مکان و موضوع بازدید را به همراه داشته باشد، نه تنها تکمیلکنندهی سفر و بازدیدهای گردشگران است، بلکه گاه جاذبهای فراتر از مکانهای تاریخی و باستانی در توریستها ایجاد میکند. بر اساس اطلاعات و دانستههای قبلی و یا در مواجهه با آثار زیبای صنایع دستی که ضمن دوام به واسطهی برخورداری از نگارهها، رنگها و رنگآمیزیهای سنتی، بومی و ملی، حکایتگر هویت فرهنگی و نشانهای گویا از مناطق مورد بازدید است، به سرعت جلب و جذب چنین آثاری میشوند تا ارزندهترین هدیه، مناسبترین سوغات و بهترین رهآورد سفر را برای خانواده، دوستان و آشنایان فراهم آورند.
صنایع دستی در مازندران همچون دیگر قسمتهای ایران قدمت زیادی دارد. یکی از این صنایع دستی که منطبق بر نوع اقلیم و جغرافیای مازندران بوده و امروزه تقریباً در حال فراموشی است، هنر لاکتراشی یا چوتاشی (کچهتاشی) است که در گذشته در مناطق جنگلی و روستایی مورد توجه پیشروان بوده و انواع ساختههای آن بر اساس نیاز روزمره رشد یافته و ساخته میشده است. امروزه اگرچه صنایع دستی زاده دنیای مدرن است و بسیاری از صنایع که امروزه از آن صحبت میکنیم همچون لاکتراشی در چرخه زندگی مردمان عصر خود کاربرد داشته اما امروزه به عنوان یک اثر هنری و دارای ارزش زیباییشناختی میتوان از آن یاد کرد. همچنین میتوان جایگاه آن را در بخش گردشگری استان مازندران مورد مطالعه قرار داد. در اینجا ابتدا بهطور مختصر این صنایع دستی را معرفی میکنیم و بعد به نمونه موردی از موجودیت یک کارگاه لاکتراشی در بلیران آمل که جزو مناطق نمونه گردشگری است میپردازیم.
نوشتههای مرتبط
هنر لاکتراشی همان ساخت ظروف و احجام چوبی سنتی با استفاده از چوبهای جنگلی است که آنرا با نقوش اسطورهای و الهامگرفته از طبیعت اطراف منقوش میکردند. با توجه به قدمت استان مازندران و به دلیل جنگل انبوه و گونههای مختلف درختان جنگلی، طبیعتاً لاکتراشی و استفاده بومیان از چوب قدمت بسیار طولانی دارد. در گذشته بومیان ساکن مناطق جنگلی به دلیل فراوانی پوشش گیاهی بیشتر نیاز خود را از چوب تهیه میکردند و رفته رفته در ساخت لوازم چوبی از تنه و ریشه درختان مهارت یافتند.
هنر لاکتراشی یک کار ابتکاری است و جنگلنشینان با شناختی که از انواع درختان جنگلی دارند برای ساخت مصنوعات چوبی از ریشه و چوب درختان خاصی مانند افرا، راش، ملج، توسکا، ممرز، شمشاد، نمدار و انجیلی استفاده میکنند. ظروفی که از ریشه درختان تهیه میشود سبکتر و در مقابل سرما و گرما مقاومتر است و ترک بر نمیدارد و در اثر ضربه به سادگی نمیشکند. لاکتراشان معتقدند ظروفی که از درختان تهیه میشود، اگر خوب نگهداری شود عمر مفید آنها حداقل بالای صد سال خواهد بود. در گذشته لاکتراشان لوازم مورد نیاز در منزل را از ریشه تحتانی درختهایی که از ساقه با شیب ملایمی در خاک نفوذ کردهاند، استفاده میکردند. به نظر آنان قسمت تحتانی این نوع ریشهها کمتر در معرض برف و باران قرار داشت. برخی از ظروف تهیه شده از این راه عبارتند از: لاک جولِه، کِلز، تَلم، لاک دانهپاش، قندچوله، تنباکو چوله، قاشق، مَلاقه، کَترا.
لاک: به ظرف بزرگی گفته میشود که لبه آن رو به داخل جمع شده و معمولاً از آن برای خوردن غذا استفاده میکردند. جوله: این وسیله شبیه پارچ است که در اندازههای متفاوت ساخته میشد. کاربرد اصلیاش برای دوشیدن شیر و نگه داشتن انواع مواد لبنی بود و با نقشههای مارپیچ و زنجیرهای طراحی میشود. نوع بزرگ آن مندر نام دارد که ظرفیت آن ۱۸ کیلوگرم است. دانهپاش: به جای سینی برای پاک کردن برنج و حبوبات به کار میرود. کلز: از این وسیله چوبی به جای ملاقه برای هم زدن شیر و سرد کردن شیر استفاده میشود. در مناطق مختلف نامهای گوناگونی دارد. در رامسر گیال، در بخش مرکزی کلز و کیلز و در منطقه گرگان کمچهلز میگویند. کچه یا کترا: همان قاشق است و از ساقه یا شاخه شمشاد ساخته میشود که در کنار وسایل امروزی همچنان کاربرد دارد. گیلهلاک: بهعنوان پیمانه استفاده میشود و حدود ۶ کیلوگرم شالی یا جو و ۷/۵ کیلوگرم گندم ظرفیت دارد. عصا: از چوب درخت آزاد یا ازدار به نام محلی ساخته میشود. قندچوله: برای خرد کردن قند به کار میرود. تنباکو چوله: بهعنوان ظرف تنباکو مورد استفاده قرار میگیرد. سیرکوب: در اندازههای متفاوت ساخته میشود. در قدیم از این ظرف برای کوبیدن و خرد کردن نیز استفاده میشد.
از انواع مختلف این وسایل چوبی نام برده شده بیشتر آنها امروزه کاربردی نیستند و در این میان ملاقه، کترا و قاشق کاربردی بوده و دیگر موارد با توجه به تغییر سبک زندگی مردمان میتواند بهعنوان وسایل تزیینی که دارای بار معنایی از شیوه و وضعیت زندگی مردمان بومی و سنتی مازندران است، عرضه گردد.
یکی از مناطقی که هنر لاکتراشی در آن امروزه به این شیوه جریان دارد، روستای بلیران آمل در فاصله ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر آمل است. اگرچه در سالهای اخیر به دلیل کمبود امکانات و زیرساختهای مناسب تعداد زیادی از مردم این روستا به شهر مهاجرت نمودهاند. در صورتی که در این روستا آثار تاریخی و فرهنگی و همچنین مناظر طبیعی و دیدنی مشاهده میشود که در نوع خود بینظیر است. روستای مذکور بافت روستایی خود را تا حدی حفظ کرده است. همچنین موجودیت آثار تاریخی و فرهنگی مانند سقانفار و یا تکیههایی از دوره قاجار در این روستا وجود دارد که میتواند بسیاری از گردشگران را به خود جذب کند. در بالادست این روستا نیز گروه دیرینهشناسی دانشگاه تهران و کشور فرانسه به این منطقه عزیمت نموده که آثاری مربوطه به دوره پارینهسنگی جدید کشف کردند. در جنوب روستا آثار طبیعی از قبیل: منطقه لارو سر، گرمرود یا به اصطلاح عامه گرو، منطقه جفتسنگ، منطقه لالهزار مشاهده میشود که نشان از پتانسیل بالای این منطقه در جذب گردشگر دارد و امروزه نیز گردشگران فراوان در زمینه طبیعتگردی را به خود جذب کرده است. با عبور از کوچههای این روستا که با معماری بومی منطقه مازندران به زیبایی در دل جنگل خودنمایی میکند به کارگاه لاکتراشی دایی ذوالفقار میرسیم. ایشان با توجه به وجود گردشگر این منطقه و با استفاده از ذوق و سلیقه خود بسیاری از این وسایل چوبی را که در گذشته کاربردی بود به شکل صنایع دستی و هنری تزیینی در آورده و به گردشگران عرصه میکند که در این میان جوله و کلز بیشتر از دیگر انواع وسایل چوبی مورد پسند گردشکران قرار میگیرد. البته جای بسی خوشنودی است که فرزندی از ایشان هنر پدر را فرا گرفته و به ایشان به این امر کمک میکند؛ زیرا امروزه اکثر فرزندان با توجه به عدم حمایت لازم از هنرمندان در عرصه صنایع دستی تمایلی به ادامه حرفه پدری ندارند و این شاید دلیل اصلی فراموشی بسیاری از حرفههای دستی از استان باشد. از دیگر دلایل فراموشی این صنایع عدم توجه به آموزش و تربیت هنرجویان در سطح استان است.
بهطور کلی در این منطقه با توجه به وجود پتانسیلهای فراوان برای جذب گردشگر، دایی ذوالفقار با ذوق و بینش درستی از وضعیت موجود حاصل از حضور گردشگر در روستای بلیران به تولید و عرضه وسایل چوبی به شکل تزیینی پرداخت و موجب رونق این هنر شد. امید است دیگر صنایع دستی مازندران همچون نمدمالی، چادر شببافی، سفالگری و…. در سایه حمایت مسئولین و ذوق و استعداد هنرمندان رونق یافته و از فراموشی آنها جلوگیری شود.
رایانامه نویسنده: mojtaba.safari83@gmail.com
این مطلب پیش از این در دوهفتهنامه اجتماعی، اقتصادی اخبار مازندران، دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۳، سال دوم، شماره هفدهم منتشر شده بود که برای بازنشر در اختیار انسانشناسی و فرهنگ قرار گرفت.